شعاری که مفهوم دیگری دارد

ترجمان راهبرد «اول آمریکا» در عرصه بین المللی

۱۵ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۰۸۸۴ اخبار اصلی آمریکا
مرتضی بنانژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اعضای کابینه جدید ترامپ عموما از محافظه کاران سخت هستند و مواضعی سخت در مسائل جهانی دارند و با شعار ترامپ (اول آمریکا) تا حد زیادی همراه و همگام هستند. آیا واقعا آمریکا می‌خواهد با این ایده خود را محصور در جغرافیای آمریکای شمالی کند و کاری به امور جهان نداشته باشد؟
ترجمان راهبرد «اول آمریکا» در عرصه بین المللی

نویسنده: مرتضی بنانژاد، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا

دیپلماسی ایرانی: با شروع کار دولت جدید آمریکا و انتخاب اعضای کابینه، آنچه مطرح می‌شود این است که اساسا ایده انتخاباتی دونالد ترامپ، چهل و هفتمین رئیس جمهوری ایالات متحده، مبنی بر راهبرد america first یا راهبرد اول آمریکا چیست و متضمن چه معنایی است؟ 

اساسا این ایده یک شعار در گفتمان سیاسی ایالات متحده است که سعی در ایجاد سیاست های انزواگرایانه، حمایت گرایی و عدم مداخله دارد. این شعار را  نخستین بار ویلسون درسال ۱۹۱۵ برای توجیه عدم مداخله آمریکا در جنگ جهانی اول استفاده کرد. به عقیده برخی اقتصاددانان استفاده از این شعار به رکود بزرگ اقتصادی  در ۱۹۲۹ منجر شد. 

در دهه ۳۰ میلادی شعار اول آمریکا توسط هواداران آلمان نازی و ایتالیا فاشیست برای جلوگیری از ورود امریکا به جنگ جهانی دوم در حمایت از بریتانیا مطرح شد.  

اکنون چهل و هفتمین ریس جمهور آمریکا سیاست اصلی دولت خود را از این شعار الهام گرفته است اما با تفاوتی ظریف و در عین حال مهم. حال سؤال این است که ایده دونالد ترامپ چه تفاوتی با ایده مطرح شده ویلسون یا دکترین مونرو دارد؟ 

در این خصوص شایان ذکر است که اعضای کابینه جدید ترامپ عموما از محافظه کاران سخت هستند و مواضعی سخت در مسائل جهانی دارند و با شعار ترامپ (اول آمریکا) تا حد زیادی همراه و همگام هستند. آیا واقعا آمریکا می‌خواهد با این ایده خود را محصور در جغرافیای آمریکای شمالی کند و کاری به امور جهان نداشته باشد؟ پاسخ به این سؤال قطعا منفی است و این معنی از این سیاست برداشت و متبادر به ذهن نمی‌شود و موضوع انزواگرایی که به دولت ترامپ نسبت داده می‌شود به‌ معنی دکترین مونرو نیست که آمریکا را از پرداختن به امور جهان معاف کند. 

اساسا در دوره حاضر موضوع انزواگرایی برای آمریکا ممکن نیست چرا که جامعه بین المللی به نقطه ای رسیده که همه کشورها دارای روابط متقابل پیچیده اند یعنی  اگر اتفاقی در یک گوشه دنیا بیافتد در گوشه دیگر اثرش مشهود است. مثلا اگر بین دو کره جنگی در بگیرد اثرش بر کل دنیا خواهد بود؛ حال بر منطقه آسیای جنوب شرقی که آمریکا منافع زیادی در آن دارد اثر مستقیم و بر سایر مناطق اثری تبعی و غیر مستقیم دارد فلذا این ایده دونالد ترامپ عملا سیاست و ایده دیگری است در واقع این ایده مقابل نگاه نئوکان ها به جهان مطرح شده است.

دولت نماد نئوکان ها دولت بوش پدر و پسر بود، خصوصا دولت بوش پسر که درواقع در دولت او نقش ژاندارمی جهان برای آمریکا تعریف شد به این معنی که آمریکا حافظ نظم جهان است واگر به تعبیر آمریکا نیروهای شرور بخواهند نظم جهان را تغیر بدهند ایالات متحده دخالت خواهد کرد و مانع این امر می‌شود. این ایده در دولت جرج بوش پسر حتی بسط بیشتری هم پیدا کرد به این معنی که ترویج ارزش های آمریکایی در جهان و دموکراتیزه کردن کشورهای استبدادی به تعبیر آمریکا صرف هزینه گزاف توسط آمریکا دارای اثرات بلند مدتی آست که باعث تثبیت قدرت و موقعیت آمریکا در نظم جهانی می‌شود؛ به عبارت بهتر ترویج ارزش‌های آمریکایی را باعث خواهد شد. حمله به افغانستان و عراق در این راستا ارزیابی می‌شود که در نهایت نتیجه مطلوب آمریکا را نداشته وعلی‏رغم صرف هزینه ای بالغ بر هفت هزار میلیارد دلار در منطقه خاورمیانه بی نتیجه بوده است. در افغانستان در نهایت طالبان مجددا به قدرت رسیده است و در عراق مداخله آمریکا عملا به عدم استقرار ثبات سیاسی مدنظر آمریکا در این کشور شد. 

حال دولت جدید آمریکا در واکنش به این مسائل با طرح این ایده قصد دارد بگوید که آمریکا در امور جهانی مداخله می‌کند نسبت به مداخله در امور جهانی حساس است اما نه با صرف هزینه از بودجه فدرال آمریکا بلکه از جیب متحدان و کشورهای که نزدیک به آمریکا هستند یا منافع آنها با منافع آمریکا انطباق دارد. این ترجمان سیاست آمریکا اول در عرصه بین المللی است؛ پس آمریکا درنظر دارد به گونه ای متحدان خود در اقصی نقاط جهان را تقویت کند که آنها با صرف منابع خودشان در جهت منافع آمریکا نقش آفرینی کنند، در خاورمیانه به تقویت قطر، عربستان، مصر و اردن می‌پردازد و یا در ناتو انجام تعهدات خویش را به پرداخت هزینه بیشتر توسط اعضا برای دفاع مشترک منوط می‌کند چرا که وقتی یک قدرت جهانی مسئولیت پیدا می‌کند با صرف هزینه ضعیف می‌شود و رو به انحطاط می‌رود واین ایده جدید مانع انحطاط در بلند مدت می شود. بدین ترتیب سیاست اول آمریکا معنی مفهوم و قوام می‌یابد. در راستای این ایده استراتژی موازنه از دور آمریکا که از دولت اوباما آغاز شده و ادامه پیدا کرده است با قوت و شدت بیشتری ادامه پیدا می‌کند.

در واقع این ایده بیشتر منطبق بر خویشتنداری است تا انزواگرایی و این خویشتنداری به مفهوم خاص خود که بدان تصریح شد نشان عقلانیت است نه ضعف چرا که اهداف با توجه به منابع تعین می‌شود و با توجه به تولید ناخالص داخلی آمریکا که هم اکنون حدود ۲۵ درصد تولید ناخالص کشورهای جهان است دیگر مداخله مستقیم با صرف هزینه هنگفت معنی ندارد و منطقی نیز به نظر نمی‌رسد. (تولید ناخالص داخلی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بیش از ۵۰ درصد تولید ناخالص کشورهای جهان بود.)

کلید واژه ها: دونالد ترامپ امریکا ایالات متحده امریکا اول امریکا شعار اول امریکا آمریکا ایده جهان جنگ جهانی سیاست سیاست خارجی سیاست خارجی امریکا


( ۱ )

نظر شما :