پس از بازگشت غیر قانونی تحریمها و فعال شدن اسنپبک
اکنون چه باید کرد؟

دیپلماسی ایرانی: سرانجام پس از ماهها کشمکش دیپلماتیک، سه کشور اروپایی با توسل به سازوکار ماشه، تصمیم خود برای بازگرداندن قطعنامههای تحریمی خود علیه ایران در شورای امنیت را عملی کردند.
این موضوع زمینه پیدایش مباحثات گوناگونی شده و دیدگاههای متفاوتی در مورد فقدان دلائل قانونی و عدم مشروعیت آن انجام شده است. نظر به اهمیت موضوع، ابتدا مبانی غیرقانونی بودن این اقدام و آثار و پیامدهای غلبه سیاست و قدرت بر روندهای قانونی و حقوقی که دولت کنونی آمریکا، پرچمدار آن است، تشریح میشود و در ادامه به آنچه از دولتمردان و آحاد جامعه برای صیانت از منافع و امنیت ملی ایران انتظار میرود، اشاره میشود:
الف – طبق مواضع حقوقی مصرح، موکد و مکرر چین، ایران و روسیه یعنی دو عضو دائم شورای امنیت و سه عضو برجام و برخی دیگر از اعضای غیردائم شورای امنیت، کشورهای غربی الزامات استفاده از سازوکار اسنپبک مصرح در قطعنامه ۲۲۳۱ برای بازگرداندن تحریمهای قبلی شورای امنیت علیه ایران را رعایت نکردهاند.
از نظر این کشورها، جلسه ذیربط شورای امنیت یک سوء استفاده ابزاری آشکار از نهاد مذکور بوده و آنچه از آن بهعنوان تصمیم آن جلسه یاد میشود، هیچ مبنای قانونی نداشته و باطل و بلااثر و فاقد هر گونه پیامد حقوقی الزامآور برای اعضای سازمان ملل متحد است. بنابراین، از نظر حقوقی، اسنپبک انجام شده و تحریمهای شورا علیه ایران اعاده نشده است. در نتیجه، هیچ یک از دولتهای عضو سازمان ملل نیز نباید تحریمهای ادعائی را اجرا کنند چرا که چنین اقدامی نقض ماهوی تعهدات آنها تحت منشور ملل متحد خواهد بود.
ب – آنچه امروز از سوی آمریکا دنبال میشود بیاعتنائی به سازوکارها و نقض آشکار اصول و قواعد بینالمللی و پیشبرد منافع خود ذیل دیدگاه «ایجاد صلح از طریق قدرت» است که با تهدید و توسل به زور تلاش دارد کشورها را به تبعیت و گردن نهادن به خواستهای غیرقانونی و زیاده خواهانه خود، وادار کند. اما ذات و ماهیت این سیاست نه «ایجاد صلح» و نه حتی «تحمیل صلح» بلکه عملا «جنگ علیه صلح» است که با سوء استفاده آشکار از مفهوم مشروعی چون صلح انجام میشود و کشورهای گوناگون را به کوتاه آمدن در برابر خواستهای آمریکا مجبور میسازد. در حقیقت، هدف اصلی تحکیم و نهادینه ساختن سلطه و وادارکردن دیگران به تمکین در برابر ابتکاراتی مانند «پیمان ابراهیم» و اخیرا طرح به اصطلاح «صلح آمریکائی – اسرائیلی برای غزه» است که نکتهها و عبرتهای فراوان دارد و در جای خود میتوان به واکاوای ابعاد آن پرداخت.
ج – اما اگر به موضوع بحث برگردیم کشورهای اروپائی تحت مدیریت آمریکا، مبادرت به استفاده ابزاری از سازوکار ماشه در موضوع هستهای ایران کردند. مسیری که طی شد نمایان ساخت، آنها به هیچ پیشنهاد و راهکاری که میتوانست به توافقی مرضی الطرفین و عادلانه بینجامد، توجه نکرده و با کینهتوزی و لجاجت آشکار، راه تقابل و تهی ساختن ایران از هر آنچه وسیله دفاع از امنیت و تمامیت ارضی کشور بود را دنبال کردند. به عبارت سادهتر، آنها با فرض یافتن فرصتی تاریخی برای به زانو درآوردن ایران، تنها به تسلیم و خلع سلاح و تجزیه ایران راضی میشدند. طبیعی بود که این زیادهخواهی و خصومت آشکار آنان با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست و کشور در مقابل آنان ایستاد.
د – شرایط جاری نشان میدهد که دشمنان دوره جدیدی از تقابل همهجانبه اقتصادی، سیاسی، بین المللی و امنیتی با ایران را آغاز کردهاند. ارزیابی این وضعیت، مستلزم واقعگرائی و دقت در محاسبه دقیق شرایط، تحلیل درست و به دور از افراط و تفریط همه ابعاد موضوع و یافتن راه حلهای منطقی و کارآمد و بههنگام برای مدیریت شرایط است. باید توجه داشته باشیم مثل هر تحول دیگری، وضعیت بهوجود آمده در کنار تهدیدات و مخاطرات آن، برخی فرصتها را واجد است که باید برای بهرهمندی از آنها نیز تصمیمگیری بههنگام داشته باشیم.
در این راه، حفظ هوشیاری حداکثری، اجتناب از غفلت و مراقب اقدامات غافلگیرانه دشمنان بودن، یک اصل خدشه ناپذیر است و عملیات روانی دشمن با هدف ضربه زدن به باور و آرامش فکری جامعه و القاء ناامیدی و یاس یکی از ستونهای مهم رفتار آنان بوده و خواهد بود. ایستادگی ستودنی و اسطورهای ملت هوشیار ایران در جریان حماسه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، تدارک همهجانبه نظامی و عملیات روانی گسترده دشمن را خنثی ساخت. با این وجود، آنها از اهداف شوم خود دست نخواهند کشید و به اقدامات خصمانه خود ادامه خواهند داد و همین امر برنامهریزی دقیق و گسترده ما برای مقابله با طراحیهای متنوع آنان را مستلزم است.
ه – در کنار تقویت آمادگی نظامی و دفاعی ایران که پیش شرط حیاتی در همه اعصار و زمانها و خصوصا شرایط کنونی یعنی وضعیت سیال بین المللی و تشدید منازعات ژئوپلتیک در اقصی نقاط جهان و خصوصا منطقه حساس خاورمیانه است، انسجام ملی و اتحاد ملت بنیادیترین عامل بازدارنده در مقابل تهدیدها و شرارتهاست. حفظ این مزیت بزرگ تحت هدایت مدبرانه و مقتدرانه رهبری معظم انقلاب و تلاش مجدانه دولت برای رسیدگی به شرایط زندگی و معیشت مردم از عوامل مهم حفاظت و صیانت از منافع ملی در شرایط کنونی است.
و نکته پایانی اینکه با تمسک به ریسمان لایزال الهی و تکیه بر اصول عزت، حکمت و مصلحت، باید شرایط را به گونهای پیش برد که دشمن از خیال امکان دستیابی به اهدافش از طریق تهدید و فشار مایوس شده و بفهمد که تنها راه تعامل با ایران، تجدیدنظر در روش تحکمی خود و توجه به خواستههای این ملت بزرگ است. این امر از جمله مستلزم دیپلماسی هوشمندانه، خلاق و ابتکاری نیز هست تا از فرصتها و امکانهائی که فراهم میشود نهایت بهره را ببرد و قدرت مانور و چانهزنی کشور را بالا ببریم.
نظر شما :