عبدالسلام جلود
بعد از انقلاب همه با من قهر کردند
ناگهان همه علیه من شدند و از من رو برگرداندند و روابطشان را با من قطع کردند. بالاخص محمود جبریل که در آن موقع در مالت بود، از او خواستم با من تماس بگیرد، رد کرد که با من تماس بگیرد. قطری ها رد کردند. نمایندگان ایتالیا هم رد کردند.
ادامه مطلبقذافی تیم های فوتبال را احزاب سیاسی می دانست
ساعدی از سوئیس نزد من آمد در حالی که با پدرش قهر بود. به من گفت عبدالسلام تصور کن پدرم می گوید خودت را از این تیم ها رها کن، این تیم ها احزاب هستند.
ادامه مطلبدلیل اصلی اختلاف قذافی با سادات چه بود؟
زمانی که سادات در اسرائیل پایین آمد و گلدن مائیر را به آغوش گرفت کنترلم را از دست دادم و مثل یک شهروند عادی تلویزیون را شکستم.
ادامه مطلبداستان جنگی که سادات به اسد خیانت کرد
اسرائیلی ها نیروهایشان را تقویت کردند و به سوریه یورش بردند. برای این که سوریه حتی به مرزهای عربی 48 رسیده بود. آنها بر سوریه تمرکز کردند و سادات همان جا متوقف ماند. به گونه ای که اسد به سادات خرده می گرفت و می گفت تو به من خیانت کردی.
ادامه مطلبانتظارات بالایی که سادات از لیبی داشت
انور سادات گفت که لیبی باید پایگاه پشت سر من باشد، باید همه کشتی ها و جنگنده ها و جنگ افزارهایش را در اختیار ما قرار دهد و بتوانم از لیبی به این شکل استفاده کنم.
ادامه مطلبوقتی که جلود به صورت وزیر دفاع مصر سیلی زد
احمد اسماعیل وزیر دفاع گفت که جناب نخست وزیر حرکت شما ضد استقلال مصر است و این موشک ها اسیر کسی نیستند. و من حقیقتش دیوانه شدم و سیلی به گوش احمد اسماعیل زدم و گفتم تو خودت مشکلی داری و تو نمی جنگی، گفتم یعنی عاقلانه است که شما موشک دارید و نخواهید بجنگید؟
ادامه مطلبقصه پررمز و راز خرید میراژها چه بود؟
جمال عبدالناصر گفت که کمبود جنگنده داریم و روس ها جنگنده ای ندارند که به ما بدهند. گفتم که بیایید کارشناسانتان را به همراه ما به فرانسه بفرستید تا ببینیم چه می توانیم برای این جنگ بکنیم. گفت که باید این کار از راه تفاهم حاصل نشود نه زد و بندهای سیاسی. چطور می شود که یهودی ها جنگنده داشته باشند ولی ما نداشته باشیم؟
ادامه مطلبداستان وحدت عربی چه بود؟
مشکل وحدت در دنیای عرب این است که تصمیم از بالا گرفته می شود یعنی هیچ نظارت آزادنه ای نیست، اتحادهای آزادانه ای نیست، مشابه آن را در لبنان و موریتانی می بینیم اما در نهایت تصمیم از بالا گرفته می شود.
ادامه مطلبمردی که بیش از قذافی مسبب جنگ ها بود
توافق شد ما سلاح بدهیم و آنها نیز نیروی انسانی اش را تامین کنند. در این میان یمن طبیعتا امکاناتش محدود بود برای همین همه ثقل این معاهده بر روی دوش لیبی و اتیوپی افتا
ادامه مطلبکسی که اعراب را بدترین نوع مسلمانان می دانست
رئیس جمهور نیجریه به من گفت که لازم بود که شما مسلمانان نمونه قدرت ما باشید اما شما عرب ها بدترین نمونه آنها هستید.
ادامه مطلبامام خمینی از همه لحاظ رهبر بود
وقتی که من نزد ]امام[ خمینی آمدم، آدم جوانی بودم، به او گفتم شما چگونه خلیج فارس می گویید، این خلیج عربی است. ]امام[ خمینی مرا به سخره گرفت. ]امام[ خمینی از همه لحاظ واقعا رهبر بود و با جوابش مرا خجالت زده کرد
ادامه مطلببه صدام گفتم وارد جهنم جنگ با ایران نشو
صدام گفت ما باید برویم اهواز و آن جا اعراب باید خودشان کشور تشکیل دهند، گفتم چنین چیزی ممکن نیست
ادامه مطلبسرنوشت مبهم مردی که برای رهبری خلق شده بود
یک نفر از کمیسیون خارجی که اسمش را می دانیم، موسوم به هادی به ما اطلاع داد که وقتی آزمایش های دی ان ای را انجام دادند فهمیدند که او در زندان به مرگ طبیعی مرده است.
ادامه مطلبقصه درگیری حافظ اسد و برادرش چه بود؟
به رفعت گفتم من پیشنهادی برای تو دارم، ترتیب سفری را برای تو می دهیم که به طور مقدماتی قبل از این که به اروپا بروی، به اتحاد جماهیر شوروی بروی. او هم قبول کرد اما بعدا به من گفت که 43 نفر همراهان من هستند و 200 میلیون دلار پول خواست.
ادامه مطلبزیر بمباران به جنگ لبنان پایان دادم
یک بار داشتیم با یاسر عرفات ناهار می خوردیم، ثانیه هایی بعد از خروج، سالن غذاخوری کاملا ویران شد، این نشان می داد که یک عمدی در کار هست.
ادامه مطلبحافظ اسد درباره فلسطینی ها چه گفت؟
احمد جبریل به حافظ اسد گفت: اگر می خواهی وارد بیروت شوی باید از روی جنازه های ما رد شوی.
ادامه مطلبوقتی قذافی فریب خورد
امین جمیل ایستاد و گفت که شماها اولیای امر ما نیستید و قرار نیست برای ما تصمیم بگیرید، دکان هایتان را ببندید و ما آزاده هستیم و از این حرف ها، به او گفتم بنشین، بنشین و الا هزینه سنگینی پرداخت خواهی کرد.
ادامه مطلببه برژنف گفتم تو احمقی
به برژنف گفتم که تو جاهلی. تو می توانی به اعراب هر چیزی بگویی ولی نمی توانی بگویی که شجاع نیستند.
ادامه مطلبعرفات با یک فرش قرمز فریب خورد
عرفات ضمایر و طینت ها و همه مردم را فاسد کرد. انقلاب را تضعیف کرد و خط ضعیف را پیش گرفت و انقلاب و مقاومت را به راه ضعف کشاند و از راه حل های مسالمت آمیز سخن گفت
ادامه مطلباز اتهام مزدوری تا سودای رهبری بر اعراب
نظریه ای وجود دارد که می گوید به قذافی نقشی برای منحرف کردن جبنش ها در جهان محول شده بود. یعنی وقتی که پول می داد خودش برای افشای این گروه ها و جبنش های آزادیبخش تلاش می کرد و کارهای آنها را برای غرب بر ملا می ساخت تا آنها را مورد محاکمه قرار دهند.
ادامه مطلبقذافی اصالتا یهودی بود؟
یک بار خانمی به سفارت لیبی در ایتالیا آمد و گفت عمار، من خاله معمر هستم و می خواهم از طرف ما پیامی را به او برسانی. آن خانم یهودی ساکن ایتالیا بود، وقتی عمار پیام را رساند، معمر فورا او را اعدام کرد.
ادامه مطلبچرا قذافی مرا اعدام نکرد؟
قذافی احترام و ارزش خاصی به من می گذاشت تا آن جا که یک بار به من گفت که من به هیچ کس جز تو احترام نمی گذارم. گفتم که اگر می خواهی به من احترام بگذاری به ملت احترام بگذار.
ادامه مطلبچرا علیه قذافی کودتا نکردم؟
او خودش خواست کودتا کند اما بعد خودش ما را فریب داد، یعنی اعتراف می کنم حتی مرا فریب داد.
ادامه مطلبروزی که قذافی اصلاحات را زیر پا گذاشت
در 1986 ما.. من خانه نشستم. به معمر گفتم تمام شد من دیگر کاری با تو ندارم. بعد از آن مرا به گفتوگو دعوت کرد. 11 روز گفت و گو کردیم. 11 روز از صبح تا شب.
ادامه مطلبچرا از قذافی جدا نشدم؟
اولین مخالفتی که من انجام دادم در سال 1980 بود. یعنی سالی که او تصفیه در میان لیبیاییها را در خارج آغاز کرد.
ادامه مطلبشلقم دروغ میگوید، قذافی همه را فاسد کرد
من از مقارحه حتی با عمویم قطع رابطه کردم. یعنی درباره من، من با آنها با شدت عمل برخورد میکردم. برای این که من مقرحی نیستم. من از سر تا پا میهنپرست هستم.
ادامه مطلبمن برای لیبی الگو بودم نه قذافی
روز سوم انقلاب، هر سه برادرانم را آوردم، آنها را وارد اتاقی کردم و در را به روی آنها قفل کردم و چماق را بالای سرشان گرفتم و گفتم شما از امروز دیگر برادران من نیستید.
ادامه مطلباجازه ندادند لیبی سرزمینهای اشغالی را آزاد کند
ما شعار قومیت معرکه را سر دادیم، قومیت ]معرکه[ یعنی این که ما سه هزار نفر توسعه طلب را از مغرب و تونس و یمن و الجزایر و لبنان و سودان و مصر آوردیم و آنها را در لیبی آموزش دادیم و مسلح ساختیم و بعدا آنها را به سوریه و مصر فرستادیم.
ادامه مطلبقذافی از شهر متنفر بود
قذافی ضد شهر بود. به همین دلیل کتاب "روستا خانه است" را نوشت. برای این که در شهر تجمعات کارگران وجود دارد و مردم دور هم جمع میشوند، برای همین از شهر متنفر بود.
ادامه مطلب