نقش طبقه بیکار در تغییرات
فرشاد مومنی در یادداشتی می نویسد: گروه سنی ۱۵ تا ۲۶ ساله بیکار در «بهار عربی» نقشآفرین بودند. این در حالی است که جمعیت بیکار در میان زنان تحصیل کرده ایران بالای ۷۰ درصد است.
ادامه مطلبفرشاد مومنی در یادداشتی می نویسد: گروه سنی ۱۵ تا ۲۶ ساله بیکار در «بهار عربی» نقشآفرین بودند. این در حالی است که جمعیت بیکار در میان زنان تحصیل کرده ایران بالای ۷۰ درصد است.
ادامه مطلبعلیرضان سهرابی نور و سمانه مدحی در یادداشت مشترکی برای دیپلماسی ایرانی می نویسند: دموکراسی مؤلفه های بسیاری دارد که می توان با آنها سنجید که یک حاکمیت یا نظام تا چه اندازه در تحقق این پدیده موفق بوده اند؛ امروزه اهمیت پدیده دموکراسی به حدی فزونی یافته است که بسیاری از نظام های غیر دموکراتیک نیز برای مشروعیت دادن به خود از این واژه استفاده می کنند که البته با خوانش ها و تعابیر مختلفی که از آن دارند.
ادامه مطلبصلاح الدین خدیو در یادداشتی می نویسد: انقلاب های عربی عاقبت بخیر نشدند. رەآورد آنها نه تنها توسعه و دمکراسی نبود، بلکه از پس آنها موجی جدید از استبداد و خودکامگی سر برآورد و بی ثباتی سیاسی هم به آن افزوده شد.گل سر سبد بهار عربی تونس بود که پس از چند سال کش و قوس به آغوش استبداد و حکومت شخصی بازگشت.
ادامه مطلبدر سراسر خاورمیانه، تجربه متنوع امپراتوریها، توسعهٔ دولت – ملت هایی مانند آنچه در اروپا رخ داد را مختل کرد و به همین دلیل به عاملی در ناپایداری منطقه تبدیل شد. در واقع، برای بسیاری از رژیمهای خاورمیانه، این مسئله که چگونه درجه معقولی از نظم را با حداقل اجبار برقرار کنند، هنوز پاسخی نیافته است.
ادامه مطلباین خبر خوبی است که در سطوح بالای دولتی، بخش قابل توجهی از خاورمیانه به تعامل گرایش دارد. اما این لیوان تنها تا نیمه پر است. حمله یک پهپاد حوثی به یک مجتمع خرید در ابوظبی، یک مرد لبنانی که از روی سیم های خاردار مرز با اسرائیل می گذرد تا به یک اتوبوس حمله میکند، نیروهای امنیتی اسرائیلی که جوانان فلسطینی را در مسجدالاقصی به قتل میرسانند و تمام جهان اسلام را به خشم وا می دارند، یا مصر که قادر به پرداخت بدهیهایش نیست و ناچار به قطع یارانه های نان و سوخت است (نیمه خالی لیوان را نشان می دهد) و بسیار آسان است تصور کنیم که یک حادثه ممکن است به سرعت موجب به هم ریختن پایداری کنونی در منطقه شود.
ادامه مطلباسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: از زمانی که هاکان فیدان در سال ۲۰۱۰ به عنوان صندوق اسرار یا محرم اسرار اردوغان در ترکیه معرفی و به ریاست آژانش اطلاعات ملی ترکیه "میت MIT" انتخاب شد، شایعات بسیاری پیرامون روابط خاص وی با ایران و همکاری اطلاعاتی و امنیتی او با ایران مطرح شده و هاکان فیدان به عنوان رابط ایران با ترکیه و بلکه نفوذی ایران در دولت ترکیه نیز مورد تحلیل قرار گرفته است! معرفی هاکان فیدان به عنوان "دوست ایران" از سوی ایهود باراک، وزیر دفاع وقت اسرائیل، در سال ۲۰۱۰، چنان در رسانههای خبری جهان نشر یافت که این انتصاب به عنوان یک پیروزی برای ایران و یک ضربه بزرگ برای اسرائیل محسوب میشد.
ادامه مطلببا انباشته شدن اختیارات در دست «رئیس جمهور» در کشورهای عربی دیگر نه نهادی برای بازدارندگی او را وجود دارد و نه دستگاهی که او را وادار به پاسخگویی کند.
ادامه مطلبصلاح الدین خدیو در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بهار عربی از لحاظی مانند مانند انقلاب فرانسه بود. انقلاب فرانسه با ایدەها و آرمان های تازه به سود مشارکت اجتماعی و دموکراتیک شدن سیاست، مفهوم اروپای جدید را در مقابل اروپای قدیم مطرح کرد. بهار عربی هم آتش در خرمن استبداد و اشرافیت منطقه انداخت و چند صباحی آسمان خاورمیانه را روشن کرد. اما به زودی شعلەهایش خاموش و گرفتار ترمیدوری زودرس شد.
ادامه مطلبجمیله کدیور در یادداشتی می نویسد: در جدیدترین اتفاق تونس به سمت تثبیت خودکامگی، راشد الغنوشی رهبر جنبش النهضه و رئیس سابق پارلمان این کشور در شب ۲۷ ماه رمضان بازداشت شد. پیش از او نیز عصام الشابی، دبیرکل حزب جمهوری بازداشت شده بود. انجام این اقدامات طی این مدت، به موازات بازداشت وزرا، تجار، وکلا، قضات، اهل رسانه، چهرههای حزبی شاخص النهضه و احزاب مخالف دیگر، بستهشدن مقر ائتلاف اصلی مخالفان حکومت موسوم به «جبهه نجات»، ممنوعشدن جلسات النهضه و احزاب دیگر، نشاندهنده شدت التهاب سیاسی در این کشور و اوج تنشها در دوران پس از خیزش عربی در تونس است و نگرانی از وقوع حوادثی مشابه اتفاقاتی که به سرنگونی بن علی منجر شد، مشهود است.
ادامه مطلبتجربه سودان باردیگر ثابت کرد که انقلابهای «بهارعربی» به هیچ عنوان بهار برای کشورهای عربی به ارمغان نیاورد بلکه بر عکس شکستهای پی در پی را برای این کشورها به همراه داشته؛ زیرا مسیر اصلاح به یکباره یا با دستور یا توطئه خارجی میسر نمیشود بلکه از طریق فرآیندی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به صورت تدریجی، یکپارچه و عاقلانه امکان پذیر است.
ادامه مطلبآمریکا و کشورهای اروپایی به تروریسم و اعمال آن در داخل کشورهای ما مشروعیت بخشیدند. آنها تلاش کردند به تروریسم در خارج از کشورهای خود مشروعیت بدهند؛ اما متوجه نبودند که با این اقدام توسل به خشونت و تروریسم را در داخل کشورهای خود نیز به امری مقبول و مشروع برای بسیاری تبدیل میکنند.
ادامه مطلبآنچه در اردن در حال رخ دادن است امکان دارد یک موج اعتراضی گذرا نباشد بلکه مقدمه ای برای یک موج خشم باشد که ممکن است سراسر منطقه را فرا بگیرد.
ادامه مطلبرخدادهای آتی دیگر انقلابِ اسلامگرایان نبوده و متکی به ابزارهای قدیمی فناوری ارتباطات هم نخواهد بود. اعتراضات آتی برای پیگیری خواستههای خود از زبان و ادبیات غربی مثل سمن ها هم عاریت نخواهند گرفت. ماهیت اعتراضات آتی عبارت است از: توده ای بودن، بکارگیری فناوری های پیشرفته تر و آشتی ناپذیری.
ادامه مطلبتنش در یمن و مرزهای لبنان و اسرائیل به شکل روابط میان آمریکا و ایران ارتباط دارد. به این ترتیب که بلافاصله پس از امضای توافق هستهای میان دو کشور این مسئله تاثیرات خود را بر اوضاع داخلی یمن و تنش میان لبنان و اسرائیل خواهد داشت و احتمالا بر بحران اقتصادی لبنان و چه بسا روابط میان سوریه و اسرائیل تیز تاثیر بگذارد؛ زیرا کشمکش در مذاکرات کنونی طبق اطلاعات به بیرون درز کرده فقط درخصوص توافق هستهای نیست بلکه بر سر تعیین مناطق نفوذ ایران و آمریکا نیز است.
ادامه مطلبیکی از استادان دانشگاه المنار تونس که به دلیل حساسیت موضوع نخواست نامش فاش شود در این باره هشدار داد: «قانون اساسی جدید اختیارات گسترده و بدون نظارت پارلمان به رئیس جمهوری خواهد داد و این قانون می تواند روند دموکراسی سازی را در تونس مختل کند.»
ادامه مطلبجاوید قرباناوغلی در یادداشتی می نویسد: ، به جرئت میتوان گفت تحولات دو دهه اخیر در منطقه نمایانگر اجرائیشدن این طرح با موفقیت در برخی ابعاد این پروژه و البته ناکامی در مواردی دیگر است. در همان زمان گفته میشد یکی از اصلیترین هدفهای این طرح، پذیرش اسرائیل از طریق شناخت موجودیت آن از سوی رژیمهای عربی و اسلامی و حل منازعه دیرپای خاورمیانه از این طریق است.
ادامه مطلبکاخ سفید بایدن از زمان آغاز به کار خود به صراحت اعلام کرده که سیاست خارجی ایالات متحده را تغییر خواهد داد و ارزش هایی را که در گذشته مشخصه اصلی معاملات خارجی این کشور بوده است، به طور قاطعانه باز خواهد گرداند (البته تاکنون پیشرفت چندانی در این زمینه نداشته است). در واقع، به نظر می رسد که اگرچه اختلاف نظرهایی در میان اعضای کنگره آمریکا درباره چگونگی رسیدگی به پرونده هسته ای ایران وجود دارد، اما قانونگذاران آمریکایی درباره نیاز به مقابله با کشورهای امنیتی مانند روسیه، مصر، عربستان سعودی، امارات و ترکیه با یکدیگر همفکر هستند. بنابراین، تغییر در سیاست ایالات متحده می تواند زمانی برای تحت فشار قرار دادن همه دولت های منطقه را فراهم آورد، چرا که هر یک از آنها در نتیجه ترکیبی از عوامل، خود را در موقعیت نسبتا ضعیفی می بینند و به چارچوب امنیتی منطقه ای مبتنی بر پایه های قوی تر احساس نیاز می کنند.
ادامه مطلباگرچه هیچ معیار مطلق یا نسبی برای سنجش اعتماد میان رهبران منطقه وجود ندارد، اما عمده کارشناسان منطقه عدم اعتماد را یک مانع کلیدی در حل و فصل مناقشات می دانند. اگرچه عدم اعتماد به طور کلی از دیدگاه همه دست اندرکاران حل منازعه یک مانع اساسی برای پیشرفت به شمار می رود، این امر به ویژه در منطقه خاورمیانه حاد است.
ادامه مطلبایالات متحده تمرکز اصلی خود را به سمت روسیه و چین معطوف، و مدیریت چالش های منطقه ای را به شرکای خود در خاورمیانه واگذار کرده است. اما نتیجه این رویکرد چیزی بیش از بی ثباتی بیشتر در میانه موج هایی از اعتراضات مردمی و چالش های دولت داری نبوده است.
ادامه مطلبافغانستان به دست طالبان افتاد. آمریکا این کشور را در شرایط مشابه سال ۲۰۰۱ رها کرد: بی ثبات و در خطر. وضعیتی که استراتژیست های بایدن امیدوارند این کشور را به یک باتلاق غیرقابل مدیریت و ضداقتصادی برای چین، روسیه و ایران و سایر رقبا تبدیل سازد.
ادامه مطلبنخبگان در مدیترانه جنوبی برای نزدیک شدن به روسیه انگیزه و اراده سیاسی دارند و روسیه هم برای احیای موقعیت خود در منطقه انگیزه و اراده سیاسی دارد. ادبیات روابط بین الملل اینطور استدلال می کند که ولادیمیر پوتین می خواهد روسیه را احیا کند و به دنبال هژمونی جهانی در بستر پساغربی است. با این حال، با تجزیه و تحلیل انگیزه ها و استراتژی های تعاملات از هر دو طرف نشان می دهد که روسیه در روابط در جنوب دریای مدیترانه متمایل به قدرت هژمونیک نیست و سعی دارد نفوذ خود را در یک منطقه حساس افزایش دهد تا از آن به عنوان تراشه چانه زنی با دیگر قدرت های بین المللی استفاده کند. حضور روسیه در منطقه ابزاری است که از آن برای بازپس گیری موقعیت خود در میان سایر قدرت های بین المللی استفاده می کند، نه تسلط بر آنها به شیوه ای سلسله مراتبی. روسیه از قدرت اقتصادی لازمه یک هژمون شدن برخوردار نیست، اما مطمئنا سیاست آن در قبال منطقه منافعش در زمینه های مختلف را تضمین می کند.
ادامه مطلبشرایط حاکم در دوران پس از بهار عربی در چندین کشور در منطقه مانند مصر، لیبی، تونس و سوریه، فرصت های سیاسی جدیدی را برای قدرت های جهانی ایجاد کرده است. در همین حال، سیاست های توسعه طلبانه اخیر روسیه از هدف سیاسی آن در ارتباط با ایفای نقش در چنین منطقه کلیدی و در عین حال آسیب پذیر، حکایت دارند. شاید بزرگ ترین سوال این باشد که روسیه صرفا از فرصت های سیاسی ناشی از تغییر شرایط در منطقه استفاده می کند یا سیاست خود را در قبال منطقه حقیقتا تغییر داده است؟
ادامه مطلبابوالقاسم دلفی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نگاهی به دوران نه چندان طولانی ریاست جمهوری آقای قیس سعید، رئیس جمهوری تونس که از اکتبر سال ۲۰۱۹ وارد مقر ریاست جمهوری در " کارتاژ"، شده، می تواند حاکی از آن باشد که این حقوقدان با سابقه، با طراحی و هماهنگی های لازم داخلی و منطقه ای وارد کارزار تحولات تونس، که مبدا و زادگاه "بهار های عربی" و یا بیداری اسلامی در شمال افریقا محسوب می شود، شده و تحولات اخیر داخلی این کشور، آغاز ماجراهای بعدی است.
ادامه مطلبنقش امارات در کودتای تونس واضح و مورد حمایت ائتلاف کشورهای ضد انقلاب از جمله مصر، اسرائیل و بحرین بود. این نقش امارات به علل متعددی مورد حمایت اسرائیل بود از جمله این که وضعیت جدید در تونس در راستای حمایت از فلسطینیها و مخالفت با اشغالگری اسرائیل بود.
ادامه مطلبچشم انداز خارجی روسیه در دهه ۲۰۱۰ تحت تاثیر سه عامل در حال تغییر در بستر ژئوپلیتیک بین المللی و منطقه ای شکل گرفت: بحران مالی جهانی؛ روابط جدید بین روسیه و ایالات متحده (که نشان دهنده ناامیدی کرملین از عدم موفقیت در ادغام در نهادهای بین المللی تحت کنترل کاخ سفید بود)؛ و بهار عربی (که در ۲۰۱۰ در تونس آغاز شد و بعدتر به سقوط دیکتاتوری ها در مصر و لیبی انجامید). ترس فزاینده مسکو از آشفتگی سیاسی در منطقه مِنا در ارتباط با اسلام افراطی و خشونت های تروریستی از جمله در داخل روسیه به دلیل تنش های داخلی و درگیری ها در قفقاز شمالی را نیز می توان به این سه عامل افزود.
ادامه مطلباز زمان خیزش های عربی در سال ۲۰۱۱، جنگ داخلی سوریه و ظهور داعش، آینده عرب در خاورمیانه روند نامشخصی پیدا کرده است. نظام عربی غرق در بحران شده و به سخت ترین شیوه در تاریخ معاصر مورد آزمایش قرار گرفته است. نهادها در جریان طغیان و درگیری سیاسی اهمیت خود را از دست دادند یا به کلی فروپاشیدند و در نتیجه این امر، رابطه میان شهروندان و دولت نیز کاهش یافت و بازیگران قدرتمند غیر دولتی با سرمایه گذاری روی شکایت های اقتصادی-اجتماعی، آشفتگی امنیت و سقوط نظم نهاد محور سیاسی، ظهور یافتند.
ادامه مطلبرامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بدون تردید نیروهایی که علیه بشار اسد در سوریه می جنگیدند جزء قرون وسطی ترین و خونخوارترین نیروهای قرن گذشته بودند و این مساله باید ذکر شود که در دوران جنگ سوریه تقریبا همه چیز از دست رفته بود و تروریست ها به نزدیکی کاخ بشار اسد نیز رسیده بودند، اما شجاعت قابل ستایش بشار اسد و همسرش و جانفشانی های مردم و ارتش سوریه منجر به این شد که ایران و روسیه نیز برای حمایت از وی وارد کارزار شوند و کشور سوریه به دام تروریست های داعش و جبهه النصره نیفتد و از این دیدگاه ایستادگی بشار اسد در برابر داعش و جبهه النصره بسیار ستودنی است و بدون تردید در تاریخ منطقه از این دیدگاه از وی بعنوان یک قهرمان یاد خواهد شد.
ادامه مطلبسید حامد حسینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مردمی که در بهار عربی قیام کردند و به خیابانها آمدند، از رژیمهایی که مدتها آنها را تحت استبداد قرار داده بودند رویگردان بودند؛ اما آنها فاقد چشمانداز روشن و یکپارچهای از تغییر مورد نظر بودند. شعار نان، آزادی و عدالت اجتماعی در عمده فراخوانها و تجمعات پررنگ بود، اما ترجمه این واقعیت به یک وضعیت دموکراتیک دارای ابهام بود. بدون وجود یک جامعه مدنی قوی و کنش گر، اتحادیههای کارگری، احزاب سیاسی، انجمنها و رسانههای مستقل، توافق در مورد نقشه راه انتقالی پس از سقوط سریع دیکتاتورهای عرب غیرممکن بود.
ادامه مطلبرضا عابدی گناباد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بعد از سال ۲۰۱۱ و بهار عرب در مصر و تونس، اسلام گرایان هرچند به شکلی موقت توانستند به قدرت برسند؛ اما این تجربه در مصر با کودتای جولای ۲۰۱۳ بر علیه حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی جماعت اخوانالمسلمین و شکست اسلام گرایان در انتخابات انتخابات پارلمانی ۲۰۱۴ تونس از حزب سکولار ندا ناکام ماند. هرگاه جنبش های اسلامی با شور و هیجان زایدالوصفی وارد رقابت های انتخاباتی می شوند، هنوز هم در معرض فشارهای سیاسی شدیدی قرار می گیرند، اما در برخی اوقات، این فشارها متضاد هم بوده و در نتیجه فرصت های جذابی برای اسلام گرایان به وجود می آورد، هرچند ممکن است این فرصت ها برای آنها (مانند مصر دوران محمد مرسی و اخوان المسلمین) هزینه زا نیز باشد.
ادامه مطلبیک دهه از بهار عربی گذشته و برای آنهایی که در برابر رژیم های خودکامه در خاورمیانه ایستادند و زندگی بهتر را خواستار شدند، شرایط چندان بهبود نیافته است. بیشتر کشورهایی که آن زمان درگیر اعتراضات و متعاقبا خشونت شدند، هنوز تحت کنترل رژیم های استبدادی هستند، ظلم و فساد در این کشورها عادی است و مشکلات اقتصادی همچنان ادامه دارد. با این وجود، اروپا قاره ای متفاوت از قبل از سال ۲۰۱۱ است و این مساله مستقیما به انقلاب های شکست خورده در قاره همسایه مربوط می شود.
ادامه مطلب