در صورت هر گونه حملهای
چین از پس ناو هواپیمابر امریکایی بر میآید
نویسنده: ژروم براهی، تحلیلگر دفاعی و مستندساز است. او در نوسازی نیروی دریایی، هوانوردی، پهپادها، خودروهای زرهی و توپخانه تخصص دارد و تمرکزش بر تحولات استراتژیک در ایالات متحده، چین، اوکراین، روسیه، ترکیه و بلژیک است.
دیپلماسی ایرانی: یک ارزیابی فاششده از بازی جنگی ایالات متحده که با نام اورمچ بریف (Overmatch Brief) شناخته میشود، گزارش میدهد که حملات موشکی، سایبری و فضایی چین بارها ناو هواپیمابر یو.اس.اس جرالد فورد آر. (USS Gerald R. Ford) را در طول شبیهسازیهای درگیری تایوان از کار انداخته یا غرق کرده است.
در ۸ دسامبر ۲۰۲۵، نیویورک تایمز یک ارزیابی فاششده از بازی جنگی ایالات متحده که با نام اورمچ بریف شناخته میشود را فاش کرد که بیان میکند چین میتواند ناو هواپیمابر یو.اس.اس جرالد فورد آر. را در یک درگیری بر سر تایوان غرق کند. این افشاگری شبیهسازیهای متعددی را شرح میدهد که در آنها نیروهای چینی قبل از اینکه نیروی هوایی ایالات متحده بتواند بر نبرد تأثیر بگذارد، فورد را نابود یا از کار انداختهاند. این سناریوها نشان میدهند که رگبارهای موشکی متمرکز، عملیات سایبری و حملات ضد فضایی با هم کار میکنند تا دفاع ایالات متحده را در اطراف ناو در طول مرحله آغازین نبرد تضعیف کنند.
گزارش اورمچ بریف نشان میدهد که حملات چینیها به طور معمول در اوایل شبیهسازیها، ناو فورد را با ترکیب موشکهای بالستیک ضد کشتی دوربرد، موشکهای کروز، وسایل نقلیه گلایدر مافوق صوت و اختلال الکترونیکی، خنثی میکرد. این گزارش خاطرنشان میکند که نیروهای چینی از یک توالی هماهنگ استفاده کردند که با نفوذهای سایبری مشابه فعالیت ولت تایفو (Volt Typhoon) با هدف قرار دادن شبکههای برق، گرههای ارتباطی و سیستمهای آبی پشتیبان پایگاههای ایالات متحده آغاز میشد. این حملات با حملات به ماهوارههای نظارتی و ناوبری که از هدفگیری، مسیریابی و مدیریت نبرد برای کشتیها و هواپیماهای ایالات متحده پشتیبانی میکنند، دنبال شد. پس از تخریب این سیستمها، شبیهسازیها نشان میدهند که نیروهای چینی امواج متوالی موشکهای ضد کشتی را که از ظرفیت دفاعی ناوشکنهای ایجیز (Aegis) و دفاع لایهای خود گروه ضربت فراتر رفته بود، جمعآوری کردند و در نتیجه ناو فورد غرق شد یا به پرواز با هواپیما قادر نبود.
این ارزیابی این نتیجه را به توسعه عمدی قابلیتهای چین که برای مقابله با احتمال تایوان طراحی شده بود، نسبت میدهد. این گزارش، موجودی رو به رشدی از موشکهای بالستیک ضد کشتی، از جمله انواع DF-21D و DF-26، همراه با هواپیماهای زمینی مانند H-6K که برای حمله دریایی دوربرد مجهز شدهاند و توسط سکوهای شناسایی که هدفگیری فراافق را فراهم میکنند، پشتیبانی میشوند را شرح میدهد. همچنین، استفاده مورد انتظار از کمپینهای سایبری را که به منظور تأخیر در بسیج و اعمال اصطکاک بر لجستیک نظامی ایالات متحده و همچنین سیستمهای ضد فضایی که به غیرفعال کردن یا آسیب رساندن به ماهوارههای مورد استفاده برای هشدار اولیه، ارتباطات و ناوبری دقیق قادر هستند، برجسته میکند. در این سناریوها، این قابلیتها در داخل صحنهای متمرکز شدهاند که نیروهای چینی میتوانند تعداد زیادی موشک، هواپیما و سکوهای دریایی را در فاصله نسبتاً کوتاهی از تایوان به کار گیرند و سرعت هدف قرار گرفتن نیروهای آمریکایی را تسریع کنند.
ناو جنگی یو.اس.اس جرالد فورد آر. در گزارش اورمچ بریف به عنوان یک سکوی حیاتی توصیف شده است که از دست دادن آن، قدرت هوایی موجود ایالات متحده در غرب اقیانوس آرام را در طول یک بحران به طور قابل توجهی کاهش میدهد. این کشتی حدود ۱۰۰هزار تن وزن دارد، توسط دو راکتور هستهای A1B نیرو میگیرد و از عرشه پروازی به طول تقریبی ۳۳۳ متر عملیات خود را انجام میدهد. بال هوایی آن بیش از ۷۵ هواپیما را شامل میشود و سیستمهای آن سیستم پرتاب الکترومغناطیسی هواپیما، تجهیزات پیشرفته متوقفکننده و یک مجموعه رادار پیشرفته را در بر میگیرد. در این ارزیابی اشاره شده است که کلاس فورد در برنامهریزی بلندمدت نیروی دریایی ایالات متحده نقش محوری دارد و نیروی دریایی قصد دارد چندین بدنه را بر اساس همان معماری تهیه کند. همچنین هزینه ساخت تخمینی این کشتی حدود ۱۲٫۸ میلیارد دلار به همراه هزینههای تحقیق و توسعه اضافی برای این کلاس ذکر شده است.
در این رزمایش، ناو هواپیمابر فورد با همراهی رزمناوها، ناوشکنها، زیردریاییها و تجهیزات هوایی ناو هواپیمابر فعالیت میکرد، اما این دفاعهای ترکیبی در برابر اشباع موشکی در مقیاس بزرگ کافی نبودند. این گزارش توضیح میدهد که پدافندهای هوایی و موشکی به تدریج تحت الشعاع تعداد، سرعت و مشخصات پرواز سلاحهای ورودی قرار گرفتند. این گزارش تأکید میکند که حتی آسیب جزئی به عرشه پرواز، حسگرها یا سیستمهای پیشران میتواند از انجام پروازهای ناو هواپیمابر مانع شود، صرف نظر از اینکه کشتی در آب باقی بماند یا خیر. طبق شبیهسازیها، حملات چین که به سیستمهای حیاتی حمله میکردند، مرتباً این اثر را داشتند که ناو هواپیمابر را از نبرد خارج کرد و فرماندهان را مجبور کرد تصمیم بگیرند که آیا معرفی یک گروه ناو هواپیمابر دیگر خسارات مشابهی را به همراه خواهد داشت یا خیر.
این گزارش بخش قابل توجهی از این نتیجه را به گسترش سریع ذخایر موشکهای مافوق صوت و ضد کشتی چین نسبت میدهد. در این گزارش آمده است که چین تا ۶۰۰ سلاح مافوق صوت جمعآوری کرده است که میتوانند با سرعت حدود پنج برابر سرعت صوت یا بیشتر حرکت کنند و مانورهای پروازی را انجام دهند که رهگیری را پیچیده میکند. این سیستمها در کنار موشکهای بالستیک ضد کشتی و موشکهای کروز زمینی که از سکوهای متحرک پرتاب میشوند، و همچنین کشتیهای سطحی مجهز به موشک، زیردریاییها و هواپیماهای دوربرد استفاده میشوند. این ارزیابی خاطرنشان میکند که در شبیهسازیها، چین از این سلاحها در رگبارهای هماهنگ با استفاده از دادههای هدفگیری ماهوارهها، رادارها و سیستمهای بدون سرنشین برای ایجاد مناطق درگیری همپوشانی استفاده کرده است. این ارزیابی نتیجه میگیرد که در این مناطق، یک گروه تهاجمی ناو هواپیمابر مانند ناوهای فورد با احتمال بالای خنثی شدن قبل از تکمیل عملیات برنامهریزی شده خود مواجه بوده است.
گزارش اورمچ بریف این نتایج تاکتیکی را به مسائل ساختاری گستردهتر در طراحی نیروی ایالات متحده و ظرفیت صنعتی مرتبط میکند. این گزارش بیان میکند که سکوهای با ارزش بالا مانند ناوهای هواپیمابر، هواپیماهای نسل پنجم و ماهوارههای بزرگ در برابر سلاحهای نسبتاً ارزان که میتوانند در مقادیر زیاد تولید شوند، آسیبپذیر هستند. این گزارش خاطرنشان میکند که هزینههای دفاعی ایالات متحده، که حدود ۳٫۴ درصد از تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود، نزدیک به پایینترین سطح خود در تقریباً هشتاد سال گذشته است و ظرفیت تولید فعلی برای یک درگیری طولانی مدت با یک قدرت بزرگ کافی نیست. این ارزیابی استدلال میکند که ساختارهای متمرکز نیرو، خطر را افزایش میدهند و ایالات متحده به سکوهای توزیعشدهتر، تولید سریعتر مهمات، پایگاههای مستحکمتر، شبکههای ارتباطی مقاومتر و نقش بیشتر کشتیهای بدون سرنشین و کوچکتر برای جذب فرسایش نیاز دارد. این ارزیابی نتیجه میگیرد که محافظت از سکویی مانند ناو جرالد آر. فورد در سناریوی تایوان نیازمند سازگاری قابل توجهی در برنامهریزی و تولید صنعتی ایالات متحده است.
منبع: آرمی رکوگنیشن / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی


نظر شما :