حباب‌های ترکیده

چین علیه چین (بخش دوم)

۰۵ آبان ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۳۵۸۶۱ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
اصلاحات، رشد اقتصادی و فضای تنفس ژئوپلیتیکی را به همراه داشت، اما فساد، بی‌عدالتی و نابرابری را نیز به همراه داشت. هیچ بخشی به وضوح بیشتر از بخش املاک و مستغلات، اختلال عملکرد سیاسی و اقتصادی در هم تنیده چین را نشان نمی‌دهد، به طوری که قیمت‌ها در این بخش به اوج بی‌سابقه‌ای رسیدند، اما از سال ۲۰۲۱ به شدت کاهش یافته‌اند.
چین علیه چین (بخش دوم)

نویسنده: جاناتان ای. ژین

دیپلماسی ایرانی: بسیاری از عناصر ناکارآمدی فعلی چین، آسیب‌شناسی‌های رفاه خود آن هستند. پس از مرگ مائو، رهبران حزب کمونیست چین فاقد نقشه راهی برای چگونگی هدایت چین به سمت فضای باز بدون رها کردن تعهد خود به کمونیسم بودند. آنها در انقلاب چین فداکاری‌های تلخی کرده بودند و هنوز به سرمایه‌داری و غارتگری‌های آن مشکوک بودند. با این حال، در عین حال، آنها نمی‌خواستند چین را به هرج و مرج دوران مائو بازگردانند. بسیاری از این رهبران حزب که چین را در دهه ۱۹۸۰ هدایت می‌کردند، از جمله شی ژونگ‌شون، پدر شی جین‌پینگ، خود در مبارزات قدرتی که در دوران مائو درگرفت، پاکسازی شده بودند.

پس از بیش از یک دهه نوسان بین فضای باز و کاهش هزینه‌ها، اصلاحات اقتصادی پیروز شد. پس از سرکوب نظامی معترضان در میدان تیان‌آن‌من در سال ۱۹۸۹، دنگ – که این شانس را داشت که از دیگر بزرگان حزب که مصمم به محدود کردن آزادسازی بودند، بیشتر عمر کند – چین را در مسیر اقتصادی بازتر قرار داد. تور موسوم به «تور جنوبی» دنگ، که در آن او مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها را در حمایت از نقش بیشتر بازارها ایراد کرد، طرح‌های اصلاحات اقتصادی را که پس از سرکوب تیان‌آن‌من به حاشیه رانده شده بودند، احیا کرد. دنگ برای حفظ میراث خود، نه تنها جانشین بلافصل خود، جیانگ زمین، که در سال ۱۹۸۹ کنترل حزب را به دست گرفت، بلکه وارث وارث خود، هو جینتائو، را نیز انتخاب کرد. در یک محیط سیاسی جدید که هیچ یک از رهبران جدید نمی‌توانستند ادعا کنند که پدران بنیانگذار انقلابی هستند، دعای دنگ، جیانگ و هو را مقدس شمرد و به تضمین این امر کمک کرد که هر دو از فراز و نشیب‌های سیاست‌های جانشینی جان سالم به در ببرند. جیانگ و هو هر دو به طور مسالمت‌آمیز کناره‌گیری کردند و سابقه‌ای شکننده برای انتقال قدرت ایجاد کردند.

این ثبات رهبری و سرعت فزاینده اصلاحات اقتصادی نتایج شگفت‌انگیزی به بار آورد. در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، چین مرتباً رشد تولید ناخالص داخلی دو رقمی را ثبت می‌کرد، به طوری که از سال ۱۹۹۲ (زمانی که دنگ سفر جنوبی خود را آغاز کرد) تا سال ۲۰۱۲، سالی که شی به قدرت رسید، به طور متوسط سالانه بیش از ده درصد رشد داشت. مدرنیزاسیون سریع چین در همه جا قابل لمس بود: ساختمان‌های بلند جدید، افق شهرهایی مانند شانگهای را پر کرده و جاده‌ها به اعماق روستاها نفوذ کرده بودند تا روستاهای قبلاً منزوی را به بقیه کشور متصل کنند. دنگ همچنین یک سیاست خارجی موفق را اعلام کرد که از رویارویی ژئوپلیتیکی اجتناب می‌کرد تا به چین زمان دهد تا اقتصاد خود را توسعه دهد و دستورالعمل‌هایی صادر کرد مبنی بر اینکه چین باید «توانایی‌های خود را پنهان کند و منتظر زمان خود بماند» - رویکردی که بیشتر به عنوان «پنهان شدن و منتظر ماندن» شناخته می‌شود.

اصلاحات، رشد اقتصادی و فضای تنفس ژئوپلیتیکی را به همراه داشت، اما فساد، بی‌عدالتی و نابرابری را نیز به همراه داشت. هیچ بخشی به وضوح بیشتر از بخش املاک و مستغلات، اختلال عملکرد سیاسی و اقتصادی در هم تنیده چین را نشان نمی‌دهد، به طوری که قیمت‌ها در این بخش به اوج بی‌سابقه‌ای رسیدند، اما از سال ۲۰۲۱ به شدت کاهش یافته‌اند. در اواخر دهه ۱۹۹۰، رهبران چین به ساکنان شهری اجازه دادند تا به عنوان بخشی از اصلاحات آزادسازی که برای تحریک رشد اقتصادی طراحی شده بود، اجاره‌های بلندمدت برای املاکی که می‌توانستند در بازار خصوصی بفروشند، دریافت کنند. این تغییر سیاست، سیلی از تقاضای انباشته شده برای املاک را آزاد کرد و رونق املاک و مستغلات در سراسر کشور را به راه انداخت، یکی از بزرگترین رونق‌ها در تاریخ. دولت‌های محلی که به طور قانونی مالک تمام زمین‌های شهری هستند، زمین‌های خود را برای پر کردن خزانه خود به توسعه‌دهندگان فروختند. هنگامی که هو در سال ۲۰۰۵ مالیات کشاورزی دو هزار ساله چین را لغو کرد – سیاستی که بار کشاورزان فقیر روستایی چین را سبک‌تر کرد اما منبع اصلی درآمد دولت محلی را از بین برد – مقامات برای متعادل کردن بودجه خود حتی بیشتر به فروش زمین متکی شدند و در بسیاری از موارد کشاورزان را با خشونت بیرون کردند تا سود خود را به دست آورند.

در سال‌های بعد، حباب عظیمی در بازار مسکن شکل گرفت – و با توجه به اینکه بخش زیادی از ثروت کشور در آن گره خورده بود، سایر رهبران در جلوگیری از رشد آن تردید داشتند. اما در سال ۲۰۲۰، شی جین‌پینگ پس از توقف تلاش‌ها در بیشتر دو دوره اول ریاست جمهوری خود برای کاهش تدریجی تورم بازار، با اعمال محدودیت‌هایی بر وام‌گیری توسعه‌دهندگان املاک که هسته اصلی مدل کسب‌وکار آنها را تضعیف می‌کرد، حباب املاک و مستغلات را ترکاند. فروش املاک از ۱۸ درصد تولید ناخالص داخلی در اواسط سال ۲۰۲۱ به هفت درصد در سال ۲۰۲۵ کاهش یافته و ساخت و ساز مسکن جدید ۷۰ درصد کاهش یافته است. این سقوط، عامل اصلی رشد اقتصادی کند چین بوده که بخش زیادی از ثروت بسیاری از خانواده‌های چینی را از بین برده و احساسات مصرف‌کننده را در زمانی که اقتصاد به شدت به مصرف بیشتر نیاز دارد، کاهش داده است. با این حال، شی جین‌پینگ، با احتیاط از هزینه‌هایی که یک بخش مسکن متورم می‌تواند به همراه داشته باشد، همچنان تمایلی به مداخله برای تقویت بازار ندارد.

بخش املاک و مستغلات چین، پویایی‌های موجود در قلب تلاش‌های اصلاحات چین را نشان می‌دهد. حتی وقتی رهبران چین با موفقیت اصلاحات بسیار ضروری، مانند تجاری‌سازی بخش املاک و مستغلات یا لغو مالیات ظالمانه کشاورزی چند صد ساله را تصویب می‌کنند، تقریباً به همان اندازه که مشکلات را حل می‌کنند، مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنند. فساد بومی این سیستم، چالش‌ها را دشوارتر می‌کند زیرا مقامات محلی در برابر اصلاحات مقاومت می‌کنند یا فرصت‌های جدیدی برای خودفروشی پیدا می‌کنند. از زمان به قدرت رسیدن شی، او اولویت خود را به پاکسازی نابسامانی‌هایی که از اسلاف لیبرال‌تر خود به ارث برده، صرف نظر از هزینه یا واکنش‌های احتمالی، قرار داده است. این اقدامات بی‌سابقه، نارضایتی و ناامیدی زیادی ایجاد کرده، اما هیچ پیامد سیاسی واقعی برای شی نداشته که نشان دهنده قدرت موقعیت اوست.

منبع: فارن افرز / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

ادامه دارد...

کلید واژه ها: شی جین پینگ چین فارن افرز قدرت چین قدرت اقتصادی چین امریکا چین و امریکا دونالد ترامپ امریکا و چین


نظر شما :