پیامدهای حقوقی و انسانی مخاصمات مسلحانه بر کودکان

کودکیِ گمشده در سایه جنگ

۲۱ تیر ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۳۸۲۲ اخبار اصلی خاورمیانه
مهشید جمالی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: جنگ بین رژیم صهیونیستی اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، که چند روزی آرامش و سلامت روان را از کودکان بی‌پناه ایران زمین دریغ کرد و وحشت و اضطراب را برای ایشان به ارمغان آورد. تجاوزی که به خاک پاک میهن ما انجام شد و حقوق اساسی کودکان را به حاشیه راند.
کودکیِ گمشده در سایه جنگ

نویسنده: مهشید جمالی، پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودک

دیپلماسی ایرانی: پدیده منحوس جنگ چه تاثیری بر کودکان می‌گذارد و چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟ در روزهایی که میهن عزیزمان ایران، به اجبار درگیر جنگ و ناامنی شده، لازم است تا به کودکان بی‌گناه توجه ویژه‌ای داشته باشیم. جنگ بین رژیم صهیونیستی اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، که چند روزی آرامش و سلامت روان را از کودکان بی‌پناه ایران زمین دریغ کرد و وحشت و اضطراب را برای ایشان به ارمغان آورد. تجاوزی که به خاک پاک میهن ما انجام شد و حقوق اساسی کودکان را به حاشیه راند. کودکانی که در پی تصمیم سیاست‌مداران، بدون هیچ نقشی درگیر خشونت و تهدید حیات می‌شوند، حق بقا و سلامت آن‌ها نقض می‌شود و دیگر حقوق بنیادین‌شان نادیده گرفته می‌شود. 

با اشاره به حقوق بین‌الملل و مطابق با ماده ۱ از کنوانسیون حقوق کودک (CRC)، هر فرد کم‌تر از ۱۸ سال، کودک شناخته می‌شود. این گروه آسیب‌پذیر در زمان جنگ و درگیری‌های مسلحانه، همواره در معرض خطرات جدی قرار دارند. کودکان به‌طور نامتناسبی از پیامدهای مخاصمات مسلحانه رنج می‌برند. در قرن ۲۱ هم‌چنان شاهد آن هستیم که کودکان درگیر خشونت‌های بین‌المللی میان نیروهای متخاصم هستند. جنگ‌ها و بحران‌های نظامی، تاثیرات عمیق و مخربی بر زندگی کودکان دارند که می‌تواند از دست دادن خانواده، بی‌خانمانی، آسیب‌های جسمی و روانی و نقض حقوق اساسی آنان را شامل باشد. کودکان بی گناه اغلب قربانی جراحات شدید ناشی از تسلیحات نظامی می‌شوند. بعد روانشناسی جنگ بر کودکان را نمی‌توان نادیده انگاشت، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یکی دیگر از میراث‌های درمان‌نشده کودکان گرفتار در میدان جنگ یا آوارگان است. این مسائل نیازمند توجه جدی به حمایت از حقوق کودکان در سطح ملی و بین‌المللی است. 

کنوانسیون حقوق کودک که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید و مهم‌ترین سند در زمینه حمایت از حقوق کودکان است در ماده ۳۸ به وضوح بیان می‌کند که کشورهای عضو باید اقدامات لازم را برای حمایت از کودکان در برابر اثرات منفی جنگ اتخاذ کنند. حقوق بین‌الملل بشردوستانه که شامل کنوانسیون‌های ژنو و پروتکل‌های الحاقی آن است، تاکید دارد که در زمان جنگ باید به غیرنظامیان به‌ویژه کودکان توجه ویژه‌ای شود. این قوانین کشورهای درگیر را ملزم می‌کند که از هرگونه حمله به اهداف غیرنظامی خودداری کنند و اقدامات لازم را برای حفاظت هرچه تمام‌تر از غیرنظامیان اتخاذ کنند. 

حمایت قانونی از کودکان، پس از جنگ جهانی دوم وارد حقوق بشردوستانه در نظام حقوق بین‌الملل شد. تجربه حاصل از آن درگیری درواقع نشان داد که نیاز فوری به تدوین یک سند از حقوق بین‌الملل عمومی برای حمایت از جمعیت غیرنظامی در زمان جنگ وجود دارد. تلاش‌های کمیته بین‌المللی صلیب سرخ (ICRC) نیز در این زمینه به تصویب کنوانسیون چهارم ژنو در سال ۱۹۴۹، مربوط به حمایت از افراد غیرنظامی در زمان جنگ منجر شد. از آن زمان به بعد، کودکان به عنوان اعضای جمعیت غیرنظامی، مشمول حمایت‌های این کنوانسیون شدند. در ادامه به بررسی آثار جنگ بر کودکان می‌پردازیم.

تاثیر و پیامدهای جنگ بر کودکان

ممکن است کودکان به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم از جنگ آسیب ‌بینند. کودکانی که در مناطق جنگی زندگی می‌کنند ممکن است به صورت فیزیکی یا روانی کشته یا مجروح شوند. سلامت و بقای کودکان به‌خطر می‌افتد و اضطراب و استرس غیرقابل جبرانی را برای کودکان در پی دارد. کودکی که روان سالمی نداشته باشد، رشد متوازنی نخواهد داشت.

ممکن است در اثر خشونت و برای فرار، در داخل مرزهای خود آواره شوند یا در صورت امکان به کشور دیگری پناه ببرند. هم‌چنین ممکن است کودکان مجبور به خدمت نظامی شوند یا جذب نیروهای مسلح شوند.

کودکانی که فرزندان قربانیان جنگ و نسل‌کشی هستند و کودکانی که زندگی‌شان تحت‌الشعاع منابع مالی عمومی صرف شده برای ابزارآلات جنگی قرار می‌گیرند و هم‌چنین کودکانی که زندگی‌شان تحت سایه‌ی فضاهای سلاح هسته‌ای قرار دارد که توان نابودی تمدن را دارند، به شدت در این بحبوحه آسیب می‌بینند.

کودکان از جهات مختلفی، آسیب‌پذیری ویژه‌ای در برابر تاثیرات جنگ دارند. کودکان آسیب دیده از جنگ معمولا دچار تاثیرات منفی چندگانه، پی در پی و دراز مدت می‌شوند که ممکن است سال‌ها یا دهه‌ها ادامه داشته باشد.

در این میان حق حیات، رشد، بقا و سلامت کودکان که در کنواسیون حقوق کودک به‌رسمیت شناخته شده، به طرز ناجوانمردانه‌ای نقض می‌شود. رشد مناسب آن‌ها وابسته به خانواده‌ای منسجم و مراقبتی کافی از سوی والدینی است که بتوانند نیازهای جسمی و عاطفی‌شان را تامین کنند. جنگ می‌تواند منابع فیزیکی و عاطفی والدین برای حمایت از کودکان‌شان را از بین ببرد.

در برخی موارد، جنگ کودکان را به‌طور کامل از داشتن والدین یا سایر مراقبان محروم می‌کند. کودکان یتیم یا کودکانی که والدین‌شان غایب، افسرده یا به شدت دچار استرس هستند، به شکل‌هایی رنج می‌برند که با رنج بزرگسالان متفاوت است.

در میان منازعات و درگیری‌های مسلحانه، کودکان از تحصیل و آموزش دور می‌شوند که نقضِ حق بر تحصیل کودکان را در پی دارد. کودکانی که سرمایه‌های ارزشمند هر کشوری هستند و آینده جوامع به دست آن‌ها خواهد چرخید، و واجب است تا آموزش‌های لازم و ضروری را در سنین پایه دریافت کنند. اما جنگ مانع از تحقق آن است.

ممکن است کودکان با مشکلاتی مانند از دست دادن زبان و سنت خود یا طرد شدن در مناطق میزبان که به آن پناه برده‌اند، مواجه شوند. به همین دلیل هزاران کودک ناچارند تا پایان عمر با اثرات منفی جنگ زندگی کنند.

در نهایت تاثیرات ویرانگر جنگ بسته به عواملی مانند سن و جنسیت، به شکل‌های متفاوتی بروز می‌کند. دختران معمولا تاثیرات جنگ را بیش‌تر از نظر احساسی تجربه می‌کنند؛ درحالی‌‌که پسران به‌دلیل تفاوت‌ها تمایل دارند وضعیت را درونی کرده و احساسات خود را از طریق اختلالات رفتاری نشان دهند.

در نتیجه آن‌چه گویاست آن است که پیامدهای جنگ بر کودکان نه‌تنها جنبه‌های انسانی بلکه ابعاد حقوقی گسترده‌ای دارد. در این میان لازم است تا از کودکان درگیر در جنگ، حمایت‌های دوچندانی به‌عمل آید. 

جامعه جهانی باید با همکاری و هماهنگی بیش‌تر، اقداماتی موثر برای جلوگیری از نقض حقوق کودکان در زمان جنگ انجام دهد. این اقدامات تقویت قوانین بین‌المللی، حمایت از برنامه‌های آموزشی و روانشناختی برای کودکان آسیب‌دیده و ایجاد سازوکارهای نظارتی برای اطمینان از رعایت حقوق بشر در مناطق جنگی را شامل می‌شود. 

تکالیف دولت‌ها برای حمایت از کودکان در زمان جنگ به‌طور واضح در اسناد بین‌المللی تعریف شده است. این تعهدات نه‌تنها مسئولیت‌های قانونی را برای دولت‌ها ایجاد می‌کند بلکه بر اهمیت حفاظت از نسل‌های آینده تاکید دارد. 

در اقدامات توان‌بخشی و سازکاروهای مقابله‌ای، باید ویژگی های سنی، جنسی و مراحل رشدی مدنظر قرار گیرد و برنامه‌هایی برای کوتاه‌مدت و بلندمدت تنظیم شود. 

کودکانی که در معرض آزارهای جسمی یا جنسی قرار گرفته‌اند یا اعضای خانواه خود را ازدست داده‌اند، باید در اولویت برنامه‌های توان‌بخشی باشند. 

تنها با اجرای موثر این تکالیف می‌توان امید داشت که کودکان درگیر با جنگ از حقوق خود برخوردار شوند و از آثار مخرب جنگ مصون بمانند. 

جامعه‌ای که کودکان ناسالم داشته باشد، نمی‌تواند در آینده جامعه‌ای سالم باشد. عمل کردن در چارچوب کنوانسیون حقوق کودک با در نظر گرفتن حق حیات، سلامت و رفاهِ آینده جامعه، اهمیت فراوانی دارد.

کلید واژه ها: کودکان حقوق کودکان حمله اسرائیل حمله اسرائیل به ایران کودکان ایران مهشید جمالی ایران و اسرائیل تجاوز به خاک ایران حمایت کودکان جنگ زمان جنگ درگیر جنگ


( ۱ )

نظر شما :