تقابل هویت ملی و هویت جعلی
جنگ بین ایران و اسرائیل است

نویسنده: زهرا اله دادیان فلاورجانی، ارشد روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: مهمترین واصلیترین پایه برای هر کشور و نظامی مردم هستند. مردمی که بر پایه ارزشها و اعتقادات و نژاد و دین و ...در کنار هم زندگی میکنند. اصولاً هرکدام از این گزینهها در شخص ایجاد یک هویت را باعث میشود و او را عضو گروهی میکند. ممکن است شخص در طول زندگی خود بهواسطه داشتن چندین هویت بر پایه ارزشهای مختلف عضو گروههای مختلف شود؛ اما مهمترین هویت در یک جامعه هویت ملی است که بر پایه اجماع ارزشهای دیگر به وجود میآید و تاریخ زندگی و ریشه مردمان یک منطقه مهمترین عنصر در شکل دادن این هویت ملی است. همین مسئله تابآوری و استقامت مردمان یک کشور در مقابل سختیها و مشکلات را باعث میشود و انسجام یک کشور را حفظ میکند. هر چه قدمت کشورها بیشتر باشد، ریشه مردمان آن قویتر باشد استقامت مردمان آن بیشتر میشود. همه اینها مقدمهای بود برای اینکه بگوییم چرا مردم ایران باوجود تمام مشکلاتی که در زندگی مردم وجود دارد و از نظر اقتصادی شرایط سختی را سپری میکنند هنوز محکم و استوار ایستادهاند و در مقابل دشمن خارجی یکپارچه و متحد هستند.
ایران کشوری به قدمت تاریخ متصور برای بشر است و مردمان آن سالهاست که ریشه در این خاک دارند و ساکنان اولیه این مرزوبوم هستند، همین مسئله سبب شده است که با وجود داشتن هویتهای مختلف در کنار هویت ملی و ایرانی در زیر یک پرچم سالهای متمادی زندگی کنند و بالاترین هویت برای آنها هویت ایرانی باشد.
در مقابل هویت ریشهدار ایرانی باید هویت جعلی اسرائیلی را قرارداد. مردمانی که تنها ارزشی که باعث گردهمایی آنها در فلسطین اشغالی شده گزینه دین است که البته همین گزینه خود دارای زیرشاخههایی است چون حلیلونی ها، ماسورتی ها، داتی ها، حریدی ها، تشکیل شده است. این افراد فقط بهواسطه اینکه یهودی هستند از نقاط مختلف جهان در سرزمینهای اشغالشده فلسطین سکونت داده شدند تا بهواسطه حضور این جمعیت بتوانند کشوری را پایهگذاری کنند ولی نکته مهم این است که این افراد از نژادهای مختلف با آدابورسوم مختلف و ارزشهای متفاوت و ملیتهای متفاوت هستند و بهسختی میتوان افرادی را یافت که دارای هویتهای یکسان در چند موضوع باشند. همین مسئله سبب میشود که کوچکترین مسئله سبب فروپاشی این دولت و خالی شدن آن از پشتوانه مردمی شود. با توجه به اینکه همه این افراد به خاطر وعده داشتن یک زندگی بهتر به این سرزمین اشغالی نقل مکان میکنند با کوچکترین مشکل و ناآرامی چمدانها را بسته و عزم بازگشت به سرزمین مادری را داشته باشند. به همین خاطر است که بلافاصله بعد از شروع عملیات طوفان الاقصی سیل کثیری از مردمان یهودی ساکن سرزمینهای اشغالی عزم رفتن کردند و آمار فرار آنها بهطور چشمگیری افزایش یافت بهطوریکه رسانههای صهیونیستی اعلام کردند بعد از شروع عملیات طوفان الاقصی یکچهارم جمعیت اسرائیل یا مهاجرت کردهاند یا در حال مهاجرت هستند؛ و اکنونکه اسرائیل اقدام به تجاوز آشکار علیه سرزمین مقدس ایران کرده و با پاسخ محکم و کوبنده ایران مواجه شده است بازهم بسیاری از ساکنان سرزمینهای اشغالی درصدد خروج هستند یا به قول اسراییلیها درصدد مهاجرت معکوس هستند. این مسئله اینقدر جدی است که وزیر راه و ترابری اسرائیل، میری رگور، اعلام میکند که در صورت باز شدن فرودگاهها اجازه خروج اسرائیلیها را نخواهد داد. بااینحال روزنامه هاآرتص اعتراف میکند با توجه به بسته بودن فرودگاهها بسیاری از اسرائیلیها درصدد هستند تا با قایقهای تفریحی در قالب گروهای چندنفره و با پرداخت مبالغ هنگفت سرزمینهای اشغالی را ترک کنند.
مهمترین مسئلهای که در این موضوع نقش دارد را باید اولاً در ذات و شخصیت آنها که بسیار جاندوست و ترسو هستند و مورد بعدی را در نبود هویت ملی در بین ساکنان سرزمینهای اشغالی یافت. اگرچه دولت حاکم از ابتدا سعی کرد با ایجاد زبان مشترک و پررنگ کردن مناسبات دینی و برگزاری جشنها و فستیوالها بارقههایی از هویت ملی را ایجاد کند، ولی وجود تبعیضهای اجتماعی و نابرابریها باعث شد که این تلاشها مؤثر واقع نشود، بهطوریکه هرازچندگاه به بهانههای مختلف شاهد وقوع ناآرامیهایی در این منطقه هستیم. این نارضایتیها بعد از عملیات طوفان الاقصی و گروگان گرفتن تعدادی از صهیونیستها توسط حماس و متلاشی شدن هیمنه پوشالی دولت اسراییل افزایش یافت، بهطوریکه مخالفتها را با دولت افزایش داد.
در واقع شروع عملیات نابخردانه نتانیاهو برای تجاوز به خاک مقدس ایران بهمثابه بنزینی بود، که بر فروپاشی اسراییل ریخته شد و نارضایتیها را افزایش داد و آمار فرار اسراییلیها را افزایش داد و زمینه را برای فروپاشی داخلی هموارتر کرد.
نظر شما :