راز سکوت تهران در فروپاشی دولت اسد
واقعیت ژئوپلیتیک و انتخاب عقلانی ایران
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری خارجی فرآیندی است که توان پنهانسازی واقعیتهای ژئوپلیتیک را با دانش و هنر سیاستگذاری دارد. سیاست خارجی، تاکتیکها، ابزارها یا گزینههای بیشماری برای برآورده ساختن انگاره و اهداف سیاستگذار دارد اما همه این گزینهها را نمیتوان عقلانی دانست، زیرا شرایط زمانی و مکانی تغییرپذیر روابط بینالملل علاوه بر دانش سیاستگذاری نیازمند هنر سیاستگذاری است.
ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی، کارزار سیاستگذارانی است که بازی قدرت را بیشتر با دانش و هنر برگرفته از غرب و قدرتهای بزرگ پیشین، مدیریت نموده با بهکارگیری هنر سیاستگذاری خود، منابع و منافع راهبردی خویش را برآورده میسازند.
تکانههای شتابان ازجمله مؤلفههای ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی است. در چنین محیط چالشآفرین و آشوبناک، ناامنی و تهدید بازیگران علیه یکدیگر اوج گرفته و سیاستگذاری خارجی را بسیار سخت و ستیزهگرا میسازد. این بستر آشوبناک و از همگسیخته سبب میشود تا شناسایی دوست، رقیب و دشمن از یکدیگر سخت شده و انتخاب سیاست، تاکتیک، بلکه انتخاب عقلانی را رازآلود و سخت کرده و با درسهای موجود در تاریخ غرب، بسیار متفاوت است.
فروپاشی نظام سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد در مقابل شورشیان مورد حمایت ترکیه، اسرائیل و قطر در کمتر از یک هفته، پرسشهای مهمی پیرامون سکوت یا ناتوانی ایران در میدان سوریه در افکار عمومی داخلی و دوستداران ایران در منطقه ایجاد کرده است. پرسشهایی مانند: وضعیت دشمنی یا دوستی ایران با ترکیه و قطر چگونه است؟ چرا روسیه تنها توانست خروج یا فرار خاندان بشار اسد را مدیریت کند؟ چرا ایران اقدام راهبردی برای حفظ دولت بشار اسد یا انتقال قدرت به کارگزار قدرتمند همسو با ایران (کودتای درون ساختاری سوریه) را عملیاتی نکرد؟
برای پاسخگویی به اینگونه پرسشها و تحلیل رویدادهای شتابان آسیای جنوب غربی بهخصوص تکانه شوکآور سرنگونی دولت بشار اسد، باید واقعیت ژئوپلیتیک آشوبناک منطقه را در فرمایشات مقام معظم رهبری بررسی کرد تا تغییر راهبرد ایران را در محورهای زیر فهم کرد:
یکم – آمادگی ایران و بسته بودن راهها: روند رویدادهای یک سال اخیر منطقه به گونهای بوده است که منابع و توان راهبردی در یک نمودار بسیار نوسانی شکل میگیرد. فراز توان راهبردی ایران با تهاجم شگفتانگیز 7 اکتبر 2023 حماس به قلب اسرائیل و فرود توان راهبردی ایران با سرنگونی دولت بشار اسد در 8 دسامبر 2024، دو جلوه روند نوسانی توان ژئوپلیتیک ایران است.
پرسشهای بیشمار پیرامون چگونگی فروپاشی دولت بشار اسد و سکوت ایران در مقابل شورشیان سوریه که معمای سرنگونی دولت اسد و نقش ایران در این فرآیند را شکل داده، در فرمایشات حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب قابل مشاهده است. آنجا که ایشان تنها چهار روز پس از سرنگونی دولت سوریه در یک دیدار عمومی میفرمایند: «ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم. آمدند اینجا به من گفتند که همه امکاناتی که برای سوریها امروز لازم است، ما آماده کردیم. آمادهایم که برویم. اما آسمانها بسته بود، زمین بسته بود. رژیم صهیونیستی و آمریکا، هم آسمان سوریه را بستند، هم راههای زمینی را بستند، امکان نداشت.»1
معمای سکوت ایران در جریان فروپاشی دولت سوریه را نمیتوان پیامد سستی اراده ایران برشمرد، زیرا رهبر ایران به صراحت دلیل آن را بیان کرده و البته واقعیت بسیار مهمی را نیز فاش میکنند که همه راههای زمینی و هوایی ایران به سوریه بسته شده بود!
بسته بودن تمام راههای زمینی و هوایی سوریه از سوی اسرائیل و ایالات متحده امریکا که به معنای همکاری و همسویی این دو کشور با ترکیه و قطر به عنوان دو دولت حامی تحریرالشام است، نشان میدهد که راهبرد "راه قدس از کربلا میگذرد" دارای ایرادها و آسیبهای جدی است که برای برآوردهسازی این شعار به بازتعریف و بازنویسی تاکتیکها و ابزارهای سیاست خارجی و ژئوپلیتیک منطقهای نیاز است.
آمادگی ایران و دیگر سازمانهای مقاومت در عراق برای اعزام فوری دستکم 20 هزار رزمنده ویژه به سوریه برای مقابله با پیشروی شورشیان تحریرالشام، نشان میدهد ایران در دفاع از دوستان خود تردید ندارد، اما بسته بودن راههای دسترسی به سوریه نمایان ساخت که فشار ژئوپلیتیک و موانع جغرافیایی و لجستیکی جلوی اقدام و نمایش راهبردی ایران را سد کرده است.
دوم – اصل غافلگیری ایران: اگر تهاجم 7 اکتبر 2023 حماس به اسرائیل برای محور غربی تکانهای بزرگ بود، سرنگونی دولت بشار اسد در 8 دسامبر 2024، تکانهای باورناپذیر برای محور مقاومت و دنیای عرب بود. فروپاسی نظام سوریه و استقرار حاکمیت شورشیان دیروز با عنوان دولت جدید سوریه که یکی از بدترین رویدادها و اخبار چند دهه اخیر برای ایران بود، همچون آواری سنگین بر افکار عمومی ایران فرود آمده است و ناامیدی ژئوپلیتیک را بر شهروندان و دوستداران ایران حاکم کرد.
مهمترین مؤلفه این تکانه شدید برای ژئوپلیتیک ازهم گسیخته منطقه و راهبرد ژئوپلیتیکی ایران، افشای غفلت سیاستگذاران ایرانی بود که علاوه بر غفلت اطلاعاتی، از فهم و تحلیل سرعت عمل و توانایی ضربتی تحریرالشام و حامی اصلی آنها، ترکیه، نیز ناتوان بودند! این ناتوانی اطلاعاتی و غفلت شوکآور را مقام معظم رهبری اینگونه فاش می کنند که: «یکی از درسها این مسئله «غفلت» است. غفلت از دشمن. بله، در این حادثه، دشمن با سرعت عمل کرد، اما اینها باید از قبل از حادثه میفهمیدند که این دشمن عمل خواهد کرد و با سرعت عمل خواهد کرد.» 2
این فرمایش رهبر انقلاب نشان میدهد که سیاستگذاران و فرماندهان عملیاتی ایران در شناسایی و تحلیل نقشهها و تاکتیکهای رقیبان در میدان سوریه به غافلگیری عمیق دچار شده و به همان فضای آرامش رازآلود دلخوش بوده و فریب سکون ظاهری شورشیان و جهبههای نبرد سوریه را خوردهاند، تاکتیکها و ابزارهای ضربتی برای مقابله با خروش شورشیان را طراحی و فراهم نکرده بودند.
سوم – فروپاشی ساختار دولت در سوریه: نظام سیاسی سوریه پس از اولین روزهای بهار عربی در 2012 به یک شکاف عمیق دچار شده و سپهر سیاسی و اجتماعی این کشور را آسفته و ستیزهجو کرده بود. در چنین وضعیتی، گردش و انتخاب کارگزاران در یک شبکه کوچک از افراد رخ داده و ساختار حاکمیت نیز دچار شکاف بود. این شکاف ساختاری سبب میشود تا کارگزاران به گونهای محفلی یا جزیرهای تصمیمسازی و در تصمیمگیریها مداخله کنند. هر محفل منابع قدرت و منافع ناسازگار با دیگر گروههای حاضر در ساختار را دارا بوده است و موزائیکی ناهمگون و شکننده از اداره امور عمومی را شکل میدهند که زمینه فروپاشی داخلی را سرعت میبخشد.
سوریه با حاکمیت حزب بعث از همان ابتدا الگوی محفلی حکومتداری را دارا بود که نهتنها با دیگر احزاب و گروهها مانند اخوان المسلمین ستیز سخت داشت، بلکه در درون حزب بعث و ساختار دولت نیز جنگ قدرت برقرار بوده است. با پیدایش بهار عربی و تبدیل سوریه به میدان جنگ جهانی، حکومتداری سوریه نامطلوبتر شده و فرآیند آن محفلی مطلق شد.
این ساختار و کارگزارانش چنان شکننده و ناکارآمد شدند که از انتقال پیام هشدار ایران به رئیس جمهوری خود نیز عاجز بودند. حضور مستشاری ایران در سوریه نیز نتوانست مشکلات ساختاری دولت را برطرف کند، به گونهای که مقام معظم رهبری آشفتگی ساختاری و پریشانی کارگران دولت بشار اسد را اینگونه توصیف میکنند که: «ما به اینها کمک هم کرده بودیم. دستگاه اطلاعاتی ما، از چند ماه قبل، گزارشهای هشدار دهندهای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود. البته من نمیدانم آیا این [گزارشها] دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه، همان وسطها گموگور شده بود. ولی مسئولین اطلاعاتی ما به اینها گفته بودند.»3
چهارم – غرور از موفقیت تاکتیکی: توافق آستانه با هماهنگی ظاهری ایران، روسیه و ترکیه که شورشیان را در استان ادلب محدود کرده بود، فضایی از خوشخیالی و غرور بر سیاستگذاران ایرانی حاکم کرده بود که خود را پیروز مطلق تحولات سوریه در بهار عربی و جنگ جهانی آن قلمداد میکردند. این غرور که پیامد یک موفقیت تاکتیکی در عقب راندن گروههای تروریستی از نیمی از خاک سوریه و محدود کردن آنها در استان ادلب بود، از سوی برخی سیاستگذاران ایرانی به عنوان یک موفقیت راهبردی محسوب شده بود و آنرا غرورآفرین میدانستند! همین غرور از یک پیروزی تاکتیکی، در نهایت به غلفت راهبردی تبدیل شد و مقام معظم رهبری نیز به خوبی به این غرور جاهلانه اشاره میفرمایند که: «آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار میگیریم، مغرور نشویم. چون غرور جهل میآورد و خود مغرور شدن، انسان را غافل میکند.»4
*
اثرگذاری جغرافیای سرزمین پهناور آسیای جنوب غربی بر سیاست و روابط بینالملل که همان ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی نامیده میشود، بقای بازیگران در این منطقه را بسیار سخت میکند. در چنین وضعیتی علاوه بر تضمین بقا، کسب هژمونی نیز در اولویت انگاره و اهداف بازیگران قرار دارد و نیازمند دانش و هنر سیاستگذاری بسیار پیچیده و کارآمد است. ژئوپلیتیک آسیای جنوب غربی بسیار آشفته و ازهمگسیخته شده و تکانههای شدید و روزافزونی در آن رخ میدهد که گاه بنیاد ژئوپلیتیکی آن را دگرگون میسازد. فروپاشی حکومت سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد ازجمله جلوههای تکانهای بسیار شدید است که بنیاد ژئوپلیتیک منطقه را بهویژه علیه ایران واژگون ساخته است.
با توجه به شرایط سوریه در آستانه سرنگونی دولت خاندان اسد که نوعی انسداد ژئوپلیتیک (اثرگذاری سرزمینی بر سیاست) را برای ایران شکل داده بود، سیاستگذاران ایرانی در نهایت به پذیرش اقتضای ژئوپلیتیک مجبور شده و تصمیم عقلانی راهبردی خود برای عدم مداخله و اعزام نکردن نیروی نظامی به سوریه را انتخاب و عملی کردند. انتخاب عقلانی ایران در عدم اعزام نیرو و ارسال تجهیزات به سوریه در آستانه فروپاشی که بر اساس واقعیتهای ژئوپلیتیک منطقه بوده است در سخنان رهبر معظم انقلاب به خوبی توصیف شده و راز سکوت ایران در مقابل سرنگونی دولت بشار اسد را هویدا میسازد. سیاستی که هنر تصمیم سخت بر اساس شرایط موجود را نمایان کرده است.
منابع:
1- https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58558
4،3،2- https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58558
نظر شما :