از قدرت نرم تا فشار سخت

رهیافت‌های متقابل چین و آمریکا در بازتعریف نظم بین‌الملل

۲۳ مهر ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۵۶۴۳ اخبار اصلی خاورمیانه
عباس عبدالخانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: شی جین‌پینگ جهان را عرصه بازی‌ای طولانی می‌بیند که در آن موفقیت مستلزم صبر و استمرار است. ترامپ اما سیاست را میدان رقابت‌های فوری می‌داند و بر تهدید، غافلگیری و اقدام سریع تأکید دارد.
رهیافت‌های متقابل چین و آمریکا در بازتعریف نظم بین‌الملل

نویسنده: عباس عبدالخانی، پژوهشگر مسائل اقتصادی

دیپلماسی ایرانی: جهان امروز در مرحله‌ای حساس از تاریخ خود قرار دارد؛ مرحله‌ای که ویژگی بارز آن رقابت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک میان دو قدرت بزرگ، ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین است. این رقابت صرفاً به عرصه اقتصاد یا نظامی‌گری محدود نمی‌شود، بلکه از بنیان‌های فکری و فلسفی متفاوتی الهام می‌گیرد که هر یک بازتابی از جهان‌بینی رهبران این کشورهاست. در مرکز این رویارویی دو چهره سیاسی برجسته قرار دارند: شی جین‌پینگ رهبر چین و دونالد ترامپ رئیس‌جمهور کنونی آمریکا. هر یک از این رهبران با اتخاذ راهبردهای خاص خود زمینه‌ساز بازتعریف نظم بین‌المللی در دوران معاصر شده‌اند.

شی جین‌پینگ در مقام رهبری چین بیش از هر چیز بر صبر استراتژیک و عقلانیت تدریجی تکیه دارد. او بر این باور است که چین باید با اتکا بر قدرت اقتصادی و دیپلماسی چندجانبه جایگاه خود را به‌تدریج در نظام جهانی تثبیت کند. از همین رو سیاست‌های او بر پایه پروژه‌های عظیم زیرساختی، توسعه فناوری‌های نوین و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای مختلف استوار است. ابتکار «کمربند و جاده» برجسته‌ترین نمود این رویکرد است؛ طرحی که نه تنها منافع اقتصادی برای شرکای چین به همراه دارد، بلکه شبکه‌ای از وابستگی متقابل می‌آفریند که در بلندمدت قدرت نفوذ ژئوپلیتیکی چین را به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهد. شی جین‌پینگ به‌خوبی دریافته است که در جهان چندقطبی در حال ظهور پیروزی نه در تقابل مستقیم بلکه در انباشت تدریجی قدرت، تضعیف آرام رقبا و بهره‌برداری هوشمندانه از فرصت‌های تاریخی نهفته است.

در نقطه مقابل، دونالد ترامپ رویکردی کاملاً متفاوت اتخاذ می‌کند. سیاست خارجی او بر مبنای عملگرایی تهاجمی، فشار مستقیم و نتایج کوتاه‌مدت شکل گرفته است. شعار «اول آمریکا» آشکارا بیانگر بی‌اعتنایی ترامپ به چندجانبه‌گرایی و قواعد سنتی دیپلماسی است. خروج از توافق‌های بین‌المللی نظیر پیمان اقلیمی پاریس و توافق هسته‌ای ایران، اعمال تحریم‌های گسترده علیه رقبا و حتی متحدان و آغاز جنگ تجاری با چین، همگی مصادیق همین منطق‌اند. ترامپ باور دارد که قدرت ملی از طریق نمایش آشکار زور و اعمال فشار تثبیت می‌شود، حتی اگر این روند به بی‌ثباتی جهانی منجر گردد. او بیش از آنکه به فرایندهای بلندمدت بیندیشد، بر دستاوردهای فوری تمرکز دارد و سیاست خارجی خود را طوری طراحی می‌کند که در کوتاه‌مدت برای افکار عمومی داخلی ایالات متحده ملموس باشد.

اگرچه استعاره سان‌تزو و ماکیاولی می‌تواند به فهم تفاوت‌های این دو رویکرد یاری رساند، اما تمرکز اصلی باید بر سیاست‌های واقعی این رهبران باشد. سان‌تزو استراتژیست نامدار چینی سده پنجم پیش از میلاد در کتاب هنر جنگ تأکید داشت که بهترین پیروزی آن است که بدون نبرد به دست آید. در مقابل، نیکولو ماکیاولی فیلسوف غربی قرن شانزدهم میلادی سیاست را عرصه قدرت عریان می‌دید و معتقد بود هدف می‌تواند وسیله را توجیه کند. شباهت‌های شی جین‌پینگ به منطق سان‌تزو از آن رو برجسته است که هر دو بر پیروزی بی‌نبرد و بهره‌گیری از ضعف‌های ساختاری رقیب تأکید دارند. ترامپ را نیز می‌توان ادامه‌دهنده سنت ماکیاولی دانست که بر قدرت سخت و نمایش عریان سلطه تکیه دارد.

با وجود این تفاوت‌ها، هر دو رهبر در یک نکته اشتراک دارند: ناکافی بودن نظم موجود جهانی و ضرورت بازتعریف آن به سود کشورشان. شی جین‌پینگ این بازتعریف را از درون نهادهای بین‌المللی و از طریق نفوذ تدریجی پی می‌گیرد، در حالی که ترامپ آن را با فشار ناگهانی و یک‌جانبه دنبال می‌کند.

این تفاوت نگرش در حوزه تجارت جهانی نیز مشهود است. شی جین‌پینگ از جهانی‌سازی و اقتصاد باز دفاع می‌کند و می‌کوشد چین را به عنوان حامی تجارت آزاد معرفی نماید. در مقابل، ترامپ جهانی‌سازی را تهدیدی برای اشتغال آمریکا می‌داند و با تعرفه‌ها و محدودیت‌های گمرکی آن را مهار می‌سازد. این تضاد، دو دیدگاه کاملاً متناقض نسبت به اقتصاد جهانی را به نمایش می‌گذارد.

از منظر فلسفه سیاسی نیز تمایز میان دو رهبر قابل توجه است. شی جین‌پینگ جهان را عرصه بازی‌ای طولانی می‌بیند که در آن موفقیت مستلزم صبر و استمرار است. ترامپ اما سیاست را میدان رقابت‌های فوری می‌داند و بر تهدید، غافلگیری و اقدام سریع تأکید دارد.

به این ترتیب، تقابل شی جین‌پینگ و ترامپ نه فقط نزاعی ژئوپلیتیک بلکه رویارویی دو منطق سیاسی متفاوت است: یکی بر صبر، تدبیر و قدرت نرم استوار است و دیگری بر فشار، عملگرایی فوری و قدرت سخت. آینده نظم بین‌الملل به این بستگی دارد که آیا عقلانیت تدریجی شرق خواهد توانست عملگرایی تهاجمی غرب را کنار بزند، یا منطق ماکیاولی همچنان بر سیاست جهانی سایه خواهد افکند.

کلید واژه ها: عباس عبدالخانی قدرت ترامپ شی جین پینگ چین شی دونالد ترامپ امریکا ایالات متحده امریکا امریکا و چین چین و امریکا


( ۱ )

نظر شما :