کریدور زنگزور:

محور ترکی–غربی–عبری و تهدیدی ژئواکونومیک علیه جمهوری اسلامی ایران

۱۵ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۴۳۶۸ اخبار اصلی آسیا و آفریقا خاورمیانه
عباس عبدالخانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: تجارت ایران با کشورهای آسیای میانه، به‌ویژه در حوزه صادرات، به راه‌های زمینی و امن نیاز دارد و زنگزور یکی از گلوگاه‌های حیاتی برای تحقق این پیوندهاست. از این‌رو، هر تحول ژئواستراتژیک در این منطقه، مستقیماً با آینده اقتصادی و جایگاه ایران در معادلات منطقه‌ای گره خورده است.
محور ترکی–غربی–عبری و تهدیدی ژئواکونومیک علیه جمهوری اسلامی ایران

نویسنده: عباس عبدالخانی، پژوهشگر مسائل خلیج فارس

دیپلماسی ایرانی: کریدور زنگزور به‌عنوان یکی از پرمناقشه‌ترین پروژه‌های ژئوپلیتیکی سال‌های اخیر، در محوریت منافع هم‌زمان جمهوری آذربایجان، ترکیه، اسرائیل و برخی قدرت‌های غربی قرار گرفته است. این مسیر که در امتداد نوار جنوبی ارمنستان تعریف شده و هدف آن اتصال نخجوان به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان است، در ظاهر یک مسیر ترانزیتی است، اما با بررسی دقیق‌تر می‌توان آن را بخشی از یک ائتلاف منطقه‌ای دانست که درصدد تضعیف موقعیت ژئواستراتژیک ایران در قفقاز جنوبی است.

پس از جنگ دوم قره‌باغ و توافق سه‌جانبه میان روسیه، ارمنستان و آذربایجان در سال ۲۰۲۰، جمهوری آذربایجان با حمایت کامل ترکیه، مفهوم کریدور زنگزور را به‌عنوان مطالبه‌ای فزاینده مطرح کرد، هرچند در متن توافق، صراحتی در این زمینه وجود نداشت. ترکیه با انگیزه پیوند سرزمینی میان آنکارا و جمهوری‌های ترک‌زبان آسیای مرکزی، از این پروژه حمایت می‌کند و آن را ابزاری برای تحقق ایده جهان ترک می‌داند. این مسیر به ترکیه امکان می‌دهد از طریق باکو و نخجوان به آسیای مرکزی متصل شود، بدون آنکه از مسیر ایران عبور کند، و این، به‌طور طبیعی جایگاه ترانزیتی ایران را به حاشیه می‌برد.

در این میان، اسرائیل نیز حضوری پررنگ در معادله زنگزور دارد. روابط گسترده امنیتی، نظامی و اطلاعاتی میان تل‌آویو و باکو طی سال‌های اخیر، به‌ویژه در بستر جنگ قره‌باغ، بستر نفوذ اسرائیل را در شمال ایران هموار کرده است. از فروش سامانه‌های پهپادی و شنود گرفته تا حضور کارشناسان نظامی، اسرائیل از باکو به‌عنوان پایگاهی راهبردی علیه ایران بهره‌برداری می‌کند. ایجاد کریدوری که به‌طور بالقوه می‌تواند بستری برای استقرار ثابت‌ اسرائیل در مرزهای شمالی ایران باشد، تهدیدی آشکار تلقی می‌شود و عمق استراتژیک ایران در منطقه را کاهش می‌دهد.

قدرت‌های غربی به‌ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیز از منظر انرژی، ترانزیت و مهار نفوذ روسیه و ایران، به حمایت از این پروژه تمایل دارند. ایده‌هایی چون کریدور میانه که شرق آسیا را به اروپا متصل می‌کند و از مسیر چین، آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و ترکیه عبور می‌کند، به‌طور کامل در هماهنگی با کریدور زنگزور است و آن را مکملی برای شکستن انحصار مسیرهای شرقی، به‌ویژه از طریق ایران و روسیه، می‌دانند. شکل‌گیری چنین مسیرهایی نه‌تنها مزایای اقتصادی ایران در ترانزیت منطقه‌ای را کاهش می‌دهد بلکه قدرت چانه‌زنی ژئواکونومیک کشور را نیز تضعیف می‌کند.

از سوی دیگر، تضعیف موقعیت روسیه در قفقاز جنوبی، در اثر درگیری نظامی با اوکراین و کاهش نفوذ میدانی در منطقه، فضا را برای پیشروی آذربایجان، ترکیه و متحدان غربی‌شان فراهم کرده است. باکو با استفاده از خلأ قدرت ناشی از غیبت فعال روسیه و انفعال آن در مواجهه با تغییرات ژئوپلیتیکی، گام‌های موثری در جهت تحمیل طرح زنگزور به ارمنستان برداشته و غرب نیز با نگاه به منافع بلندمدت خود، به این روند چراغ سبز نشان داده است. این تحولات به معنای تغییر توازن منطقه‌ای و کاهش عمق ژئواستراتژیک ایران در شمال غرب کشور است.

کریدور زنگزور دیگر صرفاً یک پروژه جاده‌ای یا حمل‌ونقلی نیست؛ بلکه نماد تغییر آرایش قدرت در منطقه‌ای است که محل تلاقی منافع قدرت‌های رقیب است. اتحاد فزاینده ترکیه، اسرائیل و غرب در حمایت از این طرح، به معنای شکل‌گیری یک محور نوظهور ضدایرانی در قفقاز جنوبی است. اگر این پروژه بدون موازنه‌سازی مؤثر به سرانجام برسد، مسیرهای تجاری و ژئوپلیتیکی ایران به‌شدت محدود خواهد شد و تهدیدات امنیتی در مرزهای شمالی کشور تشدید می‌شود. بنابراین، کریدور زنگزور، نمودی از ژئوپلیتیک هجومی نوینی است که با هدف به حاشیه راندن ایران در حال پیش‌روی است و آینده توازن منطقه‌ای را با مخاطراتی جدی مواجه کرده است.

در بُعد اقتصادی و ترانزیتی، اهمیت منطقه زنگزور برای جمهوری اسلامی ایران بسیار فراتر از مباحث ژئوپلیتیکی صرف است. این ناحیه مرزی، یکی از معدود پنجره‌های زمینی ایران به قفقاز و سپس آسیای مرکزی است و برای عبور کالا، انرژی و اتصال به بازارهای قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و حتی چین نقش محوری دارد. هرگونه حذف ایران از شبکه ترانزیتی این منطقه، به معنی انحراف مسیرهای حمل‌ونقل به نفع ترکیه و تضعیف موقعیت ایران در پروژه‌های منطقه‌ای مانند کمربند–راه چین و کریدور شمال–جنوب است. تجارت ایران با کشورهای آسیای میانه، به‌ویژه در حوزه صادرات، به راه‌های زمینی و امن نیاز دارد و زنگزور یکی از گلوگاه‌های حیاتی برای تحقق این پیوندهاست. از این‌رو، هر تحول ژئواستراتژیک در این منطقه، مستقیماً با آینده اقتصادی و جایگاه ایران در معادلات منطقه‌ای گره خورده است.

کلید واژه ها: عباس عبدالخانی دالان زنگه زور زنگه زور ارمنستان آذربایجان جمهوری آذربایجان ایران و ارمنستان ایران و آذربایجان ترکیه ایران و ترکیه و آذربایجان ایران و ترکیه و ارمنستان قره باغ ایران و منطقه ایران و کشورهای عربی ایران و آذربایجان و ارمنستان آسیای میانه


نظر شما :