سفر ولیعهد عربستان به آمریکا
بازآرایی قدرت در خاورمیانه و ارتقای جایگاه جهانی ریاض
نویسنده: مسعد سلیتی، وکیل دادگستری
دیپلماسی ایرانی: سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به واشینگتن در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵، که با استقبال گرم دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، همراه بود، نقطه عطفی در روابط دوجانبه به شمار میرود. این دیدار، با اعلام فروش ۴۸ فروند جنگنده پیشرفته اف-۳۵ به عربستان علیرغم مخالفتهای اسرائیل، و امضای قراردادهای فناوری و هستهای با غولهای آمریکایی مانند گوگل و مایکروسافت، نه تنها موقعیت استراتژیک ریاض را تقویت میکند، بلکه پویاییهای قدرت در خاورمیانه را دگرگون میسازد. این توافقات عربستان را به قطب اصلی ثبات منطقهای تبدیل میکنند، هرچند ریسکهایی مانند تنش با اسرائیل و نگرانیهای اشاعه فناوری به چین، ثبات بلندمدت را تهدید میکنند.
تقویت موقعیت نظامی و اقتصادی عربستان: از وابستگی نفتی به قدرت چندبعدی
توافق فروش اف-۳۵، که ترامپ آن را “تعهد قاطع” به متحد دیرینه عربستان توصیف کرد، قابلیتهای دفاعی ریاض را به سطح جدیدی ارتقا میدهد. این جنگندههای پنهانکار، که اسرائیل تنها اپراتور آن در منطقه است، برتری هوایی عربستان افزایش میدهد و همگرایی نظامی با آمریکا را تسهیل میکند. این فروش، که ممکن است سالها طول بکشد (مشابه تأخیر در تحویل به امارات)، عربستان را به بزرگترین خریدار تسلیحات آمریکایی در خاورمیانه تبدیل میکند و چشمانداز ۲۰۳۰ محمد بن سلمان را با تمرکز بر تنوع اقتصادی تقویت میکند.
علاوه بر جنبه نظامی، قراردادهای فناوری – از جمله سرمایهگذاریهای ۶۰۰ میلیارد دلاری عربستان در آمریکا و همکاریهای هوش مصنوعی با شرکتهایی مانند مایکروسافت – عربستان را به هاب فناوری منطقهای بدل میسازد. این پیمانها دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی (با امکان غنیسازی اورانیوم) را شامل میشود که ریاض را از وابستگی به نفت رها میسازد و نفوذ اقتصادیاش را در برابر رقبایی مانند ترکیه و قطر افزایش میدهد.
این شراکت، با توجه به تلاشها برای تضعیف ایران (پس از حملات موشکی آمریکا به تأسیسات هستهای آن)، عربستان را به “قدرتمندترین بازیگر عرب” برای نسل آینده تبدیل میکند و تعادل قدرت را به نفع محور آمریکایی تغییر میدهد.
چالش روابط با اسرائیل: برتری کیفی نظامی در معرض خطر مخالفت اسرائیل
با فروش اف-۳۵، که نیروی هوایی آن را “تهدید مستقیم برتری هوایی منطقهای” میداند، یکی از نقاط حساس این توافقات است. این فروش، سیاست “برتری کیفی نظامی” آمریکا برای اسرائیل را نقض میکند، زیرا اف-۳۵های سفارشی اسرائیل (با ۷۵ فروند) را در برابر نسخه سعودی آسیبپذیر میسازد؛ اسرائیل حتی درخواست بمبافکنهای B-2 را برای جبران مطرح کرده است.
مخالفان نتانیاهو، لابیهایی مانند AIPAC را در کنگره علیه آن بسیج کردهاند. این تنش، عادیسازی روابط عربستان – اسرائیل (در چارچوب پیمانهای ابراهیم) را به تأخیر میاندازد، به ویژه با خشم سعودی از جنگ غزه و عدم پیشرفت در تشکیل دولت فلسطینی است.
عربستان، برخلاف اسرائیل، ایران را تهدید ثانویه میبیند و بر آتشبس دائمی و دسترسی انسانی تأکید دارد؛ این امر موقعیت ریاض را به عنوان “مرکز ثقل دیپلماتیک” تقویت میکند، اما ثبات منطقهای را با خطر درگیریهای نیابتی افزایش میدهد.
روابط رو به گسترش عربستان با چین: پلی به سوی شرق و تنوع استراتژیک
روابط عربستان سعودی با چین، که در سال ۲۰۲۵ به سطح جدیدی از همکاری استراتژیک رسیده، نقش کلیدی در ارتقای موقعیت جهانی ریاض ایفا کرده است. دیدار معاون رئیسجمهور چین، هان ژنگ، با محمد بن سلمان در اکتبر ۲۰۲۵، و تمرینات دریایی مشترک “شمشیر آبی ۲۰۲۵” در همان ماه، نشاندهنده عمق روابط دفاعی و اقتصادی است. تجارت دوجانبه، که شامل سرمایهگذاریهای عظیم چین در پروژههای انرژی تجدیدپذیر عربستان و دسترسی ریاض به فناوریهای پیشرفته پکن میشود، عربستان را از وابستگی صرف به غرب رها میسازد. این شراکت “تعادل ژئوپلیتیکی” است که با فروش اف-۳۵ همخوانی دارد و ریاض را به عنوان هاب انرژی و فناوری در کمربند و جاده چین تثبیت میکند، و در نتیجه نفوذ عربستان را در برابر رقبای منطقهای افزایش میدهد.
همکاری نزدیک عربستان با روسیه: ثبات بازار نفت و دیپلماسی انرژی
همکاری عربستان با روسیه در چارچوب اوپکپلاس، که در نوامبر ۲۰۲۵ با تعهد مشترک به ثبات بازار نفت توسط عربستان، روسیه، عراق، امارات و دیگران تجدید شد، به ارتقای جایگاه ریاض به عنوان رهبر انرژی جهانی کمک شایانی کرده است. علیرغم تنشهای موقتی بر سر سطوح تولید، تجارت دوجانبه که در چند برابر شد، نشاندهنده همگرایی استراتژیک است. این روابط را می توان “کلید تقویت منافع مشترک” دانست، که با مهار فشارهای غربی بر روسیه، عربستان را به عنوان میانجیگر دیپلماتیک در بازارهای جهانی نفت تثبیت میکند و منابع مالی لازم برای تنوع اقتصادی Vision ۲۰۳۰ را تأمین میکند.
عضویت فعال عربستان در گروه ۲۰: صدای خاورمیانه در اقتصاد جهانی
عضویت عربستان در گروه ۲۰ (G20)، که از سال ۱۹۹۹ ادامه دارد و در ۲۰۲۵ با شرکت فعال برجسته شده، موقعیت ریاض را به عنوان نماینده خاورمیانه در بحثهای اقتصادی جهانی ارتقا داده است. عربستان در نشستهای Startup20، اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی، و همچنین ابتکارات سبز مانند “جهانیسازی کاهش تخریب زمین”، رهبری کرده و اقتصاد خود را به عنوان سریعترین رشد در G20 معرفی کرده است. عربستان این نقش را “فرصتی تاریخی” برای تأثیرگذاری بر سیاستهای جهانی توصیف میکند، که با توافقات آمریکایی همسوست و ریاض را از حاشیه به مرکز تصمیمگیریهای بینالمللی میبرد.
حضور عربستان در اجلاس گروه ۷: دیپلماسی چندجانبه و نفوذ رو به رشد حضور عربستان
در حاشیه اجلاس گروه ۷ (G7) در ۲۰۲۵، از جمله دعوت از محمد بن سلمان به نشست کانادا (هرچند عدم حضور مستقیم) و دیدارهای وزیر امور خارجه سعودی، نشاندهنده پذیرش فزاینده ریاض در محافل غربی است. این تعاملات، که بحث بر سر غزه و انرژی را شامل میشود، عربستان را به عنوان شریک کلیدی در ثبات جهانی معرفی میکند. این حضور “گامی به سوی هژمونی مشروط” است، که با تقویت روابط با ترامپ، نفوذ دیپلماتیک عربستان را در برابر رقبا افزایش میدهد و به تعادلبخشی بین شرق و غرب کمک میکند.
تأثیر بر ثبات منطقهای: فرصتها و ریسکهای دوگانه
از منظر ثبات، این توافقات میتوانند خاورمیانه را به سمت “نظم نوظهور” سوق دهند. پیمانهای سعودی – آمریکایی، با سرمایهگذاریهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در بازسازی سوریه به کاهش تنشها و نزدیکی با ایران کمک و عربستان را به تسهیلگر صلح تبدیل میکند. هرچند با وجود آتشبس غزه، احتمال افزایش “تنشهای ایستایی و تغییر” در ۲۰۲۶ وجود دارد، اما نقش آمریکا در حمایت از عربستان میتواند این ریسکها را تعدیل کند.
با این حال، ریسکها قابل توجهاند: نگرانی پنتاگون از دسترسی چین به فناوری اف-۳۵ از طریق شراکتهای سعودی، میتواند اشاعه را تسهیل و امنیت منطقه را تضعیف کند. عربستان در آستانه هژمونی مشروط این توافقات، همراه با روابط پویا با چین و روسیه و نقش فزاینده در G20 و G7، عربستان را از یک قدرت نفتی به بازیگری چندبعدی – نظامی، فناوری، دیپلماتیک و اقتصادی – تبدیل و ثبات خاورمیانه را با تمرکز بر مهار ایران و بازسازی پس از درگیریها تقویت میکنند. با این وجود، موفقیت آنها به مدیریت تنش با اسرائیل و نظارت بر ریسکهای اشاعه بستگی دارد.
تحلیلهای جهانی، این شراکتها را “فرصت تاریخی” برای بازآرایی قدرت میدانند، اما هشدار میدهند که بدون پیشرفت در مسائل فلسطینی، میتواند به بیثباتی جدید منجر شود.
در مجموع، موقعیت عربستان محکمتر شده، اما ثبات منطقهای همچنان شکننده است.


نظر شما :