هر کدام چه مزیتها و کاربردی دارد
دوگانه پهپاد یا جنگنده

نویسنده: محمد مونسان، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شاهرود
دیپلماسی ایرانی: جنگ 12 روزه مجددا نگاه ها را متوجه آسمان کرد. جایی که در کنار موشک¬های مهاجم، هواپیماهای جنگنده مدافع نیز باید در آسمان حضور می داشتند ولی نداشتند. در اینجا یک بحث قدیمی و یک غفلت عجیب از ضرورت داشتن جنگنده (که در سالهای گذشته بهطور مکرر از سوی دلسوزان گوشزد می شد ولی توجهی نمیشد) مجددا احیا شد. این نبرد 12 روزه می تواند حاوی بزرگترین درسهای نظامی و تذکردهنده غفلت های بزرگ قبلی برای ما باشد البته به شرطی که بهجای «خودفریبی و خود کامل پنداری»، صراحتا نقایص و غفلت ها را بپذیریم و در اسرع وقت برای رفع آنها برنامه ریزی و اقدام کنیم. امروز در جامعه یک دوگانه نادرست در حال شکل گیری است که پهپاد بهتر است یا جنگنده؟ در این نوشتار به تشریح این موضوع می پردازیم.
ضرورت وجود جنگنده ها برای دفاع از آسمان
در سالهای گذشته، افراد باتجربه و دلسوز نظامی مکررا گوشزد می کردند که برای دفاع از آسمان کشور فقط نباید به پدافند متکی بود و باید به تعداد کافی جنگنده های رهگیر برای مقابله با جنگنده های مهاجم و حتی پرتابه های پرسرعت (مانند موشک) در اختیار داشت. متاسفانه در یک سیاست گذاری غلط و افراط گرایانه، فقط به توسعه و تامین پهپادها در کشور توجه شد (که البته موفقیت های بزرگی هم کسب شد) و موضوع طراحی و ساخت جنگنده های دارای سرنشین به حاشیه رانده شد. این موضوع به مثابه یک تیم فوتبال است که هر 11 نفر در خط حمله حضور دارند و دروازه را رها کرده اند! نباید بار سنگین دفاع از آسمان کشور را صرفا بر دوش پدافند انداخت چراکه سامانه های پدافندی معمولا دارای مکان های ثابت و قابل شناسایی هستند و معمولا در اولین مراحل تهاجم هوایی مورد حمله قرار می گیرند. همچنین سامانه های پدافندی بسیار متکی به اطلاعات راداری هستند که محل رادارهای اصلی و برد بلند هم معمولا ثابت است و مورد تهاجم شدید قرار می گیرند. جنگنده ها چند مزیت از این جهت دارند: 1) خود دارای رادار مستقل و تسلیحات مستقل هستند و مستقیما (حتی بدون نیاز به پشتیبانی زمینی) می توانند اهداف مهاجم را رهگیری و منهدم کنند یا حداقل آنها را از آسمان کشور دور کنند. 2) رادار آنها از ارتفاع بالاتری نسبت به رادارهای زمینی، آسمان را رصد می کنند پس بنابراین نقاط کور کمتری دارند (هرچند برد محدودتری دارند). 3) جنگنده ها علیرغم سامانه های زمینی، ثابت نیستند و متحرک هستند لذا هدف قرار دادن آنها به سادگی میسر نیست. 4) جنگنده ها علیرغم سامانه های زمینی، محدود به چارچوب مرزهای ایران نیستند و می توانند صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ایران به گشتزنی بپردازند. در تهاجم اخیر علیه ایران، عملا آسمان عراق برای هر مهاجمی باز بود و اگر ایران جنگنده های مناسبی می داشت، می توانست دفاع را در آسمان عراق انجام دهد نه آسمان تهران.
عدم جدیت ایران در طراحی و ساخت جنگنده
در چهار دهه گذشته، پروژه های متعدد و بی سرانجام زیادی برای طراحی و ساخت جنگنده انجام شد که یا کلا هرگز به مرحله ساخت نرسیدند یا تعداد انگشت شماری ساخته شد یا صرفا آموزشی بودند یا به حدی با جنگنده¬های نسل 4 و 5 فاصله داشتند که عملا در آسمان کاری از آنها بر نمی آمد مانند پروژه های آذرخش، صاعقه، ثاقب، کوثر، قاهر 313 و اخیرا هم جنگنده شهید باقری (که در سال 1402 از آن صحبت شد). تعدد و بی نتیجه ماندن این پروژه ها از یک سردرگمی و بلاتکلیفی حاد در این حوزه نشان داشته است. اولین جنگنده بومی یعنی آذرخش در سال دهه 1370 تست شد یعنی ایران بیش از 30 سال در این زمینه تلاش کرده ولی به نتیجه مطلوب نرسیده است. مهمترین علت این ناکامی را می توان عدم باور به توانمندی های علمی روز ایران و الگو قرار دادن جنگنده های قدیمی و تاریخ گذشته مانند F5 دانست. بهطور مثال جنگنده های آذرخش، صاعقه، ثاقب و کوثر بر مبنای الگوی جنگنده F5 ساخته شدند در حالیکه این جنگنده اولین بار 65 سال پیش و نسخه پیشرفته آن نیز حدود 50 سال پیش رونمایی شد. چگونه ممکن است چنین جنگنده ای مبنای طراحی جنگنده های ایران باشد در حالیکه در آن زمان، اصلا موضوعاتی مانند رادارگریزی مطرح نبوده است؟ کشورهایی مانند ترکیه، و کره جنوبی خیلی دیرتر از ایران شروع کردند ولی به دلیل داشتن هدف مشخص و باور داشتن به دانش بومی خود، دستاوردهای بزرگی داشتند و جنگنده های رادارگریز نسل 5 تولید و حتی صادر کردند.
پهپادهای جت رهگیر؛ ایده آل ترین راه حل در شرایط کنونی
در شرایط حاد کنونی که ایران ممکن است هر لحظه مجددا در معرض تهاجم قرار گیرد طبیعتا خرید جنگنده از خارج، بهترین گزینه است ولی برای تولید بومی، طراحی و ساخت یک جنگنده بسیار وقت گیرتر و هزینه برتر است. علت آن، ملاحظات ایمنی سرنشین و خلبان است که ملاحظات طراحی را خیلی پیچیده¬تر و تستهای آن را خیلی دشوارتر می کند. چنین ملاحظاتی در هواپیماهای بدون سرنشین وجود ندارد. از طرفی ایران دارای دانش بسیار خوبی در طراحی انواع پهپادهای نظامی (شناسایی و مسلح – برد کوتاه و برد بلند – رانش ملخ دار و جت) دارد که امروز می توان از آن دانش برای طراحی و تولید انبوه پهپادهای رهگیر ضد جنگنده در کوتاهترین زمان ممکن (شاید یک سال یا حتی کمتر) استفاده کرد. ایران تا به امروز روی سرعت، رادارگریزی و قابلیت مانور و موشکهای هوا به هوا در پهپادها چندان متمرکز نبوده در حالیکه اینها مشخصاتی است که برای یک پهپاد رهگیر و ضدجنگنده بسیار حیاتی است. بهطور خلاصه یک پهپاد رهگیر باید دارای مشخصات زیر باشد:
1) دارای تسلیحات و موشکهای مناسب بهخصوص موشکهای هوا به هوا با برد مناسب باشد. منظور از برد مناسب موشک (مطابق جنگنده های روز دنیا) این است برای برد متوسط درگیری هوایی دارای برد 150-100 کیلومتر و برای برد دور جهت انهدام هواپیماهای شناسایی و سوخترسان دارای برد 200 تا 400 کیلومتر باشد. برد موشکهای جنگنده F35 در حدود 180 کیلومتر است. تاکنون اغلب پهپادهای ایران برای شناسایی (بدون سلاح) یا بهصورت انتحاری (جاسازی مواد منفجره در داخل بدنه و دماغه پهپاد) بوده اند و تجارب کمتری برای پرتاب موشک از آنها وجود دارد.
2) دارای بدنه رادارگریز که تجربه هایی از آن موجود است مانند طراحی بدنه پهپاد جاس 313 که بر ناو پهپادبر شهید باقری مستقر است. توجه شود که بدنه ایده آل برای رادارگریزی با بدنه ایده آل آیرودینامیکی برای سرعت بالا معمولا متفاوت و بعضا متضاد است. بنابراین با توجه به نوع ماموریت، باید حالت بهینه ای بین این دو انتخاب کرد. هرچه سرعت بالاتر باشد رادارگریزی کمتر می شود.
3) سرعت: سرعت این پهپادها باید به حدی باشد که بتواند به تعقیب جنگنده های پرسرعت مهاجم امروزی بپردازد. سرعت F35 برابر 1.6 ماخ (1970 کیلومتر بر ساعت) است و برخی جنگنده های سوخو سرعت بیش از 2 ماخ را دارا هستند. برای حصول چنین سرعتی دیگر سیستم رانش های ملخ دار بهکار نمی آید بلکه توربوجت و توربوفن (با پس سوز) لازم است که نوعی از آنها در پهپاد جاس 313 استفاده شده است. بنابراین می توان گفت مهمترین چالش یک پهپاد رهگیر ضد جنگنده از قبل در کشور مطرح بوده و تا حدودی حل شده است.
4) رادار و سیستم اویونیک: تمامی سیستم های ناوبری و الکترونیکی و راداری یک پهپاد رهگیر باید مطابق جنگنده های امروزی نسل 5 باشد.
5) دارای قابلیت مانورهای خاص و تند: تعقیب یک جنگنده مهاجم مستلزم مانورهای خاص و تند است. تاکنون هیچ یک از پهپادهای ایران چنین خاصیتی نداشته اند چراکه معمولا برای ماموریت هایی طراحی شده اند که از یک نقطه برخواسته و بدون نیاز به مانورهای خاص به منطقه هدف خود میرسد. مانورپذیری پهپادهای رهگیر را شاید بتوان مهمترین چالش طراحی آنها در ایران در نظر گرفت.
مزیت پهپاد رهگیر نسبت به جنگنده دارای سرنشین رهگیر
اگر ایران در شرایط خاص کنونی که با کمبود زمان مواجه است برای رهگیری جنگنده¬های مهاجم به سراغ پهپادهای رهگیر برود مزایای زیر را خواهد داشت:
1) در دسترس بودن دانش طراحی پهپادها با توجه به تجارب موفق موجود در کشور (این در حالیست که تجربه موفقی تاکنون برای طراحی یک جنگنده نسل 4 و 5 در کشور وجود ندارد).
2) در دسترس بودن فناوری ساخت و تامین قطعات پهپادها.
3) امکان تولید در زمان بسیار کوتاه با توجه به دو مورد فوق (زمانی کمتر از یک سال).
4) کم هزینه بودن و امکان تولید تعداد بسیار زیاد: تصور کنید تعداد زیادی پهپاد رهگیر از جهت های مختلف برای درگیری با یک جنگنده مهاجم اعزام شوند، چقدر شانس اصابت افزایش می یابد.
5) قابلیت مانورهای خاص و بسیار پیچیده با توجه به عدم وجود محدودیتهای انسانی.
6) کوچکتر بودن ابعاد پهپاد نسبت به جنگنده دارای سرنشین با توجه به حذف وزن سرنشین ها و صندلی پران آن که مزیت هایی مانند سطح مقطع راداری کوچکتر و سرعت بالاتر و برد بیشتر را می تواند به همراه داشته باشد.
7) تست های پرواز راحت تر و کم هزینه تر: یک پهپاد را بلافاصله بعد از ساخت می¬توان برای انجام تستهای پرواز با استرس کمتری آماده کرد در حالیکه وجود سرنشین (خلبان) و حفظ سلامتی و ایمنی او از مهمترین چالش مرحله تست است که معمولا تحویلدهی یک جنگنده را خیلی دشوارتر و زمانبرتر می کند.
8) استفاده از هوش مصنوعی بهجای هوش انسانی و خطای کمتر و عکس العمل سریعتر بهخصوص در شرایط پراسترس درگیری هوایی.
9) امکان درگیری با جنگنده¬های مهاجم در فاصله بسیار دورتر از مرزها بدون نگرانی از احتمال اسیر شدن خلبانان. این یک قاعده کلی است که: عملیات با «بدون سرنشین های هوایی، دریایی، زمینی و زیردریایی» بسیار «بی باکانه تر و متهورانه تر» از «دارای سرنشین ها» انجام می شود چراکه ترسی از سلامتی یا اسارت خلبان وجود ندارد.
واقعا این امکان وجود دارد که در صورت اداره سیاسی و نظامی کافی، بتوان یک پهپاد رهگیر عالی را با یک تیم مهندسی خبره کوچک (مثلا 15-10 نفره) یا در قالب یک شرکت کوچک کاملا تخصصی، ظرف مدت بسیار کوتاه (یک سال و حتی کمتر) ساخت و عملیاتی کرد. در چنین شرایطی، ایران اولین کشور دنیا خواهد بود که از پهپاد برای رهگیری و انهدام جنگنده های دارای سرنشین استفاده می کند. شاید اگر چنین اتفاقی در ایران محقق شود، پرونده جنگنده ها (ی دارای سرنشین) برای همیشه در دنیا بسته شود چراکه کارایی و فلسفه وجودی آنها به زیر سوال می رود.
نظر شما :