ترامپ ژست میگیرد، اروپا همراه است
نتانیاهو در سودای مرحله بعد دشمنی با ایران

دیپلماسی ایرانی: سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به واشینگتن که قرار است حداقل پنج روز به طول انجامد را نمیتوان سفری ساده و منطبق بر روابط دو جانبه تل آویو – واشینگتن دانست. بهویژه که موضوع ایران و جنگ ۱۲ روزه اگر نگوییم اصلی، یکی از اصلیترین اهداف این سفر است.
در این میان باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که بخشی از اخباری که درباره سفر نتانیاهو منتشر میشوند، رسمی است و خبری میشود و احتمالا بسیاری از جنبههای دیگر سفر او غیررسمی و غیرعلنی باقی میمانند که عموما اتفاقات آتی، محتوای آن را فاش خواهند کرد.
درباره ایران این گونه به نظر میرسد که نتانیاهو قصد دارد برنامه خود علیه جمهوری اسلامی ایران را همچنان پیگیری کند. برخی منابع خبری گزارش میدهند که نتانیاهو در این سفر میخواهد مجوز دوباره حمله به ایران را از او بگیرد. در همین رابطه منابع اسرائیلی به اکسیوس گفتهاند که نتانیاهو به دنبال بحث برسر شرایطی است که میتواند حملات نظامی جدید علیه تأسیسات هستهای ایران را توجیه کند. او به بهانه اینکه ایران برای خارج کردن اورانیوم با غنای بالا از تأسیسات آسیبدیده در فردو، نطنز یا اصفهان تلاش میکند یا به بهانه تلاش تهران برای بازسازی برنامه هستهای یا سایر زیرساختهای هستهای، مجوز حمله دوباره به ایران را بگیرد.
در این میان ران درمر، مشاور ارشد نتانیاهو و وزیر امور راهبردی اسرائیل، نقش کلیدی در این مذاکرات ایفا کرده است. او قبل از اینکه نتانیاهو به واشینگتن سفر کند، جلسات محرمانهای را با مقامات ارشد آمریکایی از جمله جیدی ونس، معاون رئیسجمهوری، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه کاخ سفید، داشته است. درمر در این دیدارها بر نگرانیهای اسرائیل درباره ذخایر اورانیوم غنیشده ایران، بهویژه حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد، تأکید کرده است. از نظر او به عنوان نماینده دولت اسرائیل این ذخایر اورانیوم میتوانند تهدیدی جدی محسوب شوند.
نتانیاهو وقتی که به واشینگتن رسید با ترامپ در برابر تصویری ایستاد که از او بعد از ترور نافرجامش در جریان کارزار تبلیغات انتخاباتیاش در کاخ سفید نصب شده است. نخستوزیر اسرائیل سعی دارد دائما در گوش رئیس جمهوری خودشیفته امریکا بخواند که ایران پشت حادثه ترور او بوده و او حق دارد که از ایران بابت این کار انتقام بگیرد. او انتقام را در جنگ و حمله نظامی با ایران میبیند و دائما او را برای انجام این کار تحریک میکند؛ سوء استفاده از یک حادثه اثبات نشده، صرفا برای رسیدن به منافع شخصی.
اختلاف یا فریب
در این میان خبرگزاری رویترز گزارش داده است که با وجود نمایش اتحاد میان دونالد ترامپ، رئیسجمهوری امریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پس از حملات به تأسیسات هستهای ایران، منابع دیپلماتیک میگویند که واشینگتن و تلآویو در مورد «پایانبندی» بحران ایران اختلاف نظر دارند. بنا به گزارش رویترز، ترامپ بهدنبال دیپلماسی محدود است تا فقط از دستیابی ایران به سلاح هستهای مانع شود، در حالیکه نتانیاهو استفاده مجدد از زور را خواهان است و قصد دارد تهران را حتی تا حد فروپاشی نظام، به ترک برنامه غنیسازی وادار کند. به گفته این خبرگزاری، نخستوزیر رژیم صهیونیستی «از آغاز مجدد مذاکرات هستهای امریکا با ایران در نروژ خشمگین است، و نگران دادن «تنفس مصنوعی» اقتصادی و سیاسی به جمهوری اسلامی است».
ترامپ قبل از ضیافت شام خود با نتانیاهو به خبرنگاران گفت که به زودی استیو ویتکاف با نمایندگان ایران ملاقات میکند و امیدوار است این بار با ایرانیها به توافق برسد. او گفت: «زمان مذاکرات بعدی با ایران مشخص شده است. ایران ضربات سهمگینی تحمل کرده است. همه تأسیسات هستهای ایران نابود شدهاند.» او در پاسخ به سوالی درباره حمله دوباره آمریکا به ایران مدعی شد: «امیدوارم مجبور نشویم چنین کاری کنیم. ایران خواستار مذاکره و توافق است. در مقایسه با دو هفته پیش موضع ایران بسیار تغییر کرده است. بهزودی درباره مذاکرات تازه با ایران خواهید خواند. ایران خواستار مذاکره و صلح است و من از آن استقبال میکنم. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تخریب سایتی را که ما در ایران هدف قرار دادیم، تأیید کرد. برنامه هستهای ایران از بین رفته است. امیدوارم مجبور به حمله دیگری علیه ایران نشویم، و آنها بخواهند با ما مذاکره کنند.»
ترامپ درباره جنگ ۱۲ روزه ادعا کرد: «این چند روز، چند روز خوبی نبود. در پایان، ایران به ما گفت که چه زمانی به پایگاه ما حمله خواهد کرد. آنها به ما احترام گذاشتند و قدردان اقدام ایران هستم. شرایط سختی بود. در خاورمیانه شرایط آرام خواهد گرفت. اکنون همه به آمریکا و اسرائیل احترام میگذارند. امیدوارم جنگ بین اسرائیل و ایران تمام شود و مایلم تحریمها علیه تهران را در زمان مناسب لغو کنم. نمیتوانم تصور کنم که دوباره بخواهم به ایران حمله کنم. آنها میخواهند به یک راه حل برسند.»
این اظهارات ما را به یاد حرفهای ترامپ قبل از حمله به ایران میاندازد؛ حتی قبل از اینکه اسرائیل به ایران حمله کند، ترامپ مشابه همین حرفها را میزد و حتی ادعا میکرد هفته آینده – موعد دور ششم مذاکرات – با ایران به توافق میرسد، اما ناگهان جنگ شد و به قول دیپلماتهای کشورمان به روی میز مذاکرات بمب ریختند. الآن هم نمیتوان به این اظهارات خوشبینانه ترامپ امیدوار بود. او همانند نتانیاهو در روزهای اول جنگ ۱۲ روزه از تغییر رژیم صحبت میکرد و حرف از میگا بر وزن ماگا میزد ولی ۲۴ ساعت بعد حرف خود را تغییر داد و گفت که به دنبال تغییر رژیم نیست چرا که تغییر رژیم در ایران هرج و مرج ایجاد میکند، درحالی که جنگندهها و ریزپرندهها و پهپادهای اسرائیلی مناطق مختلف ایران را به شدت بمباران میکردند!
بنابراین اختلاف نظر ترامپ و نتانیاهو بر سر ایران را هم نمیتوان چندان جدی گرفت. اتفاقا قبل از جنگ ۱۲ روزه همین خبرگزاری رویترز گزارش میداد که بین اسرائیل و امریکا بر سر ایران اختلاف است و امریکا به دنبال توافق با تهران است و نتانیاهو بهدنبال جنگ. بعدا روشن شد که این دو تقسیم کار کرده بودند و نه تنها اختلافی نبوده بلکه کاملا هماهنگ عمل میکردند. اتفاقا ترامپ خیلی آسان به نتانیاهو چراغ سبز حمله نشان داد و اجازه داد حملهاش به ایران در بجبوحه مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا انجام شود، آن هم در حالی که ایران میگفت طرحی تهیه کرده بود که میتوانست به اختلافات ایران و امریکا پایان دهد.
اظهارات قابل تامل محسن رضایی
سهشنبه شب سرلشکر پاسدار محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفتوگوی ویژه خبری در صدا و سیما به تشریح ابعاد مختلف جنگ دوازده روزه اخیر بین ایران و رژیم صهیونیستی پرداخت و شکست سنگین آمریکا و اسرائیل را تایید کرد. وی ضمن تحلیل دقیق از اهداف دشمن و نحوه ناکامی آنها، پیروزیهای بزرگ ایران را تبریک گفت. در این مصاحبه محسن رضایی حرفهای مهمی را بیان کرد که از بسیاری از واقعیتها و نیات اسرائیل و امریکا پرده برمیدارد. وی طرح امریکا و اسرائیل در حمله به ایران را شامل هفت مرحله دانست و گفت: «اسرائیل یک طرح خطرناک با آمریکا تنظیم کرده بود. این طرح را بیش از یک سال [پیش] نوشته بودند و در برخی از مناطق مانند یونان و دریای مدیترانه این را تمرین کرده بودند {یعنی از دوران بایدن، به عبارت دیگر دشمنی با ایران ربطی به ترامپ ندارد، بلکه طرحی تهیه شده توسط نهادهای امنیتی امریکاست که حتی اگر جای ترامپ رقیب او کاملا هریس هم میآمد همین طرح دنبال میشد}. اولین هدف اینها زدن سر نظام از رهبری، شورای امنیت و فرماندهان سپاه بود. دوم ایجاد هرج و مرج و نشان دادن ضعف نظام بود. سوم ورود ضد انقلاب بود که در مرزهای کردستان بودند و ضد انقلابی که به تهران وارد میشدند و تقسیم شدن ایران به چند منطقه. هدف چهارم تجزیه ایران بود. هدف پنجم بمباران وسیع در تمام زیرساختهای ایران بود. مرحله ششم خلعسلاح مناطق تجزیه شده ایران بود. مرحله هفتم این بود که تا مرز چین، آسمان غرب آسیا در اختیار آنها بشود.»
وی در ادامه گفت: «ضد انقلاب در سمت کردستان بودند، عناصر پیشرو تا تهران آمده بودند اما به هیچ وجه [به جنگ] ورود نکردند. برای همین اکنون بین اسرائیل و اینها اختلاف به وجود آمده است.»
محسن رضایی درباره سناریوهای پیش رو نیز گفت: «در مورد آینده دو سناریو وجود دارد؛ یکی این است که اسرائیل در کوتاه مدت از ما دست بکشد و به سراغ لبنان، سوریه و عراق برود. میخواهند اوضاع عراق را به هم بریزند. سناریوی دوم ادامه درگیری با ایران است.»
تصوری از سفر نتانیاهو
به این ترتیب میتوان این گونه تصور کرد که آنچه نتانیاهو در امریکا میخواهد بازگشت به نبرد برای جبران شکست یا تکمیل نقشه نیمهکاره اسرائیل علیه کشورمان است؛ یعنی همان هفت مرحلهای که سرلشکر محسن رضایی تشریح کرده است. در مقابل ترامپ إحساس میکند که درگیر شدن بیش از اندازه در این پرونده سبب میشود امریکا درگیر جنگی فراگیر در ایران شود که این اتفاق به سود منافع امریکا نیست، بهویژه امریکا همچنان درصدد است که پرونده خاورمیانه را هر چه زودتر ببندد و به پروندههای دیگرش بپردازد. شاید برای همین است که پیشنهاد داده جنگندههای بی ۲ و بمبهای سنگرشکن را در اختیار اسرائیل بگذارد تا خودش بهتنهایی عمل کند و دائما سراغ امریکا نیاید.
از سوی دیگر با فشاری که اسرائیل در حال وارد کردن به اروپا برای فعال کردن مکانیسم ماشه طی هفتههای آینده است، تلآویو إحساس میکند در این مسیر اروپا با آن همراه است. هشدارهای وزیر أمور خارجه بریتانیا را در این رابطه نمیتوان تصادفی دانست. دیوید لمی هشدار داد که کشورهای اروپایی در هفتههای آینده در صورتی که جمهوری اسلامی به ابهام در خصوص برنامه هستهای خود پایان ندهد و به بازرسان آژانس اجازه بازگشت ندهد، اقدام به اعمال «تحریمهای شدید» علیه ایران خواهند کرد. به گزارش گاردین، او همچنین در مجلس عوام بریتانیا گفت: «جمهوری اسلامی نباید فرض کند که اسرائیل بار دیگر تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار نخواهد داد.» گاردین مینویسد: «با توجه به اینکه برخی در ایران به دلیل عدم سقوط حکومت پس از حمله اسرائیل احساس پیروزی میکنند، از ایرانیها میخواهم ارزیابی هوشیارانهای از ضعف راهبردی واقعی خود داشته باشند.» لمی گفت: «ایران پدافند هوایی خود را از دست داده است و من گمان میکنم اسرائیلیها که ایران را بهدقت زیر نظر دارند، در صورت تشخیص امکان تضعیف بیشتر توان هستهای ایران، آزادند که بار دیگر اقدام کنند.» او افزود: «نه روسیه و نه چین را ندیدهام که بهسرعت به دفاع از ایران برخیزند.»
اظهارات لمی نشان میدهد که اروپا خود را برای نقشههای بعدی اسرائیل علیه ایران آماده میکند، دقیقا شبیه سناریویی که قبل از جنگ ۱۲ روزه علیه ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی رقم خورد. احتمالا اروپاییها به فعال کردن مکانیسم ماشه فکر میکنند تا این بار هم بهانههای لازم را به اسرائیل بدهند.
در حالی که إحساس میشود اسرائیل و اروپا در تخاصم با ایران همراستا هستند، ترامپ امیدوار است بتواند جمهوری اسلامی ایران را به تسلیم وادارد و در مذاکرات پیش روی احتمالی أراده خود را تحمیل کند.
به عبارت دیگر میتوان این گونه برداشت کرد که کشورهای غربی، امریکا و اسرائیل بر سر ایران به نوعی تفاهم رسیدهاند فقط بر سر شیوه برخورد اختلاف نظر، آن هم اختلاف نظرهای جزئی دارند، اروپا از این که اسرائیل به نیابت از آن «کار کثیف» آن را تکمیل میکند - حرفی که صدراعظم آلمان زد – خشنود است و امریکا فقط نسبت به هزینههای جنگ نگران است در حالی که اسرائیل میخواهد تا آخرین مرحله تخاصمش با ایران پیش برود و گمان میکند طرفهای غربی و امریکایی حتی اگر بیمیل هم باشند مجبورند هزینههای بلندپروازیها، جاهطلبیها و دشمنیهای آن را بپردازند، حتی اگر این خواستهها صرفا در جهت منافع شخصی بنیامین نتانیاهو برای ماندن در قدرت باشد.
نظر شما :