به زودی دنیای جدیدی را شاهد خواهیم بود
روسیه، غرب و دو راهی انتخاب ما
دیپلماسی ایرانی: می توان به ضرس قاطع گفت دنیا بعد از حمله روسیه به اوکراین شکل دیگری به خود خواهد گرفت. جنگ اوکراین نه تنها معادلات جهانی را تغییر می دهد بلکه فرم و شکل مناسبات را نیز تغییر خواهد داد. از حالا به بعد ما با دنیایی سر و کار داریم که دو بلوک دارد، بلوک غربی و امریکایی و بلوک روسی و چینی. کسانی هم که می گویند این بلوک بندی ها چون ایدئولوژی ندارد پس واهی است، در اشتباهند. چه کسی گفته که طرف روسی ایدئولوژی ندارد، ایدئولوژی آن ملی گرایی و حمایت از جریان های ملی گرا در سطح جهان است. روسیه در تمامی کشورهای غربی از جریان های ملی گرا حمایت قاطع می کند؛ در صربستان از ملی گرایان صرب، در فرانسه از حزب راست افراطی تحت رهبری مارین لوپن، در ایالات متحده از جریان جمهوریخواه تندروی تحت کنترل دونالد ترامپ، در مجارستان از حزب حاکم تحت رهبری ویکتور اوربان، در انگلیس از حزب یوکیپ تحت کنترل نایجل فاراژ، در کشورهای سابق بلوک شرق و هم مرز با روسیه از روس تبارها و .... این حمایت ها طولانی است. در مقابل نیز کشورهای غربی با ایدئولوژی لیبرالیسم و نئولیبرالیسم دموکراسی خواه خود قرار دارند.
در این میان کشورهایی که متعلق به این دو بلوک نباشند باید دیر یا زود تکلیف خود را روشن کنند. مگر زمانی که چیزی شبیه جنبش عدم تعهدها به وجود بیاید که هنوز چیزی در افق دیده نمی شود و شاید بعدها، به وجود آید. تا آن موقع کشورها باید جبهه خود را مشخص کنند.
معروف است وقتی که امریکا کارزار جنگ با تروریسم را در دوران جورج بوش پسر به راه انداخت و به افغانستان لشکرکشی کرد، رئیس جمهوری وقت امریکا به پاکستانی ها پیام داد که باید تکلیف خود را روشن کنند یا با تروریسم دوشادوش امریکا می جنگند یا باید منتظر بمانند امریکا به آنها حمله کند و آنها را به صدها سال قبل برگرداند! در آن موقع پاکستان متهم بود که از طالبان و القاعده حمایت می کند و بیش از هر کشور در مظان اتهام همکاری با تروریسم بود، برای همین بیش از کشورها در این رابطه بر سر زبان ها بود. البته دیدیم همین سیاست را در برابر دیگر کشورهای جهان نیز پیش گرفت و با همین منطق به عراق حمله کرد و ایران و کره شمالی را محور شرارت نامید.
حالا هم کشورها باید روشن کنند که می خواهند در کدام بلوک باشند، روسی – چینی یا غربی – امریکایی. البته هر کدام از این انتخاب ها هزینه های خود را خواهد داشت، چه کشورها در بلوک روسیه باشند چه در بلوک غرب.
دیر یا زود دنیا سراغ کشورهایی نظیر هند، ایران، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، مصر، برزیل، آفریقای جنوبی، ترکیه و خیلی های دیگر خواهد رفت تا از آنها بخواهد تکلیف خود را روشن کنند.
حتی اگر روسیه بازنده نبرد اوکراین باشد هم دنیا فورم جدیدی را به خود خواهد دید. در این فورم برخورد با کشورهای غیرهمسو با غرب احتمالا تشدید خواهد شد.
در این میان هستند کشورهایی که هنوز تلاش می کنند روی بند هر دو کشور راه بروند یا از این تنش به وجود آمده میان روسیه و غرب ماهی خود را صید کنند، اما بی شک این بندبازی های نیز زیاد طول نخواهد کشید و سراغ آنها هم خواهند آمد. ترکیه فعلا می تواند میزبان مذاکرات اوکراین و روسیه باشد و از تنش موجود بهره برداری کند، اما فردا روزی ناتو به سراغش خواهد آمد تا تکلیف خود را روشن کند که آیا می خواهد همچنان عضو فعال ناتو باشد یا می خواهد همراه روسیه شود و شریک آن بماند. یا هند فعلا می تواند تنها نظاره گر بحران روسیه و اوکراین باشد، چرا که ایالات متحده روی آن در رویارویی با چین حساب کرده و شکی نیست که چین متحد روسیه است. بنابراین دیر یا زود باید تکلیف خود را روشن کند. حتی کشورهای عربی که فعلا برای ایالات متحده به قول معروف تاخچه بالا می گذارند و پاسخ تماس های جو بایدن را نمی دهند به زودی مجبور خواهند شد میان روسیه و امریکا یکی را انتخاب کنند.
پاکستان نمونه روشنی از کشورهایی است که تلاش کرد به راهی برود که مغایر با انتخاب های جامعه غربی باشد. چون این کشور از همه شکننده تر است، برای همین قرعه زودتر از همه به نام آن افتاد. عمران خان وقتی به روسیه رفت و به فشارهای امریکا بر سر جنگ اوکراین اعتنا نکرد و بر اتحاد اسلام آباد – مسکو تاکید کرد، به نوعی به امریکایی ها فهماند انتخابش چیست. این وضعیت دیر یا زود می تواند شامل حال دیگر کشورهای جهان هم بشود.
و اما برای ما، ایران، فرصت های مهمی به وجود آمده، از جمله مهمترین این فرصت ها تامین انرژی جهانی است که می تواند ما را به بازیگری مهم در عرصه جهانی تبدیل کند، اگر دیپلماسی فعال و پویایی داشته باشیم، می توانیم در این حوزه نهایت استفاده را هم از جانب غرب ببریم و هم از جانب روسیه. بی شک در این صورت می توانیم با برگه هایی که در اختیار داریم تلاش های روسیه و جامعه جهانی برای این که ما را در برابر انتخاب هایش قرار دهد، به تعویق بیندازیم. در این میان باید مانع اصلی یعنی توافق هسته ای را هر چه سریعتر برداریم و تکلیف برجام را هر چه سریعتر روشن کنیم تا بتوانیم ضمن خروج از انزوا به جمع بازیگران عرصه جهانی بپیوندیم، در غیر این صورت فرصت ها یک به یک از دست می روند و انتخاب ها روز به روز سخت تر می شوند و ما در برابر وضعیتی سخت قرار می گیریم، در آن موقع چه بسا انتخابی نداشته باشیم و مجبور شویم به انتخاب دیگران تن دهیم.
نظر شما :