چرا ضربه به زیرساخت های انرژی و نظامی متحدرژیم صهیونی، موثرتر از بستن تنگه هرمز است؟

اشتباه تاریخی باکو و حق مشروع تهران برای بهره برداری از ظرفیت قفقاز علیه رژیم صهیونی

۲۱ تیر ۱۴۰۴ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۳۸۲۷ اخبار اصلی خاورمیانه
سید احمد کاظمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: با آشکار شدن ابعاد گسترده شراکت نظامی و امنیتی شرارت بار دولت جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی در تجاور نظامی ۱۲ روزه، فرصت های جدیدی برای ایران در جنگ اجتناب ناپذیر آتی با رژیم صهیونی فراهم شده است. برخلاف تلاش های محافل نفوذ که تلاش می کنند شراکت جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونی را تنها به پروازهای پهپادها و جنگنده های رژیم صهیونی از فراز جمهوری آذربایجان که ممکن است بدون اطلاع رژیم باکو باشد، تقلیل دهند و خاندان علی اف را از این ورطه خود ساخته نجات دهند، اما ابعاد شراکت باکو با رژیم صهیونیستی برای کشتار ایرانیان، بسیار گسترده و قابل مقایسه با هیچ کشوری بغیر از امریکا نیست. بخشی از ابعاد این شراکت خصومت آمیز باکو با رژیم صیهونی که بمنزله آشکار شدن قسمت بیشتری از نوک کوه یخی که الهام علی اف در تعبیر روابط اش با تل آویو به کار برده است، می باشد، عبارتند از:
اشتباه تاریخی باکو و حق مشروع تهران برای بهره برداری از ظرفیت قفقاز علیه رژیم صهیونی

نویسنده: دکتر احمد کاظمی، استاد حقوق بین الملل دانشگاه و پژوهشگر ارشد اوراسیا

دیپلماسی ایرانی: با آشکار شدن ابعاد گسترده شراکت نظامی و امنیتی شرارت بار دولت جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی در تجاور نظامی ۱۲ روزه، فرصت های جدیدی برای ایران در جنگ اجتناب ناپذیر آتی با رژیم صهیونی فراهم شده است. برخلاف تلاش های محافل نفوذ که تلاش می کنند شراکت جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونی را  تنها به پروازهای پهپادها و جنگنده های رژیم صهیونی از فراز جمهوری آذربایجان که ممکن است بدون اطلاع رژیم باکو باشد، تقلیل دهند و خاندان علی اف را از این ورطه خود ساخته نجات دهند، اما ابعاد شراکت باکو با رژیم صهیونیستی برای کشتار ایرانیان، بسیار گسترده و قابل مقایسه با هیچ کشوری بغیر از امریکا نیست.

بخشی از ابعاد این شراکت خصومت آمیز باکو با رژیم صیهونی که بمنزله آشکار شدن قسمت بیشتری از نوک کوه یخی که الهام علی اف در تعبیر روابط اش با تل آویو به کار برده است، می باشد، عبارتند از:

واگذاری کامل قلمرو زمینی، هوایی و دریایی (در دریای کاسپین) برای پرواز جنگنده ها و پهپادهای هرمیس و هاروپ
واگذاری بیش از پنج پایگاه عمدتا در نزدیکی سواحل دریای کاسپین، مناطق مرزی با ایران بویژه در نزدیکی خداآفرین و برخی موارد در مرکز جمهوری آذربایجان شامل پایگاههای زنگیلان، لنکران، باکو ، سیتالچای، باکو و ناسونسیا برای نشست و برخاست پهپادهای اوربیتر ۳ و ۴ و هاروپ، هرمیس، هرون و برخی از جنگنده ها برای تهاجم به تبریز، شمالغرب و تهران از مسیر دریای کاسپین که تانکر سوخت تعدادی از آنها در سواحل کاسپین کشف شده اند، طبیعتا تعداد کشف نشده ها در دریا، بسیار بیشتر هستند.
دپو نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری آذربایجان به شکل گسترده در مرزهای ایران دقیقا چند روز قبل از حمله اسرائیل به ایران با این فرض که به تضمین تل آویو، شکست و فروپاشی ایران قطعی است. این دپو نیرو با دو هدف صورت گرفت: ۱. پشتیبانی روانی و عملیاتی از تحرکات تجزیه طلبانه و زمینه سازی برای گسیل نیروهای تجریه طلب کُرد، گرگ های خاکستری و نیروهای تکفیری اعزامی از سوریه پس از نهایی شدن نابودی زیرساخت های نظامی ایران در شمالغرب ایجاد مسیر امن برای اجرای طرح سرقت و خروج اورانیوم های غنی سازی شده ایران توسط اسرائیل پس از بمباران فرودو از مسیر باکو (شبیه طرح سرقت اسناد هسته ای ایران از کهریزیک در سال ۲۰۱۸ توسط موساد و خروج آنها از طریق جمهوری آذربایجان)
پیشبرد نظامی ایده کریدور جعلی زنگزور (دالان تورانی ناتو) همزمان با تجاوز نظامی رژیم صهیونی، بمنظور تغییرات مرزی و خفگی ژئوپلیتیکی ایران، کریدوری که کارکرد نظامی هم دارد و مورد حمایت جبهه صهیونی و لندنی است، به دلیل آنکه فضای این کریدور از مسیر ورودی جنوب شرقی ترکیه و نخجوان ، کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به دریای کاسپین و حملات به تهران است. در تجاوز نظامی ۱۲ روزه جنگنده های صهیونی از مسیر جنوب شرق ترکیه نیز استفاده کرده اند.
آموزش و عضو گیری از افراد فریب خورده و تجزیه طلبان قومی از سال ۲۰۰۳ تاکنون در قالب کمیته دولتی دیاسپورا یا آذریهای خارج از ایران و تامین مالی آنها از طریق منابع شرکت نفت سوکار و پیوند دادن این شبکه ها با اطلاعات ارتش رژیم صهیونی(آمان) و همچنین با منافقین در جریان سفر الهام علی اف به آلبانی (مقر منافقین) و همچنین سفرهای منافقین و خاندان پهلوی به باکو در ۵ سال اخیر؛ و نهایتا بهره برداری از این شبکه ها در خرابکاریهای در شمالغرب کشور از جمله حملات به پایگاه شکاری تبریز و دیگر زیرساخت های نظامی.
ایجاد زرادخانه موشکی و تسلیحاتی مانند سامانه پدافندی باراک برای رژیم صهیونی در جمهوری آذربایجان در پوشش بیش از ده سال خریدهای گسترده تسلیحاتی از رژیم صهیونیستی به بهانه کاربرد آنها در جنگ قراباغ
ارایه اطلاعات پایگاه راداری قَبَله در شمال جمهوری آذربایجان برای رهگیری آسمان ایران و همچنین رصد تحرکات موشکی و پهپادی ایران، قَبَله یکی از بزرگترین پایگاهای راداری شووری در قفقاز و شرق اروپا محسوب می شود.
استفاده از ظرفیت کارخانه پهپاد سازی مشترک رژیم صهیونی و جمهوری آذربایجان موسوم به صنایع تاسیسات علیه ایران (ماهها قبل از تجاوز نظامی، گستردگی قاچاق قطعات این پهپادها از مرزهای ایران با مناطق آزاد شده جمهوری آذربایجان به کرات توسط مرزنشینان گزارش شده است. در طول جنگ ۱۲ روزه، پرواز این پهپادها از جمهوری آذربایجان به سمت تبریز، اردبیل و شمال ایران به قدری زیاد بوده است که علاوه بر گزارش ذیربط، مرزنشینان بویژه در بیله سوار، گرمی، خداآفرین و آستارا بارها آنها را مشاهده و حتی تلاش کردند با هر ابزاری ساقط کنند)
همراهی رسانه ای کامل باکو با رژیم صهیونی در جریان تجاوز ۱۲ روزه و پخش بیانیه های تجزیه طلبانه کرد و ترک از شبکه های رسمی، و استقبال از تهدید رژیم صهیونی به ترور رهبر انقلاب و اطلاق واژه شیطان به رهبر ایران، واژه ای که به معنای واقعی کلمه لایق یک جنایتکار بین المللی مانند نتانیاهو و مزدور آن در باکو محسوب می شود.
باکو به عنوان تنها کشور همسایه ایران، از محکوم کردن تجاوز نظامی رژیم صهیونی تا پایان جنگ ۱۲ روزه خودداری کرد؛ به طوریکه جیحون بایرام اف وزیر امورخارجه جمهوری آذربایجان دقیقا در تشریح این تجاوز از ادبیات صهیونیست ها در کاربرد واژه عملیات نظامی استفاده کرد و از «عملیات نظامی اسرائیل ابراز نگرانی کرد»، پس از پایان جنگ و آشکار شدن زمزمه های مستندات شراکت شرارت بار باکو با رژیم صهیونی در کشتار تبریزیها و دیگر ایرانیان، الهام علی اف مدعی شد که وزیر خارجه اش محکوم کرده است، شبیه انکارهایی که یک قمار باز بعد از باخت انجام می دهد.
به این فهرست اگر بخواهیم عناوین سابقه همکاری های امنیتی و نظامی و خصومت آمیز باکو با رژیم تل آویو از جمله در ترور دانشمدان هسته ای و بمب گذاریهای تکفیری در ایران را اضافه کنیم، دهها محور دیگر می توان افزود. باکو که از سالها پیش یک طبقه کامل سرویس امنیت خارجی خود را به موساد داده است، با  اطلاع از حمله رژیم صهیونی به ایران، پس از پایان کرونا، حاضر نشد مرز زمینی خود را با ایران را باز کند و به درخواست مسعود پزشکیان در ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ در باکو از الهام علی اف در این خصوص، کمترین وقعی ننهاد. خاندان علی اف مطمئن بودند که رژیم صهیونی به یکباره، کار نظام ایران را تمام خواهند کرد و از اینرو هیچ پُل و حد و مرزی در خیانت به مردم شریف و شیعه جمهوری آذربایجان و مردم بزرگ ایران، قائل نشدند و جمهوری آذربایجان را به صحنه غافلگیری تهران و بخشی از میدان اصلی نبرد رژیم صهیونی با ایران تبدیل کردند.

اکنون با اشتباه تاریخی خاندان علی اف یک فرصت بی نظیر برای تغییر معادلات منطقه ای و تقویت قدرت دفاعی و  بازدارندگی کشور ایجاد شده است چرا که پاسخ به این شرارت ها ، حق مشروع ایران بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل است.

تبدیل شدن جمهوری آذربایجان به بخشی از صحنه اصلی نبرد با رژیم صهیونی، از منظر چشم انداز آینده ، قدرت بازدارندگی و تاثیر ضربات مُهلک ایران به رژیم صهیونی را بیشتر می کند. به دلیل آنکه جمهوری آذربایجان به عنوان یکی از نفت خیزترین کشورهای جهان، تامین کننده اصلی نفت و گاز رژیم صهیونی و برخی از کشورهای اروپایی متحد این رژیم می باشد.

جمهوری آذربایجان در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد نفت رژیم را از طریق خط لوله باکو -جیجان که بی پی انگلیس مجری آن است، تامین می کند و همچنین پالایشگاه باکو و تاسیسات نفتی در سومگائیت، سوخت جنگنده های رژیم صهیونی و ارتش این رژیم را تامین می کنند. در طول جنگ غزه و تجاوز نظامی۱۲ روزه، باکو برای تامین نفت و سوخت رژیم بویژه پس از ضربه خوردن پالایشگاه حیفا ، تضمین داده است. همچنین باکو پس از جنگ اوکراین سالانه با انتقال حدود ۱۳ میلیارد متر مکعب گاز به ده کشور اروپایی از طریق خط لوله قفقاز جنوبی – تاناپ – تاپ، جبهه ناتو را در جنگ اوکراین یاری کرده است.

علاوه بر نقش تاسیسات انرژی، سرمایه گذاری گسترده نظامی رژیم صهیونی در جمهوری آذربایجان با نماد صنایع پهپادسازی تاسیسات و همچنین سرمایه گذاری این رژیم و متحدانش بویژه انگلستان در صنایع کشتی سازی، بیمه، تجارت، مخابرات، ارتباطات، راهسازی، کارخانجات شراب سازی، مراکز سایبری، استارت آپ ها، شیلات، تاسیسات آبیاری و .. بشدت آنها را در جمهوری آذربایجان آسیب پذیر ساخته است.

بر همین اساس بنظر می رسد آسیب به این زیرساخت های نظامی و انرژی در جنگ آتی با رژیم صهیونی، قدرت بازدارندگی بیشتری حتی در مقایسه با بستن تنگه هرمز دارد. چرا که انسداد تنگه هرمز که حدود یک سوم نفت جهان از آنجا عبور می کند، علیرغم اینکه یک سلاح راهبردی برای مرحله نهایی نبرد است اما آسیب های متعددی دارد؛ از جمله موجب توقف صادارت نفت و فعالیت بنادر ایران شده و بهانه حقوقی برای امریکا  و رژیم صهیونی جهت ایجاد ائتلافی ضدایرانی و بحرانی شدن موضوع جزایر سه گانه فراهم می کند . ضمن اینکه در توقف انتقال نفت به واسطه انسداد تنگه هرمز، بسیاری از کشورهای دوست، همسو یا بیطرف با ایران از جمله چین، عراق  و هند و کشورهای عربی متضرر می شوند، حال آنکه مواضع کشورهای عربی در این دوره از نبرد ایران و رژیم صهیونی تغییر محسوسی نسبت به گذشته داشته اند.

این در شرایطی است که در ضربات مشروع به زیرساخت های انرژی و نظامی حامی رژیم صهیونی در جمهوری آذربایجان، تنها تل آویو، باکو متحد ذاتی رژیم صهیونی و همچنین برخی از کشورهای اروپایی حامی این رژیم و در راس آنها انگلستان که بزرگترین سرمایه گذار در پروژه های انرژی و خطوط انتقال جمهوری آذربایجان است، متضرر می شوند. بر این اساس رژیم صهیونی مشتاق بسته شدن تنگه هرمز است ولی از طرح ضربه به زیرساخت های انرژی و نظامی جمهوری آذربایجان بسیار هراس دارد.  ضمن این که در صورت تمایل باکو و تل آویو به گسترش جنگ، به دلیل مزیت ژئوپلیتیکی زمینی و دریایی و عقبه نفوذ تمدنی و دینی، ایران دست بالاتر را برای ضربات مجدد و پشیمان کننده دارد و معادلات را به نفع ایران تغییر می دهد.

از اینرو نیز می توان گفت در پاسخ مشروع به اشتباه تاریخی جمهوری آذربایجان که نتیجه بیش از دو دهه نوکری  همه جانبه دولت باکو برای رژیم صهیونی است، زمان «انتخاب بزرگ» برای ایران فرارسیده است. انفعال درباره تحرکات مزدوران و پادوهای دون پایه و خائن قومی باکو و آنکارا در داخل و یا ادامه دیپلماسی التماسیِ چاکرم نه با هنجارهای غرورآمیز و کوروشی ایران باستان همخوانی دارد و نه با اصول ظلم ستیز مکتب تشیع و ذوالفقار امام علی ع؛ تجاوز رژیم صهیونی به ایران با هدف غایی تجزیه ایران و نسل کشی ایرانیان، یک جنگ وجودی است، بنابراین همانطوریکه رژیم صهیونی از هر ابزاری برای غافلگیری ایران استفاده کرده و می کند، باید ایران نیز از هر ابزار مشروعی برای تنبیه سخت این رژیم و متحدانش اش استفاده کند تا دیگر جرات سرویس دهی به دشمنان ایران در خفا و ادعای دوستی در ظاهر را نداشته باشند، قفقاز می تواند رمز پیروزی تاریخی ایران بر رژیم صهیونی باشد.

کلید واژه ها: سید احمد کاظمی اسرائیل ایران و اسرائیل ایران و اسرائیل و آذربایجان اسرائیل و آذربایجان جمهوری آذربایجان رژیم صهیونی رژیم صهیونی جمهوری آذربایجان رژیم صهیونی ایران رژیم صهیونیستی ایران


( ۱۶۹ )

نظر شما :