خسارت بروکراسی بیشتر از تحریم ها به مناسبات تجاری ایران و عراق آسیب می زند
تلاش برای ایجاد منظومه امنیتی با محوریت عراق، هدف برهم صالح از سفرهای منطقه ای
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – برهم صالح، رئیس جمهوری عراق بعد از تهران سفر دوره ای خود را با حضور در ریاض و دیدار ملک سلمان، پاشاه عربستان ادامه داد. در این راستا برخی از کارشناسان سفر تقریبا همزمان رئیس جمهوری عراق به ایران و عربستان را تلاش بغداد برای میانجی گری میان تهران- ریاض دانستند که از سوی دفتر ریاست جمهوری عراق رد شد. در این رابطه برخی دیگر معتقدند که دستور کار مشخصی برای استفاده از ظرفیت و پتانسیل هر دو کشور ایران و عربستان در سیاست های برهم صالح وجود دارد.
دیپلماسی ایرانی برای تحلیل این سناریوها و یا دیگر اهداف آن، گفت و گویی را با امیر موسوی، کارشناس مسائل خاورمیانه و پژوهشگر تحولات جهان عرب ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
با سفر برهم صالح به ایران و بعد از آن عربستان سعودی ما شاهدیم که در کمتر از 2 هفته رئیس جمهوری عراق به 5 کشور منطقه خاورمیانه سفرهای فشرده ای را داشته اند. از دید شما اهداف و برنامه های بغداد و شخص برهم صالح از این سفرها چیست. افزون بر این مسئله آیا می توان سفر اخیر رئیس جمهوری عراق به تهران و بعد از آن ریاض را تلاش بغداد برای میانجی گری میان این دو توصیف کرد یا این سفر آقای برهم صالح به ایران و عربستان سعودی نوعی موازنه قوا قلمداد می شود؟
به هر حال برهم صالح به عنوان چهارمین رئیس جمهوری عراق که تازه آغاز به کار کرده اند در اولویت بندی سیاست های کلانش نگاه خاصی به ظرفیت و توان کشورهای همسایه خود در خاورمیانه دارد. در این راستا رئیس جمهوری عراق بعد از کویت، امارات متحده عربی و اردن راهی ایران شدند و بعد از آن هم سفری به عربستان داشتند. در طول این سفرها برهم صالح به طور مفصل طرح هایی برای گسترش همکاری های سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی با این کشورها داشتند.
در مرحله دوم به نظر می رسد که برهم صالح در جایگاه رئیس جمهوری عراق به دنبال افزایش امنیت منطقه خاورمیانه و به تبعش کشور عراق است. در این راستا بغداد تلاش دارد تا منظومه امنیتی پیرامون خود شکل دهد که در آن همه همسایگان عراق مشارکت داشته باشند. در سایه این نکته ما شاهدیم که آقای برهم صالح در سفر به ایران دیدارهایی با وزیر اطلاعات، دبیر شورای عالی امنیت ملی، وزیر امور خارجه، رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهوری و مقام معظم رهبری داشتند. همین دیدارها نشان از این دارد که برای بغداد مسئله امنیت از اولویت جدی برخوردار است. لذا من معتقدم که آقای برهم صالح به طور جدی به دنبال تحقق این منظومه امنیتی است. از این رو عراق می بایست تفاهمی میان کشورهای همسایه عراق شکل دهد. در مجموع این شرایط و نکاتی که عنوان شد من بعید نمی دانم که بغداد به دنبال ایجاد یک آشتی منطقه ای و تفاهم در خارومیانه با محوریت تهران - ریاض باشد تا بتواند از مجرای آن منظومه امنیتی خود را سامان دهد.
آیا برهم صالح پتانسیل ایجاد این تفاهم را میان ریاض – تهران دارد؟
همان طور که می دانید آقای برهم صالح با ریشه کردی از حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق روابط صمیمی با کشورهای منطقه در طول سال ها حضورش در عرصه سیاست دارد. اکنون هم ایشان از این برگ خود برای نیل به اهداف خود استفاده می کند. در این راستا رئیس جمهوری جدید عراق هم روابط دوستانه ای با تهران دارد و در عین حال نزدیکی خاصی هم به ریاض دارد. مضافا مقبولیتی هم در میان کشورهای منطقه دارد. آمریکا و کشورهای روپایی هم نگاه مثبتی به ایشان دارند. این شرایط، پتانسیل عمل آقای برهم صالح را بالا می برد. لذا علاوه بر ایجاد تفاهم در روابط تهران - ریاض شاید او بتواند دو پرونده یمن و سوریه را نیز به سرانجامی برساند، چرا که رئیس جمهوری عراق بر این واقعیت اشراف دارد تا زمانی که مسئله جنگ های منطقه خاورمیانه به خصوص سوریه به عنوان همسایه عراق پایان نیابد نمی توان به فکر افزایش امنیت در کشور خود بود. لذا برهم صالح در طول این سفرهای دوره ای به کشورهای منطقه سعی کرد تا نقطه نظرات این کشورها را مد نظر قرار دهد.
در این راستا نظر تهران در سفر آقای برهم صالح به ایران چه بوده است؟
خوب جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا کنون به دنبال حفظ ثبات و تدوام آرامش در خاورمیانه بوده و هست. در این سفر اخیر رئیس جمهوری عراق هم تهران در خصوص پایان دادن به جنگ یمن و سوریه اعلام آمادگی کرده است. اما مساله مهم اینجا است که ریاض و سعودی ها در این خصوص تا چه اندازه می توانند جدیت عمل از خود نشان دهند.
در کنار مسائل امنیتی، دیپلماتیک و سیاسی اکنون مسائل اقتصادی و مناسبات تجاری تهران – بغداد در سایه شرایط تحریمی کنونی بر ایران از اولویت بیشتری برخوردار است. در بستر ضرب الاجل 45 روزه ایالات متحده در خصوص قطع واردات گاز و برق از ایران از یک سود و نیز روابط گسترده تجاری ایران و عراق که رقمی بین 8 تا 12 میلیارد دلار را شامل می شود که در این سفر اخیر رئیس جمهوری عراق، آقای روحانی رقم 20 میلیارد دلاری برای گسترش روابط تجاری دو کشور هدف قرار داد، بغداد چه راهکار و سیاستی میان ایران و آمریکا خواهد داشت؟
در این راستا در همین سفر آقای برهم صالح ما شاهد بودیم که رئیس جمهوری عراق به صراحت اعلام داشتند که در میان روابط عراق با ایران و آمریکا اولویت با منافع عراق است. به نظر من این مواضع پاسخ منفی غیرمستقیم به خواسته های واشنگتن است. چون که در این سفر برهم صالح بر قراردادها و تفاهم نامه های تجاری دو کشور مهر تایید گذاشتند و ایشان هم تلاش جدی عراق را برای گسترش روابط تجاری دو کشور تا مرز 20 میلیارد دلار عنوان داشتند. به هر حال اکنون رئیس جمهوری عراق بهتر از سایرین به شرایط کشور خود واقف است. ایشان نیاز کشوری مانند عراق را به گاز ایران، برق، همکاری های امنیتی و حتی واردات کالاهی اساسی می داند به همین جهت در این سفر سرمایه گذاری های خوبی از طرف بغداد صورت گرفت، چه در زمینه راه آهن، توسعه راه های مواصلاتی و چه در حوزه تسریع گمرکی کالاها و دیگر موارد. عراق به واقع نمی تواند از ظرفیت و نیاز خود به ایران چشم بپوشد. چون به دلیل نزدیکی و کوتاهی مسیرها، قیمت مناسب و نیز نگاه غیراستعماری اقتصادی ایران به عراق و همه کشورها سبب شده تا طرف های ما به دنبال حفظ و توسعه روابط خود با ایران باشند. لذا برنامه و مواضع هیات سیاسی عراق در سفر به ایران پاسخ منفی محکمی به خواسته های آمریکا و ترامپ بود. در این راستا من معتقدم بعد از تکمیل کابینه عراق آقای عادل عبدالمهدی به عنوان نخست وزیر هم برای تحقق اهداف و برنامه های سفر برهم صالح به ایران سفری را خواهد داشت. چون که ایشان هم بر گسترش روابط و مناسبات اقتصادی تهران – بغداد تاکید داشته و دارد.
اما نمی توان منکر نفوذ آمریکا به خصوص در ساختار پولی و بانکی این کشور بود، چون که عراق نوین بعد از صدام حسین از بعد اقتصادی با مدل آمریکایی طراحی شده است. در این رابطه هم آقای عادل عبدالمهدی البته با کمی نرمش همان مواضع آقای عبادی را در خصوص گرایش به سمت واشنگتن در دوره تحریم های ایران اعلام داشت. در این شرایط آیا به واقع در صحنه عمل می توان به تدوام همکاری ها میان تهران و بغداد امید داشت؟
ببینید اساسا باید میان مواضع اعلامی و سخنان سیاسی با واقعیت های منطقه ای و میدانی تفکیک قائل شد. در حالی که این مواضع وجود دارد و شرایط امنیتی هم در عراق مناسب نیست، اما میزان مبادلات ایران و عراق تا سقف 12 میلیارد دلار افزایش یافته است. آقای روحانی هم چشم انداز توسعه این مناسبات تا رقم 20 میلیارد دلار را عنوان کرده اند که به نظر می آید یک سخن کارشناسی شده و دقیق بود، چون توان و پتانسیل افزایش مناسبات تجاری دو کشور تا این سقف وجود دارد و اصلا یک شعار سیاسی نبوده است. رئیس جمهوری ایران هم بر ظرفیت اقتصادی ایران و عراق واقف است. می داند چه شرایطی در پیش رو قرار دارد و چه راهکارهایی هم برای عبور از آن وجود دارد. پس واقعیت ها چیز دیگری را نشان می دهد. در این خصوص مرزهای دو کشور باز است. مناطق آزاد هم با قدرت فعالیت خود را دارند. برنامه جدی هم برای توسعه این مناطق در دستور کار دو کشور وجود دارد. راهکارهای جایگزین قطع سوئیف و جایگزینی دلار هم در حال انجام است. به موازات این مساله اکنون تجار ایرانی هم به دنبال لغو روادید هستند تا با فراغ بال بیشتری به عراق سفر داشته باشند. پس نمی توان با این مواضع نگران آینده مناسبات اقتصادی ایران و عراق بود. البته من منکر توان و نفوذ آمریکا در ساختار عراق نیستم، اما شرایط و عمق مناسبات ایران و عراق به گونه ای است که واشنگتن توان توقف آن را ندارد.
به قطع سوئیفت اشاره داشتید. اکنون برخی توافقات دو کشور برای تدوام مناسبات تجاری میان عراق و ایران در خصوص استفاده از ارز مرجع دینار و ریال به جای دلار در جریان است. اما در شرایطی که ایران هنوز لوایح FATF را به طور کامل نپذیرفته است، عراق چگونه می تواند در خصوص مبادلات پولی و بانکی با ایران همکاری کند؟
اکنون تهران به سمت تصویب لوایح FATF گام های خود را برداشته است. اما علاوه بر آن مساله مراوده تجاری تهران – بغداد با ارز ریال ایرانی و دینار عراقی از مدت های مدید در دستور کاردو کشور بوده است. اکنون با فشارهای آمریکا نیز چارچوب جدیدی بانکی میان دو کشور تعریف شده است. لذا هم ایران دینار عراق را پذیرفته است و هم عراق ریال ایرانی در مناسبات قبول دارد. برای حل مشکل جابه جایی پولی و بانکی هم توافقاتی انجام شده است که به صورت محدود این نقل و انتقالات انجام گیرد تا زمانی که تکلیف لوایح روشن شود. این مساله اکنون در دستور کار بانک مرکزی ایران قرار دارد. البته ما اکنون مشکل بروکراسی را در هر دو کشور عراق و ایران داریم. من معقدم که در حال حاضر فشار و مشکل جدی ما، نه تحریم های آمریکا، بلکه شرایط ناشی از کندی کار در بستر بروکراسی عراق و ایران است. این فضای بروکراتیک به خصوص در حوزه بانکی و گمرک با عدم درک شرایط حساس کنونی نسبت به انجام برخی توافقات و پیمان نامه ها عمل می کنند که این یک آسیب جدی را برای هر دو کشور دارد. لذا باید یک بازنگری جدی در این خصوص انجام گیرد. هم سفیر ما در عراق و هم سفیر عراق در ایران تلاش های جدی برای تسهیل و تسریع این مناسبات دارند. در نهایت هم کمیته های تخصصی هم در این خصوص تشکیل شده تا به حل موانع کمک کنند. لذا در آینده امکان توسعه مناسبات بسیار زیاد خواهد بود.
اما اخباری هم دال بر سفر احتمالی و قریب الوقوع ترامپ به عراق مطرح شده است. این سفر چه تاثیری بر روابط تهران – بغداد خواهد داشت؟
در خصوص سفر احتمالی ترامپ به عراق باید گفت که این سفر برای تحت الشعاع قرار دادن مناسبات تهران – بغداد چندان دستاوردی نخواهد داشت. چرا که این سفرها قبلا هم انجام شده بود که به نتیجه خاصی نرسید. اکنون و در این شرایط ترامپ تنها برای ایجاد یک جو و فضای ضد ایرانی به عراق خواهد آمد که به نظر نمی تواند آن جو را هم شکل دهد. چرا که سفر برهم صالح به ایران خود به تنهایی پاسخ نه محکمی به سیاست های ترامپ بود. اگر ترامپ می توانست کاری از پیش ببرد، یقینا رئیس جمهوری عراق به ایران سفر نمی کرد و این مواضع مثبت را اعلام نمی داشت، به گونه ای که مواضع آقای برهم صالح در قیاس با روسای جمهوری پیشین و نخست وزیران عراق بسیار مثبت تر و قاطعانه تر بود. البته در این راه امکان دارد بغداد فشارهایی را هم متحمل شود. اما با توجه به نوع همکاری ایران و عراق خود بغداد هم متوجه شده است که چگونه از ریز بار این فشارهای آمریکا خارج شود.
نظر شما :