خاورمیانه نوینی که در راه است
ایران خارج شده از بن بست و پایان ترک تازی های امریکا
نویسنده: کان هالینان (Conn Hallinan)
دیپلماسی ایرانی: با پس کشیدن آرام عربستان سعودی، میتوان پایان جنگ یمن، کاهش انزوای ایران و کمرنگ شدن نقش آمریکا را دید.
پیامدهای یورش به تاسیسات نفتی عربستان همچنان در گستره خاورمیانه طنینانداز است و با از معرکه خارج کردن دشمنان قدیمی – و گاهی جایگزین کردن دشمنان تازه – باعث تشکیل دوباره ائتلافهای سنتی میشود. اگرچه یورش اخیر ترکیه به سوریه در سرخط خبرها قرار دارد اما چهبسا مهمترین رویداد این باشد که بازیگران اصلی منطقه به احیای همبستگیهای تاریخی میاندیشند.
پس از سالها رقابت تلخ، سعودیها و ایرانیها در حال بررسی چگونگی کاهش دشمنی دوجانبه هستند. شورای همکاری خلیج فارس که پیشتر قدرتمند بود در حال فروپاشی است، چرا که عربستان سعودی جایگاه خود را از دست میدهد. همچنین برتری پیشین واشنگتن در منطقه در حال افول است. برخی از این تحولات سابقه دیرینه دارد و به پیش از یورشها به آرامکو بازمیگردد، اما رویداد آرامکو و تهاجم ترکیه به سوریه این دگرشها را تسریع کرده است.
سفر اخیر عمران خان، نخستوزیر پاکستان به ایران و عربستان سعودی حاکی از میانجیگری بین تهران و ریاض و احتمال پایان دادن به دشمنی دو کشور است. هر دو طرف برای گفت وگو اعلام آمادگی کردهاند و گرچه جنگ یمن مانعی برای این گفت وگوهاست، اما در اینباره نیز امیدهایی مانند آتشبس نسبی و کانالهای پشت پرده گفت وگو میان حوثیها و سعودیها وجود دارد.
جنگ یمن پایان مییابد چرا که این جنگ برای عربستان که پس از روی کار آمدن محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور به دنبال رهایی وابستگی اقتصادی از نفت است، بسیار پرهزینه است. فجایع انسانی جنگ یمن و مشارکت بنسلمان در قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار عربستانی – امریکایی مخالف حکومت حاکم، بسیاری از سرمایهگذاران خارجی را ترسانده است. بدون سرمایهگذاری خارجی، سعودیها نمیتوانند به اهداف اقتصادی خود دست یابند. آنها در این شرایط مجبورند از درآمدهای نفتی خود استفاده کنند، اما قیمت نفت پایینتر از حدی است که بتواند اهداف بودجهای سعودی را تامین کند و تقاضای جهانی نیز رو به کاهش است. کاهش رشد اقتصادی چین و اروپا از وقوع رکودی نشان دارد که برای تولیدکنندگان نفت خبر خوبی نیست.
ریاض همچنین در حال از دست دادن همپیمانانش است. امارات متحده عربی با حوثیها گفت وگو و نیروهایش را از یمن خارج میکند، چرا که اهدافش در یمن با عربستان متفاوت است. همچنین در صورت هر گونه درگیری با ایران، امارت نقطه صفر خواهد بود: ارتش امارات قادر است فقط 20 هزار نیرو را احضار کند در حالی که ایران میتواند به بیش از 800 هزار نیرو فراخوان بدهد.
ریاض جایگاه خود در شورای همکاری خلیجفارس را نیز از دست داده است. به رغم تلاشهای سعودی برای به انزوا کشاندن تهران، اعضای این شورا از جمله عمان، کویت و قطر همچنان به تجارت با ایران ادامه میدهند و با آن روابط نزدیکی دارند.
جنگ داخلی سوریه نیز پایان میپذیرد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه اخیرا عربستان و امارات را برای پذیرش دوباره سوریه در اتحادیه عرب تحت فشار گذاشته است. بحرین، روابط دیپلماتیک با دمشق را از سرگرفته است. اتحادیه عرب – به جز قطر – تهاجم اردوغان به سوریه را محکوم کرده و خروج نیروهای ترکیه از این کشور را خواسته است.
به رغم محبوبیت تهاجم اردوغان در داخل، این تهاجم نمی تواند دوام چندانی داشته باشد. اقتصاد ترکیه در تنگنا قرار دارد و هزینه تهاجم بسیار بالاست. آنکارا در این جنگ از نیابتیهایش استفاده میکند اما بدون پشتیبانی مالی ترکیه این نیابتیها حتی در برابر کردها هم دوام نمیآورند چه برسد به ارتش سوریه و روسیه. به دلیل سیستم دفاع هوایی سوریه و روسیه و کنترل آمریکا بر حریم هوایی سوریه، ترکیه از نیروی هوایی نیز نمیتواند استفاده کند. اگر ترکیه نیابتیهایش را وارد مناطق تحت اشغال روسیه یا نیروهای سوریه کند، آشفتگی گستردهای در انتظار آن است. اگر ماجراجویی در سوریه به اشغالگری تبدیل شود، ناسیونالیسم ترکی از اردوغان حمایت نخواهد کرد.
خاورمیانه نوینی که از بحران کنونی برخواهد خواست با خاورمیانه پیش از یورشهای موشکی و پهپادی کاملا متفاوت خواهد بود. جنگ یمن سرانجام به پایان میرسد. ایران، دستکم تا حدی، از بنبست سیاسی و اقتصادی تحمیل شده از سوی عربستان، آمریکا و اسرائیل رهایی خواهد یافت. جنگ داخلی سوریه به پایان خواهد رسید. همچنین آمریکایی که از 1945 در خاورمیانه سلطه داشت، همراه با چین، روسیه و اتحادیه اروپا، به سادگی به یکی از چندین بازیگر بینالمللی در منطقه تبدیل خواهد شد.
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :