اعترافی که ناخواسته پرده از واقعیت بر میدارد
«بازی کثیف» اروپا علیه ایران

دیپلماسی ایرانی: در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه کشورمان بهخوبی فهمیدیم که دشمنان این مرز و خاک دقیقا کیستند و کجا ایستادهاند. در حالی که کشورهای منطقه (عربی و اسلامی) تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان را در بیانیههای مختلف به مناسبتهای گوناگون قویا محکوم کردند و کشورهای بزرگ نظیر چین و روسیه و برزیل بدون لکنت زبان این حمله را تجاوز دانستند و محکوم کردند، کشورهای اروپایی تصمیم گرفتند در قسمت اشتباه تاریخ بایستند و نه تنها حمله اسرائیل را محکوم نکردند بلکه به حمایت از آن برخواستند. حتی کشورهایی نظیر ایتالیا و اسپانیا که تلاش دارند سیاستهایی ملایمتر یا مغایر با سیاستهای فرانسه و انگلیس و آلمان، معروف به سه کشور اصلی اروپایی، اتخاذ کنند نیز حمله اسرائیل را محکوم نکردند بلکه در شدیدترین حالت صرفا ابراز نگرانی کردند!
در این میان کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان رفتاری به مراتب تلختر و جانبدارانهتر نشان دادند. این سه کشور بار دیگر ثابت کردند که در هر جنگی علیه کشورمان در کنار متجاوز میایستند. فرانسه و انگلیس حمله اسرائیل به کشورمان را دفاع از خود نامیدند و پاریس و لندن در روزهای جنگ حتی ادعا کردند که در کنار تلاویو ایستادهاند، تا آنجا که وزیر دفاع فرانسه بهروشنی اذعان کرد که پدافندهای هوایی آن در خدمت ارتش اسرائیل بوده است.
بیپردهترین موضع را اما آلمان اتخاذ کرد که به نوعی نشان داد واقعا آلمانیها و حتی اروپاییها چه فکر میکنند و به دنبال چه سیاستی هستند. فردریش مرتس، صدر اعظم آلمان آشکارا گفت: «حملات اسرائیل به ایران "کار کثیفی" است که برای غرب انجام میدهد. این کار کثیفی است که اسرائیل برای همه ما انجام میدهد.» او با این ادبیات نشان داد که دولت آلمان همچنان سیاستهای آلمان نازی را در ضمیر ناخودآگاه خود حفظ کرده است و همچنان از پاکسازیهای قومی و عقیدتی حمایت میکند. البته برای مردم ایران رفتار آلمان مسبوق به سابقه است. دولت آلمان در جنگ تحمیلی رژیم بعثی علیه کشورمان نیز بر اساس همین ادبیات فعلی «جنگ کثیف» که در حقیقت نظریهای است که مخفیانه در دیپلماسی خود دنبال میکند به حمایت از صدام حسین، رهبر حزب بعث عراق، پرداخت تا آنجا که زاردخانههای آن را از سلاحهای شیمیایی پر کرد و اجازه داد که رژیم بعث از این سلاحهای ممنوعه علیه مردم ایران و عراق استفاده کند. اکنون نیز با همین دیدگاه در حال پر کردن زرادخانههای اسرائیل است و محمولههای نظامی را یکی پس از دیگری به اسرائیل میفرستد تا دولت تندروی اسرائیلی به رهبری بنیامین نتانیاهو به نیابت از آلمان و متحدان اروپاییاش «جنگ کثیف» علیه کشورمان را پیش ببرد.
اروپای ضعیف متظاهر به قدرت
ما سالهاست دیگر از اروپا سیاست مستقلی را مشاهده نمیکنیم. اگر در برههای از تاریخ قرن معاصر، فرانسه سعی میکرد سیاست مستقلی داشته باشد و مثلا طی دهههای هشتاد و نود میلادی ژست مستقل بودن به خود میگرفت اکنون این کشور هم مثل دیگر کشورهای اروپایی این ژست را به کناری گذاشته است و رسما جانب قدرت برتر را میگیرد حتی اگر آن قدرت برتر برای رسیدن به اهداف خود از ابزار بیقانونی استفاده کند.
به قول نوآم چامسکی «برای اروپا دوران استعمار قدیم قرن نوزدهم و بیستم تمام شده ولی دوران استعمار جدید هنوز به قوت خود باقی است. آنهایی که بر اساس اصول نئولیبرالیسم چشم و گوش بسته از اسرائیل حمایت میکنند و بر سیاستهای حمایتآمیز بیچون و چرای امریکا از اسرائیل صحه میگذارند در حقیقت دنبالهروی همان روحیه استعمارگرایانه سابق خود هستند. روحیاتی که هنوز در ضمیر ناخودآگاهشان وجود دارد.» به قول چامسکی اگرچه اروپا دیگر همانند قدیم دنبال روی استعمار نیست اما روحیات آن همچنان در سیاستهایش متبلور است و اگر بعضی مواقع احساس میشود که این سیاست بروز نمییابد و بالفعل نمیشود به دلیل ضعفی است که اروپا بیش از دهههاست از آن رنج میبرد که عمدتا اقتصادی و امنیتی است که نسبت به دیگر رقبا خود را ضعیف احساس میکند. اروپا قاره پیری است که برای رفع این دو ضعف بزرگ خود را به قدرت برتر جهانی یعنی امریکا و لابی قدرتمند یهود فروخته است. و الا اروپا نه تنها هنوز سودای رهبری جهانی را دارد بلکه همچنان میخواهد همانند نیمه نخست قرن گذشته میلادی، به هر قیمتی شده ولو با خشونت و جنگ، یکی از زمامداران جهان باشد. اروپاییها که خود را ضعیفتر از آن دوران میبینند، اکنون برای رسیدن به جاهطلبیهای خود پشت جنگافزارهای امریکایی پنهان شدهاند و دائما در گوش امریکاییها خشونتی تازه را در گوشهگوشه جهان زمزمه میکنند.
آنها ضعف خود را با سیاستبازی و خباثتورزی پنهان میکنند و تلاش دارند این گونه رفتار خود را به جای دیپلماسی جا بزنند. آنها همین سیاست را در لیبی، سوریه، عراق، یمن، افغانستان، مناطق بالکان و قفقاز و حتی اوکراین دنبال کردهاند و اجازه دادهاند دیگران به نیابت از آنها «بازی کثیف» را دنبال کنند. اروپاییها در حالی که به دیگران انواع تهمتها را میزنند خود مبدع «بازی کثیف» خود در نقابهای مختلف ازجمله نقابهای انساندوستانه و دیپلماتیک هستند.
اکنون نیز همه رویای اروپاییها این است که همان «بازی کثیف» علیه ایران دنبال شود، برای همین است نقاب از چهره انداختهاند و در حالی که نیک میدانند حمله اسرائیل به ایران خلاف همه عرفها و قوانین بینالمللی است از آن حمایت همهجانبه میکنند و حتی به آن در این خصومتورزی یاری میرسانند.
نظر شما :