قصه عجیب کشته شدن قصی و عدی
احمد چلبی می گوید: ژنرال پترایوس به من گفت، اگر تلاش آن سرجوخه نبود عدی و قصی فرار کرده بودند. و صاحب آن خانه که آنها را لو داده بود پاداشی به ارزش 25 میلیون دلار گرفت و به امریکا رفت.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: ژنرال پترایوس به من گفت، اگر تلاش آن سرجوخه نبود عدی و قصی فرار کرده بودند. و صاحب آن خانه که آنها را لو داده بود پاداشی به ارزش 25 میلیون دلار گرفت و به امریکا رفت.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: وقتی امریکایی ها وارد آن خانه شدند با یک نفر ریش دار برخوردند. از او پرسیدند قصی و عدی و عبد حمود کجا هستند؟ آن فرد عبد حمود، منشی شخصی صدام بود که او را بازداشت کردند.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: سازمان امنیت عراق در لندن با الشهوانی تماس گرفت و ترتیبی دادند که فرزندانش با او تلفنی صحبت کنند، به او گفتند: بهتر است با ما همکاری کنی یا این که اعدامشان می کنیم.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید ملک حسین به من گفت: کودتا نخواهد شد، آن چه مطلوب است جنبش است، سربازهای عراقی ای هستند که به ما پناه آورده اند. اگر امکانات داشته باشیم لشکر نظامی تشکیل می دهیم شما هم در کردستان نیرو دارید و همه با هم علیه صدام حرکت می کنیم.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: کودتای نظامی رویای امریکایی ها بود. اما سازمان امنیت عراق آنها را فریب داد. در حقیقت صدام آنها را فریب داد.
ادامه مطلباحمد چلبی می گوید: امریکایی ها نمی خواستند مخالفان عراقی بر این حکومت مسلط شوند، و اعتقاد داشتند، به خصوص «سی آی ای» تا آن جا که ممکن است تایید فرماندهانی نظامی در عراق و اعضای حزب بعث را به دست آورند تا خود صدام را تغییر دهند و علیه او شورش کنند.
ادامه مطلببرای نخستین بار است که احمد چلبی قصه اش را تعریف می کند. دیدارش از بازداشتگاه موسوم به صدام حسین و درباره جنگ امریکا که به سرنگونی او و دستگیری اش منجر شد را تعریف کرد.
ادامه مطلبنزار الخزرجی، رئیس اسبق ستاد ارتش عراق می گوید: عدنان خیرالله یک بالگرد را می گیرد و به بغداد بر می گردد که در طول راه بالگرد سقوط می کند. من در این جا نمی توانم نظر قاطع بدهم که آیا آب و هوای بد باعث این سانحه شد یا عدنان خیرالله قربانی یک قصه از پیش طراحی شده بود.
ادامه مطلبصدام حسین حتی اگر هم رغبتی به جنگ با اسرائیل داشت بعد از جنگ عراق – ایران این رغبت از بین رفت.
ادامه مطلبنزار الخزرجی، رئیس سابق ستاد کل ارتش عراق: ما در ناصریه در حدود 23 افسر و سرباز بودیم. واحدهایی که بنا بود به ما ملحق شوند نرسیدند. نیروهایی که از کویت عقب نشینی کرده بودند را بمباران کرده بودند و پل ها ویران شده بودند.
ادامه مطلبنزار الخزرجی، رئیس سابق ستاد ارتش عراق: بعد از فتح خرمشهر صدام خیلی از فرماندهان ارشد نظامی را به اتهام کوتاهی در مسئولیت هایشان اعدام کرد.
ادامه مطلبیادم است که تابلویی در راه فاو قرار دارد که نشان می دهد جنگ فاو از زمان سقوط منطقه تا آزاد شدنش 45 هزار کشته و زخمی و مفقود الاثر داد.
ادامه مطلبکشورهای عربی حوزه خلیج فارس با پول به ما کمک کردند، و اسلحه ها هم از خاک آنها عبور می کرد و به ما می رسید.
ادامه مطلباهمیت فاو در این است که این جنگ به مثابه خنجری جانکاه در پهلوی عراق محسوب می شود.
ادامه مطلباتحاد جماهیر شوروی به او گفت چگونه می خواهی ما را درگیر جنگی جهانی کنی در حالی که با ما حتی در انجام چنین کاری مشورت نمی کنی.
ادامه مطلبآن چه اتفاق افتاد عجیب بود. عبدالجبار شنشل، وزیر دفاع و من که رئیس ستاد ارتش بودم نه از نزدیک نه از دور در جریان موضوع اشغال کویت نبودیم.
ادامه مطلبالبته پایان جنگ به آن شکلی که اتفاق افتاد برای صدام حسین هم قابل انتظار نبود. برای همین برای مدتی در عراق عروسی گرفتند. پایان جنگ به این شکل نقطه تحول خطرناکی در شخصیت صدام حسین به وجود آورد.
ادامه مطلبصدام منتظر دلیل نمی شد، همین که به کسی شک می کرد، او را از بین می برد، و این باعث ایجاد وحشت می شود.
ادامه مطلبامور به دست یک نفر آن هم صدام حسین بود اما نفر دوم قصی بود در حالی که در گذشته حسین کامل نیز موفق شده بود که نقش نفر دوم را ایفا کند.
ادامه مطلبعبد حمود واقعا نزدیک و واقعا آدم خطرناکی است، او بسیاری از اسرار صدام را می داند.
ادامه مطلبنقطه ضعف اصلی آن در 1991 این بود که ارتش به سمت جنگی ناخواسته رفت. برای همین نمی جنگید.
ادامه مطلبصدام به اوجالان پول می داد و مسلحش می کرد همان طور که به حزب کارگران کمونیست کُرد و مجموعه کردی کوچک دیگری پول می داد. سلاح و پول به آنها می داد. 250 میلیونی که ترک ها نزد اوجالان پیدا کردند، منبعش از عراق بود.
ادامه مطلبحلبچه به دستور فرماندهی کل قوا مورد هجوم قرار گرفت. واقعیت این که نتیجه این حمله هم بسیار شگفت انگیز بود.
ادامه مطلبمیشل عفلق اشاره کرد که صدام حزب و عراقی ها را درگیر این جنگ کرد. خوب به یاد می آورم که گفت صدام اشتباه کرد که با ایران جنگید و مشکلاتی برای عراقی ها و اعراب به وجود آورد.
ادامه مطلبمی توان توافق نامه الجزایر را در سایه تحولات داخلی و منطقه ای ارزیابی کرد که شایع بود. رسیدن به آن توافق ساده نبود، اما صدام قادر به اتخاذ تصمیم های سخت بود.
ادامه مطلبعدنان خیرالله گفت: هیچ چیز از جنگ نمی داند و هیچ مهارتی برای اداره آن ندارد. بر تصمیم گیری ها مسلط شده و همه کارشناسان متخصص امور نظامی را کنار زده است. در کوچک و بزرگ هر چیزی و در ترسیم طراحی ها دخالت می کند، او ما را در معرض شکست ها و بدبختی ها و فجایع در تمامی جبهه ها قرار خواهد داد. به صراحت و با تلخی صحبت کرد.
ادامه مطلبصدام به من گفت: «این حرف راه حل مسالمت آمیز و راه حل انسانی و حل مشکلات با ایران را نمی خواهم بار دیگر ابدا از زبانت بشنوم.»
ادامه مطلبقدرت ولیمه ای است که گرسنه ای آن را می رباید و از تاریخ می خواهد که آن را التیام دهد. نه هم پیمان می شناسد و نه شریک.
ادامه مطلبصدام رهبران حزب را در استان ها احضار کرد و آنها را به گروه هایی تقسیم کرد. و هر مجموعه را مکلف کرد که یکی از اعضای رهبری را اعدام کند.
ادامه مطلبصدام وقتی رئیس جمهور شد اعلام کرد که توطئه خطرناکی به رهبری سوریه کشف شده و ابزارهای اجرای آن اعضای رهبری و به همراه آنها کادرهای نظامی و مدنی از حزب هستند. ظرف 48 ساعت 54 نفر از رهبران و کادری های حزب اعدام شدند.
ادامه مطلب