تدبیر هوشمندانه در برابر نمایش وابستگی
غیبت عزتمندانه ایران در شرمالشیخ

نویسنده: سعیدرضا طاهرخانی، دکترای جغرافیای سیاسی و پژوهشگر ژئوپلتیک
دیپلماسی ایرانی: اجلاس شرمالشیخ در سال ۲۰۲۵، که با عنوان رسمی «نشست سران اسلامی – اروپایی و آمریکا» برگزار شد، یکی از پرحاشیهترین رویدادهای دیپلماتیک منطقه در دهه اخیر بود. در آن گردهمایی، برخی سران کشور اسلامی به دعوت دولت عربستان سعودی و با حضور دونالد ترامپ، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده، در مصر گرد آمدند. در ظاهر، هدف از این اجلاس، گفتوگو درباره «مبارزه با افراطگرایی و ایجاد همگرایی منطقهای» عنوان میشد، اما در واقع، نشست شرمالشیخ به صحنهای از بازتولید روابط نابرابر قدرت میان واشینگتن و برخی کشورهای عربی بدل شد. در آن روزها، تنها معدودی از کشورها – از جمله جمهوری اسلامی ایران – تصمیم گرفتند در این نمایش سیاسی شرکت نکنند. تصمیمی که در نگاه نخست شاید غیرمنتظره مینمود، اما امروز، با نگاهی به پیامدهای آن نشست، روشن میشود که غیبت ایران در شرمالشیخ، نه از سر انزوا، بلکه از موضعی عزتمندانه و پیشبینانه بود.
نمایش قدرت یا صحنه تحقیر؟
رفتار دونالد ترامپ در طول برگزاری اجلاس، از همان آغاز، نشانههایی آشکار از نگرش تحقیرآمیز او به شرکتکنندگان داشت. او در نخستین سخنرانی خود، کشورهای عربی را نه بهعنوان شرکای برابر، بلکه بهعنوان کشورهایی معرفی کرد که باید «در برابر تهدیدهای منطقهای، به رهبری آمریکا تکیه کنند.» تصاویر منتشرشده از آن روز نیز بهخوبی این واقعیت را بازتاب میدادند: ترامپ در مرکز صحنه، و رهبران عرب در حاشیه، گویی در انتظار دستور یا لبخند تأیید از واشینگتن.
روزنامههای غربی از جمله گاردین The Guardian و ایندیپندنت The Independent نیز در تحلیلهای خود به این نکته اشاره کردند که «شرمالشیخ بیش از آنکه نشستی برای همکاری باشد، صحنهای برای نمایش برتریجویی آمریکا و وابستگی سیاسی برخی کشورهای منطقه بود.»
در میان کشورهای حاضر، عربستان سعودی، مصر، اردن، بحرین، امارات متحده عربی و چند کشور آفریقایی در صف نخست قرار داشتند. بسیاری از رسانهها بهویژه به تصاویر دیدار ترامپ با پادشاهان عرب و نحوه تعامل او اشاره کردند؛ دیداری که بیش از آنکه نشانی از احترام متقابل داشته باشد، تداعیگر روابط ارباب و تابع بود.
تصمیم متفاوت ایران؛ از عزت تا آیندهنگری
در چنین فضایی، ایران راهی دیگر برگزید. جمهوری اسلامی با تکیه بر اصول ثابت سیاست خارجی خود – عزت، حکمت و مصلحت – از حضور در این اجلاس خودداری کرد. این تصمیم، بر پایه رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای، اتخاذ شد؛ رهبری که سالها پیش در تحلیل سیاستهای آمریکا در منطقه فرموده بودند: «آمریکا در پی دوستی با ملتها نیست، در پی سلطه بر آنان است. هرجا راه سلطه بسته شود، زبان دوستی را کنار میگذارد.»
غیبت ایران در شرمالشیخ، مصداق عینی همین درک ژرف از سیاست جهانی بود. در شرایطی که برخی دولتهای منطقه برای گرفتن تأیید و حمایت امنیتی واشینگتن صف کشیده بودند، تهران انتخاب کرد که عزت ملی خود را در گرو لبخند قدرتهای بزرگ نگذارد.
گذر زمان و آزمون واقعیت
تحولات منطقهای بهروشنی نشان داد که هشدارهای رهبر انقلاب و تصمیم دستگاه دیپلماسی ایران تا چه اندازه سنجیده بوده است.
آمریکا در سالهای بعد، بارها مواضع خود را نسبت به همان کشورهایی که در شرمالشیخ از آن حمایت کرده بودند، تغییر داد. کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، بیتوجهی به برخی تعهدات تسلیحاتی و حتی اختلافات پنهان در موضوعات امنیتی، سبب شد بسیاری از تحلیلگران عرب به این نتیجه برسند که اعتماد بیقیدوشرط به واشینگتن، نه امنیت میآورد و نه احترام.
در مقابل، ایران بدون اتکا به قدرتهای خارجی، مسیر تعامل عزتمندانه با همسایگان را در پیش گرفت؛ از گسترش روابط با کشورهای محور شرق گرفته تا تلاش برای کاهش تنشها با همسایگان عرب. همان سیاستی که ریشه در منطق مقاومت و استقلالخواهی دارد و برخاسته از همان پیشبینی ژرفی است که در سالهای نخست انقلاب اسلامی ترسیم شد.
تحلیلی فراتر از زمان و مکان
غیبت ایران در شرمالشیخ را باید فراتر از یک تصمیم مقطعی دید. این انتخاب، نشانهای از تفکر راهبردی در سیاست خارجی کشور بود؛ تفکری که بر پایه حفظ کرامت ملی، پرهیز از وابستگی و اعتماد به توان داخلی استوار است.
در واقع، آنچه در شرمالشیخ روی داد، تنها یک رویداد دیپلماتیک نبود، بلکه آزمونی تاریخی برای سنجش استقلال تصمیمگیری در جهان اسلام بود. بسیاری از ملتهای مسلمان در آن روزها شاهد بودند که چگونه حضور پررنگ در کنار قدرتهای جهانی الزاماً به معنای احترام یا اعتبار نیست، بلکه گاه به تحقیر و نادیدهگرفتن عزت ملی منجر میشود.
جمعبندی
امروز، با گذشت نزدیک به یک دهه از آن رویداد، تحلیلگران بسیاری بر این باورند که غیبت ایران در شرمالشیخ یکی از مصادیق درخشان دیپلماسی عزتمحور جمهوری اسلامی بوده است. این تصمیم نشان داد که در دنیای سیاست بینالملل، همیشه حضور در هر میز مذاکره یا هر گردهمایی، نشانه قدرت نیست؛ گاه «نه گفتن» آگاهانه، از هزار حضور ارزشمندتر است. در حالی که برخی دولتها با چشم امید به بیرون مینگرند، ایران با تکیه بر توان داخلی و هدایت رهبر فرزانه انقلاب، راه خود را بر مدار استقلال و کرامت ملی ادامه داده است.
بیتردید، در حافظه تاریخی ملتها، آنچه ماندگار میشود، رفتار عزتمندانه در برابر قدرت است، نه لبخند به سایه سلطه.
نظر شما :