ایران، روسیه، ترکیه و پاکستان در تلاش برای پر کردن خلاء دیپلماتیک در افغانستان
ایران، ترکیه، پاکستان و روسیه برای پر کردن خلاء نظامی و دیپلماتیک ناشی از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و پیشرفت های نظامی طالبان اقدام کرده اند.
ادامه مطلبایران، ترکیه، پاکستان و روسیه برای پر کردن خلاء نظامی و دیپلماتیک ناشی از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و پیشرفت های نظامی طالبان اقدام کرده اند.
ادامه مطلبهلال فرشیدورد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: دلکندن از گذشتههای شیرین دشوار است، من روزی نیست که در آرزوی گذشتهی با شکوه این مرز و بوم و ندیدن آن سادگیهای زیبا_ کوزههای گلی بر دوش دخترکان دهکده، گلگردانی و سرودخوانیهای فصل بهار و... اشک نریزم و حسرت نان گرم سر تنور را از دستان پاک مادر که دیگر میسرم نشد نخورم. ای دریغ! از نبودن آن سادگیها، لطف و عطوفتهای گمشدهی شیرینِ از دسترفته. دلم گاهی میشکند، میشکند چنان شیشهیی که سنگ میخورد و بر زمین فرو میریزد، و باز این سخن همروزگار حافظ و همتبار بزرگوار ما کمال خجندی در ذهنم میپیچد و میپیچد: «هیچ حالی را بقایی نیست بیصبری مکن...» از همریشگی تاریخی و روابط دیرینهی ایران عزیز و افغانستان/خراسان عزیز چه بگویم؟ در این پیوند سخن بسیار رفته است،
ادامه مطلبدولت مرکزی افغانستان به سرعت در حال فروپاشی است و کشور به جولانگاه جنگ سالاران تبدیل می شود و در میان مدعیان کسب قدرت، طالبان از همه قوی تر است.
ادامه مطلبرویکرد ایران به آسیایی شدن سلسله مراتبی بوده و تهران آشکارا به مرور زمان اهمیت بیشتری برای کشورهایی قائل شده که ردپای ژئوپلیتیکی قوی در فضای اوراسیا دارند. ایران در صدد بوده تا جایگاهی جدید برای خود در آسیا بیابد؛ آسیای جدیدی که در نتیجه تغییر سیستمی شکل گرفته است. «آمریکایی زدایی» ایران و ضعف سیاسی مداوم اروپا اکنون آرزوی دیرینه تهران برای ارتقاء جایگاه آسیایی یا به عبارت دیگر «آسیایی شدن» آن را تغذیه می کند. گرایش طبیعی ایران در جهت گیری شرقی در سال های اخیر به لطف سه عامل شتاب گرفته است: ابتکارعمل جاه طلبانه کمربند و جاده چین؛ اعمال فشارهای غرب علیه ایران؛ و افزایش علاقه ایران به همسایگی منطقه آسیای جنوبی به ویژه هند.
ادامه مطلبسیاست گذاری خارجی روسیه همچنان مبتنی بر آمار و واقع گرایانه است. از دیدگاه مسکو، جایگاه روسیه در جهان از دریچه یک استراتژی بزرگ در صفحه شطرنج جهانی دیده می شود؛ صفحه شطرنجی که در آن بازی و خود را از طریق تقابل با رقبا از جمله با ایالات متحده تعریف می کند. پایان جنگ سرد از دیدگاه سیاست گذاران روس یک شکست بود، اما نه آخرین شکست. روسیه احساس حقارت کرد چرا که ضعیف شده و نقش آن در جهان به یک نقش حاشیه ای تنزل کرده بود. اولین حاکمان روسیه پسا شوروی که عمدتا خارجی ها و اصلاح طلبان جوان بودند، واقعیت جدید را پذیرفتند. ولادیمیر پوتین یکی از این افراد بود. او از سال ۲۰۰۰ که رئیس جمهوری روسیه شد، آرزو داشت که این کشور را دوباره به گروه «قدرت های بزرگ» برگرداند.
ادامه مطلبعلی موسوی خلخالی مینویسد: اگرچه ایران از دولت افغانستان به واسطه رفتارهای مغرضانه، رویکردهای به شدت امریکایی و مواضع ضد ایرانی اش خشنود نیست و چنین رفتارهایی را به ضرر روابط دوستانه دو کشور می داند، اما ایران نمی خواهد شاهد تضعیف دولت مرکزی به سود یک جریان بنیادگرا باشد. به عبارتی نه تضعیف دولت مرکزی تحت هر عنوانی به سود ایران و منافع آن است نه تمامیت خواهی و قبضه کامل قدرت توسط طالبان.
ادامه مطلبمحسن روحی صفت در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون نقش ایران در برون رفت افغانستان از بحران کنونی بر این باور است که بخشی از بدنه طالبان این ارزیابی را دارند که با اتکای صرف به قدرت میدانی نمیتوان حکومتشان در افغانستان را تشکیل دهند. لذا اگر این فکر در میان طالبان تسری پیدا کند قطعاً می توان به نتیجه بخش بودن روندهای سیاسی، دیپلماتیک و مذاکره و گفت وگوهایی نظیر آنچه که در تهران جریان دارد امیدوار بود.
ادامه مطلبسهیلا عرفانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: و در این عصرِ ارتباطات، سفرهای متقابل فعالان رسانهای ایران به افغانستان و فعالان رسانهای افغانستان به ایران برای بازتاب اهمیت روابط فرهنگی و دستاوردهای فرهنگی این دو کشور از ضرورت هاست.
ادامه مطلبجواد عباسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هنگامی که تاریخ چند هزار ساله غرب آسیا را ورق میزنیم، بیش از هر چیز همزیستی، همکاری و همافزایی فرهنگی ـ تمدّنی میان ساکنان این منطقه، یعنی حدفاصل آسیای مرکزی و شبه قاره هند در شرق تا آناتولی و سواحل مدیترانه در غرب، پیش چشم ما قرار میگیرد. این منطقه که امروزه شامل چندین کشور مستقل است، برای هزاران سال با وجود از سرگذرانیدن رویدادهای فراوانِ تلخ و شیرین و فراز و نشیبهای بسیار، همواره از نوعی همبستگی فرهنگی ـ تمدنی برخوردار بوده است.
ادامه مطلبدکتر حمیده عادلیان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: شرایط اخیر در دنیا، با توجه به پاندمیک کرونا، نشان داد که انسجام جهانی در رسیدن به محیطی ایمن و سالم برای همگان از اهمیت بالایی برخوردار است. اینجاست که شعار "Ubuntu"، من هستم از آنجایی که ما هستیم، معنا و مفهوم ملموسی می یابد. این مفهوم برگرفته از مردمان آفریقای جنوبی است که توسط نلسون ماندلا در دنیا مطرح و به کار برده شد و چندی است که به عنوان شعار مددکاری اجتماعی در سال ۲۰۲۱ بازنمایی و مجدد در جهان طنین انداز شده است. این مفهوم بر ارتباط همه انسان ها با یکدیگر و محیط شان تاکید دارد. شعاری است که نیاز به انسجام را در سطوح مختلف درون جامعه، درون جوامع و جهان شمول به تصویر می کشاند. پیامی که بیان می کند، همه انسان ها با هم مرتبط بوده و آینده بشر به این بستگی دارد که همه باور داشته باشند که برای ساختن آینده ای روشن و مبتنی بر عدالت، نیاز به تعامل و همکاری مشترک داریم. تنها در این صورت است که با هم می توانیم دنیا را تغییر داده و برای خود و نسل های آینده جهانی بهتر بسازیم.
ادامه مطلب