نبرد بعدی اسراییل برای بقاست
پرده آخر: تلاش برای بقا

نویسنده: زهرا اله دادیان فلاورجانی، کارشناس ارشد روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: یکی از مهمترین دلایل دولتها برای بحرانآفرینی در سطح بینالمللی را میتوان تلاش آنها برای بقا دولت خود و یا ایجاد انسجام داخلی دانست. نتانیاهو نیز دقیقه برای اینکه بتواند در رأس قدرت بماند و یهودیانی که دچار چنددستگی و ناامیدی از دولت بودند با هماهنگی آمریکا و با هدف تغییر نظام اقدام به حمله به ایران کرد.
اما نکته اساسی اینجا است که اوضاع بحرانی در جامعه اسراییل تنها به بعد از عملیات طوفان الاقصی محدود نمیشود و این مشکلات از چندی قبلتر در جامعه اسراییل وجود داشته و عملیات طوفان الاقصی نمایان شدن آنها در انظار مردم داخل و خارج از اسراییل را سبب شد.
اسراییلی که سالها خود را بهعنوان یکی از امنترین نقاط جهان میدانست و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود را جز برترینها و قدرتمندترینهای جهان معرفی میکرد با انجام عملیات طوفان الاقصی و گروگان گرفتن تعدادی از یهودیان ضعفهای آن نمایان شد. از طرف دیگر سالهای متمادی یهودیان با مظلومنمایی و برجستهسازی ماجرای هولوکاست اقدام به تجاوز به کشورهای همسایه میکردند و جنایات متعددی را در نوار غزه مرتکب میشدند که عملیات طوفان الاقصی به این نوع اقدامات پایان داد و چهره واقعی اسراییل را به همه مردم جهان نشان داد و همه مسئله سبب انزجار از اسراییل در بین مردم جهان و ایجاد موج حمایت از فلسطینیها و آزادی فلسطین شد؛ که شاید به توان یکی از مهمترین دستاوردهای عملیات طوفان الاقصی را آگاهسازی مردم جهان نسبت به مسئله فلسطین دانست.
اما جنگ دوازدهروزه بین ایران و اسراییل اگرچه برای ایرانیان دردناک بود و شهادت نزدیک به هزار نفر از مردم ایران ازجمله سرداران رشید و کودکان و زنان را سبب شد و خساراتی را به خانهها و برخی از مراکز و تأسیسات هستهای ایران به همراه داشت ولی برای اسرائیلیها گرانتر تمام شد تا آنجا که باوجود سانسورهای شدید به نقل از روزنامه مارکز رژیم صهیونیستی چیزی در حدود پنج میلیارد شکل هست. همچنین در طول این جنگ حدود 43000 ثبت درخواست خسارت داشتهاند از طرف دیگر گزارشی در Ynet News به نقل از مشاور مالی رئیس ستاد ارتش اسراییل این رژیم در هر عملیات ایران تقریباً 725 میلیون دلار هزینه میکند. در کنار این موارد قطع خدمات رفاهی به مردم و آسیب دیدگان و افزایش دزدی ها و ناآرامی ها در سرزمینهای اشغالی نکته بعدی است اسراییل خسارات وارده به موسسه وایزمن را حدود 600 میلیون دلار اعلام کرده ولی آنچه شواهد و گفتههای کارشناسان نشان میدهد بسیار بیشتر است. خسارت به این موسسه در کنار خسارتی که به پایگاههای هوایی و نظامی اسرائیل وارد شده و پالایشگاهها و نیروگاههای تأمین برق اسراییل را در شرایط بدی برای ارائه خدمات و تأمین امنیت شهروندان خود قرار داده است. هزینههای ساخت اماکن تخریبشده در کنار آواربرداری از این اماکن و تجهیز آنها با توجه به کسری بودجه اسراییل و از بین رفتن فعالیت بندرهای آن به زمان و بودجه بسیاری نیاز دارد. در کنار آن عملیات موشکی یمن نسبت به مراکز نظامی و اقتصادی و عملیات حماس و دیگر گروههای مقاومت، علاوه بر اضافه کردن حجم خسارات، از نظر روانی تأثیر منفی در اجتماع جامعه یهود دارد و آنها را زیر فشار بالایی قرار میدهد. از طرف دیگر ضعف سیستم پدافندی اسراییل باوجود هزینه بسیار بالای موشکهای آن طی این مدت بهخوبی نمایان شد و نکته مهم این است که اسراییل خود سازنده موشکهای برخی از سامانههای پدافندی مثل تاد نیست و اینها از امریکا وارد میشوند. البته که امریکا همیشه بهعنوان یک پشتیبان مالی و نظامی برای اسراییل عمل کرده است ولی ساخت این موشکها هزینه بالایی دارند. درحالیکه موشکها و پهبادهای ایران تولیدات بومی و با هزینه بسیار کمتر است. جدای از خسارات مالی و خساراتی که به سیستم پدافند و مناطق نظامی اسراییل در طول این مدت وارد شد مهمترین نکته خسارات اجتماعی است که به اسراییل وارد شد.
مردم ایران نسلها است که در خاک مقدس ایران ریشه دارند و وارث تمدن عظیم و غنی ایرانی و ایرانی – اسلامی هستند و در طول هزاران سال با مشکلات و اتفاقات متعدد روبهرو بودهاند، مشکلات را در کنار هم از سر گذراندهاند و این جنگ نهتنها بروز تفرقه و آشوب را سبب نشد بلکه مردم ایران از قومیتهای مختلف و مذاهب گوناگون را حول پرچم ایران متحدتر و منسجمتر برای مقابله با دشمن متجاوز کرد که این به سبب هویت ملی و تاریخی آنها در مقابل اسرائیل، یک رژیم جعلی با عمری در حدود هفتادسال فاقد هویت ملی است که ساکنان آن از سرزمینهای دیگر به آن کوچ کردهاند و با کوچکترین مورد فرار را برقرار ترجیح میدهند؛ بهطوریکه در طول عملیات طوفان الاقصی هم شاهد مهاجرت معکوس یهودیها بودیم و در طول این جنگ نیز باوجود بسته بودن فرودگاهها یهودیان از طریق دریا و مرز مصر اقدام به مهاجرت معکوس کردند بهطوریکه وزیر ترابری اسراییل دستور داد در صورت بازگشایی فرودگاهها اسراییلیها حق خروج ندارند. این نشان میدهد که اسراییل از درون و پایگاه اجتماعی رو به فروپاشی است چراکه عنصر اصلی حکومتها مردم هستند و وقتی مردمی نباشند حکومتی وجود ندارد.
اکنون بعد از پایان دوازده روز مقاومت نظر کارشناسان بر نقض آتشبس ایجادشده از طرف اسراییل است و تقریباً همه در این مورد متفقالقول هستند و شواهد امر هم نشان میدهد که اسراییل خود را برای یک رویارویی بزرگ با ایران با حمایت و پشتیبانی تمامی حامیان خود آماده میکند. تقویت مهمات و تجهیزات اسراییل توسط آمریکا با فرود چندین هواپیمای ترابری و پایان تجهیز و ارسال سلاح و مهمات به اوکراین از این حکایت دارد که امریکا به فکر تأمین بلندمدت مهمات اسراییل و همچنین حفظ ذخایر برای ورود احتمالی خود به درگیری است. از طرف دیگر تلاشهای امریکا برای پایان دادن به جنگ غزه و عملیات سوریه مؤید این مطلب است که اسراییل قصد دارد با بستن این دو جبهه تمام تمرکز خود را بر محور ایران قرار دهد. پیشنهاد آتشبس 60 روزه از طرف آمریکا به حماس شاید گویای این باشد که آنها برای یک جنگ دوماهه برنامهریزی میکنند تا اهداف خود را در این مدت عملیاتی کنند و همچنین تلاش برای به رسمیت شناختن تصرف بلندیهای جولان از طرف سوریه گویای این است که میخواهند احتمال درگیری با نیروهای سوری را در این جبهه پایان دهند.
از طرف دیگر درگیر شدن طرفهای اروپایی و تهدید ایران به فعال کردن مکانیسم ماشه مؤید تلاش حامیان اسراییل برای ایجاد فشار بر حکومت ایران و تأثیر بر اقتصاد و معیشت مردم ایران است. در کنار آن نباید تلاشهای اسراییل و امریکا برای درخواست از چین برای نخریدن نفت ایران را فراموش کرد؛ و همچنین فعال کردن گروههای تروریست و تجزیهطلب در غرب و شرق کشور را از دیگر گزینههای اسراییل و امریکا میتوان برشمرد. البته نباید کشور آذربایجان که از متحدان اسراییل است و اسراییل در این کشور پایگاه دارد را فراموش کرد و باید نسبت به تحرکات آن با دقت عمل کرد و نیروهای زمینی ایران باید آماده مقابله زمینی در این ناحیه نیز باشند. در کنار همه اینها عملیات روانی و جنگ شناختی که غرب و اسراییل علیه مردم ایران به سرکردگی شبکههای معاند فارسیزبان و گروههای سلطنتطلب و گروهک منافقین و نفوذیها و غربگرایان داخلی به راه انداختهاند شاید بخش مهم عملیات آتی آنها باشد.
آنچه از همه این موارد در کنار هم میتوان نتیجه گرفت تقابل این بار بین ایران و غرب با سرکردگی اسراییل و حمایت امریکا و اروپاست؛ اما نکته اساسی اینجاست که ایران یکبار در طول هشت سال دفاع مقدس نیز با تمام دنیای غرب جنگید و سرافراز پیروز میدان شد و در شرایط کنونی مهمترین امتیاز ایران این است که تقریباً هیچ کشوری از قدرت واقعی نظامی ایران و حجم و میزان پیشرفت سلاحهایی که ایران در اختیار دارد اطلاعی در دست ندارد که این میتواند بهعنوان برگ برنده ایران در جنگ آتی باشد؛ چنانچه در طول جنگ دوازدهروزه نیز قدرت پدافندها و موشکهای ایرانی که همگی بادانش و فنآوری بومی تولید شدهاند برتری خود را در میدان عمل اثبات کردند.
از طرف دیگر انسجام و وحدت مردم ایران و حمایت همهجانبه ایران برای پایان دادن به رژیم غاصب اسراییل و گرفتن انتقام شهیدان این جنگ اخیر با پشتیبانی از رهبری مقام معظم رهبری امتیاز مهم ایران در جنگ بعدی است؛ درحالیکه دولت اسراییل با توجه به نداشتن هویت ملی در اسرائیل و ترسی که در ذات یهود وجود دارد فاقد این ویژگی است و افزایش آتش حملات میتواند به ناآرامیهای مردمی و شورش منجر شود.
نکته مهم بعدی وجود گروههای مقاومت موجود در منطقه و کشورهای هممرز با اسراییل است که امتیاز رزم زمینی را نیز در اختیار ایران قرار میدهد. همچنین دریا و وجود ناوگان قدرتمند ارتش و سپاه برای بستن گلوگاه تنگه هرمز و فلج کردن اقتصاد حامیان اسراییل و نیز وجود پایگاههای امریکا و انگلیس و فرانسه در منطق که بهعنوان حامی مهم اسراییل نقش مهمی دارند از اهداف ایران می تواند باشد.
آنچه مسلم است نبرد بعدی نبرد اسراییل برای بقا و موجودیت خواهد بود؛ پس با تمام توان و حمایت حامیان به عرصه میآید که ایران نیز باید برای تمام احتمالات برنامه مشخص و مدون داشته باشد و خود را برای رویارویی در هرتمام جبهه های هوایی و دریایی و زمینی آماده کند.
نظر شما :