مسیر انحرافی سیاستگذاری خارجی
حملههای مشکوک به منافع آمریکا و اسرائیل به نام ایران به کام رقیبان!
دیپلماسی ایرانی: برترین سیاستگذاران برای موفقیت و کارآمدی سیاستگذاری خویش در کنار راهکار و مسیر اصلی سیاستگذاری، به داشتن یک مسیر انحرافی نیز فکر کرده و آن را طراحی و اجرایی میکنند. مسیر انحرافی در سیاستگذاری عمومی تابع حوزه خاص خود در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... است که در واقع به عنوان یک پوشش برای مسیر اصلی سیاستگذاری و در نهایت دستاویزی برای توجیه ناکارآمدی یا شکست مسیر اصلی سیاستگذاری مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
داشتن مسیر انحرافی در سیاستگذاری عمومی بهخصوص سیاستگذاری خارجی را میتوان پیامد نفوذ ویروس ترس در سیاستگذاری و سیاستگذار دانست که توسل به مسیر انحرافی را سبب میشود. مسیر انحرافی در سیاستگذاری خارجی معمولاً برای کاهش هزینهها و خسارات اجرای سیاست اصلی مورد استفاده قرار میگیرد تا در صورت شکست سیاست اصلی و نابودی مسیر اصلی سیاستگذاری خارجی، افکار عمومی به سوی مسیر انحرافی، معطوف شود.
در فرآیند انتخاب مسیر انحرافی سیاستگذاری خارجی، تمام نگاهها به سوی یک بازیگر کمتر گناهکار یا حتی بیگناه هدایت میشوند تا ضمن فریب افکار عمومی، هزینهها و خسارات فراوان به این بازیگر وارد شود.
دنیای کنونی سیاستگذاری عمومی بهخصوص سیاستگذاری خارجی دارای هزاران نمونه از مسیر انحرافی سیاستگذاری است. تحولات و مناقشههای تاریخی در آسیای جنوب غربی، این منطقه پرآشوب را به یکی از حوزههای اصلی طراحی و اجرای مسیر انحرافی در سیاستگذاری خارجی تبدیل کرده تا بازیگران کوچک و بزرگ حاضر در این پهنه گسترده سیاستگذاری بتوانند سیاستهای اصلی خود را پنهان کنند و با حرکت در مسیر انحرافی، هزینه و خسارت سیاستگذاری خود را به دیگر بازیگران تحمیل کنند!
تحولات عراق و سوریه بهخصوص حمله اخیر جنگندههای اف 15 نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به منطقه مرزی این دو کشور به بهانه پاسخگویی به اقدامات ایران و حق ذاتی دفاع از خود در چارچوب اصل 51 منشور سازمان ملل متحد1 و همچنین انفجار مشکوک در کشتی باربری اسرائیلی در شرق تنگه هرمز را میتوان رویکردی دانست که یک مسیر انحرافی در سیاستگذاری خارجی بازیگران آسیای جنوب غربی را نمایان ساخته است.
مسیر انحرافی بازیگران بزرگ آسیای جنوب غربی سبب شده است تا تمام هزینهها و خسارات تحولات عراق و سوریه متوجه ایران شود. بررسی و تأمل بیشتر در رویدادهای موجود در منطقه بهخصوص حملات به اماکن و تأسیسات و ... غربی در عراق و تغییر رویکرد مدیریت سیاستگذاری خارجی ایران از سوی سیاستگذاران ارشد کشور ضروری است. تحولات مذکور و مسیر انحرافی ضد ایران در منطقه را میتوان در چند محور بررسی کرد:
یکم - از چرخش مرکز جاذبه منازعه جهانی تا حفظ پرستیژ: در حالی که طی پنج هفته اول دولت جو بایدن، سیاستگذاری خارجی ایالات متحده آمریکا دارای رویکرد تهاجمی به سوی قدرتهای بزرگ جهانی مانند چین، روسیه و قدرتهای منطقهای آسیای جنوب غربی مانند عربستان و ترکیه بود، حملات کور و البته نیرنگساز به نام ایران و نیروهای محور مقاومت به تأسیسات و کاروانهای آمریکایی در عراق و ازجمله فرودگاه اربیل و کشتی باربری اسرائیلی، سبب شد تا بار دیگر ایران در مرکز کانون سیاستگذاری تهاجمی آمریکا قرار گیرد.
حمله به کاروانها و تأسیسات آمریکایی در عراق بهویژه فرودگاه اربیل که تنها یک کشته داشت، به یکباره موجی از اتهامات را متوجه ایران و گروههای محور مقاومت در عراق ازجمله حشد الشعبی و کتائب حزبالله کرد، واکنش تند بسیاری از کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ جهانی ازجمله آمریکا را در پی داشت.
با وجود تمام بیانیههای تند و تهدیدات روزمره آمریکا علیه گروهها و عوامل حملات به نیروهای غربی و آمریکایی در عراق، این حملات همچنان با شدت ادامه داشته و ابهت نیروی نظامی آمریکا به عنوان ابرقدرت بلامنازع جهان را خدشهدار کرده، بر پرستیژ و برتری سیاسی ایران و گروههای مقاومت افزوده بود. هر چند برخی از این حملات مانند حمله به فرودگاه اربیل با محکومیت ایران و گروههای محور مقاومت عراق مواجه شدند.
در چنین شرایطی است که دولت بایدن که از بحرانهای فراوان داخلی و بینالمللی رنج میبرد، برای ایجاد ترس و هراس در میان رقیبان و مخالفین خود در نظام جهانی، به یک حمله محدود و کنترل شده اقدام میکند تا بتواند پرستیژ به شدت متزلزل خود را در معادلات بینالمللی و نظام جهانی با کمترین هزینه و خسارت، حفط کند.
دوم - حمله بازدارنده، محدود و کنترل شده: برنامه حمله هوایی دو مرحلهای نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به مراکز نظامی محور مقاومت در مرز عراق و سوریه که تنها یک مرحله آن اجرا شده و مرحله دوم آن نیز لغو شده و تلفات انسانی آن از سوی محور مقاومت تنها یک نفر اعلام شده است2، در چارچوب یک حمله بازدارنده، محدود و کنترل شده بوده که بیشتر یک واکنش ضعیف به کنش وضعیت ضد امریکایی در عراق و سوریه است.
در تعریفی از سیاستگذاری به اصل کاهش خسارات اشاره شده و یکی از اهداف و نیات اصلی را کاهش یا کنترل خسارت میدانند که برای نخبگان << با مشارکت در مباحث سیاستگذارانه، بهترین چیزی که میتوان به آن نائل شد، محدود کردن خسارت است>>3. برنامهریزی برای حمله هوایی به پایگاههای حشدالشعبی در القائم عراق هممرز با بوکمال سوریه از سوی آمریکا را میتوان در راستای اصل کاهش و محدود ساختن خسارت برای آمریکا در پاسخگویی به اتهامات ساختگی ضد ایرانی محسوب کرد.
هدف دولت جدید آمریکا از حمله به حشدالشعبی عراق به عنوان بزرگترین و توانمندترین سازمان سیاسی و نظامی غیر دولتی عراق که گویا تنها یک کشته داشته است را نمیتوان حملهای مهم به نیروی مقاومت محسوب کرد، زیرا هر هفته در سوریه و مرز مشترک عراق و سوریه شاهد حملات هوایی و موشکی بزرگتر با خسارات بیشتری هستیم که از سوی اسرائیل علیه محور مقاومت و تنها به نام مقابله با ایران و گروههای تحت پوشش ایران صورت میگیرند.
به نظر میآید دولت جو بایدن در حمله به پایگاه حشدالشعبی در مرز سوریه، تنها به فکر یک اقدام بازدارنده و کنترل شده برای بازیابی پرستیژ و ابهت خود در منطقه بهخصوص عراق و سوریه بوده است تا خود را درگیر یک جنگ جدید در عراق نکرده و ایران را نیز تحریک نکند، زیرا تحریک ایران را بر عهده اسرائیل نهادهاند.
سوم - رسانههای ایرانی علیه ایران: یکی از جلوههای تمامی اقدامات علیه نیروهای غربی و آمریکایی در منطقه را میتوان متهم کردن ایران به طراحی و بلکه اجرای اینگونه حملات دانست که با پوشش گسترده رسانهای رقیبان ایران همراه شده و فضایی نگران کننده علیه ایران و محور مقاومت را به نام اقدامات تروریستی فراهم میکنند.
در چنین شرایطی که ایران، محور مقاومت و منافع راهبردی ایران مورد تهاجم رسانهای گسترده رقیبان منطقهای و جهانی قرار گرفته و ایران به طراحی و حمایت از اقدامات تروریستی متهم میشود، برخی رسانههای ایرانی و بخشی از شبکههای اجتماعی و مجازی ایران به همصدایی و تقویت پوشش رسانههای ضد ایران میپردازند!
اینگونه رسانهها و شبکههای اجتماعی که البته خود را انقلابی و مدافع محور مقاومت معرفی میکنند، در بازی رقیبان علبه ابران به زدن گل به خودی پرداخته و بلافاصله بعد از هر حادثه و حمله نظامی در منطقه و با افتخار، ایران یا گروههای مورد حمایت ایران را عامل اصلی حملات به تأسیسات، تجهیزات و نیروهای آمریکایی و ... معرفی میکنند. در حالی که نهادها و بخشهای مسئول ایرانی در این مورد سکوت کرده و حتی برخی از این اقدامات را محکوم میکنند، رسانههای خاص ایرانی به دنبال اثبات نقش ایران در اینگونه حوادث هستند!
نمونه برجسته چنین رویکرد تخریبی رسانههای ایرانی علیه ایران و همراهی با رقیبان را میتوان در حادثه حمله به فرودگاه اربیل مشاهده کرد. در حالی که وزارت امور خارجه ایران این حادثه و انتساب آن به ایران را محکوم کرده بود6، برخی رسانههای ایرانی ازجمله روزنامه کیهان با تیتر "انتقام از اشغالگران اینبار در اربیل" 7 به گونهای خبررسانی کرده که گویا ماهیت و هویت عاملان این حمله که یک گروه ناشناخته به نام "سرایا اولیاء الدم" است، خبر داشته و این گروه مورد حمایت و پشتیبانی ایران هستند!
در حادثه انفجار مشکوک در کشتی باربری اسرائیلی در شرق تنگه هرمز نیز رسانههای ایرانی و ازجمله روزنامه کیهان بازهم به انتشار اخباری پرداختند که ایران را به طراحی یا اجرای این حمله متهم میکند. تیتر بزرگ "گزارش خبری تحلیلی کیهان از انهدام کشتی اسرائیل در دریای عمان - شرارات در سوریه و عراق، پاسخش را در یمن و دریای عمان گرفت" 8 در صفحه اول روزنامه کیهان را میتوان همسویی با اتهامات رسانههای خارجی بهخصوص سران اسرائیل علیه ایران قلمداد کرد که ایران را به دست داشتن در انفجار کشتی اسرائیل متهم کردهاند.
به نظر میآید برخی رسانهها یا شخصیتهای ایرانی به عنوان انقلابیگری، در وضعیتی انفعالی در حال کمک به بازی رسانهای رقیبان ایران هستند تا اتهام دست داشتن ایران در حملات و حوادث علیه نیروهای خارجی در منطقه را اثبات کنند. این رسانهها در خدمت اهداف و نیات سیاستگذاران رقیب یا دشمن ایران هستند، به نحوی که از تفکر و تعقل در حوادثی مانند حملات به فرودگاه اربیل و کشتی اسرائیلی و احتمال فراوان ساختگی بودن این حوادث از سوی رقیبان منطقهای ایران نیز عاجز هستند.
چهارم - اصرار بر سیاست خروج آمریکا از عراق: اصرار بیش از حد ایران، دولت مرکزی عراق و بسیاری سازمانها و گروههای سیاسی و اجتماعی عراق به خروج فوری آمریکا از عراق را میتوان یکی از علل حملات متعدد و همیشگی به تأسیسات و کاروانهای نظامی آمریکا در عراق قمداد کرد که به نام ایران ثبت میشوند اما منافع و مزایای آن نصیب رقیبان ایران در منطقه میشود!
اصرار بر سیاست تند خروج فوری ایالات متحده آمریکا از عراق که از سوی ایران و گروهای تحت حمایت ایران به شدت در حال پیگیری است، سبب شده تا تمام حملات به نیروهای غربی و آمریکایی در عراق به نام ایران نوشته شده و پیامدهای خسارتبار آن نیز تنها متوجه ایران و منافع راهبردی ایران شود.
در همین شرایط که ایران و طرفدارانش در محور مقاومت به اقدام علیه آمریکا و غرب متهم میشوند، سایر رقیبان منطقهای ایران در حال بهرهبرداری از تقابل و مناقشه ایران و آمریکا در عراق هستند. ترکیه، عربستان و حتی امارات متحده عربی با بهرهبرداری از مناقشه ایران و آمریکا در عراق، با اجرای سیاستهای اقتصادی و سیاسی خود به نفوذ بیشتر در عراق پرداخته اند و تمام مزایای خروج آمریکا از عراق را نصیب خود میکنند.
چرا ایران مظنون همیشگی اقدام علیه منافع و نیروهای آمریکا در منطقه است؟
هر اقدامی که علیه منافع، اماکن، تأسیسات، تجهیزات و نیروهای غربی، آمریکایی و حتی شخصیتهای وابسته به آنان در کشورهای منطقه مانند: افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لبنان، و حتی ترکیه رخ میدهد، به صورت آنی و فوری ایران و برخی گروههای طرفدار ایران متهم اول اقدامات معرفی میشوند!
حمله به فرودگاه اربیل، حملههای متعدد و مکرر به اطراف فرودگاه بغداد و سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد، حمله به کاروانهای نظامی آمریکا در عراق، سوریه و افغانستان، حمله موشکی به تأسیسات نفتی و فرودگاهی عربستان، حمله به نفتکشها و سایر کشتیها در خلیج فارس، مرگ و ترور برخی شخصیتهای معترض خاص در عراق، سوریه، لبنان، ترکیه و ... که همگی به ایران نسبت داده شده است و اتهام طراحی و اجرای این اقدامات به ایران و سازمانهای تحت حمایت ایران زده میشوند، همگی به سود منافع راهبردی رقیبان منطقهای ایران هستند.
آخرین مورد این اقدامات مشکوک یعنی انفجار در کشتی باربری اسرائیل در 7 اسفند در شرق تنگه هرمز را نباید فراموش کرد که از همان زمان وقوع انفجار، ایران و گروههای طرفدارش به انجام این انفجار متهم شدند.4
یکی از سیاستهای اصلی رقیبان ایران در آسیای جنوب غربی، ایران هراسی با استفاده از تاکتیک متهم کردن ایران به تروریسم دولتی و محاصره ایران در یک میدان اتهامی هستند تا بتوانند ایران را از بازی بزرگان منطقه خارج کنند. این سیاست از سوی ترکیه، اسرائیل، عربستان و ... به شدت دنبال می شود، همانگونه که مفسرین اسرائیلی معتقدند: «ما باید از این موضوع استفاده کنیم و با اصرار به تمامی دنیا توضیح دهیم که به دلیل درگیری ایران در فعالیتهای تروریستی، هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران برای سایر دولتهای جهان خطرناک نیست.» 5
اصرار ایران بر خروج فوری آمریکا از عراق، نهتنها تضمینی برای حفظ و تثبیت منافع راهبردی ایران در عراق و منطقه نخواهد بود، بلکه تاکنون سبب تقویت رقیبان منطقهای ایران شده است.
*
سیاستگذاران زیرک و نیرنگساز برای حضور و تسلط بر آسیای جنوب غربی، بیشتر از سیاست مسیر انحرافی برای کارآمدی و اثربخشی سیاستگذاریهای خویش بهره میگیرند. یکی از این مسیرهای انحرافی را میتوان اتهام همیشگی به ایران در پس هر حمله یا حادثه علیه نیروهای خارجی به ویژه آمریکایی و اسرائیلی در منطقه قلمداد کرد که ضمن انحراف افکار عمومی از اصل سیاستهای بازیگران، هزینههای حضور و بازی این بازیگران در منطقه را نیز کاهش داده، خسارات و هزینههای اصلی را بر ایران و متحدینش وارد میسازد.
مسیر انحرافی برای متهم ساختن ایران به اقدامات و حملات نظامی علیه سایر بازیگران منطقهای، سبب شده است تا کشورهایی مانند: چین، روسیه، حتی ترکیه و عربستان که به علت مسائل مهم جهانی تا خرید سامانه اس 400 از روسیه یا جنگ علیه یمن مورد سرزنش و خشم 30 روز اول دولت جدید آمریکا بودند، بهترین و بیشترین منافع را از حملات عراق و حمله هوایی آمریکا به مراکز محور مقاومت در مرز القائم و بوکمال ببرند!
منافع دولت ترکیه از حمله به فرودگاه اربیل و حمله آمریکا به الحشد الشعبی در مرز سوریه و عراق، بسیار فراتر از حضور ترکیه در عراق و سیاست مداخله در اقلیم شمال عراق است. دولت ترکیه بیشترین سود و مزایا را از حوادث مشکوکی مانند حمله به فرودگاه اربیل و حتی انفجار کشتیها در خلیج فارس و دریای عمان، برده است!
انفجار کشتی اسرائیلی در دریای عمان که بسیار مشکوک است، میتواند یک عملیات اطلاعاتی تعدادی از رقیبان ابران ازجمله عربستان، اسرائیل و امارات برای وارد ساختن اتهام جدید به ایران و بازگشایی مسیر انحرافی جدید برای فشار بیشتر بر ایران و ادامه حضور آمریکا در منطقه باشد.
**
سیاست مسیر انحرافی در آسیای جنوب غربی که با یک ایران هراسی گسترده از سوی رقیبان منطقهای ازجمله ترکیه، عربستان، اسرائیل و آمریکا دنبال میشود، بسیار فراتر از حمله محدود و کنترل شده به پایگاههای الحشد الشعبی در مرز سوریه و عراق با تنها یک کشته است.
آمریکا برای تغییر و چرخش کانون سیاستگذاری خود به سوی منازعه جهانی با چین و روسیه، نیاز به رهایی از کانون بحرانی و هزینهساز آسیای جنوب غربی دارد، بنابراین سعی دارد تا منطقه را با کمترین هزینه ممکن و با کمک دولتهای وابسته خود در منطقه مانند اسرائیل، عربستان، امارات متحده عربی و تا حدودی ترکیه کنترل کند. در این راستا با سیاست ایران هراسی و اتهام زدن به ایران، رقیبان منطقهای را به سوی همبستگی و اتحاد علیه ایران سوق میدهد.
حوادث و حملات اخیر علیه پایگاهها، تأسیسات، کاروانها و ... نیروهای نظامی و اماکن سیاسی غربی و آمریکایی ازجمله سفارت آمریکا، فرودگاه اربیل، کشتی باربری اسرائیلی و ... را میتوان یک طراحی زیرکانه و نیرگگونه از سوی رقیبان منطقهای ایران دانست که نمیخواهند شاهد خروج آمریکا از منطقه به سود ایران باشند. این رقیبان منطقه ایران با ایجاد آشوب و حتی حمله به فرودگاه اربیل یا تهدید حمله به سنجار عراق، حمله به کشتی اسرائیلی در دریای عمان و ... به ادامه حضور گسترده آمریکا در منطقه امیدوارند.
***
حوادث و حملات مشکوک علیه مواضع و منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه که سبب متهم ساختن ایران به طراحی و پشتیبانی اینگونه حوادث شده، ضمن وارد ساختن خسارات بیشمار به ایران، منافع و مزایای گسترده ای برای رقیبان منطقهای و جهانی ایران فراهم کرده است. این حملات به نام ایران ثبت میشوند اما به کام رقیبان ایران هستند.
حمله دولت جو بایدن به پایگاه الحشد الشعبی در مرز سوریه نیز تنها یک اقدام بازدارنده و کنترل شده برای بازیابی پرستیژ و ابهت آمریکا در منطقه بهخصوص عراق و سوریه بوده است تا پاسخی باشد به افکار عمومی و درخواست رقیبان منطقهای ایران برای اقدام نظامی آمریکا در جهت محدودسازی اقتدار منطقهای ایران.
بنابراین ضروری است تا سیاستگذاران ارشد ایرانی ضمن تأمل در حملات و حوادث مشکوک اخیر که به نام ایران موجب ایران هراسی شده اند، گروه های متحد خود در محور مقاومت در سراسر منطقه را از پشتپرده اینگونه حوادث مشکوک آگاه کنند. ایران باید با کنترل یا منع چنین اقداماتی از سوی محور مقاومت در یک بازه زمانی خاص، شفافسازی زاوایای پنهان این اقدامات مشکوک را در اولویت سیاست امنیتی و اطلاعاتی خود قرار دهد.
سیاستگذاران سیاست خارجی ایران نیز باید با روشن ساختن مسیر انحرافی سیاستگذاران رقیب ایران در منطقه، نیات و اهداف پشتپرده حملات مشکوک اخیر را آشکار کرده و سیاستی اثربخش و کارآمد برای پایان "سیاست به نام ایران به کام رقیبان" تدوین و اجرا کنند.
منابع:
1- شبکه سی ان ان. 9 اسفند 1399. به آدرس: https://www.cnn.com/2021/02/27/politics/syria-airstrike-biden-letter-to-congressional-leadership/index.html
2- شبکه فاکس نیوز. 9 اسفند 1399. به آدرس: https://www.foxnews.com/us/us-firepower-syria-strike-revealed-irans-next-move
3- گریبر ، دیوید. پارههای انسان شناختی آنارشیستی. ترجمه رضا اسکندری و... . تهران، خرد سرخ. چاپ اول 1398. ص 17
4- شبکه الجزیره. 8 اسفند 1399. به آدرس: https://www.aljazeera.com/news/2021/2/26/explosion-strikes-ship-in-gulf-of-oman-no-casualties-reported
5- شاهاک ، اسرائیل. اسرار آشکار- خط مشی و سیاستهای هستهای و خارجی اسرائیل. ترجمه ساحله پیوند. تهران، اندیشه ورزان آریا. چاپ 1395. ص 102
6- وزارت امورخارجه ایران. 28 بهمن 1399. به آدرس: https://mfa.gov.ir/portal/newsview/628693
7- روزنامه کیهان. 28 بهمن 1399. به آدرس: http://kayhan.ir/fa/news/211255
8- روزنامه کیهان. 9 اسفند 1399. به آدرس: http://kayhan.ir/fa/news/211988
نظر شما :