اولویت الزامی آتی چیست؟

بازیگران و حساسیت های موجود قفقاز

۱۵ دی ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۳۹۲۵ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
علی بمان اقبالی زارچ در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: البته این منطقه بحران‌های نهفته زیادی ازجمله ترانس نیستر، اوستیای جنوبی، قره باغ، نزاع مرزی تاجیکستان و قرقیزستان و غیره در درون دارد که پدیده جدایی طلبی را در منطقه تقویت کرده است. رسیدگی به این بحران‌ها و دستیابی به راه حل درازمدت از اولویت های جمهوری اسلامی ایران و دیگر قدرت های منطقه ای و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. در بحران جدید قربانی اصلی ملت‌ها و کشورهای منطقه خواهند بود و واقعیت مهم این است که چنانچه رهبران آذربایجان و ارمنستان و دیگر کشورهای منطقه از درایت و کفایت سیاسی و حکمرانی قوی برخوردار باشند، به راحتی می‌توانند از بروز فاجعه عظیم و ویرانگر پیشگیری کنند.
بازیگران و حساسیت های موجود قفقاز

دیپلماسی ایرانی: جهان سیاست در حالی به سال جدید میلادی وارد شده که همانند رشد تکنولوژی بر سرعت تحولات سیاسی و امنیتی افزوده شده و عرصه بین الملل درگیر بحران های متکثر و متنوع عمدتا در محوریت اورآسیاست. در منطقه قفقاز تحولات جدید در  سال 1400 با حمله آذربایجان به ارمنستان شروع شد و هدف غایی در این رقابت بین محور ترکی – آذری و ارمنستان داشتن سهم بیشتر در تسلط بر منطقه اورآسیاست که دارای اهمیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک است. در شرایط جدید که بروز نشانه‌های جنگ گرم و سرد جدید بین روسیه و غرب را شاهد هستیم، آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به‌عنوان کانون مهمی مورد توجه طرفین است و روس‌ها تلاش می‌کنند که نقش و توانمندی خود را در منطقه در رقابت با آمریکا، ترکیه و حتی چین افزایش دهند و به‌گونه‌ای تمام‌عیار تحرکات کشورهای همسایه که گرایشی به ناتو داشته را کاملا تحت نظر بگیرند. البته هر کدام از این کشورها اهداف خود را تأمین امنیت و مقابله با تروریسم و مهاجرت و.. اعلام می‌کنند.

از طرفی روس ها به گونه کلی اعتقاد دارند که منطقه نباید به کانونی اساسی و مرکز تحرکات ناتو تبدیل شود و از طرف دیگر ناتو، امریکا و کشورهای غربی هم معتقدند اگر به منطقه وارد نشوند، روس‌ها با بهره‌گیری از اهرم‌های اساسی خود در کشورهای منطقه و ظرفیت ها و توانمندی‌های اقتصادی و انرژی به این کشورها فشار بیشتری آورده و نفوذ خود را در این کشورها توسعه می دهند. و از طرف دیگر منطقه قفقاز و آسیای مرکزی با قرار گرفتن در چهارراه اروپا – آسیا و خاورمیانه می خواهد به یکی از مراکز ساختار جهانی مدرن بویژه در دو موضوع حیاتی انتقال انرژی و مبارزه با تروریسیم تبدیل شود. 

البته این منطقه بحران‌های نهفته زیادی ازجمله ترانس نیستر، اوستیای جنوبی، قره باغ، نزاع مرزی تاجیکستان و قرقیزستان و غیره در درون دارد که پدیده جدایی طلبی را در منطقه تقویت کرده است. رسیدگی به این بحران‌ها و دستیابی به راه حل درازمدت از اولویت های جمهوری اسلامی ایران و دیگر قدرت های منطقه ای و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. در بحران جدید قربانی اصلی ملت‌ها و کشورهای منطقه خواهند بود و واقعیت مهم این است که چنانچه رهبران آذربایجان و ارمنستان و دیگر کشورهای منطقه از درایت و کفایت سیاسی و حکمرانی قوی برخوردار باشند، به راحتی می‌توانند از بروز فاجعه عظیم و ویرانگر پیشگیری کنند.

تحولات منطقه توجه قدرت های مهم از جمله اروپا را به خود جلب کرده است و  اتحادیه اروپا خوب می داند که منافعش در دهه‌های آینده هرچه بیشتر در گرو کشورهای آسیایی و اروپایی خواهد بود. همزمان اروپا نیز شانس خود را برای کاهش تنش به محک گذاشته و در همین راستا در کنار چند دور مذاکره آذری و ارمنی در بروکسل با وساطت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه نیز به تلاش های دیپلماتیک خود برای جلوگیری از تشدید تنش بین باکو و ایروان ادامه داده و با رهبران دو طرف گفت وگو کرده است. 

به هر حال فرانسه به عنوان اولین قدرت نظامی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا، فعالیتش در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و بحث در مورد ترتیبات استراتژیک در مرزهای شرقی اتحادیه اروپا انگیزه‌های بسیاری دارد چرا که موقعیت فرانسه به عنوان یک قدرت جهانی اجازه نمی دهد که نسبت به چنین بحرانی بی‌علاقه باشد، به خصوص که این دو کشور در دروازه‌های اروپا و در مجاورت روسیه و ایران قرار دارند؛ منطقه ای که یکی از اولویت های سیاست خارجی و امنیت پاریس است و بر کسی پوشیده نیست که قفقاز جنوبی از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است. از این رو باید این منطقه را با امضای پیمان ثبات به اتحادیه اروپا پیوند زد، زیرا اروپا نمی‌تواند برای مدتی نامعلوم منطقه ای بی ثبات در مرزهای خود را شاهد باشد. قفقاز جنوبی نقطه تلاقی منافع ژئوپولیتیک و انرژی و منطقه تضاد کشورهای امریکا، روسیه، ترکیه و ایران است.

در آن سوی آتلانتیک، امریکایی‌ها از دیر باز تلاش داشته اند تا با ایجاد بحران و جنگ در مناطق مختلف دنیا و تنگ کردن عرصه حتی بر دوستان و شرکای خود، ناگهان به عنوان ناجی‌ هالیوودی وارد کارزار شوند و بدین طریق بر حوزه نفوذی خود بیافزایند. در شرایط جدید با توجه به تحولات و بحران بین آذربایجان و ارمنستان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ایروان سفر و از مواضع این کشورا حمایت کرد و به نوعی سناریو تصنعی سفر به تایوان را در این منطقه با نوعی خط و نشان کشیدن برای آنکارا و مسکو تکرار کرد.

به طور خلاصه، کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی خواسته یا ناخواسته دوران حساسی را تجربه می کنند که به نوعی منافع این کشورها را وجه المصالحه قدرت های خارجی به ویژه ترکیه، فرانسه، آمریکا، روسیه و غرب قرار داده است و حتما تحولات اخیر دستاورد قابل ملاحظه‌ای برای مردم منطقه نخواهد داشت یا حداقل هیچ کشوری برنده حوادث اخیر نخواهد بود. 

موضوع مهم‌تر این که این تحولات به روند فعالیتی اقتصاد کشورها لطمه جدی زده و در درازمدت بر میزان رشد اقتصادی و تامین نیازهای انرژی اروپا و کالاهای اساسی تاثیرگذار است؛ مضافا که دیگر فعالیت ها از جمله صنعت توریسم را نیز با رکود جدی مواجه می کند. 

همچنین باید اذعان کرد که مرحله جدیدی از جنگ سرد شروع شده که با تغییر نقشه ژئواستراتژی جهانی می‌تواند ضمن جابه جایی نقش اجزای پازل قدرت در شرق اروپا، قفقاز و آسیای مرکزی، عواقب خطرناکی از جمله تغییر مرزها و حتی آغاز اولین جنگ فرامنطقه ای در هزاره سوم میلادی برای بشریت داشته باشد. 

در عین حال رهبران کشورهای کوچک منطقه باید بدانند که بر اساس تجربه تاریخی در قرن 20 و 21 قدرت‌های بزرگ در شرایط سخت راهی برای توافق پیدا می کنند و به طور معمول منافع کشورهای کوچک را قربانی اهداف و منافع خود می کنند. اگرچه در حال حاضر شرایط برای چنین مصالحه ای بسیار سخت شده است ولی تجربه تاریخی می‌گوید که رهبران هوشمند کشورهای پیرامونی باید به گونه ای عمل کنند که وجه المصالحه قدرت های بزرگ قرار نگیرند.

جمهوری اسلامی ایران در ماه های اخیر تحرکات سیاسی و اقتصادی قابل توجهی در منطقه داشته که سفر هفته گذشته وزیر امور خارجه کشورمان به ایروان آخرین نمونه آن است که تایید کننده تداوم مواضع متوازن بیطرفی فعالانه با هدف رایزنی با رهبران کشورهای منطقه و تقویت همکاری های همه جانبه است. 

به هر حال کشورمان باید تلاش کند ضمن رصد دقیق تحولات، اتخاذ مواضع شایسته و به موقع؛ رویکرد مهم تشویق طرفین به حل و فصل اختلافات مرزی و ارضی طرفین با محوریت گفت وگو و مبنا قرار دادن کنوانسیون‌ها و مقررات بین المللی سرلوحه امور باشد چرا که ترقی و تعالی تمام عیار منطقه در گرو برقراری صلح پایدار و اعتماد توامان با مشارکت جمعی است.

کلید واژه ها: قفقاز قفقاز جنوبی ارمنستان ایران و ارمنستان ارمنستان و آذربایجان آذربایجان ترکیه ترکیه و آذربایجان امریکا امریکا و آذربایجان امریکا و قره باغ اروپا اروپا و قره باغ فرانسه فرانسه و ارمنستان ایران و قره باغ فرانسه و آذربایجان


( ۸۱ )

نظر شما :

رسول نوایی ۱۵ دی ۱۴۰۲ | ۲۳:۵۰
با نگاهی کوتاه به یاداشت فوق می توان هدف ونیت نویسنده را که به ظاهر نگران اختلافات اذربایجان ارمنستان،قیرقزستان تاجیکستان،ملداوی روسیه(ترانس نستریا) وآسوتیای گرجستان... میباشند، ولی در اصل نگرانی نویسنده از پدیده جدایی طلبی در منطقه (اورپای شرقی،آسیای میانه، قفقاز..) میباشد . صرف جمله حمله اذربایجان به ارمنستان! (تمام دنیا میداند که اذربایجان در داخل مرزهای بین المللی خو د وبه اتکای 4 قطعنامه سازمان ملل ، مبارزه با نیروهای ارمنی که 30سال سرزمینهایش را اشغال کرده بود ) یعنی هیچ حمله ای به ارمنستان نداشته و ندارد. امانویل ماکرون(ر.ج.فرانسه) به تلاشهای دیپلوماتیک خود جهت جلوگیری از تشدید تنش بین ( ارمنستان،اذربایجان) ادامه میدهد و با ثبات منطقه قفقاز پیوند دارد زیرا اورپا نمیتواند برای مدتی نامعلوم شاهد بی ثباتی در مرزهای خود باشد! وفرانسه به عنوان اولین قدرت نظامی سیاسی اورپا اجازه نمیدهدکه به چنین بحرانی بی علاقه باشد! تاکید نویسنده به مداخله فرانسه در منطقه انهم زمانیکه دولت آذربایجان چند روز پیش دو دیپلمات فرانسه را از باکو اخراج کرد و اعلام نمود در هیچ کنفرانس صلحی که فرانسه سر میز باشد شرکت نخواهد کرد،(به دلیل حمایتهای فرانسه از ارمنستان ، و چند نوبت شکایت فرانسه از آذربایجان به خاطر اخراج اشغالگران ارمنی). حال نویسنده محترم چرا تاکید به حضور فرانسه در منطقه دارد ومیگوید فرانسه نمیتواند بی تفات باشد ولازم است مداخله کند! وحتی نگرانی نویسنده با موضوع ترانس نستریا،واختلاف مرزی تاجیکان با قیرقزستان که هیچ ربطی با منافع منطقه ای ما ندارد ( اختلافات مرزی بین کشورهای زیادی وجود دارد که مربوط به سازمانهای ذی ربط بین المللی است) ما اگر دنبال داوری در چنین اختلافات منطقه ای هستیم لااقل باید بیطرفی و صمیمیت داشته باشیم تا موجب صلب اعتماد طرفین نگردیم.
خسرو ۱۶ دی ۱۴۰۲ | ۰۹:۳۶
حمله آذربایجان به ارمنستان ؟؟؟؟؟ آذربایجان در سرزمین خودش یک گروه تجزیه طلب را مجبور به تمکین کرد و ارمنستان را از سرزمین رسمی اش اخراج کرد مکرون رئیس جمهوری فرانسه با ارسال انواع سلاح به ارمنستان خواستار شعله ور شدن جنگ است معلوم نیست چرا سعی بر این است که واقعیت ها دیده نشود چرا از ارمنستان که سی سال ۲۰درصد سرزمین آذربایجان را اشغال کرده بود حمایت می‌شود چرا از تجزیه طلبی ارامنه قره باغ حمایت می‌شود؟ اولویت الزامی آتی برای ایران -- استقرار در جایگاه طبیعی خود در حمایت از حق و اسلام و مسلمانان مظلوم در آذربایجان و کشمیر و چچن و بوسنی و... هست
به خسرو ۱۷ دی ۱۴۰۲ | ۰۹:۱۵
سوالم این است آیا باکو بعد تصرف قره باغ دست از ادعا ارضی علیه جنوب ارمنستان شمال غرب ایران و....خواهد کشید ؟؟؟؟؟؟ چرا فقط باید به ارمنستان و فرانسه ایراد گرفت که با فروش و خرید جنگ افزار و تقویت ارتش خود قصد دارد از الیافی خاک خود دفاع کند ،ایا نباید به اسراییل و ترکیه انتقاد کرد که با فروش تسلیحات جنگی سعی در شعله ور سازی جنگ و تجاوزات بعدی خود دارند ،چرا یک طرفه به قاضی میروید ، مسلمانان چچن بوسنی و چین طرفدار وهابیت شدند و مسلمانان باکو لایک و قوم پرست نژادی مبتلا شدند ،ایران با درک شرایط موجود سعی در آرامش و صلح در منطقه دارد نه حمایت از حکومت لایک و به ظاهر مسلمان پان‌ترکیسم باکو
به رسول نوایی و دوستان ۱۷ دی ۱۴۰۲ | ۱۴:۲۹
با اینکه اصرار و لجاجت سیاسی پانترک های همیشه اماده به خدمت اربابان،زبانزد عام و خاص است، لیکن تداوم سیاست وارونه جلوه دادن واقعیت های میدانی در قفقاز جنوبی توسط انها پایانی ندارد. این همه هجمه چهره های وابسته به مقاله نویسی که در کمال بی طرفی و با رعایت اعتدال به تشریح روند تحولات پرداخته نشانگر عمق افراط گری و نژادپرستی مطلق انها است. یکبار دیگر و برای همیشه به انها باید یاداوری کرد که وقتی مقاله نویسی در رابطه با تجاوزات مکرر جمهوری اذربایجان به مردم قراباغ و اشغال سرزمینی ارمنستان و یا اهداف اشکار و پنهان انها در رابطه با اشغال استان سیونیک در جنوب ارمنستان و خفگی ژئوپلیتیک ایران اظهار نگرانی می کند پر واضح است که تلاشهای دیپلماتیک ایران و کشورهای اروپایی در جهت تنش زدایی در منطقه می باشد و بدون پشتوانه و رویا پردازی نیست و منطبق با شرایط میدانی در منطقه می باشد. بنابر این رویکرد این کشور ها قابل تقدیر و کتمان واقعیت های منطقه نتیجه ای ندارد
خسرو ۱۸ دی ۱۴۰۲ | ۱۱:۱۰
من یک سوال ساده می پرسم ، با اینکه همه همسایه های عرب و روسیه و چین و آمریکا از تعلق سه جزیره ایرانی خلیج فارس به امارات متحده عربی حمایت می‌کنند حاضریم از حق حاکمیت مان صرفنظر کنیم ؟ از روسیه دوست نزدیکمان به خاطر حمایت از ادعای امارات خیلی ناراحتیم و حق داریم ، ولی چرا عده ای بیرون و داخل دولت از تجزیه طلبی ارامنه قره باغ حمایت میکنند؟ چرا از پس گیری اراضی قانونی و بین المللی آذربایجان از ارمنستان افسرده میشوید؟ چه طرز فکری موجب خرسندی از آتش افروزی فرانسه در قفقاز میگردد ؟ سی سال روزه سکوت در مورد تصاحب ۲۰درصد آذربایجان توسط ارمنستان بر قرار بود ولی حالا با هزار جور پیغام و پسغام و تهدید از تصرف زنگه زور توسط آذربایجان اظهار نگرانی می کنند
عبدالرضا ۱۸ دی ۱۴۰۲ | ۱۵:۳۱
ما قصاص قبل از جنایت نداریم هر موقع ازربایحان به زنگزور حمله کرد ان وقت وا ویلا کنید در عرض 30 سال در اراضی خود با اشغالگری ارمنستان جنگیده و حق انهاست که به اشغال ارمنستان پایان دهند و ارمنستان تعهد دهد که دیگر به اشغال اراضی ازربایجان اقدام نخواهد کرد کشته شدن اواره شدن اسیر شدن صدها هزار انسان از دو طرف نتیجه افکار مالیخولیا لی ارمنستان است و نباید این تراژدی تکرار شود نه اینکه مثل فرانسه و امثالهم اتش بیار معرکه شوند