نقش روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا (بخش شانزدهم)

روسیه و نخبگان سیاسی پس از بهار عربی در مصر، لیبی و سوریه

۲۸ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۷:۰۰ کد : ۲۰۰۵۰۵۸ اخبار اصلی خاورمیانه
شرایط حاکم در دوران پس از بهار عربی در چندین کشور در منطقه مانند مصر، لیبی، تونس و سوریه، فرصت های سیاسی جدیدی را برای قدرت های جهانی ایجاد کرده است. در همین حال، سیاست های توسعه طلبانه اخیر روسیه از هدف سیاسی آن در ارتباط با ایفای نقش در چنین منطقه کلیدی و در عین حال آسیب پذیر، حکایت دارند. شاید بزرگ ترین سوال این باشد که روسیه صرفا از فرصت های سیاسی ناشی از تغییر شرایط در منطقه استفاده می کند یا سیاست خود را در قبال منطقه حقیقتا تغییر داده است؟
روسیه و نخبگان سیاسی پس از بهار عربی در مصر، لیبی و سوریه

نویسنده این مطلب: زیاد اکل

دیپلماسی ایرانی: شرایط حاکم در دوران پس از بهار عربی در چندین کشور در منطقه مانند مصر، لیبی، تونس و سوریه، فرصت های سیاسی جدیدی را برای قدرت های جهانی ایجاد کرده است. در همین حال، سیاست های توسعه طلبانه اخیر روسیه از هدف سیاسی آن در ارتباط با ایفای نقش در چنین منطقه کلیدی و در عین حال آسیب پذیر، حکایت دارند. شاید بزرگ ترین سوال این باشد که روسیه صرفا از فرصت های سیاسی ناشی از تغییر شرایط در منطقه استفاده می کند یا سیاست خود را در قبال منطقه حقیقتا تغییر داده است؟

نخبگان سیاسی و دولت ها در مصر، لیبی و سوریه که یا اتحاد با روسیه را پذیرفته اند یا در تلاش برای چنین اتحادی دسترسی بیشتر روسیه به منطقه را فراهم آورده اند، نظرهای گوناگونی در این باره دارند. طبیعت و الگوهای به کارگرفته شده در منطقه با ایجاد فضا برای حضور روسیه مرتبط است. به طور همزمان، روسیه و نخبگان سیاسی پس از انقلاب در منطقه، به ویژه در مصر، سوریه و لیبی مجموعه منافع متقابلی را دنبال می کنند. در حقیقت، تجزیه و تحلیل ماهیت تفکر نخبگان گشورهای منطقه در چارچوب روابط با روسیه نشان می دهد که حضور آن در منطقه نه تنها تحت تاثیر جهت گیری های سیاست خارجی، بلکه به دلیل انگیزه های متفاوت نخبگان سیاسی منطقه ای در رویکرد به روسیه بوده است.

بهار عربی یا تنش های سیاسی که در سال 2011 در جنوب مدیترانه مشاهده شد، روند تغییر در منطقه را آغاز کرد. از لحاظ نظری، انقلاب ها به سه مرحله تقسیم می شوند: منشاء های انقلاب، فرایندهای انقلاب و نتایج انقلاب. هر یک از این سه مرحله تحت تاثیر عوامل مختلفی است و اتحادهای منطقه ای و بین المللی متفاوتی را در پی دارد. آنچه در حال حاضر در منطقه از جمله در مصر، لیبی یا سوریه شاهد آن هستیم، مرحله نتایج انقلاب است. به عبارت دیگر، فرآیندهای انقلاب در همه این کشورها پایان یافته آنها اکنون به عواملی رسیده اند که نتیجه انقلاب ها را شکل می دهند و از جمله آنها می توان به ماهیت، ایدئولوژی و بلندپروازی های سیاسی نخبگان سیاسی پس از انقلاب اشاره کرد. تغییر گروه نخبگان سیاسی در یک کشور معمولا به معنای بسته های متفاوت اتحادهای سیاسی و رویکردهای متفاوت به فعال سازی این اتحادها است.

درباره دستورکار سیاسی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، بسیار بحث شده، اما چرایی تمایل شدید نخبگان سیاسی پس از انقلاب ها در منطقه به همکاری با روسیه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آیا نخبگان سیاسی که روسیه ترجیح می دهد با آنها تعامل داشته باشد در یک الگوی خاص می گنجند؟ انگیزه ها و علایق متقابل در چنین همکاری هایی و در گسترش نفوذ روسیه، چیست؟ حضور روس ها در منطقه ای که شاهد بهار عربی بود، با تغییر نخبگان و شبکه های سیاسی و تجاری در این مطقه آنجا ارتباط تنگاتنگی دارد. 

نشانه های حضور بلند مدت روسیه و پیوند با نخبگان سیاسی

حضور روسیه در منطقه در حال حاضر مبتنی بر علاقه متقابل نخبگان حاکم در کشورهای منطقه و چشم انداز روسیه برای گسترش نفوذ در مدیترانه جنوبی است. برای درک منافع متقابل، باید رفتار روسیه در قبال منطقه را مورد توجه قرار داد.

حضور روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منطقه منا) چه از روی فرصت طلبی باشد، چه به دلیل تمایل اعراب به آن و چه صرفا مبتنی بر زمان بندی مناسب باشد، یک مرحله گذرا نیست و یک استراتژی بلند مدت است. ترکیبی از مشارکت های نظامی، پروژه های زیرساختی و انتخاب متحدان احتمالی در مناطق درگیری نشان می دهد که روسیه قصد دارد حضور خود را با منافع اساسی بلندمدت پیوند دهد. 

در مصر، روسیه چندین قرارداد نظامی برای تامین تسلیحاتی امضا و درصد قابل توجهی از تولیدات گاز طبیعی مصر را خریداری کرده و برای ساخت اولین نیروگاه هسته ای در این کشور قرارداد بسته است.

در لیبی، حمایت از ژنرال خلیفه حفتر چندین معنی دارد. ارزش حفتر در لیبی در کنترل او بر منسجم ترین و در عین حال سیاسی ترین نهاد نظامی در این کشور است. روسیه به سرعت خواسته های حفتر را برای رهبری سیاسی و ایجاد ارتش قوی تشخیص داد. اتحاد با حفتر منافع بلندمدت روسیه را در تامین تسلیحات ارتش ملی لیبی تحت رهبری حفتر به نتیجه می رساند. به طور همزمان، نشان می دهد که روسیه از ایده صعود نخبگان نظامی به قدرت سیاسی برای حل و فصل درگیری ها حمایت می کند که به نوبه خود، نقش روسیه در روند حل و فصل سیاسی در لیبی را زیر سوال می برد.

در سوریه، اقدامات روسیه نشان می دهد که مداخله آن مبتنی بر رویکرد مدیریت بحران نیست. حضور سنگین نظامی، حمایت روسیه از بشار اسد در مذاکرات حل اختلاف، و سرمایه گذاری در گسترش پایگاه نظامی روسیه در بندر طرطوس، همگی نشان دهنده این مساله اند که روسیه می خواهد سوریه را به عنوان مرکز حضور و نفوذ در منطقه آماده کند.

این نشانه های دال بر حضور طولانی مدت در منطقه نه تنها در نتیجه فرصت طلبی سیاسی روسیه، که توسط نخبگان سیاسی جدیدی که پس از سال 2011 به قدرت رسیده اند، ایجاد شده اند؛ نخبگان سیاسی که با روسیه همکاری می کنند و به دنبال اتحاد با آن هستند. می توان گفت که حضور روسیه در منطقه و ارتباط آن با نخبگان سیاسی مبتنی بر سه محور است: مشارکت در پروژه های بزرگ زیرساختی، سرمایه گذاری در پروژه های نظامی و مشارکت در برنامه های پس از جنگ. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه اروپا برای مدیترانه / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: روسیه گسترش نفوذ روسیه در خاورمیانه نفوذ روسیه در منطقه منا منطقه منا بهار عربی


( ۲ )

نظر شما :