دیپلماسی در عصر تلاقی بحران‌ها:

خوانش هم‌زمان گفت‌وگوهای پکن– واشنگتن و تماس ترامپ– نتانیاهو

۲۰ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۳۳۹۰ اخبار اصلی خاورمیانه
سید محمدتقی آقایان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: تماس ترامپ با نخست‌وزیر اسرائیل را نباید صرفاً در چارچوب حمایت بی‌قید از تل‌آویو تحلیل کرد. اگرچه واشینگتن همواره امنیت اسرائیل را «غیرقابل مذاکره» دانسته، اما در شرایط کنونی، هدف اصلی از چنین تماس‌هایی، مدیریت کنشگری مستقل تل‌آویو در قبال ایران است.
خوانش هم‌زمان گفت‌وگوهای پکن– واشنگتن و تماس ترامپ– نتانیاهو

نویسنده: دکتر سید محمدتقی آقایان، استاد روابط بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: در سیاست بین‌الملل، هم‌زمانی برخی رخدادها تصادفی نیست، بلکه بازتابی از پیوست قدرت در نظام جهانی است. در روزهایی که لندن میزبان مذاکرات حساس میان مقامات تجاری ایالات متحده و چین بود، تماس تلفنی میان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، با محوریت ایران و تحولات غزه، فضایی دیگر از دیپلماسی بحران را رقم زد. در نگاه نخست، شاید این دو رویداد به دو جغرافیای جداگانه و پرونده‌هایی متمایز مربوط باشند؛ اما در سطح راهبردی، هر دو نمایانگر بازتعریف منافع ملی ایالات متحده در یک نظم در حال گذارند.

پیوند دیپلماسی تجاری با ملاحظات امنیتی

در دوران مدرن، اقتصاد دیگر تابعی از امنیت نیست، بلکه بازیگر مستقلی در ساختار قدرت محسوب می‌شود. گفت‌وگوهای اقتصادی میان واشینگتن و پکن، آن‌گونه که در لندن برگزار شد، صرفاً بر سر تعرفه یا صادرات عناصر خاکی کمیاب نیست، بلکه بیانگر تلاش آمریکا برای بازسازی زنجیره تأمین جهانی به نفع خود است. در این میان، تمرکز بر حوزه‌های پیشرفته‌ای مانند هوش مصنوعی، کوانتوم و... نشان می‌دهد که واشینگتن در حال مهندسی نظم جدیدی است که نه بر اساس ائتلاف‌های کلاسیک، بلکه مبتنی بر کنترل فناوری‌های راهبردی شکل می‌گیرد.

اما همین نظم فناوری‌محور، بی‌تردید از بی‌ثباتی‌های ژئوپلیتیکی، به‌ویژه در منطقه غرب آسیا، آسیب‌پذیر است. در همین راستا، تماس تلفنی ترامپ و نتانیاهو، که به‌وضوح بر پرونده ایران و چشم‌انداز جنگ غزه متمرکز بود، نشان‌دهنده‌ی اضطراب راهبردی ایالات متحده برای حفظ موازنه میان کنترل بحران‌های منطقه‌ای و تمرکز بر رقابت با چین است.

موازنه‌ی تهدید و بازدارندگی چندسطحی

تماس ترامپ با نخست‌وزیر اسرائیل را نباید صرفاً در چارچوب حمایت بی‌قید از تل‌آویو تحلیل کرد. اگرچه واشینگتن همواره امنیت اسرائیل را «غیرقابل مذاکره» دانسته، اما در شرایط کنونی، هدف اصلی از چنین تماس‌هایی، مدیریت کنشگری مستقل تل‌آویو در قبال ایران است. به‌عبارت دیگر، آمریکا تلاش دارد مانع از اقداماتی شود که می‌تواند اولویت‌های جهانی آن در قبال چین و روسیه را با اخلال مواجه سازد.

در این چارچوب، مفهوم بازدارندگی دیگر صرفاً به «توازن نظامی» محدود نمی‌شود، بلکه نوعی بازدارندگی چندسطحی شامل بازدارندگی اقتصادی، فناوری، و دیپلماتیک در حال شکل‌گیری است. حضور چین به‌عنوان مهم‌ترین شریک تجاری ایران، عنصری کلیدی در این معادله است؛ زیرا پکن نه‌تنها نقش حیاتی در ثبات بازار انرژی ایفا می‌کند، بلکه به‌واسطه‌ی ابتکار کمربند و جاده، دارای منافع مستقیم در ثبات ژئواستراتژیک منطقه غرب آسیاست.

درک چندلایه از منازعه‌ی غرب آسیا

نقطه‌ی ضعف سنتی تحلیل‌های آمریکایی، نگاه تقلیل‌گرایانه به منازعات خاورمیانه به‌مثابه صرفاً کشمکش‌های قومی یا مذهبی است. این در حالی است که امروز، بازیگرانی چون ایران، ترکیه و حتی عربستان سعودی، در پی بازتعریف نقش‌های منطقه‌ای خود بر پایه‌ی منافع ملی و هویتی‌اند؛ نه صرفاً ائتلاف‌های سنتی.

در همین راستا، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های اخیر نه تنها به‌دنبال دفع تهدیدات بلکه در پی ساختن نظم منطقه‌ای باثبات بوده است؛ نظمی که در آن، گفت‌وگوهای منطقه‌ای جایگزین مداخلات خارجی شود. این چارچوب، خواه از طریق ابتکاراتی چون «پیمان های مختلف خواه از مسیر توافقات دوجانبه با کشورهای منطقه، پیگیری شده است.

با این حال، هرگونه تنش‌آفرینی تصنعی – چه از سوی تل‌آویو و چه در قالب پروژه‌های فشار حداکثری – تنها به تقویت گسل‌های موجود انجامیده و ظرفیت حل‌وفصل مسالمت‌آمیز بحران‌ها را کاهش می‌دهد. تماس اخیر ترامپ و نتانیاهو، در صورتی که با بی‌توجهی به واقعیات ژئوپلیتیک منطقه همراه شود، نه‌تنها به سود هیچ‌یک از طرف‌ها نیست، بلکه می‌تواند مسیرهای دیپلماسی جاری از جمله مذاکرات غیرمستقیم در مسقط را نیز تضعیف کند.

نتیجه‌گیری: 

لزوم بازاندیشی در رویکردهای دیپلماتیک

در جهانی که مرز میان اقتصاد، امنیت، و فناوری هر روز مبهم‌تر می‌شود، سیاست خارجی نمی‌تواند بر پایه‌ی الگوهای تقابلی گذشته طراحی شود. آمریکا اگر خواهان رقابت بلندمدت با چین است، باید بپذیرد که امنیت انرژی و ثبات غرب آسیا پیش‌نیاز چنین رقابتی است. به‌همین دلیل، ایران نه‌تهدید، بلکه بازیگری ضروری در تحقق این ثبات است. گفت‌وگو در لندن و تماس در تل‌آویو، اگر به‌جای تهدید و فشار، با رویکردی سازنده دنبال شود، می‌تواند زمینه‌ساز نظمی پایدارتر باشد. نظمی که در آن، رقابت‌های جهانی بدون تخریب بنیان‌های منطقه‌ای پیش رود و همه بازیگران در قالب چارچوب‌های چندجانبه، سهمی مشروع و مؤثر در ساخت آینده داشته باشند.

کلید واژه ها: امریکا اسرائیل ایران و امریکا سیاست خارجی ایران جمهوری اسلامی ایران دونالد ترامپ بنیامین نتانیاهو چین ایران و امریکا و چین ایران و امریکا و اسرائیل


( ۲ )

نظر شما :