
بنبست فضای مذاکره زیر سایه جنگ ارادهها+دانلود فایل جدید
نویسنده: سید علی موسوی خلخالی
ادامه مطلبنویسنده: سید علی موسوی خلخالی
ادامه مطلبسعید محمدی کاوند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تجربهی خروج آمریکا از برجام موجب شده که حتی بسیاری از سیاستمداران میانهرو نیز نسبت به مذاکرهی مجدد با آمریکا تردید داشته باشند. در چنین شرایطی، حتی اگر دولت بخواهد وارد مذاکره شود، فشارهای داخلی و احتمال تکرار تجربهی شکستخوردهی گذشته، مانعی جدی بر سر راه آن خواهد بود.
ادامه مطلبعلی موسوی خلخالی در یادداشتی می نویسد: دونالد ترامپ نهتنها نمیخواهد امتیازی به ایران بدهد بلکه هدفش چیزی جز تسلیم آن نیست. در دایره واژههای جمهوری اسلامی ایران نیز چون چیزی به معنای تسلیم تعریف نشده، بنابراین حاضر است فشار ترامپ را تحمل کند و به دنبال راههای مقابله با آن باشد، حتی اگر هزینههای آن سخت یا سنگین باشد.
ادامه مطلبمسعد سلیتی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: فشار فلجکننده علیه ایران، که از ترکیب سه استراتژی فشار حداکثری، فعالسازی مکانیسم ماشه و حملات نظامی تشکیل میشود، یک رویکرد چندجانبه و هماهنگ است که هدف آن وادار کردن ایران به تغییر رفتار و تسلیم در زمینههای مختلف ازجمله برنامه هستهای، موشکی و فعالیتهای منطقهای است. این استراتژی یکی از موضوعات مهم در روابط بینالمللی و تحولات منطقهای است که با فشار حداکثری توسط ایالاتمتحده آغاز و با فعالسازی مکانیسم ماشه کشورهای اروپایی در شورای امنیت ادامه و با حملات نظامی اسرائیل طراحی و اجرا خواهد شد.
ادامه مطلبنگرانیهای ایران کاملاً بهجاست. ترامپ و دولت او مواضع متناقض و چندلایهای اتخاذ کردهاند. از یک سو، او تأکید دارد که رسیدن به یک توافق هستهای گزینه ترجیحی اوست؛ اما هفته گذشته، او بار دیگر تحریمهای سختگیرانهای را علیه ایران اعمال کرد و تعهد خود را به ازسرگیری راهبرد «فشار حداکثری» که در دوره قبلی خود اجرا کرده بود، تأیید کرد. از سوی دیگر، او گزینههای تهران را محدود کرده است. او میگوید که ایران دو انتخاب دارد: یا توافقی مکتوب که متفاوت از توافق قبلی باشد یا حملات نظامی.
ادامه مطلباسرائیل، همراه با حمایت آمریکا و متحدانش، تأثیر این حملات شبکه ایران را مهار کرد. در این شراکت دولت بایدن و سنتکام نقشی اساسی در ایجاد بی سر و صدای مشارکت های نظامی و امنیتی منطقه ای و محدود کردن پاسخ ها و پیامدهای مبادلات نظامی مستقیم بین ایران و ایران ایفا کردند. اسرائیل، اما با وجود این نتوانست از تهدیدهای حزب الله، حوثی ها و سایر گروه های همسو با ایران جلوگیری کند.
ادامه مطلببشیر اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: در این دوران احیای یکجانبه گرایی آمریکا، آنچه کار را پیچیده کرده، مساله تقابل آمریکا با ایران است؛ مثل تقابل تاریخی ما با تمدن های یونان و روم باستان، اینک دوباره تقابلی جدید شکل بین شرق و غرب گرفته است. اما بر عکس دوران باستان، توزان قوا بین ایران و آمریکا برقرار نیست و آمریکا از برتری اقتصادی و نظامی محسوسی نسبت به ایران برخوردار است. اما چرا ایران برعکس مصر و اردن و مکزیک و حتی اروپا، در برابر آمریکا شاخ و شانه میکشد و زیر بار دستورات ترامپ نمیرود؟ پاسخ را باید در هویت ملی و اسطوره شناسی ایرانی جستوجو کرد.
ادامه مطلبمحمدمهدی مظاهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: فارغ از شگردهای متنوع دولت ترامپ برای تحقق شعار «اول آمریکا» و البته در عمل شعار «دوم اسرائیل!» آنچه برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد؛ در درجه نخست آگاهی به اهداف و ترفندهای دولت آمریکاست و در گام بعد بهره برداری از شرایط و فرصتهای منطقه ای و بین المللی که در اثر رویکردهای وی ایجاد شده و همچنان در حال شکل گیری است.
ادامه مطلبرئیس جمهور دونالد ترامپ اکنون در دولت دوم خود با خاورمیانه بسیار متفاوتی نسبت به دولت قبلی خود روبه روست، منطقه ای که با بیش از یک سال جنگ و همچنین چندین سال تغییر الگوهای روابط بین قدرت های کلیدی منطقه، به ویژه اسرائیل، ایران، قطر، عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی تغییر شکل داده است.
ادامه مطلبایران به دلیل پیامهای متناقض دولت ترامپ، بیاعتمادی عمیق تاریخی به ایالات متحده بهویژه پس از خروج ترامپ از توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۸ و نبود نماینده جدیدی برای روابط ایران و آمریکا، در روزهای اخیر از مواضع محتاطانه خود درباره مذاکرات مستقیم با ایالات متحده عقبنشینی کرده است.
ادامه مطلبعباس ترابی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اگر چه از میان حرف های ترامپ چه در کنار شومینه دیواری معروف اتاق بیضی شکل کاخ سفید، و چه از محتوای سخنان او در کنفرانس مشترک خبری با نتانیاهو و حتی پیام توئیتری ترامپ این گونه به نظر می رسد که میان سیاست اعلامی و اعمالی واشینگتن در خصوص نحوه مواجهه با جمهوری اسلامی ایران تناقض وجود دارد. سیاست اعلامی ترامپ در کنفرانس خبری با نتانیاهو و در پیامش در شبکه اجتماعی Social Truth تاکید بر سیاست اطمینان و اعتمادسازی (Confidence Building Measures) است. اما وقتی محتوای یادداشت ریاست جمهوری در خصوص احیای کارزار فشار حداکثری (Maximum Pressure Campaign) را مطالعه می کنیم؛ درمی یابیم سیاست اعمالی او نه مبتنی بر اطمینان و اعتمادسازی، بلکه مبتنی بر (Surrender by Compromise Measures) تسلیم با ابزار به سازش کشاندن جمهوری اسلامی است.
ادامه مطلبالدار ممدوف می نویسد: حتی یک توافق محدود، که ایدهآلترین حالت آن با اقدامی نمادین مانند دست دادن ترامپ و پزشکیان همراه باشد، میتواند بهشدت از تنشها بکاهد، مانع اقدامات تخریبی لابیهای حامی نتانیاهو شود و زمان و فضای سیاسی برای مذاکره بر سر یک توافق پایدار و اساسی درباره برنامه هستهای ایران، رفع تحریمها و حتی شرایط گستردهتر منطقهای فراهم کند.
ادامه مطلبهر-زوی توصیه کرد که اسرائیل باید برای مذاکرات سریع بین ایالات متحده و ایران آماده باشد. او گفت که نخستوزیر بنیامین نتانیاهو باید بر تقویت هماهنگی راهبردی و نظامی با دولت آمریکا تمرکز کند.
ادامه مطلبنیسان رفعتی تحلیلگر ارشد ایران در گروه بین المللی بحران می گوید: «ایران بهطور قابلتوجهی تضعیف شده اما همچنان «ظرفیت آسیبرسانی به دشمنانش» از طریق حملات موشکی و نیز نیروهای نیابتی برای آسیب به منافع و متحدان ایالات متحده در منطقه را دارد. هنوز ظرفیت نظامی وجود دارد. سپاه پاسداران هنوز پابرجاست و ناوگان موشکهای بالستیک همچنان باقی است. آنها هنوز پهپاد دارند. آنها هنوز در خلیج فارس حضور دریایی دارند.»
ادامه مطلبپرستو بهرامی راد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در طول دوران انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، ترامپ حمایت خود را از مذاکره با ایران برای یافتن راهحل مشکلات موجود بین دو کشور اعلام کرده است. همچنین سعی داشت نشان دهد که سیاست او در قبال ایران در دوره دوم بسیار متفاوت از دوره اول ریاست جمهوری او خواهد بود. ترامپ سیاست تغییر رژیم را رد کرده و تأکید کرده که میخواهد ایران موفق باشد، اما در عین حال با دستیابی ایران به تسلیحات هستهای مخالف است.
ادامه مطلبمسعد سلیتی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جمهوری اسلامی که در این دوره با چالشهای متعدد داخلی و خارجی دست و پنجه نرم می کند و ناترازیهای اقتصادی ناشی از تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی، وضعیت اقتصادی کشور را به شدت آسیبدیده کرده است. به دنبال این شرایط، از یک سو نارضایتی عمومی افزایش یافته و مقامات جمهوری اسلامی بهطور پیوسته در تلاش برای حفظ ثبات داخلی و از سوی دیگر با انتخاب مجدد ترامپ و برنامه ۱۰۰ روزه این دولت در قبال ایران و ضرورت مدیریت روابط بینالمللی خود، سه گزینه کلیدی "نه جنگ و نه مذاکره "، "جنگ "، یا "توافق همهجانبه" فراروی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با سیاستهای ترامپ وجود دارد که انتخاب هر یک از این سه مسیر تبعات و پیامدهای خاص خود را به همراه دارد.
ادامه مطلبرسول محمدی گهروئی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تجربه نشان داده که ایران بدون تسلیمشدن در برابر تحریمهای اقتصادی آمریکا و بازگشت به میز مذاکره، با ایجاد ائتلاف بین المللی متشکل از شرکای تجاری آسیایی خود و اتخاذ سیاست اقتصاد مقاومتی به راهاندازی و بهرهبرداری از سانتریفیوژهای نسل جدید و پیشرفتهتر و تولید اورانیوم با عیار خلوص بالاتر و همچنین افزایش ذخایر کلی خود، ادامه داده است.
ادامه مطلببا نزدیک شدن به زمان پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ در ماه اکتبر آینده، پیشبینی میشود فشارهای غرب بر تهران به ویژه زیر سقف آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش یابد. از سوی دیگر، ایران دونالد ترامپ را در برابر خود خواهد داشت که ماه آینده کار خود را به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا آغاز خواهد کرد. در عین حال نگاهها به تنش بین اسرائیل و ایران جلب خواهد شد که چند فصل پرنوسان را پشت سر گذاشته است.
ادامه مطلبریچارد هاس می نویسد: تحولات ۱۵ ماه گذشته فرصتی غیرمنتظره برای مهار ایران فراهم آورده است؛ فرصتی که نباید از دست برود. نکته جالبی در اینجا وجود دارد، چرا که این رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده، دونالد ترامپ بود که این کشور را از توافق هستهای ۲۰۱۵ خارج کرد. اما مذاکره برای یک پیمان جدید و بهبودیافته شبیه به همان کاری خواهد بود که ترامپ در نخستین دولت خود هنگام مذاکره با مکزیک و کانادا برای جایگزینی توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) با توافقنامه ایالات متحده – مکزیک – کانادا (USMCA) انجام داد. یک توافق جدید با ایران همچنین میتواند نیاز به استفاده گسترده از نیروی نظامی را برطرف کند، کاری که ترامپ معمولاً با آن مخالف بوده است. اما این موضوع فوریت دارد.
ادامه مطلبترامپ میتواند استراتژی ترکیبی فشار و مذاکره را دنبال کند. این رویکرد با غرایز معاملهگری ترامپ سازگار است. این شامل حفظ تحریمهای ایالات متحده بر اقتصاد ایران، اما گشودن یک مسیر دیپلماتیک است که ایرانیها بتوانند از آن به عنوان راه خروج استفاده کنند. با این حال، این استراتژی فقط در صورتی موفق خواهد بود که ترامپ در مورد آنچه میتواند به دست آورد واقعبین باشد. برای مثال، درخواست از ایران برای توقف کامل غنیسازی اورانیوم یا تعطیلی کامل زیرساختهای هستهایاش از دیدگاه تهران کاملاً غیرمنطقی است و مذاکره را قبل از شروع نابود میکند.
ادامه مطلبپرستو بهرامیراد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در این شرایط، دیپلماسی و مذاکره میتوانند بهترین گزینه برای مدیریت بحران باشند. اگر این روند عملی نشود، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه (اسنپبک) و حتی خروج ایران از پیمان انپیتی، پرونده قطور برجام را وارد مرحلهای خطرناک خواهد کرد.
ادامه مطلبجمهوری اسلامی در پی دریافت ضربات مکرر راهبردی در خاورمیانه، تلاش میکند با مانورهای نظامی زمستانی قدرت خود را نشان دهد.
ادامه مطلبآیا کارزار فشار حداکثری، اگر دولت بایدن آن را ادامه میداد، موفق میشد؟ ترامپ چنین فکر میکند. اما این موضوعی است که مورخان و سیاستمداران باید درباره آن بحث کنند. اکنون پرسش این است که آیا فشار حداکثری در شرایط ژئوپلیتیکی بسیار متفاوت امروز مؤثر خواهد بود؟
ادامه مطلبسید محمد حسینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: طبیعی است که رسیدن به توافق عزتمندانه، عقلایی ترین و کم هزینه ترین راه برای مدیریت تنش موجود میان ایران و امریکاست، چه اینکه افزایش تنش با دولت ترامپ، تشدید تحریم ها و احتمال وقوع جنگ را به همراه خواهد داشت. اما توافق عزت مندانه با امریکا و در نقطه مقابل آن، افزایش تنش و جنگ با امریکا، هر کدام پیشرانهایی در سطح ملی ایران، در سطح ملی امریکا، در سطح منطقهای و در سطح نظام بین الملل دارد که ارزیابی هر یک از آن پیشرانها میتواند چشم انداز توافق و یا تضاد میان ایران و امریکا در دوره ترامپ را پیش روی ما بگذارد. در این یادداشت به پیشرانهای توافق و تضاد با امریکا در سطح ملی ایران میپردازیم و در یادداشت های بعد، سطوح بعدی را بررسی میکنیم.
ادامه مطلبرابرت اوبراین می نویسد: دولت ترامپ در دور اول خود، کمپین فشار حداکثری را بر ایران اعمال کرد؛ این فشارها اصرار بر اینکه کشورهای اروپایی از تحریمهای ایالات متحده و سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران تبعیت کنند را نیز شامل می شد. این نمایش اراده، شرکای مهم ایالات متحده مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی را دور محور امریکا جمع کرد و راه را برای توافق ابراهیم هموار کرد.
ادامه مطلبری تکیه می نویسد: ارزش بازدارندگی هستهای در ایران افزایش یافته است. بر اساس آخرین گزارشهای تحلیلی، ایران سلاح هستهای ندارد اما توانایی غنیسازی اورانیوم را تا سطوح قابل استفاده در تسلیحات اتمی به سرعت بهبود بخشیده است. با فروپاشی سایر ارکان بازدارندگی، اهمیت سلاح نهایی افزایش یافته است. با این حال، منطقه بیش از حد خطرناک و بیثبات است و اقدام تحریکآمیز میتواند پیامدهای وخیمی داشته باشد.
ادامه مطلبتصور اینکه دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود میزبان یک نشست صلح با ایران باشد، بسیار دور از ذهن به نظر میرسد – و حتی دورتر این است که جمهوری اسلامی به چنین حرکتی واکنش مثبت نشان دهد اما تصور جهانی که در آن دیگر نتوان این گفتوگو را نادیده گرفت، حتی دشوارتر است. با توجه به گزینههای محدود او – و به اندازهای که ممکن است برخلاف انتظارات به نظر برسد – ممکن است دقیقاً در همین دوره جدید ریاستجمهوری باشد که درام آمریکا و ایران به پرده نهایی خود برسد.
ادامه مطلبپزشکیان به ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه علاقهمند است. او میخواهد با کشورهای عرب همسایه همکاری کند و روابط با همپیمانان ایران را تقویت کند. اما او همچنین تمایل دارد تا بهطور سازنده با غرب در تعامل باشد. دولت او برای مدیریت تنشها با ایالات متحده، که به تازگی رئیسجمهور جدیدی نیز انتخاب کرده، آماده است. پزشکیان آماده است مذاکراتی از جایگاه برابر درباره توافق هستهای و شاید موارد بیشتری انجام دهد.
ادامه مطلبدیگر برای نابودی برنامه هستهای ایران از طریق اقدام نظامی دیر شده است و در واقع، حملات نظامی احتمالاً تنها انگیزه ایران برای خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و ساخت تسلیحات را افزایش میدهد. تنها دیپلماسی در گذشته موفق به کاهش این برنامه شده و دیپلماسی قاطع همچنان بهترین گزینه برای قانع کردن ایران به عدم عبور از آستانه تسلیحات هستهای باقی میماند.
ادامه مطلبسید احمد حسینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در کشورمان تحلیلگران به تنگنای زمانی و فرصت محدود شکل گیری و آغاز بکار رسمی دولت جدید آمریکا پرداختهاند و بر این نظر هستند که در این فاصله امکان خوبی برای برقراری ارتباط با تیم جدید، انتقال دیدگاهها و تاثیرگذاری بر آنان وجود دارد که باید آن را مورد توجه قرار داده و طراحی لازم را انجام داد.
ادامه مطلب