یازدهمین بخش از مصاحبه عبدالسلام جلود باالعربیه

اجازه ندادند لیبی سرزمین‌های اشغالی را آزاد کند

۱۷ آذر ۱۳۹۱ | ۱۸:۳۰ کد : ۱۹۱۰۰۴۷ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
ما شعار قومیت معرکه را سر دادیم، قومیت ]معرکه[ یعنی این که ما سه هزار نفر توسعه طلب را از مغرب و تونس و یمن و الجزایر و لبنان و سودان و مصر آوردیم و آنها را در لیبی آموزش دادیم و مسلح ساختیم و بعدا آنها را به سوریه و مصر فرستادیم.
اجازه ندادند لیبی سرزمین‌های اشغالی را آزاد کند

دیپلماسی ایرانی: "خاطرات سیاسی" مجموعه برنامه هایی است که شبکه العربیه از نیمه های اکتبر سال 2011 روزهای جمعه پخش آن را آغاز کرده است. در این برنامه، طاهر برکه، روزنامه نگار و خبرنگار لبنانی العربیه با چهره های سیاسی مطرح دنیا مصاحبه هایی را انجام می دهد که عموما بازگوکننده خاطرات آنها در دوران قبول مسئولیتشان است. خاطراتی که با همراهی و تعاملشان با رهبران سیاسی مختلف جهان همراه است.

طاهر برکه، یکی از مهم ترین مصاحبه هایش را با عبدالسلام جلود، نفر دوم دوران حکومت قذافی انجام داده است. مردی که از زمانی که قذافی به قدرت رسید دوشادوش وی بود و در بسیاری از پرونده های داخلی و بین المللی لیبی نقشی تعیین کننده داشت. وی که متولد 15 دسامبر 1944 است، از سپتامبر 1969 تا 1992 مسئولیت های مهم متعددی را در حکومت قذافی بر عهده داشت. جلود در 19 اگوست 2011 هم زمان با آغاز انقلاب مردمی لیبی از حکومت قذافی جدا شد و برای نخستین بار در طول سال های کنار گذاشته شدنش از قدرت توسط قذافی در زنتان، یکی از شهرهای انقلابی لیبی نمایان شد و پس از آن به دوحه رفت و در همان جا ماندگار شد. دیپلماسی ایرانی در نظر دارد هر هفته به طور مرتب این سلسله مصاحبه ها را منتشر کند. اکنون یازدهمین بخش از این مصاحبه ها پیش رویتان قرار می گیرد:

ولی به رغم مشکلاتی که قذافی پیش روی برنامه های تو برای صنعتی شدن لیبی گذاشت، تو به همکاری با او و نظامش ادامه دادی؟ و همان طور که آقای شلقم می گوید به رغم این که اشتهای بیشتری برای خرید تانک و اسلحه در مقایسه با خرید صنایع وجود داشت، جنابعالی پذیرفتی و به همکاری با او آن هم برای مدت طولانی پس از آن ادامه دادی؟

ااا، قطعا من مخالف پیشرفت لیبی نیستم..اما فراموش نکنیم برادر که ما شعار قومیت معرکه را سر دادیم، قومیت ]معرکه[ یعنی این که ما سه هزار نفر توسعه طلب را از مغرب و تونس و یمن و الجزایر و لبنان و سودان و مصر آوردیم و آنها را در لیبی آموزش دادیم و مسلح ساختیم و بعدا آنها را به سوریه و مصر فرستادیم. هزاران نفر را مسلح کردیم. ما شعار قومیت معرکه را سر دادیم برای این که می گفتیم ]مثلا[ قضیه فلسطینی فقط قضیه فلسطینی ها نیست بلکه نخستین قضیه ملت عرب و قضیه مرکزی اعراب است. و ما نمی خواهیم فقط کشورهای حاشیه ای متحمل مسئولیت های فلسطین شوند، باید همه اعراب در این قضیه شریک باشند و بعد از آن هم طبیعتا ما به مواجهه با غرب برخواستیم. بنابراین طبیعی است که در کنار تکنولوژی و اقتصاد که از سپرهای قدرت هستند، سلاح نیز وجود داشته باشد...

از این سلاح ها در درگیری هایی استفاده می شد که هیچ ربطی به لیبی نداشتند، همان طور که بسیاری می گویند قذافی فقط از این طریق می خواست به رهبری در کشورهای مختلف برسد، از لبنان گرفته تا چاد؟

یعنی حقیقت این است که ما نمی توانیم بگوییم که این هدف مطلق بود، مثلا در چاد..

نه نمی خواهیم به موضوع چاد بپردازیم. این موضوع را در جای دیگر بررسی کنیم.

نه یعنی..

نه، می خواهیم درباره این موضوع به طور کلی صحبت کنیم..

موضوع این است که..

یعنی جنابعالی با او در آن نظام به همکاری ادامه دادی به رغم این که از این موضوع آگاه بودی؟ اعتراض نکردی.

نه من به او اعتراض می کردم، من به او اعتراض می کردم اما من مخالف کامل مسلح ساختن نبودم. نه من با مسلح ساختن موافق بودم و همه آن را به طور کامل رد نمی کردم.

نه قطعا تو ضد مسلح ساختن نبودی، اما جنابعالی بیش از همه بر جنگ چاد اصرار داشتی و بیش از همه اصرار داشتی و حرص می خوردی که به ایران موشک داده شود تا آن موشک ها به سوی بغداد شلیک شوند.

نه درست است، من به تو گفتم، من ضد مسلح ساختن نبودم و از آن حمایت می کردم. من می خواستم لیبی قدرت داشته باشد، قدرت اقتصادی، تکنولوژی و قدرت نظامی. این لیبی ای بود که من می خواستم، لیبی کشوری است که نقش اساسی در قضیه فلسطینی و در قضیه وحدت عربی دارد. لیبی مسئولیت دارد و از ]تجربه[ انقلاب برخوردار است، اما..

اما طرف های دیگری هم هستند که دائما می گویند که این تنها در حد شعار باقی ماند و تهدید و وعده غیر حقیقی بود، یعنی این که شعارهایی شدند که قذافی و نظام او و حضرتعالی استفاده می کردید تا وجهه لیبی را رو سفید کنید بدون این که بر روی زمین هیچ اتفاقی بیفتد. یعنی فقط استفاده از ورق هایی در کشورهای عربی و ورود در درگیری ها با کشتن مردم و بی گناهان بود؟

نه من به صراحت بگویم، ببین ما داریم صحبت می کنیم و دورانی را نمایش می دهیم. لیبی در دهه های هفتاد و هشتاد از یک قدرت نظامی برخوردار بود که اگر اراده استفاده از آن وجود داشت می توانست حتی سرزمین های اشغال شده 1967 را آزاد کند. اما اراده ای وجود نداشت. ما قدرت نظامی عالی ای از لحاظ تکنولوژی و آموزش داشتیم، تقریبا 250 هزار تا 300 هزار سرباز داشتیم. پرزیدنت بورقیبه حاضر بود، بورقیبه حاضر بود که در این نمایش شرکت کند. یک بار او از صندلی بلند شد و گفت که شما نیروها را وارد میدان نمی کنید آنها را قایم کرده اید و برای خودتان نگهشان داشته اید. (قهقهه خنده)

(بدون خنده) به هر حال تلاش هایی برای وحدت دو کشور وجود داشت.

بله، بله دقیقا.

ادامه دارد..

کلید واژه ها: عبدالسلام جلود


نظر شما :