تردید در پیشبرد مذاکرات و احتمال شکست آتشبس
جنگ یا تداوم بنبست کنونی چه پیامدهایی خواهد داشت؟

دیپلماسی ایرانی: با وجود این که مذاکرات ایران و اروپا در استانبول نتایج ملموسی در بر نداشته اما ایران و تروئیکای اروپایی ممکن است به مذاکرات غیررسمی خود ادامه دهند و توافقی موقت برای کاهش تنشها، مانند ازسرگیری همکاری محدود با آژانس یا توقف غنیسازی در سطوح بالا، حاصل شود.
فشار اقتصادی بر ایران، حمایت چین و روسیه از دیپلماسی و تمایل اروپا به جلوگیری از درگیری گسترده می تواند عواملی باشد که به دو طرف برای تداوم مذاکرات ثمربخش انگیزه دهد.
برای همین اندیشکده ECFR احتمال داده است که کاهش موقت تنشها بدون حلوفصل ریشهای مسائل به دلیل بیاعتمادی متقابل موجود ممکن است به دست آید. این سناریو مورد علاقه اروپا و برخی کشورهای عربی مانند قطر است، اما اسرائیل و آمریکا ممکن است آن را ناکافی بدانند و به فشارهای خود ادامه دهند و حتی بر فشارهای خود بیفزایند.
اگر مذاکرات به شکست بینجامد، چه خواهد شد؟
در صورت شکست کامل مذاکرات یا تحرکات نظامی جدید اسرائیل، ایران ممکن است به حملات نیابتی از طریق گروههای متحد خود (مانند حزبالله یا حوثیها) یا حملات مستقیم محدود به پایگاههای اسرائیلی و آمریکایی در منطقه متوسل شود. ادامه حملات اسرائیل به تأسیسات ایران، فعالسازی مکانیسم ماشه توسط اروپا، یا عدم ارائه تضمینهای امنیتی از سوی آمریکا می توانند عوامل محرک این وضعیت باشند. در این حال درگیریهای زنجیرهای در منطقه، بهویژه در لبنان، سوریه و خلیج فارس ممکن است انجام شود. این سناریو میتواند اقتصاد جهانی را از طریق اختلال در بازار انرژی تحت تأثیر قرار دهد.
اگر سناریوی بنبست و وضعیت ایستا ادامه پیدا کند چه پیامدهایی خواهد داشت؟
در این صورت ایران و غرب در وضعیت "نه جنگ، نه صلح" باقی میمانند، بدون این که در مذاکرات هستهای یا آتشبس غزه پیشرفتی حاصل شود. در این حالت ایران به تقویت توان نظامی و هستهای خود ادامه میدهد، اما از اقدامات تحریکآمیز بزرگ خودداری میکند.
عدم تمایل ایران به مذاکره بدون تضمین، فشار داخلی در آمریکا و ایران علیه توافق و تمرکز اسرائیل بر غزه از عوامل محرک این وضعیت خواهند بود.
اندیشکده کارنگی پیامدهای این اتفاق را ادامه تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، انزوای اقتصادی ایران و تنشهای متناوب در منطقه بدون درگیری تمامعیار میداند. به اعتقاد این اندیشکده این سناریو برای ایران و غرب هزینهبر است، اما از جنگ گسترده جلوگیری میکند.
این در حالی است که بسیاری از اندیشکده ها از جمله کارنگی و سی اس آی اس (CSIS) وقوع جنگ تمام عیار را کمترین احتمال ممکن در وضعیت کنونی میدانند و بر این اعتقادند که در صورت نقض آتشبس کنونی میان ایران و اسرائیل یا انجام حملات جدید اسرائیل و آمریکا به ایران، تهران ممکن است به سمت غنیسازی تسلیحاتی یا حملات گسترده به اهداف منطقهای حرکت کند. آنها عوامل محرک چنین سناریویی را ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، فعالسازی مکانیسم ماشه یا حملات پیشدستانه اسرائیل به تأسیسات هستهای جدید ایران میدانند. پیامدهای چنین اتفاقی احتمالا درگیری مستقیم با دخالت آمریکا، اسرائیل و متحدان منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی با خسارات گسترده انسانی و اقتصادی میدانند. احتمال وقوع این سناریو کم است، زیرا چین و روسیه احتمالاً برای جلوگیری از آن مداخله دیپلماتیک خواهند کرد.
نظر شما :