تحولات اخیر تله یا فرصتی برای محمد بن سلمان است

عربستان سعودی در معماری امنیتی جدید منطقه

۱۶ دی ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۰۳۱۰ اخبار اصلی خاورمیانه
در یک نگاه کلی ژئوپلیتیکی، به نظر می رسد که محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در تله مهلکی گیر افتاده است. او باید در اسرع وقت تصمیمات سرنوشت سازی را در مورد سیاست‌های عربستان در قبال ایران، سوریه و یمن اتخاذ کند. 
عربستان سعودی در معماری امنیتی جدید منطقه

دیپلماسی ایرانی: تجزیه سوریه فرصتی برای عربستان سعودی ایجاد می کند که می‌تواند برایش سودآور باشد، در عین حال تله‌ای برای رویارویی با ایران است. برای همین عربستان باید تصمیمات سرنوشت سازی بگیرد، تصمیماتی که ممکن است به رویارویی مستقیم با ایران منجر شود. 

فروپاشی رژیم اسد شوک بزرگی به جهان اسلام بود ولی در کنارش برای کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس تحولاتی را به ارمغان آورد. به جز به رسمیت شناختن و مشروعیتی که سوریه با بازگشت به اتحادیه ی عرب در سال 2023 به دست آورد، روند عادی سازی روابط با او به واسطه ی تجدید روابط دیپلماتیک با عربستان و بازگشایی مجدد سفارت عربستان در دمشق، تا همین اواخر ادامه داشت. 

اگر چه سقوط رژیم بعث اسد و تجزیه‌ی سوریه که با ورود اسرائیل به سرزمین‌های سوریه از یک سو و در کنترل باقی ماندن بخش های شمال شرقی این کشور توسط کردها بدون أراده دولت مرکزی از سوی دیگر، انجام گرفت، موجب قطع این روابط صلح آمیز شد، اما تضعیف ایران و آسیب سنگینی که به محور مقاومت وارد آمد، تغییر شدید موازنه قدرت در منطقه را به دنبال داشته و تهدیدات و منافعی را در سراسر خاورمیانه به همراه داشته است. 

علاوه بر این، تحولات سوریه یک دستاورد استراتژیک ضروری برای امیرنشینان خلیج فارس محسوب می‌شود چراکه با فروپاشی استراتژیک حلقه‌ی آتش ایرانی‌ها، سیاست خارجی آن‌ها و اتحادشان با کشورهای عربی سنی دست‌خوش تحولات اساسی شد. 

در یک دیدگاه استراتژیک ژئوپلیتیکی گسترده، اکنون باید منتظر بود و دید که آیا ایران دریای سرخ و خلیج فارس را به کانون اصلی درگیری‌ها با اسرائیل تبدیل خواهد کرد یا خیر. این سیاست در چند روز اخیر با تشدید حملات حوثی‌ها به سرزمین‌های اسرائیل کاملا مشهود است. 

بیهوده نیست که ریاض سفیرش و هیئتی از خاندان سلطنتی عربستان را به ملاقات رهبر شورشیان در کاخ دمشق می فرستد. ریاض تلاش می‌کند علاوه بر به رسمیت شناختن الجولانی، رهبر سابق القاعده و رئیس کنونی سوریه، از روند صلحی که اخیرا بین این کشور، ترکیه و قطر ایجاد شده به نفع همکاری فعالانه در بحران سوریه استفاده کند. دستیابی به تفاهمات مشترک و همکاری فعال با دولت جدید، ضمن حفظ تداوم حکومت و تمامیت ارضی سوریه، برای آن‌ها فواید زیادی به همراه دارد. این روندی است که برای مهار هرج و مرج و تنش، دستیابی به امنیت و ثبات منطقه‌ای و ممانعت از گسترش فعالیت‌های تروریستی توسط شبه نظامیان یا سازمان‌های شورشی (داعش و القاعده) سرلوحه دولت موقت قرار گرفته است. 

از نظر رهبری عربستان، حرکتی که در سوریه آغاز شده دارای خطرات زیاد و منافع محدود است و آن‌ها سعی دارند از این منافع محدود بهره‌برداری کنند. 

سقوط رژیم علوی به چند بخش (سوریه 24 میلیون نفر جمعیت دارد که نیمی از آنها عرب سنی هستند و مابقی گروه های قومی علوی، کرد، مسیحی و دروزی هستند)، نفوذ ایران و محور شیعه را در آنجا به شدت کاهش می دهد و به ریاض اجازه می دهد تا دخالتش را در امور سوریه بیشتر کند. 

حمایت از سازمان ها و دولتمردان سنی فعال در سوریه، در کنار حمایت ریاض در ابطال تحریم های سنگین بین المللی علیه دمشق و افزایش سرمایه گذاری‌هایش در توسعه و بازسازی این کشور و احیای اقتصاد سوریه با رویای جهانی و درک عملگرایانه ی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان مطابقت دارد. فروپاشی سوریه حتی بهانه ای است تا بن سلمان روابطش را با آنکارا و دوحه بهبود بخشد. این در حالی است که رئیس جمهور اسد، به خاطر نزدیکی و فشار ایران، از همکاری اقتصادی بین آن‌ها جلوگیری می کرد. 

دستیابی به ثبات در سوریه قطعاً منافع ژئواستراتژیک، اقتصادی و انرژی برای بن سلمان دارد، چرا که احیای پروژه ی عظیم انرژی برای اتصال میادین گاز طبیعی قطر به ترکیه، از طریق عربستان، اردن، سوریه را فراهم می کند. این امر در کنار پیگیری سایر پروژه‌های اقتصادی بین المللی مانند کریدور آبی زمینی IMEC که از طریق عربستان و امارات، اردن و اسرائیل، هند را به اروپا متصل می‌کند می‌تواند آینده خاورمیانه جدید را رقم بزند. 

از منظر ژئوپلیتیک سیستمی، شکی نیست که مبارزه برای سرنوشت سوریه و آینده آن تازه شروع شده است. تاسیس یک دولت سنی – اسلامی افزایش نگرانی و بی ثباتی در سوریه را باعث می شود و احتمال کودتای سیاسی یا نظامی توسط هر یک از نیروهای شورشی را در سراسر این کشور افزایش می دهد. 

از دست دادن پایگاه‌ها و دارایی های استراتژیک ایران در سوریه نیز این احتمال را تقویت می‌کند که ایرانی‌ها تلاش کنند تا سطح تنش در سوریه افزایش یابد و همچنین با حمایت‌های بیشتر از حوثی‌ها اهرم فشار جدی‌تری بر اسرائیل و حتی سعودی‌ها ایجاد کنند. 

با توجه به حملات متعدد حوثی‌ها به اسرائیل و تهدیداتشان علیه آزادی دریانوردی و تجارت بین المللی و با توجه به سیاست اتحاد صحنه‌های جنگ، مقامات سعودی از حملات مجدد به تاسیسات نفتی خود به شدت واهمه دارند. با توجه به حمایت اقتصادی عربستان از دولت یمن و نزدیک شدنش به آمریکا و اسرائیل، نگرانی در راس رهبری سعودی نسبت به تحقق تهدیدات مستقیم حوثی ها افزایش یافته است. 

حتی اگر آشوب در سوریه فروکش کند یا جنگ در غزه خاتمه یابد، حوثی ها از رهبری تهران اطاعت خواهند کرد و یک مبارزه طولانی در این منطقه ادامه خواهد داشت. 

اکنون به نظر می‌رسد که تشدید تنش در سوریه احتمال دارد به شعله‌ور کردن مجدد جنگ داخلی در یمن منجر شود که دخالت عربستان، دیگر امیرنشینان خلیج فارس و ایران را افزایش خواهد داد. 

در یک نگاه کلی ژئوپلیتیکی، به نظر می رسد که محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در تله مهلکی گیر افتاده است. او باید در اسرع وقت تصمیمات سرنوشت سازی را در مورد سیاست‌های عربستان در قبال ایران، سوریه و یمن اتخاذ کند. 

ادغام عربستان در معماری امنیتی جدید خاورمیانه ممکن است تاثیر مهمی بر موقعیت او در کنار آمریکا و اسرائیل در جبهه امنیتی ضد ایرانی داشته باشد.

منبع: معاریو / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

انتشار این مطلب به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و صرفا برای آگاهی خوانندگان دیپلماسی ایرانی منتشر شده است.

کلید واژه ها: عربستان عربستان سعودی سقوط بشار اسد سقوط سوریه عربستان و سوریه یمن یمن و عربستان ایران و عربستان ایران و اسرائیل اسرائیل و عربستان اسرائیل و سوریه سوریه و عربستان سوریه ایران اسرائیل


( ۱۷ )

نظر شما :