از تحریم تا اتهامات بی پایه
چرا این قدر تحت فشاریم؟!
نویسنده: محمدرضا لشینی، کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
دیپلماسی ایرانی: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که از خود بپرسید، دلیل این همه تحریم روی ما چیست؟! در پاسخ احتمالا جملات آشنایی از دو طیف مختلف فکری به ذهنتان خواهد رسید. یک طیف که عمدتاً در داخل کشور هستند می گویند: «ما می خواهیم مستقل باشیم و خارجی ها نمی گذارند، آنها با استقلال ما مشکل دارند.» اما طیف دیگر که عمدتاً در خارج کشور هستند و در شبکه های ماهواره ای پارسی زبان شاغل هستند پاسخی متفاوت و تند می دهند، آنها اغلب بیان می دارند که «ما دولت عادی نیستیم، غنی سازی می کنیم، موشک داریم، برای بقیه تهدید هستیم و نظم جهان را به هم ریخته ایم!» سخنانی از این دست بسیارند، اما در این جا می خواهیم برای هر دو طیف چند مثال و پرسش نقض بیاوریم.
ابتدا از طیف اول می پرسیم، آیا کشورهایی همچون هند، چین، ژاپن، کره جنوبی و یا پاکستان از خود استقلال ندارند؟ آیا کسی می تواند استقلال کشوری مثل فرانسه را به راحتی به چالش بکشد؟
اما اکنون اکنون طیف دوم را نیز مخاطب پرسش ها قرار خواهیم داد، آیا هند موشک بالستیک قارهپیما نمی سازد؟ آیا پاکستان اتمی با آمریکا رابطه ندارد؟ ترکیه همزمان که با غرب رابطه ی تنگاتنگ دارد با پوتین نیز نشست و برخاست نمی کند؟ اردوغان از لیبی تا آسیای میانه و افغانستان نفوذ نکرده است؟ پهپاد بیرقدار به اوکراین نمی دهد؟ مگر مدت ها سوئد و فنلاند را معطل یک موافقت برای پیوستن به ناتو نکرد؟
کمی به زمان عقب تر برویم، زمانی که بحران سوریه آغاز شد، آیا در طی بحران سوریه نه تنها ترکیه بلکه عربستان و قطر و باقی کشورها دخالت، نقش آفرینی و جانبداری از یکی از طرفین دعوا نکردند؟ پول خرج نکردند؟ پس ما چه کرده ایم که تمام کوسه کوزه ها بر سر ما شکسته می شود؟ چرا کمترین سود از تجارت و بازسازی سوریه نصیب ما شده است؟
حال بیاییم کمی بیشتر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول چهل و اندی سال اخیر ریزبین شویم، جدا از هر نقدی جمهوری اسلامی تا به حال تمامیت ارضی هیچ کشوری را تهدید نکرده، تا به حال در هیچ کشوری بدون تقاضا و اجازه ی دولت رسمی آن کشور و به طور مشخص سوریه ی بشار اسد، دخالت نکرده است.
در حوزه ی تمدنی ایران که جغرافیایی مشخص چه از نظر تاریخی و چه از نظر مردمی، فرهنگی و زبانی دارد، اساساً جمهوری اسلامی هیچ دخالتی نکرده است. به طور خاص در افغانستان که از همه نظر جزئی از فلات تاریخی ایران است و بیشترین قرابت فرهنگی، مردمی، زبانی را با ما دارد. با وجود اینکه جمهوری اسلامی تنها دولتی بود که کشورش بیشترین قرابت هویتی را با افغانستان داشت اما در قبال تغییر دولت در افغانستان و تشکیل مجدد امارت طالبان، مطلقا نظاره گر بود تا بازیگرانی همچون پاکستان نقش اصلی را ایفا کنند. حتی در قبال حق آبه ی هیرمند نیز کاملاً محجوب به حیا و با گذشت بوده است.
در مورد جنگ بین دولت باکو و ارمنستان بر سر آرتساخ، مطلقا هیچ دخالتی نکرد، حال آنکه حتی با دولت الهام علیاف که تمایلات کاملاً ضد ایرانی دارد، تنها به سبب مسلمان بودنش، همدلی داشت. حتی پس از فروپاشی شوروی با وجود اینکه عده ای در اران و شروان، به خصوص تالش ها خواهان الحاق مجدد به ایران بودند اما از آن زمان تا کنون دولت جمهوری اسلامی ایران هرگز ادعایی بر قفقاز نداشته است.
در رابطه با صدام حسین با وجود تجاوز هشت ساله ی این کشور به ما، پس از جنگ اول خلیج پارس و تحریم های سنگین بین المللی که بر صدام گذاشته شدند، باز جمهوری اسلامی ایران کمک های فراوانی به دولت ورشکسته ی وقت عراق کرد.
برخی معتقدند وجود نیروهای نیابتی ما در منطقه موجب احساس خطر کردن بقیه در منطقه شده است، حال آنکه نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه هرگز تحت عنوان نیروی نیابتی فعالیت نمی کنند بلکه تا حد بسیار زیادی از خود استقلال عمل دارند و بیشتر می توان آنان را همپیمان خواند تا نیروی نیابتی تحت امر.
بودجه ی نظامی ارتش و سپاه روی هم دو درصد تولید ناخالص ملی هستند، یعنی بسیار کمتر از باقی کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی، امارات و یا ترکیه.
اما این سوال هنوز پابرجاست که دلیل تحریم ها چیست؟
ما دو نوع تحریم روی کشورمان داریم، تحریم های اولیه که ایالات متحده آمریکا پس از قطع رابطه دیپلماتیک با تهران اعمال کرد که شامل ممنوعیت رابطه و بده بستان شرکت های آمریکایی با تهران است. تحریم های ثانویه نیز به زبان ساده به شرکت های بزرگ دنیا می گوید که بین تهران و واشنگتن یکی را انتخاب کنند. فلذا اگر با تهران مراوده داشته باشند باید قید واشنگتن را بزنند، اینگونه است که این کمپانی ها در سراسر جهان، ایالات متحده آمریکا را برگزیده اند.
پس به زبان ساده باید گفت که علت اصلی تحریم ها روی ما، نه موشک، نه انرژی هسته ای و نه تئوری های توطئه، بلکه قطع رابطه ی دیپلماتیک با ایالات متحده آمریکاست. همین دلیل بود که موجب شد آمریکا برجام را به ضرر خودش ببیند چرا که مشکل تهران و واشنگتن به سبب برجام حل نشد.
نظر شما :