سیاست تهران تغییر نکرده است
مستلزمات پروژه ایران: اخراج آمریکا و محو اسرائیل
نویسنده: رفیق خوری
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما در زمانی که رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا بود پیشنهادی برای تقسیم نفوذ منطقه ای بین عربستان سعودی و ایران که جایگزینی برای حضور آمریکا در منطقه باشد مطرح کرد که ریاض آن را نپذیرفت. امروز نیز عده ای از مطرح شدن مجدد این پیشنهاد سخن می گویند که آغاز آن، توافق بر سر بحران یمن خواهد بود.
کشورهای عربی که سال ها وقت خود را بر سر مسائل ایدئولوژیک تلف کردند، عملا در شرایط کنونی برنامه ای جز بازگرداندن اعتبار به دولت های ملی و تقویت این دولت ها از طریق تحقق توسعه و بالا بردن کیفیت آموزش و همگرایی اقتصادی و سیاسی کشورهای عربی ندارند. اما ایران پروژه ای منطقه ای دارد که سال ها روی آن کار کرده و برای آن هزینه کرده است و محور آن را «اقتدار نظامی» تشکیل می دهد. ایران در چارچوب این پروژه، گروه های مسلح مرتبط با سپاه پاسداران را تاسیس و مسلح و تامین مالی کرد و هیچ علامتی نیست که نشان دهد ممکن است از این پروژه دست بکشد. از نظر ایران موفقیت این پروژه مستلزم دو موضوع مهم است که فراتر از همه اقداماتی است که تا کنون در منطقه انجام داده است. موضوع نخست، اخراج آمریکا یا دست کم نیروهای آمریکایی از خاورمیانه است که آن را «غرب آسیا» می نامد و موضوع دوم، محو اسرائیل از صحنه روزگار است.
مسئله فقط میزان جدی بودن ایران در تلاش برای تحقق بخشیدن به این دو موضوع نیست بلکه مسئله این است که ایران تا چه میزان توانایی چنین کاری را دارد و چطور این توانایی را به عمل تبدیل می کند؟ دادن پاسخ های ایدئولوژیک به پرسش های واقع گرایانه، کاری آسان است ولی محاسبات در واقعیت بسیار پیچیده است. ایران در مناقشه با آمریکا به چین و روسیه چشم دوخته است که از بیم رو به رو شدن با آمریکا حمایتی بسیار محتاطانه از ایران می کنند. تهران در مناقشه با اسرائیل و تلاش برای محو آن از صحنه روزگار نیز می داند دست به ماجراجویی سرنوشت ساز با کشوری زده که 200 کلاهک هسته ای در اختیار دارد و آماده است دیگران را نیز با خودش نابود کند. اسرائیل همچنین می داند آمریکا، اروپا، روسیه و چین مخالف نابودی اش هستند. با این حال ایران همچنان بر گزینه محو اسرائیل تاکید می کند.
پروژه منطقه ای ایران همچنین با مانعی به نام قدرت های عربی منطقه مواجه است که از موجودیت و تصمیم گیری آزادانه و تاریخ خودشان دفاع می کنند. علاوه بر این، اوضاع داخلی ایران صحنه اختلافات و چالش ها و اعتراضات مردمی است.
پروژه منطقه ای ایران بخشی از مبانی نظام است به طوری که اگر این پروژه را کنار بگذارد به کشوری عادی و طبیعی تبدیل می شود. نرمش کنونی نظام ایران با خارج همزمان با سخت گیری در داخل، گامی تاکتیکی است که تهران تصور می کنند با تکرار آن، به رویدادی راهبردی تبدیل می شود. ولی این دیالکتیک مارکسیستی که «انباشت کمّی و کُند، به تحول کیفی سریع منجر می شود»، در مورد ایران معنا ندارد.
منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :