فشارها همهجانبه افزایش مییابند
پیامدهای تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران

نویسنده: مسعد سلیتی وکیل دادگستری
دیپلماسی ایرانی: تصویب قطعنامهای از سوی توسط شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) علیه ایران، بهویژه در شرایط کنونی که مذاکرات هستهای در وضعیت حساسی قرار دارد، یک تحول مهم در عرصه دیپلماسی بینالمللی و روابط ایران با جامعه جهانی است. این قطعنامه نه تنها آثار حقوقی و سیاسی مستقیمی بر وضعیت برنامه هستهای ایران دارد، بلکه میتواند به عنوان زمینهسازی برای تحولات بزرگتری در روابط ایران با غرب، به ویژه آمریکا و کشورهای اروپایی، عمل کند.
تصویب قطعنامهای علیه ایران، بهویژه اگر دارای لحن انتقادی شدید یا مبتنی بر عدم همکاری ایران در مسائل پادمانی باشد، میتواند پیامدهای حقوقی، سیاسی و امنیتی جدی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد.
۱. شکست مذاکرات هستهای با ایالات متحده
قطعنامههای شورای حکام معمولاً بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار بر ایران در مذاکرات هستهای، استفاده میشوند. این قطعنامهها با برجسته کردن عدم همکاری ایران با آژانس، میتوانند فضای مذاکرات کنونی با امریکا را متشنج کنند. پیامدهای این وضعیت عبارتند از:
• کاهش اعتماد متقابل: اتهامات مطرحشده در قطعنامهها، مانند نقض تعهدات پادمانی یا عدم شفافیت در برنامه هستهای، میتواند اعتماد طرفهای غربی، بهویژه ایالات متحده، را به ایران کاهش دهد. این امر مذاکرات را به بنبست میکشاند، زیرا طرف آمریکایی ممکن است شرایط سختگیرانهتری را برای توافق مطرح کند.
• افزایش فشارهای داخلی در ایران و آمریکا: در ایران، فشارهای سیاسی از سوی گروههای مخالف مذاکره با غرب ممکن است دولت را به اتخاذ مواضع سختتر سوق دهد. در ایالات متحده نیز، تصویب قطعنامه میتواند به مخالفان برجام در کنگره و محافل سیاسی قدرت بیشتری بدهد تا علیه احیای توافق لابی کنند.
• توقف مذاکرات غیرمستقیم: قطعنامههای شورای حکام ممکن است مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا را که از طریق واسطههایی مانند عمان انجام میشود، متوقف کند یا به تعویق بیندازد، بهویژه اگر ایران در واکنش به قطعنامه، اقدامات تلافیجویانهای مانند کاهش همکاری با آژانس یا افزایش غنیسازی اورانیوم انجام دهد.
۲. ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل
یکی از جدیترین پیامدهای قطعنامه شورای حکام، احتمال ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل است. این سناریو میتواند تبعات زیر را به دنبال داشته باشد:
• تشدید تنشهای بینالمللی: ارجاع پرونده به شورای امنیت، ایران را در معرض اتهامات رسمیتر و گستردهتر قرار میدهد. این امر میتواند به انزوای دیپلماتیک ایران منجر شود، بهویژه اگر کشورهای دیگر، مانند چین و روسیه، نتوانند یا نخواهند از ایران در برابر فشارهای غرب حمایت کنند.
• تصویب قطعنامههای جدید در شورای امنیت: در صورت ارجاع، شورای امنیت ممکن است قطعنامههای جدیدی علیه ایران تصویب کند که شامل تحریمهای گستردهتر یا حتی اقدامات تنبیهی مانند محدودیتهای تجاری یا مالی باشد.
• تأثیر بر روابط با متحدان غیرغربی: هرچند چین و روسیه در گذشته از ایران در برابر قطعنامههای شورای امنیت حمایت کردهاند، اما منافع ملی این کشورها ممکن است آنها را به سمت سازش با غرب سوق دهد، بهویژه اگر فشارهای اقتصادی یا سیاسی غرب افزایش یابد.
۳. فعالسازی مکانیسم ماشه (Snapback)
مکانیسم ماشه یا «اسنپبک» که در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تعریف شده، یکی از ابزارهای کلیدی برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران است. پیامدهای فعالسازی این مکانیسم عبارتند از:
• بازگشت تحریمهای شورای امنیت: در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، تمامی تحریمهای شورای امنیت که پیش از برجام علیه ایران اعمال شده بودند، بهطور خودکار بازمیگردند. این تحریمها محدودیتهای گسترده در حوزههای مالی، نفتی، و تجاری را شامل میشود که میتواند اقتصاد ایران را تحت فشار شدیدی قرار دهد.
• تأثیر بر اقتصاد داخلی: بازگشت تحریمهای بینالمللی میتواند به کاهش درآمدهای نفتی، افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی منجر شود. این امر فشارهای معیشتی بر شهروندان ایرانی را تشدید خواهد کرد.
• چالشهای دیپلماتیک: فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند به معنای پایان رسمی برجام باشد، زیرا این توافق عملاً کارایی خود را از دست میدهد. این وضعیت ایران را در برابر فشارهای جدید غرب آسیبپذیرتر میکند.
۴. بازگشت تحریمهای بینالمللی و تأثیرات اقتصادی
بازگشت تحریمهای بینالمللی، چه از طریق مکانیسم ماشه و چه از طریق اقدامات یکجانبه کشورهای غربی، میتواند اثرات زیر را به دنبال داشته باشد:
• محدودیتهای مالی و بانکی: تحریمهای بینالمللی، بهویژه تحریمهای ثانویه ایالات متحده، میتوانند دسترسی ایران به سیستمهای مالی جهانی مانند SWIFT را محدود کنند. این امر تجارت خارجی ایران را با مشکلات جدی مواجه میکند.
• کاهش صادرات نفت: تحریمهای نفتی میتوانند درآمدهای ارزی ایران را به شدت کاهش دهند، که این امر بر بودجه دولت و توانایی آن برای تأمین نیازهای اساسی تأثیر منفی میگذارد.
• افزایش فشارهای اجتماعی: کاهش درآمدهای دولت و افزایش مشکلات اقتصادی میتواند به نارضایتی عمومی و اعتراضات داخلی منجر شود، بهویژه در شرایطی که معیشت مردم تحت فشار قرار دارد.
۵. احتمال حملات نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران
یکی از پیامدهای نگرانکننده تصویب قطعنامه، افزایش احتمال حملات نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران است، بهویژه در صورتی که قطعنامه به تشدید تنشها و اتهامات علیه برنامه هستهای ایران منجر شود. اسرائیل بارها اعلام کرده است که برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای خود میداند. قطعنامه شورای حکام میتواند بهانهای برای توجیه حملات پیشدستانه به تأسیسات هستهای ایران فراهم کند، بهویژه اگر ایران در پاسخ به قطعنامه، فعالیتهای هستهای خود را گسترش دهد.
تصویب قطعنامه آژانس سریعا سیگنالی منفی به بازارهای بینالمللی، سرمایهگذاران و طرفهای تجاری ارسال می کند که نشان میدهد ریسک تعامل اقتصادی با ایران در حال افزایش است این فضا به کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم، کاهش صادرات غیرنفتی و کاهش دسترسی ایران به منابع مالی خارجی منجر می شود و با کاهش امید به توافق در مذاکرات با امریکا، انتظارات تورمی و بیثباتی اقتصادی در داخل افزایش مییابد.
تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران میتواند به تشدید فشارهای دیپلماتیک، اقتصادی، و سیاسی منجر شود.
شکست مذاکرات با ایالات متحده، ارجاع پرونده به شورای امنیت، فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی از جمله پیامدهای احتمالی این قطعنامه هستند که میتوانند اقتصاد و جایگاه بینالمللی ایران را تحت تأثیر قرار دهند.
نظر شما :