ارزیابی و تحلیل کارنامه وزارت امور خارجه در سال ۱۳۹۷

لزوم توجه بیشتر به همسایگان باوجود فشارهای امریکا و متحدانش

۰۵ فروردین ۱۳۹۸ | ۱۳:۰۰ کد : ۱۹۸۲۳۸۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
عبدالرضا فرجی راد در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون ارزیابی و تحلیل کارنامه وزارت امور خارجه در سال ۱۳۹۷ تصریح کرد: همسایگان ما، هم دارای وزن سیاسی بسیار بالایی هستند و هم دارای وزن اقتصادی بسیار بالا؛ لذا باید در سال پیش رو برای ارتقای مناسبات با همسایگان در هر دو بعد تلاش کرد. البته برای برخی از همسایگان مانند کشورهای عربی در این شرایط نمی توان کاری از پیش برد، اما باید دیگر فرصت ها را تقویت کرد.
لزوم توجه بیشتر به همسایگان باوجود فشارهای امریکا و متحدانش

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی

دیپلماسی ایرانی - سال ۱۳۹۸ با مشکلات عدیده ای در حوزه دیپلماسی و اقتصاد کشور همراه است که بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام در سال گذشته به شدت افزایش یافت. در این راستا برخی از کارشناسان امر معتقدند که مناسبات منطقه ای و افزایش سطح روابط تجاری با همسایگان می تواند یکی از برگ های برنده ما در عبور از تحریم‌های ایالات متحده آمریکا باشد که یقیناً وزارت امور خارجه موتور پیش ران این سیاست است. اما برخی دیگر معتقدند که دستگاه سیاست خارجی باید مناسبات خود با کشورهای اروپایی را برای حفظ برجام در دستور کار قرار دهد تا بتواند با کسب چراغ سبز اروپا، مناسبات منطقه ای را ارتقا دهد. اما به واقع سوال اینجاست که وزارت امور خارجه در سال پیش رو باید با چه فرمانی حرکت کند؟ آیا باید افزایش مناسبات منطقه ای را در دستور کار قرار دهد و یا حفظ روابط خود با قاره سبز را در اولویت داشته باشد؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله، گفت وگویی را با عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید 

در راستای ارزیابی کارنامه وزارت امور خارجه و شخص وزیر در سال 97 برخی بر این باورند که به دلیل فشارهای ایالات متحده آمریکا بعد از خروج از توافق هسته ای، تهران ناگزیر از افزایش میزان تلاش های دیپلماتیک خود با محوریت کشورهای اروپایی بوده است و به موازات آن باز هم مناسبات منطقه با همسایگان در حاشیه قرار گرفت. برخی هم معتقدند که ظریف به سان سال های گذشته تلاشی برای مناسبات منطقه ای نداشته است، ارزیابی شما در این رابطه چیست؟

در راستای نکات مهمی که در سوال شما مطرح شد باید چند مسئله را در نظر داشت. در ابتدا بابد گقت که در سایه شرایطی که بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام شکل گرفت به ناچار مناسبات خود را با اتحادیه اروپا افزایش می‌دادیم تا بتوان برای بقا و حفظ این توافق اقدامات لازم را انجام داد. من حتی معتقدم که باید در ماه‌های پس از خروج برجام شدت و میزان فعالیت های دیپلماتیک با قاره سبز بیش از پیش شکل تقویت می کردیم. چنان که مشابه این تلاش ها در دوره انعقاد توافق هسته ای انجام شد، اما بعد از به ثمر رسیدن برجام میزان و شدت آن تلاش های دیپلماتیک کاهش پیدا کرد. پس این نکته دال بر کم کاری وزارت امور خارجه و آقای محمد جواد ظریف در خصوص مناسبات منطقه ای نیست، بلکه اقتضای شرایط در دنیای دیپلماسی ایجاب می‌کند که در یک اولویت بندی فعلا به مناسبات با اروپا به پردازیم.
اما مسئله مهم دیگر به اقتضائات منطقه خاورمیانه بازمی‌گردد. اگر چه ما در طول سال‌های پس از انقلاب اسلامی همواره اختلافات و تنش‌های مقطعی را با عربستان سعودی و برخی از کشورهای دیگر عربی منطقه داشته ایم، اما هیچ گاه میزان شدت این تنش‌ها و اختلافات مانند امروز نبوده است. بعد از مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن خاندان سلمان در عربستان سعودی دایره اختلافات ریاض با تهران به شدت افزایش پیدا کرد. در کنار آن نیز حضور دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا به عنوان رئیس جمهور این کشور سبب شد تا یک همسویی بسیار جدی میان سیاست‌های ریاض و واشنگتن علیه جمهوری اسلامی ایران شکل گیرد که با ولیعهدی محمد بن سلمان به اوج خود رسید. در این راستا با یک برنامه‌ریزی که توسط حکمرانان جوان عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این سال ها ریخته شد محور تلاش ها بر این بود که با استفاده از خروج دونالد ترامپ از برجام، شرایط برای یک فشار جدید بر ایران به منظور تعدیل سیاست های تهران شکل گیرد که تاکنون موفق به این کار نشده اند. لذا با توجه به جمیع این نکات باید ما از برگه های خود در تقابل با این فشارها استفاده کنیم که یقینا یکی از مهم ترین آنها کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا است.
از طرف دیگر همان طور که گفتم عربستان سعودی امروز با عربستان در طول۴۰ سال گذشته بسیار متفاوت است و حتی اگر تمام تلاش‌های خود را برای نزدیکی با کشورهای عربی منطقه انجام دهیم باز نمی توانیم تغییری در مناسبات و شدت تنش ها شکل دهیم. چنان که آقای ظریف در طول این سال‌ها تلاش های مکرری را برای تعدیل این اختلافات و درگیری ها داشته است، ولی شرایط به قوت خود باقی است. چون ریاض بدون مجوز و چراغ سبز ایالات متحده آمریکا نمی‌تواند اختیار عملی از خود داشته باشد. به عبارت دیگر حتی اگر عربستان سعودی هم بخواهد برخلاف سیاست های کاخ سفید گام بردارد احتمال برکناری بن سلمان و حتی خود ملک سلمان و شکل دهی یک حکومت جدید مطابق با سیاست های واشنگتن وجود دارد. مضافا در طول یکی دو سال گذشته تفکرات محمد بن سلمان به شدت با سیاست‌های جارد کوشنر، داماد ترامپ در خصوص مناسبات منطقه ای و سیاست های ضد ایرانی ادغام شده است. البته علاوه بر سیاست های ضد ایرانی در خصوص مسئله فلسطین نیز این ادغام به شدت پر رنگ است.

اما با استفاده از کشورهای عربی مانند کویت و عمان می توان گام‌های را در خصوص تعدیل تنش‌ها شکل داد؟

بسیار بعید است چون به نظر می رسد که نیروهای طرفدار عربستان سعودی در حکومت کویت از آن میزان قدرت و اختیار عمل برخوردار هستند که در صورت هر گونه تلاش کویتی ها برای برقراری مناسبات با جمهوری اسلامی ایران و افزایش تعاملات، فشارهای جدی را حتی بر خود جابر الصباح، امیر کویت وارد کنند. از طرف دیگر کشور عمان نیز اکنون با فشارهای بسیار زیادی از طرف ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی، امارت متحده روبه‌رو است و سلطان قابوس هم به دنبال تنش بین کشورهای عربی نیست، اما در عین حال نیز مسقط مناسبات و روابط خود را با تهران حفظ کرده است. ولی جدای از این کشورها می توان به کشورهایی مانند عراق، لبنان و سوریه چشم داشت. به خصوص که عراق می تواند یک فرصت بسیار مناسب را در خصوص مناسبات منطقه ای به ایران بدهد. 

در خصوص دیگر همسایگان چطور، آیا وضعیت ما آن چنان که باید مطلوب ارزیابی می شود؟

در رابطه با همسایگان شرقی و شمالی باید عنوان داشت ما تلاش های خود را آن چنان که باید برای افزایش و حفظ این مناسبات به خصوص در حوزه تجاری در سال گذشته به کار نبستیم و برخی از پتانسیل های این کشورها عملا رها شده است. به خصوص که مناسبات ما با کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان چندان رضایت بخش نیست و باید تلاش های بیشتری را صورت دهیم. در این راستا بندر چابهار ظرفیت بسیار مناسبی را در خصوص ارتقای مناسبات تجاری با این دو کشور در اختیار ایران قرار می‌دهد و باید در سال 98 از ان نهایت استفاده را ببریم. به ویژه که این بندر شامل معافیت های تحریمی آمریکا برای هند و افغانستان می شود.   

به اهمیت بندر چابهار در مناسبات ایران با هندوستان و افغانستان اشاره داشتید، اما همین مسئله موجب نگرانی هایی در کشور پاکستان شده است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ 

در حال حاضر بندر چابهار برای ایران و همسایگان شرقی ما به یک مسئله مهم در ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بدل شده است. چرا که اهمیت این بندر برای سه کشور هند، پاکستان و افغانستان نیز بسیار زیاد است. همان طوری که شما اشاره داشتید اکنون حضور هندی ها در بندر چابهار سبب واکنش‌های منفی در اسلام آباد شده است و امکان دارد در صورت افزایش میزان مشارکت میان تهران و دهلی نو در بندر چابهار، میزان حساسیت اسلام آباد نسبت به تهران افزایش پیدا کند. لذا باید ما به دنبال یک سیاست موازنه قوا به منظور کاهش حساسیت‌های پاکستان هم باشیم. در سال گذشته ما شاهد بودیم که از طرف اسلام آباد ناامنی های بسیار جدی برای کشور شکل گرفت. لذا باید ارتقاء مناسبات خود با پاکستان برای 98 در دستور کار قرار دهیم، به خصوص که سایه سنگین اقتصادی، سیاسی و حتی ایدئولوژیک ریاض بر سیاست های اسلام آباد سبب شده است تا روابط ایران و پاکستان با یک حساسیت ها و پیچیدگی های خاصی همراه باشد. 
در خصوص دیگر همسایگان مانند آذربایجان، ازبکستان و ارمنستان مناسبات با شدت و ضعف پیگیری می‌شود، اما در خصوص کشور ترکمنستان متاسفانه ما با یک ضعف و چالش جدی روبه رو هستیم و در این خصوص متاسفانه آمارهای رسمی نشان می دهد که  ظرف چندماه تحریم در سال 1397 مناسبات ایران و ترکمنستان با سقف 5.5 میلیارد دلار اکنون به نزدیک ۴۰۰ میلیون دلار سقوط کرده است. البته این مشکل تنها مربوط به وزارت امور خارجه نیست و کم کاری از همه نهادها و ارگانهای حتی فرادولتی بوده است. در این راستا متاسفانه علی رغم درخواست ترکمن ها برای عبور لوله گاز ترکیه از این کشور با پاسخ منفی ما رو به رو شد که به این سبب ما فرصت ارتقای روابط با ترکمنستان را از دست دادیم.

نکته بسیار مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا وزن سیاسی کشورها، به خصوص همسایگان تعیین کننده میزان مناسبات ما با آن هاست و یا وزن و جایگاه اقتصادی آنها؟

به نظر می رسد که در مناسبات ایران با همه کشورها، به خصوص همسایگان باید هر دو جنبه و وزن سیاسی و اقتصادی را مدنظر قرار داد. از یک سو مثلا کشور کوچکی مانند بحرین و قطر دارای یک وزن بسیار بالای سیاسی و دیپلماتیک در جهان هستند، پس نمی توان گفت که وزن سیاسی همسایگان بسیار اندک است. از طرف دیگر ایران با کشور بزرگی مانند روسیه نهایت سقف همکاری های تجاریش حتی با خرید تسلیحاتی بیش از ۲ میلیارد دلار نمی شود، در صورتی که من در سوال پیشین شما عنوان کردم که تا قبل از تحریمهای امریکا سقف همکاری‌های اقتصادی و تجاری ایران با کشور ترکمنستان بیش از 5.5 میلیارد دلار بوده است. پس همسایگان ما، هم دارای وزن سیاسی بسیار بالایی هستند و هم دارای وزن اقتصادی بسیار بالا؛ لذا باید در سال پیش رو برای ارتقای مناسبات با همسایگان در هر دو بعد تلاش کرد. البته برای برخی از همسایگان مانند کشورهای عربی در این شرایط نمی توان کاری از پیش برد، اما باید دیگر فرصت ها را تقویت کرد تا مشابه اتفاق ترکمنستان روی ندهد.

در راستای نکاتی که اشاره شد برخی معتقدند مادامی که نتوان چراغ سبز اتحادیه اروپا و به خصوص آلمان، فرانسه و انگلستان را در تقابل با تحریم های ایالات متحده آمریکا روشن کرد، نمی توان از همسایگان نیز انتظار افزایش مناسبات تجاری را داشت؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ به نظر شما در سال 98 باید اولویت را به مناسبات منطقه ای داد یا اروپا؟

به نظر من هر دو بعد باید به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد. البته باید شرایط را هم در نظر داشت و در یک اولویت‌بندی سعی کرد بنا به حساسیت ها و شرایط عمل کرد. ما اگر بتوانیم حمایت سیاسی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا در برابر تحریم های ایالات متحده آمریکا را داشته باشیم، کشورهای دیگر، به خصوص همسایگان در تقابل با فشارهای کاخ سفید و افزایش مناسبات تجاری خود با جمهوری اسلامی ایران با دل گرمی بیشتری پیش خواهند رفت. 
البته ناگفته نماند که در خصوص تحقق برخی از قراردادها و توافقنامه ها با همسایگان کم کاری های بسیار جدی در دستگاه ها و نهادها صورت می‌گیرد. یعنی به واسطه پاسکاری میان این نهادها و وزارتخانه ها عملا بسیاری از توافقنامه ها و قراردادها رها شده است و به مرور زمان فراموش می‌شود. ما باید در سال پیش رو هماهنگی جدید این نهادها و دستگاه‌ها برای تحقق این قرارداد های منطقه ای شکل دهیم و بعد از هر سفر دیپلماتیکی و انعقاد قراردادها، برنامه جدی را برای پیگیری آن قراردادها داشته باشیم. افزون بر آن باید کمیته های تخصصی را برای افزایش روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای همسایه به صورت جداگانه شکل دهیم و در صورت وجود آن را تقویت کنیم. همچنین اتاق‌های بازرگانی هر کشوری به صورت منفک و خاص پیگیر روابط تجاری ایران با کشور مدنظر خود باشد. اگر ما این برنامه ریزی دقیق و مدون را نداشته باشیم یقیناً در سال پیش رو نمی‌توان کار جدی در حوزه اقتصاد شکل داد. به خصوص که اکنون با افزایش فشارها و تحریم‌های آمریکا روز به روز نیاز اقتصادی و تجاری ایران برای گسترش مناسبات با همسایگان احساس می شود.

کلید واژه ها: عبدالرضا فرجی راد اتحادیه اروپا عربستان سعودی امارات متحده عربی بحرین قطر افغانستان پاکستان هند بندر چابهار تحریم ایران ایالات متحده امریکا ترکمنستان آذربایجان ارمنستان عراق خاورمیانه ملک سلمان محمد بن سلمان محمد جواد ظریف ارزیابی کارنامه وزارت امور خارجه در سال 1397


نظر شما :