نفوذ اسرائیل بر سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه

واشینگتن چقدر از تل‌آویو دیکته‌پذیر است

۱۹ آبان ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۶۱۰۱ اخبار اصلی خاورمیانه
آرش رضایی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: برخی متفکران سیاسی، مانند جان میرشایمر و استیون والت در کتاب معروف‌شان «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» (۲۰۰۷)، استدلال می‌کنند که لابی‌های حامی اسرائیل، مانند کمیته امور عمومی آمریکا – اسرائیل (AIPAC)، نقش قابل توجهی در شکل‌دهی به تصمیم‌گیری‌های واشینگتن ایفا می‌کنند.
واشینگتن چقدر از تل‌آویو دیکته‌پذیر است

نویسنده: آرش رضایی، کارشناس علوم سیاسی و روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: در سال‌های اخیر، بحث‌های زیادی در محافل سیاسی و آکادمیک درباره نفوذ دولت اسرائیل و ایدئولوژی صهیونیسم بر سیاست‌گذاری‌های ایالات متحده آمریکا، به ویژه در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ (۲۰۱۷-۲۰۲۱)، مطرح شده است. برخی متفکران سیاسی، مانند جان میرشایمر و استیون والت در کتاب معروف‌شان «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» (۲۰۰۷)، استدلال می‌کنند که لابی‌های حامی اسرائیل، مانند کمیته امور عمومی آمریکا – اسرائیل (AIPAC)، نقش قابل توجهی در شکل‌دهی به تصمیم‌گیری‌های واشینگتن ایفا می‌کنند. این نفوذ، طبق ادعاها، نه تنها بر سیاست‌های داخلی آمریکا تأثیر می‌گذارد، بلکه بر رویکرد ایالات متحده نسبت به بحران‌های خاورمیانه، از جمله مناقشه اسرائیل – فلسطین، روابط با ایران، و مسائل سوریه و لبنان، نیز اثرگذار است. سؤال اصلی این است: آیا این نفوذ واقعی است و آیا بر تصمیم‌گیری‌های ترامپ در بحران‌های خاورمیانه تأثیر گذاشته؟ 

تاریخچه نفوذ لابی اسرائیل بر سیاست خارجی آمریکا 

روابط آمریکا و اسرائیل از دهه ۱۹۶۰ میلادی به عنوان یک «روابط ویژه» توصیف شده است، که عوامل متعددی مانند حمایت استراتژیک، ارزش‌های مشترک دموکراتیک، و لابی‌های قدرتمند در آن نقش دارند. AIPAC، به عنوان یکی از قدرتمندترین لابی‌های آمریکا، با تأمین مالی کمپین‌های انتخاباتی و فشار بر کنگره، بر سیاست‌گذاری‌ها در ایالات متحده امریکا تأثیر می‌گذارد. 

طبق گزارش‌ها، AIPAC سالانه میلیون‌ها دلار به نامزدهای حامی اسرائیل کمک می‌کند و در تصویب تحریم‌ها علیه ایران نقش کلیدی داشته است. 

کتاب میرشایمر و والت استدلال می‌کند که این لابی، سیاست خارجی آمریکا را به سمت منافع اسرائیل سوق می‌دهد، حتی اگر با منافع ملی آمریکا همخوانی نداشته باشد. 

در دوران ترامپ، این نفوذ برجسته‌تر شد. ترامپ، که خود را «حامی‌ترین رئیس‌جمهور برای اسرائیل» می‌دانست، سیاست‌هایی اتخاذ کرد که مستقیماً با خواسته‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، هم‌راستا بود. این شامل شکستن سنت‌های دیرینه آمریکا مانند نقش میانجی بی‌طرف در مناقشه اسرائیل – فلسطین بود. مثال‌های کلیدی تصمیم‌گیری‌های ترامپ تحت تأثیر احتمالی اسرائیل دولت ترامپ چندین سیاست کلیدی در خاورمیانه اتخاذ کرد که منتقدان آن را نتیجه نفوذ اسرائیل می‌دانند:

۱. انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم (۲۰۱۸): ترامپ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سفارت را از تل‌آویو منتقل کرد، اقدامی که برخلاف قطعنامه‌های سازمان ملل و سیاست‌های پیشین آمریکا بود. این تصمیم، که AIPAC از آن حمایت کرد، اعتراضات گسترده فلسطینیان را برانگیخت و بر بحران غزه تأثیر گذاشت. نتانیاهو این را «پیروزی تاریخی» خواند، و تحلیل‌گران آن را نشانه‌ای از نفوذ مستقیم اسرائیل می‌دانند. 

۲. شناسایی حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان (۲۰۱۹): ترامپ جولان را بخشی از اسرائیل اعلام کرد، که جکومت سابق سوریه آن را محکوم کرد. این اقدام، که AIPAC لابی کرد، بر بحران سوریه تأثیر گذاشت و اسرائیل را در برابر ایران تقویت کرد. منتقدان می‌گویند این تصمیم برای کمک به انتخاب مجدد نتانیاهو بود. 

۳. خروج از برجام (توافق هسته‌ای ایران، ۲۰۱۸): ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های شدیدی علیه ایران اعمال کرد، که AIPAC آن را جشن گرفت. این لابی نقش مهمی در فشار بر ترامپ داشت، علی‌رغم مخالفت متحدان اروپایی آمریکا. این تصمیم تنش‌ها در خاورمیانه را افزایش داد و اسرائیل را در برابر ایران تقویت کرد. 

۴. معامله قرن (۲۰۲۰): طرح صلح ترامپ، که توسط جارد کوشنر (داماد ترامپ و مشاور ارشد با روابط نزدیک به نتانیاهو) تدوین شد، به شدت به نفع اسرائیل بود و شهرک‌سازی‌ها را قانونی می‌دانست. فلسطینیان آن را رد کردند، و منتقدان آن را نتیجه نفوذ مستقیم اسرائیل می‌دانند. این طرح بر بحران غزه تأثیر گذاشت و روابط آمریکا با کشورهای عربی را تغییر داد. 

۵. سیاست در سوریه و لبنان: ترامپ نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کرد، که AIPAC با آن مخالفت کرد زیرا به نفع اسرائیل نبود. با این حال، ترامپ حمایت نظامی از اسرائیل را افزایش داد، که بر بحران‌های منطقه‌ای تأثیر گذاشت. در نظرات اخیر در ایکس X (توییتر سابق)، کاربران و تحلیل‌گرانی مانند مایکل تریسی و فیلیپ گیرالدی استدلال می‌کنند که ترامپ سیاست‌های خود را تحت تأثیر اسرائیل تنظیم کرده، و حتی در سال ۲۰۲۵، با بازگشت احتمالی ترامپ، این نفوذ ادامه دارد. برخی پست‌ها ادعا می‌کنند که سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه «توسط تل‌آویو نوشته می‌شود». 

دیدگاه‌های مخالف و محدودیت‌های نفوذ 

با وجود شواهد، برخی تحلیل‌گران مانند استیون والت در مصاحبه‌های اخیر، تأکید می‌کنند که نفوذ اسرائیل مطلق نیست و عوامل دیگری مانند منافع استراتژیک آمریکا (مانند مقابله با نفوذ ایران) نیز نقش دارند. علاوه بر این، ترامپ گاهی سیاست‌هایی اتخاذ کرد که AIPAC با آن مخالفت کرد، مانند خروج از سوریه، که نشان‌دهنده استقلال نسبی است. 

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که حمایت عمومی آمریکا از اسرائیل در حال کاهش است، به ویژه در میان دموکرات‌ها، که می‌تواند نفوذ لابی را محدود کند. آیا این نفوذ واقعی است و تأثیرگذار؟ شواهد تاریخی و سیاسی نشان می‌دهد که نفوذ دولت اسرائیل و لابی‌های صهیونیستی مانند AIPAC بر دولت ترامپ واقعی بوده و بر تصمیم‌گیری‌ها در بحران‌های خاورمیانه تأثیر گذاشته است. سیاست‌هایی مانند خروج از برجام، شناسایی بیت‌المقدس و جولان، و معامله قرن، مستقیماً با منافع اسرائیل همخوانی داشته و تنش‌ها در منطقه را افزایش داده‌اند.

 با این حال، این نفوذ مطلق نیست و عوامل دیگری مانند سیاست‌های شخصی ترامپ و منافع ملی آمریکا نیز نقش دارند. 

برای درک کامل، به تحقیقات بیشتر در زمینه روابط فعلی (سال ۲۰۲۵) نیاز است، اما شواهد فعلی نشان‌دهنده یک تأثیر قابل توجه است. 

کلید واژه ها: امریکا اسرائیل امریکا و اسرائیل ایران و امریکا ایران و امریکا و اسرائیل ایالات متحده امریکا آرش رضایی دونالد ترامپ جان مرشایمر استفان والت بنیامین نتانیاهو


( ۱ )

نظر شما :