
افول هژمونی آمریکا در جهان چندقطبی
رضا معصومی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ظهور چین و روسیه، ناکامیهای سیاست خارجی آمریکا، و بحرانهای داخلی این کشور، جهان را به سمت چندقطبی شدن برده است.
ادامه مطلبرضا معصومی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ظهور چین و روسیه، ناکامیهای سیاست خارجی آمریکا، و بحرانهای داخلی این کشور، جهان را به سمت چندقطبی شدن برده است.
ادامه مطلبکاهش وابستگی به فیلمهای آمریکایی، استقلال فرهنگی و اقتصادی چین را تقویت کرده و امکان صادرات روایتهای بومی به جهان را فراهم میکند.
ادامه مطلبحسین صالحی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: چین همواره از راه های دیپلماتیک و اقتصادی فشارهای زیادی بر تایوان وارد کرده، اما این موضوع باعث عقب نشینی تایوان نشده و همچنان به دنبال حفظ استقلال خود است.
ادامه مطلبپکن میتواند از بیثباتی ناشی از رویکردهای تفرقهافکنانه و غیرمتعارف ترامپ برای تقویت جایگاه جهانی خود، تضعیف اتحادهای آمریکا، و پیشبرد اهداف اقتصادی و نظامیاش بهرهبرداری کند.
ادامه مطلبمحمد محمودیکیا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: به نظر میرسد امکان امتناع از افزایش سطح تنش فزاینده فعلی در منطقه وجود دارد و میتوان بر اساس مذاکره و حصول یک توافق سیاسی، از ازدیاد سطح چالش در منطقه مانع شد.
ادامه مطلبمرتضی بنانژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جنگ تعرفهای آمریکا و چین، یک پدیده پیچیده و چندوجهی است که تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی و روابط بینالمللی دارد.
ادامه مطلبدر دولت او نوعی پذیرش وجود دارد که نظم لیبرال بینالمللی تنها به لطف قدرت نظامی آمریکا ممکن شد و حالا آمریکاییها دیگر نمیخواهند هزینه آن را بپردازند. این همان واقعگرایی است – یک واقعگرایی خام، فاقد راهبرد و به قول دانشمند علوم سیاسی، استیون والت، یک "واقعگرایی نئاندرتالی" – اما در هر حال نوعی از واقعگرایی است.
ادامه مطلبسعید دانشمند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اقدامات ترامپ و پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات، بازتاب تفکرات استثناگرایی آمریکایی ها بود که بازگشت به دوران هژمونی را در ذهن خود تداعی می کنند. ترامپ به دنبال بازگرداندن آمریکا به دهه های ۵۰ و ۶۰ میلادی بعد از جنگ جهانی دوم است. او با استراتژی جدید، به دنبال الحاق سرزمین کشورها به خاک آمریکا، حفظ و توسعه قدرت نظامی و بازگشت به قدرت اقتصادی است تا بتواند نظم موجود جهانی را تغییر دهد.
ادامه مطلبعابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با توجه به آمارها و روندهای اقتصادی، روابط تجاری چین و اروپا در حال نزدیکتر شدن به یک نقطه عطف است. این همراستایی اقتصادی میتواند به تقویت موقعیت چین در سطح جهانی و ایجاد فرصتهای جدید برای اتحادیه اروپا در زمینههای مختلف منجر شود.
ادامه مطلبمرتضی بنانژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: تعرفه مالیاتی است که بر کالاهای وارداتی اعمال میشود. این مالیات که متناسب با ارزش کالاهاست به شرکت های وارد کننده تحمیل میشود نه بر صادر کنندگان و در نهایت این شرکت وارد کننده آمریکایی هزینه مالیات یا تعرفه را از طریق افزایش قیمت فروش به مشتری منتقل میکند و این مصرف کننده امریکایی است که بار اقتصادی تعرفه را متحمل میشود. از آثار تبعی آن این است که چون قیمت خرید کالا بالا میرود با کاهش اقبال عمومی مواجه و در نهایت تولید کننده متضرر میشود اما چرا رئیس جمهوری آمریکا شدیدا طرفدار اعمال تعرفه است؟
ادامه مطلببرخی از متحدان ایالات متحده، به ویژه آنهایی که در اروپا هستند، وسوسه شده اند که به دنبال راهی میانی باشند که روابطشان با ایالات متحده را با روابط اقتصادی آنها با چین و روسیه متعادل شود. اما واشینگتن باید از تلاش های آنها برای اجتناب از جانبداری عقب نشینی کند. همانطور که وس میچل، کارشناس سیاست خارجی اخیراً استدلال کرده است، ایالات متحده به ایجاد یک جبهه متحد در برابر مرکانتیلیسم چین نیاز دارد.
ادامه مطلببزرگترین گامی که ایالات متحده باید در این راستا بردارد تشویق سرمایهگذاری در صنایع داخلی است، بهویژه در بخشهایی که پایههای تولیدی را تقویت میکنند و به واشینگتن کمک میکنند تا کنترل بیشتری بر زنجیرههای تامینی که از تولید نظامی پشتیبانی میکنند، برقرار کند.
ادامه مطلبمهدی کهترپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ما بارها و بارها شاهد هشدارهای پیدرپی مقامات آمریکایی دربارهی تهدید فزایندهی چین در قبال سلطهی جهانی آمریکا بودهایم. این تنشها در قالب جنگ اقتصادی میان دو ابرقدرت، مواضع آمریکا در قبال مسئلهی تایوان، و اظهارات تنشآفرین مقامات آمریکایی دربارهی سیاستهای کلی چین نمود یافته است. اما حقیقت امر این است که بخش قابل توجهی از این هیاهو و بزرگنماییها، صرفاً ساخته و پرداختهی رسانههای وابسته و مزدبگیر و مجتمعهای صنعتی – نظامی آمریکایی است که فلسفه وجودی خود را در تداوم تنش و منازعه میبینند. این گروهها با بهرهگیری از زبان سیاستمداران واشنگتن، به دنبال ترویج نگرشی خصمانه و تقابلجویانه هستن چرا که اصولا بقا و معیشت آنان در گرو تنش های منطقه ای و بین المللی است و همواره برای تداوم کسب و کار آنها آمریکا نیازمند دشمنی بزرگ است این دشمن بزرگ در دهه ۹۰ روسیه بوده و امروز این دشمن بزرگ چین است.
ادامه مطلبمریم خالقینژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: چین برای مقابله با تبلیغات و سلطه غرب، استفاده از رسانه ها را به عنوان سلاحی برای نمایش قدرت نرم خود آغاز کرده است. در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ، چین شاهد تغییر در سیاست های رسانه ای خود بوده و تمرکز خود را بر تاکتیک هایی برای شکل دادن به روایت های اطلاعاتی در سطح بین المللی آغاز کرده است. در این راستا این کشور سرمایه گذاری زیادی در حوزه رسانه انجام داده است. بنابراین، دولت چین از سال ۲۰۰۹ حدود ۶.۶ میلیارد دلار برای بهبود وجهه جهانی این کشور هزینه کرده است.
ادامه مطلبنئو انزواطلبی ترامپ با استقبال مشابهی از احساسات ضد مهاجرتی رنگ آمیزی شده است. به عنوان رئیس جمهور، او سهمیه های مهاجران را کاهش داد، به اقلیت ها اشاره های توهین آمیز کرد و برای ساختن دیوار در مرز با مکزیک تلاش کرد.
ادامه مطلبمصرفکنندگان اخبار در تیکتاک نسبت به مصرفکنندگان در فیسبوک و اینستاگرام کمتر احتمال دارد بگویند که اخبار را از دوستان، خانواده و آشنایان دریافت میکنند - و احتمال بیشتری دارد که آن را از افرادی که شخصاً نمیشناسند دریافت کنند.
ادامه مطلبدر نظرسنجی «شورای امور جهانی شیکاگو» در سپتامبر ۲۰۲۳ نزدیک به ۷۴ درصد از آمریکاییها معتقد بودند که تجارت برای اقتصاد ایالات متحده مفید است، تقریباً بالاترین سطح تاریخ. حدود ۸۰ درصد معتقد بودند که این برای استاندارد زندگی خودشان خوب است و ۶۳ درصد نیز معتقد بودند که برای ایجاد شغل خوب است. در نظرسنجی موسسه ریگان در ژوئیه ۲۰۲۳ نزدیک به ۵۸ درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که مذاکره برای توافقات تجاری مطلوب باید یک اولویت سیاست خارجی باشد و ۶۲ درصد از پاسخ دهندگان جمهوری خواه از امضای یک توافق تجاری با کشورهای آسیایی حمایت کردند، در صورتی که به پاسخ دهندگان گفته شود که این توافق برای این منظور طراحی شده است که با قدرت اقتصادی چین مقابله شود.
ادامه مطلبرابرت اوبراین می نویسد: حزب کمونیست چین برای جانشین شدن به جای ایالات متحده به عنوان رهبر جهانی، در حال توسعه فناوری و نوآوری در زمینه های حیاتی مانند وسایل نقلیه الکتریکی، انرژی خورشیدی، هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی با هدف گسترش قدرت و امنیت خود است. برای انجام این کار، پکن به یارانه های عظیم، سرقت مالکیت معنوی، و شیوه های تجاری ناعادلانه متکی است. به عنوان مثال، در صنعت خودرو، پکن از صنایعی که به قهرمانان ملی تبدیلشان کرده، مانند شرکت BYD حمایت کرده و با سرازیر کردن یارانه به آنها و تولید میلیونها خودروی الکتریکی ارزان قیمت و روانه کردن آنها به بازارهای ایالات متحده و کشورهای همپیمانش از سئول تا توکیو، دیترویت و بایرن ورشکستگی شرکتهای رقیب غربی آنها را هدف گذاری کرده است.
ادامه مطلبمانورهای نظامی مشترک با چنین کشورهایی ضروری است. ترامپ چین را به بازیهای جنگی سالانه حاشیه اقیانوس آرام در سال ۲۰۱۸ دعوت کرد: یک تیم دفاعی خوب، محتملترین حریف خود را برای دیدن برنامهریزی و تمرین دعوت نمیکند. (به طور طبیعی، چین کشتی های جاسوسی را برای مشاهده فرستاد.) کنگره در سال ۲۰۲۲ نشان داد که ایالات متحده باید تایوان را برای پیوستن به رزمایش ها دعوت کند. اما بایدن از انجام این کار خودداری کرده است، اشتباهی که باید توسط ترامپ جبران شود.
ادامه مطلبتصویر دنیا در محیط اطراف امریکا و نزدیک به خانه ما روشن تر است. در مکزیک، کارتل های مواد مخدر در برخی مناطق دولت موازی تشکیل می دهند و انسان و مواد مخدر را به شکل غیرقانونی به داخل ایالات متحده قاچاق می کنند. ونزوئلا نمونه یک کشور جنگ طلب در محیط امریکاست که امریکا را به مبارزه می طلبد. و ناتوانی دولت بایدن در تامین امنیت مرزهای جنوبی ایالات متحده شاید بزرگترین و شرم آورترین شکست آن باشد. ترامپ با چنین وضعیتی دوباره به قدرت بازگشته و می خواهد دوران دوم ریاست جمهوری خود را آغاز کند.
ادامه مطلببهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: چین برای دوری از خطرات احتمالی رویارویی با ایالات متحده و متحدانش در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، کریدورهای اقتصادی یاد شده را تدارک دیده است. با روی کار آمدن ترامپ احتمال رویارویی با چین در مساله تایوان و تقسیم آبهای دریای چین جنوبی (که چین آن را متعلق بخود می داند و با هر نوع تحدید مرزهای دریایی بین کشورهای مخالفت می کند)، ایالات متحده را به تقویت «استراتژی ایندو-پاسیفیک» با مشارکت همپیمانان منطقه ای از جمله استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین و تایلند و حضور بیشتر در منطقه سوق خواهد داد. دنیا در دوره ریاست جمهوری ترامپ بر آمریکا به گونه ای دیگر خواهد بود.
ادامه مطلبکیوان محلهای در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: یان شوتونگ، مدیر موسسه روابط بین الملل دانشگاه چینهوا، به مجله نیویورکر گفت که رهبری چین معتقد است «ترامپ همانند گورباچف آمریکا است»، کسی که باعث فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد. این نشان از نگرش چینی ها به ترامپ است.
ادامه مطلبمصطفی زندیه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به دنبال پیروزی دوباره دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تحلیل های متعددی در موضوعات داخلی و خارجی آن کشور به ویژه در حوزه های مختلف سیاست خارجی در رسانه های منطقه ای و بین المللی منتشر شد. در همین راستا، تحلیل های منتشره درباره منطقه در حال تحول آسیای مرکزی قابل توجه است. کانون اصلی و اصطلاحاً شاه بیت تحلیل های ارائه شده، بر این فرضیه متمرکز است که انتخاب دوباره ترامپ، می تواند روابط ایالات متحده با آسیای مرکزی را با تمرکز بر تعاملات اقتصادی و موازنه نفوذ چین تغییر شکل دهد. به عبارت دیگر روابط ایالات متحده با آسیای مرکزی ممکن است وارد فصل جدیدی شود.
ادامه مطلبرامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: انتخاب ترامپ میتواند اولویتهای سیاست خارجی دولت آمریکا را تغییر دهد و همانند دوره قبل که رقابتهای آمریکا و چین در دریای چین جنوبی و همچنین جنگ تعرفهها بالا گرفته بود مسیر سیاست جهانی را به سمت دومین جنگ سرد بین ایالات متحده و این بار چین بهجای شوروی سوق دهد که البته با جنگ سرد اول بسیار متفاوت و دارای ابعاد و پیچیدگیهای گستردهای خواهد بود.
ادامه مطلبسید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی می نویسد: آمریکایی ها برای مهار و جلوگیری از رشد چین اتحادها و ائتلاف هایی را با عنوان چند جانبه گرایی کوچک راه اندازی کرده اند.
ادامه مطلبسید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی می نویسد: اما در فاصله چند ماه گذشته به مرور اخباری از آن سند، در رسانههای آمریکا درز داده شده که روح کلی آنها این است که چین تهدیدی هستهای برای ایالات متحده بوده و باید، طراحی لازم در مدیریت این تهدید صورت پذیرد. این خبر در کنار گزارشهای دیگر درخصوص نوسازی زرادخانه هستهای روسیه، آمریکا و چین و همچنین طرح زبان تهدید هستهای در ادبیات راهبردی، پرسشی را به میان آورد و آن اینکه کنش و واکنشهای هستهای قدرتهای بزرگ چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟
ادامه مطلببهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: یکی از مناقشه بر انگیزترین دریاهای جهان، دریای چین جنوبی است که در یک سوی آن جمهوری خلق چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، با جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر و در سوی دیگر کشورهایی قرار دارند که در محدوده دریای چین جنوبی و در شمال آن ژاپن و کره شمالی در دریای چین شرقی وابسته به دریای چین جنوبی هستند که بزرگترین شاهراه دریایی در شرق آسیا و در غرب اقیانوس آرام واقع است.
ادامه مطلبسعید گیاهی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ترس از حرکات تروریستی، مافیایی و گروه های گنگ و همچنین نفوذ ماموران دولت چین در پوشش این مهاجران به عنوان دغدغه بسیار جدی دولتمردان آمریکایی مطرح است.
ادامه مطلبترسیمِ حریفان آمریکا بعنوان هیولاهای تک شاخ، یک توهم پارانویدی است که در گذشته هم برای دامن زدن به نظامی گری به کار گرفته شده است.
ادامه مطلبهر وقت چین تصمیم گرفت که تایوان را اشغال کند و با آن بجنگد تا آن را در تنگنای دریایی قرار دهد و فاصله ای میان آن با کشتی های جنگی و سربازان بیندازد، امریکا قطعا مداخله نظامی خواهد کرد. البته می دانیم که چین سامانه موشکی پیشرفته و حتی سلاح هسته ای در اختیار دارد. برای همین به کسی اجازه نمی دهد که وارد شود یا دخالت کند مگر این که منطقه بلکه جهان را وارد جنگ اتمی کند.
ادامه مطلب