آذربایجان باید به خود آید
جدیت دربرابر باکو تنها راه جلوگیری از برخورد نظامی در قفقاز
دیپلماسی ایرانی: اخراج ۴ دیپلمات سفارت جمهوری اسلامی ایران از باکو در کنار کارشکنی در برابر تمدید نکردن ویزای معلمان مدرسه ایرانی باکو با هدف به تعطیلی کشاندن این مدرسه و ناممکن کردن تداوم اقامت خانواده کارکنان سفارت ایران در باکو، دستگیری بیش از ۴۰۰ نفر از مردم عادی به جرم شیعه بودن و سفر به ایران در یک ماه، ترور ساختگی یک نماینده مجلس باکو با هدف فشار به ایران و ... نشان می دهد باکو مسیر تداوم تنش با ایران تا بالاترین سطح را به طور قطعی برگزیده و علیف با اطاعت از دستورات رژیم صهیونیستی، انگلیس، امریکا و ترکیه تا زمانی که به اهدافش یعنی اشغال جنوب ارمنستان و ایجاد کریدور جعلی زنگزور، تبدیل کردن مرزهای شمال غربی ایران به لانه امن تجزیه طلبان، تکفیری ها، صهیونیست ها و تهدید تمامیت ارضی ایران و در نهایت خفگی ژئوپلتیک کشورمان نرسد متوقف نخواهد شد.
۳۰ سال شکست دیپلماسی "دل باکو را نرنجانیم تا در آغوش اسرائیل نیفتد" صحت استدلال وطن دوستان در برابر باکو و منطقی و ضدجنگ بودن آن را ثابت می کند.
استدلال ما این است که اگر ایران بنا بر توصیه پان ترک های نفوذی و صاحبان منافع اقتصادی در باکو، در برابر تزریق تنش علیف کوتاه آمده و مرتب دلجویی کند، به آخر خط رسیده و اولا همه ابزار فشار و چانه زنی را از دست می دهیم، ثانیا شرایط تا بدان حد بحرانی می شود که مجبور می شویم برای حفظ امنیت و ثبات، مرزهایمان با ارمنستان، مقابله با صهیونیست ها و تکفیری ها و قوم گرایان لانه کرده در باکو، حفظ تمامیت ارضی و ... با شعبه اسرائیل در شمال ارس ( جمهوری باکو) بجنگیم. در این شرایط که کارد ناگهان به استخوان می رسد نه توجیه ناگهانی افکار عمومی ساده است، نه هماهنگ سازی و کنترل تبعات اقتصادی و امنیتی و سیاسی یک جنگ تحمیل شده از سر غفلت و بی فکری.
اما اگر علیف در برابر گستاخی های خود واکنشی متناسب، فکر شده و از سر عزت دریافت کند، متوجه می شود که افزایش تنش برای این کشور ۳۰ ساله هزینه خواهد داشت. او که نگران کنار رفتن اردوغان و از دست دادن حامی قدیمی، شرایط داخلی ناپایدار اسرائیل و روی کار آمدن شرایط یا دولتی متفاوت در ارمنستان است وقت محدودی برای ماجراجویی دارد. در داخل این کشور نیز شرایط به سود علیف پیش نمی رود و فساد و ناکارآمدی و دستگیری بی وقفه افراد بی گناه نشاندهنده استیصال و سردرگمی دیکتاتور باکو است.
حیرت آور است که ما در برابر دیوانگی های آمریکا و سعودی و اسرائیل اقدامات کم و بیش متناسب نشان می دهیم و آنها را متوجه هزینه های خطرناک تندروی هایشان کرده و کشورهایی بسیار قدرتمندتر از باکوی ضعیف را با واکنش های متناسب و منطقی سرجایشان نشانده ایم یا آنها را وادار به توافق با خود می کنیم؛ اما در برابر باکو تا این حد دست به عصا هستیم. اتفاقا واکنش متناسب در برابر حماقت های علیف است که سایه جنگ و درگیری را از قفقاز دور می کند. علیف به هیچ عنوان قصد توافق و همراهی با ایران را ندارد، در آغوش ارباب اسرائیلی غرق شده و فقط یک سیلی هشداردهنده کوچک برای بیدار کردن او از خواب و شناساندن حد و مرزش به او کافی است. هر چقدر در فهم این مساله بدیهی تاخیر شود، خسارات بیشتری به منافع جمهوری اسلامی ایران وارد خواهد شد.
روشی که پان ترک ها – مزدوران مستقیم باکو و غیرمستقیم رژیم صهیونیستی – ما را به آن دعوت می کنند، همان روشی است – البته با تفاوت هایی ظریف – که اعراب از دهه ۹۰ به بعد در برابر صهیونیست ها آزمودند و جز ذلت و خسارات مادی و معنوی مکرر چیزی نصیبشان نشد. صلحی که جز عقب نشینی و خسارات فراوان دستاورد دیگری نداشت. اعراب تنها در برهه هایی توانستند صهیونیست ها را متوقف کنند که در برابر آنها از موضع قدرت برخورد کردند و به یورش های وحشیانه آنها پاسخ دادند. جنوب لبنان با مذاکرات مبتنی بر نمایش قدرت نظامی حزب الله آزاد شد، نه با التماس و خواهش و رعایت حال صهیونیست ها. امید است مسئولان امر این بدیهیات را زودتر در مورد علیف که پیمانکار حلقه به گوش اسرائیل است، درک کنند!
نظر شما :