درباره لزوم از سرگیری روابط ایران و سوریه

خانی رفته و خانی آمده

۲۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۱۱۶۳ خاورمیانه انتخاب سردبیر
اباصلت کبیری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پیش بردن منافع دو کشور ایران و سوریه از طریق گفت‌وگوهای با واسطه و با ارائه تضمین های لازم برای زیست مسالمت آمیز و عدم مداخله در امور یکدیگر، گامی است که لاجرم باید برداشته شود پیش از آنکه بدخواهانِ دو کشور، به بدسگالی رو آورند.
خانی رفته و خانی آمده

نویسنده: اباصلت کبیری، سرهنگ ارتش و کارشناس ارشد علوم سیاسی

دیپلماسی ایرانی: با سقوطِ دولت بشار اسد، دستِ ایران در سوریه بسته شده است چراکه خاندان اسد، متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و مورد حمایت ایران محسوب می شد و در انتقال سلاح به لبنان، همکاری بی شائبه و خدمات بی منت ارائه می کرد. این، ضربه بزرگی بر محور مقاومت است و ترمیم آن سخت خواهد بود.

پایانِ حضورِ مستمرِ نظامی ایران در سوریه و ترکِ خاک این کشور، بُرد برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. سوریه، صحنه جنگ ایران و اسرائیل بود و بدون اینکه خاک کشور، آسیب ببیند و مورد تعرض قرار گیرد، نزاعی در جریان بود که ایران، هزینه حیثیتی بابت آن متحمل نمی‌شد. تعطیل شدن فعالیت نظامی ایران در سوریه، برگ برنده ای است که اسرائیل ناخواسته و بادآورده بدست آورد. ژنرال گادی آیزنکوت، وزیر دفاع اسبق اسرائیل، در مصاحبه با نیویورک تایمز، در سال‌های گذشته، هزینه حضور ایران در سوریه را حدود ۳۰ میلیارد دلار تخمین زده بود.

با تغییر رژیم سیاسی در سوریه، شرایطی جدید در این کشور، حاکم شده است و سایر کشورها در حال شناسایی، پذیرش و همکاری با نظام جدید هستند؛ اما رسیدن به مرحله ای که مورد حمایت قدرت‌های جهانی قرار بگیرد فاصله ای است که نوع رفتار سران دولت جدید (انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی) و شکل حکومت در سوریه، در تسهیل و تسریع آن، موثر خواهد شد.

کشورهای قطر، عربستان، آمریکا، انگلیس، ترکیه، اردن و امارات، با اعزام سران خود یا با تبریک انتصاب رئیس جمهور احمد الشرع، در حال تطبیق دادن دولتمردان سوریه، با نظم منطقه و قواعد بین‌الملل هستند.

وزیر أمور خارجه فرانسه نیز ضمن تمایل به برقراری روابط با سوریه، از رفع تحریم های اتحادیه اروپا علیه سوریه، خبر داده است. البته که برداشت منافع از آب گل آلود سوریه، مطمح نظر هر بازیگر فعالی است که به فکر منافع ملی خود است. ناگفته نماند که اراده بین المللی نیز بر ثبات سیاسی در منطقه و سوریه قرار گرفته است؛ چنانچه آمریکا از برداشتن اولین گام ها برای برون رفت سوریه از چنبره تحریم ها می گوید و عادی شدن وضعیت این کشور را خواست دولت ترامپ عنوان می کند.

روسیه نیز گرچه نقش اصلی در حفظ اسد در قدرت داشت و علی القاعده می بایست مورد تنفر نظام جدید سوریه باشد، با لطائف الحیلی، در حال دلبری از احمد الشرع است. کمک روس‌ها به اسد در سرکوب نیروهای شورشی که اکنون زمام دار سوریه هستند، از خاطرِ مردم سوریه نرفته با این حال مسکو درصدد است از قافله کشورهای منتفع از اقتصاد و ژئوپولیتیک سوریه عقب نماند و از طرفی پایگاه های خود در خاک این کشور را نیز حفظ کند و بر بازیگری مثبت خود در سوریه نیز صحه بگذارد. لذا با اعزام هیئت رسمی هرچند در حد معاون وزیر، به سوریه در بازتعریف مناسبات خود با سران جدید سوریه و باز نگاه داشتن دریچه های گفت‌وگو، اهتمام‌ می ورزد.

در این میان به‌نظر می رسد ایران هنوز از شوک و بُهت سقوط یار دیرین خود، در سوریه، بیرون نیامده و این تعلل و بی عملیِ سرگیجه آور، به تعاطی می انجامد و موجب سخت‌تر شدن لایه های حائل میان دو کشور مسلمان می شود و هر چه بر این منوال بگذرد، زدودن آن دشوار می شود.

ظهور و سقوط حکومت ها، سنتی است متعارف در منطق روابط بین‌الملل و بر آن نباید محملی حیثیتی و ایدئولوژیک، سایه افکند. بنابراین برقراری هرچه سریعتر روابط دیپلماتیک با سوریه باید جزء اولویت های دستگاه دیپلماسی کشور، قرار گیرد وگرنه آن وضعیتی که در قطع روابط با مصر، وجود دارد، در خصوص سوریه نیز دور از انتظار نخواهد بود.

مشابه وضعیت کنونی، در پذیرش طالبان، تجربه شد. نحوه تعامل ایران با سران طالب، پس از به قدرت رسیدن در سال ۱۴۰۱ با کنترل اوضاع و با کمترین تنش همراه شد و از بروز نزاع میان دو کشور، پیشگیری شد. این درحالی بود که پیش از آن، طالبان در نزد ایرانیان و در اذهان جهانی، به عنوان تروریست شناخته می شد اما بعدها به عنوان رهبران سیاسی مشروع، پذیرفته شدند.

پیش بردن منافع دو کشور ایران و سوریه از طریق گفت‌وگوهای با واسطه و با ارائه تضمین های لازم برای زیست مسالمت آمیز و عدم مداخله در امور یکدیگر، گامی است که لاجرم باید برداشته شود پیش از آنکه بدخواهانِ دو کشور، به بدسگالی رو آورند.

فرصت‌ها در عرصه بین‌الملل با سرعت در گذرند و ساختن آینده بهتر در روابط کشورها متضمن کاستن از دیوار بی اعتمادی است. قهر دیپلماتیک، همان آجری است که روز به روز بر دیوار بین دو کشور، گذاشته می شود بدون اینکه پنجره ای برای دیدار و گفت‌وگو تعبیه شود. دیپلماسی فعال با قبول واقعیات منطقه و پرهیز از نگاه ایدئولوژیک به رخدادهای سیاسی بین الملل، آن چیزیست که ایران بدان محتاج است و در سوریه، نمود دارد. به تعبیر پرفسور یدالله کریمی پور، جمهوری اسلامی ایران از اتخاذ استراتژی تاریخی در همه ساحات از جمله روابط با رقبا ناچار است.

قطع دائمی روابط از سوریه و مصر تا آمریکا، جز خسران و ضایع شدن فرصت های پیشرفت و آبادانی، آورده دیگری نداشته است و نخواهد داشت.

کلید واژه ها: سوریه بشار اسد سقوط بشار اسد احمد الشرع ابومحمد الجولانی اباصلت کبیری ایران سوریه ایران ایران و سوریه سوریه و ایران


( ۶ )

نظر شما :

خسرو ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۲۰:۴۷
صحیح می فرمایید گیرم ما از شوک درآمدیم و خواستار روابط شدیم طرف مقابل چه خواهد کرد در اینجا طرف مقابل فقط احمدالشرع نیست بلکه حامیان او شامل ترکیه و عربستان و قطر و امارات و... همانگونه که در دوسال گذشته بشاراسد نتوانست بدون اجازه ما با ترکیه وارد مذاکره شود ویا بخاطر خوش خدمتی به روسیه به اکراین نیرو فرستاد و در مقابل اکراین هم به مخالفین سلاح و تجهیزات تحویل داد و...
ابراهیم قدیمی ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ | ۰۴:۵۳
اگر ما با اسرائیل رابطه برقرار کنیم که منافع مالی ما بسیار بیشتر نامین است۔چرا با عراق ۸سال جنگیدیم؟ عراق بیشتر از ۵۰ درصد شیعه دارد۔مقبره مطهر امامان ما در عراق است۔روابط کشورها به مسائل مالی تنها تکیه ندارد۔تکیه اصلی هم سوئی عقیدتی بی ازار است۔کسی که به شمشیر بنی امیه مینازد که سر امام حسین و۷۲ نفر را برید وشکم حضرت حمزه را دریدند وجگر اورا به لیف کشیدند رابطه ای نباید برقرار کرد۔ جواب شهدا را چه بدهیم۔
مجتبی ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ | ۲۰:۴۷
نه ترکها نه قطریها و نه سعودیها و اماراتیها مایل به روابط سوریه پسا اسد با ایران نیستند احمد شرع و شیبانی فقط مهره و نوکران این کشورها هستند گول تعارفات سیاسی پشت میکروفون و کروات زدههای ژست ازادی و پیروزی گرفتند نخورید ان سوریه من میبینم هیچگاه یکپارچه و ارام نخواهد شد و دامن این ناارامی و فتنه دامان کشورهای حامی انها را میگیرد غبار این توهم میخوابد و جریانها اشکار میشود اندکی صبر سحر نزدیک است