خلیج فارس با نظم جدیدی مواجه است
ایران و عربستان، نظم دو ستونه جدید منطقه

نویسنده: آرش رییسی نژاد
دیپلماسی ایرانی: دیدار اخیر سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، از عربستان سعودی و ملاقات با فیصل بن فرحان، همتای سعودیاش، در ادامهٔ روند تنشزدایی دوساله میان تهران و ریاض، گام مهمی به شمار می آید. این دیدار در پی سفر تاریخی وزیر دفاع سعودی، خالد بن سلمان، به تهران انجام شد؛ سفری که به دیدار او با آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و رئیسجمهوری این کشور مسعود پزشکیان منجر شد و دو طرف بر تقویت همکاری امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تأکید کردند.
عقبنشینی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی از سیاست تهاجمی علیه ایران، که در دوره ترامپ ناکام ماند، یکی از عوامل اصلی نزدیکی ریاض و تهران است. شکست در یمن و حمله پهپادی سال ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی آرامکو باعث شد سعودیها به ناتوانی ایالات متحده آمریکا در حمایت از آنها پی ببرند و مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرند. میانجیگری عراق و چین نیز نقش مهمی در احیای روابط ایفا کردند و توانستند رخ روابط دو طرف را بشکنند.
یکی از انگیزههای اصلی چرخش استراتژیک سعودیها، تضعیف موقعیت منطقهای ایران است. تلفات شدید حماس و حزبالله، و سقوط رژیم اسد در سوریه، به محور مقاومت ایران را ضربه زده و تهدید تهران برای ریاض را کاهش داده است.
عامل دیگر، نگرانی سعودیها از قدرتگیری اسرائیل بهعنوان یک هژمون منطقهای است. در حالیکه برخی اقدامات اسرائیل علیه متحدان ایران برای ریاض مطلوب بوده اما موفقیتهای نظامی تلآویو نگرانیهایی برسر توازن قوا را باعث شده است. سعودیها اکنون ایران را نه یک تهدید بلکه یک توازندهنده میدانند.
خیزش ترکیه در سوریه و حمایت آنکارا از رئیسجمهور موقت جهادیتبار در سوریه نیز باعث شده ریاض به «هلال عثمانی» بهعنوان تهدیدی تازه بنگرد که در حال بروز و ظهور است. در این شرایط، همکاری با ایران بهعنوان نیروی مهارگر ترکیه معنادار شده است.
طرح جاهطلبانهٔ «چشمانداز ۲۰۳۰» سعودیها نیز عامل کلیدی دیگری است. این برنامه توسعهای بلندمدت به ثبات منطقهای و کاهش درگیریها نیازمند است. عربستان اکنون دیپلماسی و تجارت را بر درگیری ترجیح میدهد.
بنسلمان همچنین تلاش دارد وجههٔ کشورش را از حامی بنیادگرایی وهابیت به نیرویی توسعهگرا و میانهرو تغییر دهد. در این مسیر، ایرانِ ضعیفشده بهعنوان نقطهٔ مقابل مطلوبتری عمل میکند که میتواند تصویر عربستان سعودی را بهبود ببخشد.
ایرانیها در مقایسه با زیرساختهای درخشان کشورهای عربی جنوب خلیج فارس که دونالد ترامپ، رئیس جمهوی ایالات متحده امریکا در جریان سفر منطقهاش که نخستین سفر بینالمللی او از آغاز به کار دولت دومش بود، از آنها ستایش کرد، با کمبودهای مزمن دستوپنجه نرم میکنند. در این فضای رقابتی، برخی جوانان ایرانی رهبری سعودی را الگوی نوگرایی تلقی میکنند؛ امری که میتواند چه بسا بر آیندهٔ سیاست داخلی ایران نیز تأثیرگذار باشد.
در مجموع، کلکسیونی از عوامل ژئوپلیتیکی، اقتصادی و استراتژیک، رابطهٔ خصمانهٔ جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را به سوی همکاری محتاطانه منطقهای سوق داده است. این روند میتواند به شکلگیری معماری امنیتی تازهای در خلیج فارس منجر شود که یادآور سیاست «دو ستونی» آمریکا در قدیم بود، با این تفاوت که اکنون عربستان نقش پررنگتری یافته است و ایران نیز نقش همیشگی خود را دارد.
آیندهٔ این ساختار نوین به چگونگی واکنش واشینگتن بستگی دارد. اگر ایالات متحده آمریکا همچنان از منطقه فاصله بگیرد یا تحولات آن را نادیده بگیرد، ممکن است خود را تماشاگر نظم جدیدی بیابد که در آن پکن، و نه واشینگتن، میهمان اصلی میز منطقهای باشد و دیگر جایی برای آن وجود نداشته باشد.
منبع: استیمسون / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :