نیم‌نگاهی تحلیلی به حواشی احتمالی توافق ایران و عربستان

همه چیز روی کاغد است؟

۲۲ اسفند ۱۴۰۱ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۱۸۲۵۱ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
با امضای توافق سه‌جانبه برای احیای روابط ایران و عربستان، برخی تحلیلگران و ناظران نیم‌نگاه جدی به نیاز عربستان برای استفاده از کارت بازی تهران با هدف فشار به حوثی‌ها و انصارالله دارند. از این منظر می‌توان این احتمال تحلیلی را مطرح کرد که ریاض و حتی واشنگتن برای پایان‌دادن به جنگ یمن که ششم فروردین ماه سال آتی وارد نهمین سالگرد خود می‌شود، سعی کرده‌اند توافق ازسرگیری مناسبات با ایران را امضا کنند.
همه چیز روی کاغد است؟

دیپلماسی ایرانی: با بمب خبری‌ای که ظهر جمعه به‌دلیل توافق سه‌جانبه ایران، چین و عربستان برای احیای روابط تهران - ریاض منفجر شد، هنوز فصای سیاسی، رسانه‌ای و دیپلماتیک در نوعی شوک و غافلگیری به سر می‌برد. در‌این‌میان برخی رسانه‌های رادیکال هم با موج‌سواری و سوءاستفاده از فضای مثبت توافق دوباره برخوردهای سیاسی را چاشنی موضوع کرده و از هنر دولت رئیسی و بی‌هنری دولت روحانی برای ازسرگرفتن روابطی می‌گویند که برخی همسویان همان رسانه‌ها هفت سال پیش با حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد آن را قطع کرده بودند. اگرچه ظاهرا برخی لیدرهای همان حمله شبانه اکنون در موقعیت‌های مناسبی حضور دارند؛ اما دوستان سیاسی آنها بدون توجه به آنکه چه جریان و چه افرادی باعث این خسارت شدند، در فرار رو به جلو نعل وارونه می‌زنند.

ناگفته نماند این رسانه‌ها که سیاست خارجی را پارامتر بی‌تأثیری در فضای اقتصادی کشور می‌بینند، کافی است به سیر نزولی قیمت ارز در بازار نگاهی بیندازند. تنها طی روز شنبه افت حدود پنج هزار‌تومانی دلار گواه آن است که دیپلماسی، مذاکره، توافق و... تا چه حد می‌تواند آثار روانی مثبتی برای اقتصاد و به‌ تبع آن معیشت داشته باشد؛ چنان‌که سفر گروسی و توافق تهران با آژانس هم همین تأثیر مشابه را داشت. اگرچه این تأثیرات روانی اگر به مرحله عمل نرسند موقت هستند؛ اما در روند معکوس اتفاقات و اخبار منفی حوزه سیاست خارجی تأثیرات مخرب دائمی‌تری را خواهند داشت.

حال چرا این واقعیات از سوی طیفی از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ها به طور کلی انکار می‌شود؟ چرا آنهایی که به سفارت عربستان حمله کردند، الان سکوت کرده‌اند؟ چرا تجمع اعتراضی برگزار نمی‌کنند؟ چرا از دولت رئیسی برای این توافق انتقاد نمی‌کنند؟ و جواب انبوهی از این چراها به موازات تاوان و خسارت‌های هفت‌ساله مواضع و اقدامات این افراد به منافع و امنیت ملی و دیگر فشارهایی که تنها بر دوش مردم بوده است، می‌تواند آزمونی بزرگ برای پرهیز از اقدامات مشابه و ترویج گفت‌وگو و بسط تعامل، آشتی و صلح در حوزه دیپلماتیک باشد. از این حواشی که بگذریم، هرچند این توافق یک اتفاق مثبت ارزیابی می‌شود که ارزش‌های دیپلماتیک آن را نمی‌شود انکار کرد اما در مقام تحلیل و واکاوی سؤالات درباره این توافق به ظاهر ناگهانی هم مطرح است؛ اینکه چرا در فضای فشار و تحریم علیه ایران، عربستان سعودی به سمت ازسرگیری روابطش با تهران رفت؟

از همه مهم‌تر آیا در این بازه دو‌ماهه‌ در توافق، برای بازگشایی سفارتخانه‌ها زمانی تعیین شده و امکان دارد اتفاق یا رویدای کل توافق را مختل کند؟ از زمان انتشار خبر توافق شاهد واکنش‌های گسترده‌ای از سوی کشورهای منطقه و جهان بودیم و به جز اسرائیل همه از این توافق استقبال کرده‌اند. پیرو این نکته تل‌آویو در راستای تقابل با ایران تا چه حد می‌تواند از اجرائی‌شدن توافق فوق جلوگیری کند؟ چرا تلاش‌های چند‌ساله عراق و عمان برای احیای روابط ایران و عربستان جواب نداد در‌حالی‌که تحرکات پنج‌روزه چینی منجر به توافق برای ازسرگیری مناسبات

 تهران - ریاض شد؟ سؤال کلیدی دیگر آن است که آیا ایالات متحده آگاهانه مسیر بازیگری چین را باز گذاشت و آیا به سعودی‌ها برای توافق فوق چراغ سبز نشان داد؟ اگر این‌گونه است، دلیل این رفتار آمریکایی‌ها را چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا پکن رسما به رقیب جدی واشنگتن در منطقه غرب آسیا بدل شده است؟

‌پای  جنگ  یمن  در  میان  است؟

با امضای توافق سه‌جانبه برای احیای روابط ایران و عربستان، برخی تحلیلگران و ناظران نیم‌نگاه جدی به نیاز عربستان برای استفاده از کارت بازی تهران با هدف فشار به حوثی‌ها و انصارالله دارند. از این منظر می‌توان این احتمال تحلیلی را مطرح کرد که ریاض و حتی واشنگتن برای پایان‌دادن به جنگ یمن که ششم فروردین ماه سال آتی وارد نهمین سالگرد خود می‌شود، سعی کرده‌اند توافق ازسرگیری مناسبات با ایران را امضا کنند. این گزاره زمانی اهمیت مضاعف پیدا می‌کند که برخی اخبار حکایت از نقشه راه عربستان برای استفاده از مهره چین، روسیه و ایران در پایان‌دادن به جنگ یمن دارد.

در این راستا خبرگزاری آسوشیتدپرس (۲۷ دی/ ۱۷ ژانویه) در گزارشی از آغاز مذاکرات محرمانه عربستان سعودی و انصارالله یمن خبر داد و مدعی شد که عربستان نقشه راهی برای پایان جنگ در یمن ارائه داده است. یک دیپلمات سعودی در گفت‌وگو با این خبرگزاری آمریکایی به نکته مهمی اشاره کرد. این فرد که نامش فاش نشد، اذعان کرد که عربستان سعودی با طرح ادعایی از چین و روسیه خواسته است بر ایران و حوثی‌ها به منظور پرهیز از تشدید تنش‌ها فشار بیاورند.

او همچنین مدعی شد ایران از آتش‌بس اعلام‌نشده مدنظر حمایت کرده است. اگر این ادعای مقام سعودی نزدیک به واقعیت باشد، روشن می‌شود که چرا چین به شکل بی‌سابقه‌ای وارد میدان تحولات غرب آسیا و موضوع احیای روابط ایران و عربستان شده است و از آن مهم‌تر چرا ریاض در میانه فشارها به تهران در شش‌ماهه دوم سال جاری شمسی پای توافق با ایران حاضر شد. اگرچه گفت‌وگوها میان ریاض و صنعا با توجه به نبود توافقی رسمی از زمان پایان آتش‌بسی که با میانجیگری سازمان ملل اجرا شد، در سایه آرامشی شکننده انجام می‌شود؛ اما عربستان برخلاف تلاش‌های پیشین این بار سعی دارد که جنگ یمن را به پایان برساند؛ بنابراین از ابتدای سال ۲۰۲۳ به سمت انجام این توافق گام برداشته است.

از همین منظر محمدجواد خلیلی در گفت‌وگویش با «شرق» به این نکته مهم اشاره دارد که همه چیز فعلا روی کاغذ است. از منظر این تحلیلگر جهان عرب، عربستان و ایران منتظر تحولات جنگ یمن هستند. از این منظر به باور خلیلی اگر در دو ماه پیش‌رو که فرجه زمانی مدنظر در توافق سه‌جانبه پکن است، جنگ یمن در نقطه فعلی ثابت بماند یا تنش‌ها تعدیل پیدا کند، زمینه لازم برای عملیاتی‌شدن بندهای توافق بین تهران و ریاض شکل خواهد گرفت.

این کارشناس فعلا همه‌ چیز را موقت و نسبی می‌داند؛ اگرچه به باور او همین توافق هم اقدامی مثبت است که می‌تواند آثار خوبی برای برون‌رفت ایران از وضعیت نامطلوب در سیاست خارجی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای داشته باشد. در مقابل مصطفی میرزایی نگاه متفاوتی دارد و به «شرق» می‌گوید که «احتمالا ایران و عربستان به سمت اجرای توافق و بازگشایی سفارتخانه‌ها پیش خواهند رفت»؛ چرا‌که او تأکید دارد بعد از اجرای توافق است که ریاض سعی خواهد کرد از توان چانه‌زنی تهران در منطقه برای پایان‌دادن به جنگ یمن و کنترل و مدیریت حوثی‌ها استفاده کند؛ پس از منظر این تحلیلگر مسائل غرب آسیا، توافق در روز جمعه چندان شکننده نیست؛ بلکه گام اول در پایان‌دادن به جنگ یمن محسوب می‌شود.

در همین زمینه یک مقام سازمان ملل متحد که نخواسته نامش فاش شود، در گزارش (۲۷ دی/ ۱۷ ژانویه) آسوشیتدپرس، به این مهم اشاره کرد که «ریاض نقشه راهی را برای پایان جنگ در یمن تدوین کرده که به صورت مرحله‌ای و گام به گام است و مورد تأیید سازمان ملل و آمریکا نیز هست». همچنین یک مقام دولت مستعفی یمن با تأکید بر اینکه شورای ریاستی می‌ترسد که عربستان امتیازات غیرقابل قبولی را به منظور دستیابی به توافق به انصارالله بدهد، در‌عین‌حال گفت که فعلا باید منتظر نتیجه این مذاکرات بمانیم.

مجموعه این نکات، مصطفی میرزایی را به این نتیجه می‌رساند که آمریکایی‌ها از حضور فعال‌تر چین در منطقه خاورمیانه و به‌خصوص حاشیه خلیج فارس و موضوع مشخص احیای روابط ایران و عربستان استقبال و در کنار آن با ازسرگیری روابط تهران - ریاض موافقت خواهند کرد. چراکه از نگاه این تحلیلگر، واشنگتن با استفاده از وزن و کارت پکن و بدون صرف هزینه و انرژی دیپلماتیک می‌تواند در سایه امضای این توافق سه‌جانبه، زمینه را برای پایان جنگ یمن و ترسیم مناسبات جدید امنیتی، نظامی و دفاعی در کل منطقه فراهم آورد؛ مناسباتی که به باور محمدجواد خلیلی به افزایش امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس به‌عنوان متحدان آمریکا منجر می‌شود. البته خلیلی و میرزایی در یک اشتراک نظر به «شرق» از احتمال تقابل پکن و واشنگتن در تحولات بعدی منطقه غرب آسیا و منطقه خلیج فارس می‌گویند؛ اما هم‌زمان بر این باور نیز هستند که چینی‌ها سر تنش و تقابل در خاورمیانه نخواهند داشت و روی نفوذ تجاری و اقتصادی تمرکز می‌کنند.

ریاض  به  موازات  توافق  با  تهران  به فکر  عادی‌سازی  روابط با  تل‌آویو!

در میانه واکنش‌های گسترده به توافق روز جمعه برای ازسرگیری مناسبات ایران و عربستان سعودی، تنها بازیگری که در راستای تقابل با ایران از توافق سه‌جانبه استقبال نکرد، اسرائیل بود. در این راستا نفتالی بنت و یائیر لاپید، نخست‌وزیران پیشین، احیای روابط ایران و عربستان را ضربه مهلکی به سیاست خارجی تل‌آویو دانسته‌اند؛ اما با نگاهی عمیق‌تر به تحولات و تحرکات ریاض در سطح منطقه به نظر می‌رسد که سعودی‌ها اساسا با یک پوست‌اندازی در سیاست خارجی خود به دنبال موازنه قوا و برقراری روابط با همه کشورها و بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هستند.

یعنی همان‌گونه که عربستان پیش‌تر با حضور شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین در ریاض و موافقت با درخواست روسیه برای کاهش سقف تولید نفت خام در اوپک‌پلاس نیم‌نگاهی به «شرق» دارد، سعی کرده است روابط سیاسی، دیپلماتیک، تجاری، امنیتی، نظامی و دفاعی خود را با غرب و به خصوص آمریکا هم حفظ کند. مشابه همین موازنه قوا امکان دارد درخصوص ایران و اسرائیل تکرار شود؛ اقدامی که امارات متحده عربی آن را عملیاتی کرد و پس از امضای پیمان ابراهیم به تدریج روابط خود با ایران را هم از سر گرفت تا جایی که سفیر خود را به تهران بازگرداند با این هدف که از وزن ایران برای موازنه با اسرائیل و بالعکس نهایت استفاده را ببرد.

البته قبل‌تر و به شکل ظریف‌تر و هوشمندانه‌تری این بالانس توسط عمان اجرا‌ شده بود، کمااینکه به موازات تقویت نقش، نفوذ و جایگاه خود در پرونده‌های دیپلماتیک مانند تلاش برای ازسرگیری روابط ایران و عربستان، میانجیگری در تنش ایران و آمریکا، آزادکردن زندانیان دوتابعیتی، موضوع احیای برجام و ... که حتی دامنه این تحرکات مسقط به احتمال سفر پادشاه عمان به تهران هم رسید، از آن سو عمان (چهارم اسفند/ ۲۳ فوریه)، حریم هوایی خود را روی هواپیماهای اسرائیلی باز کرد. پس هم‌زمان با امضای توافق سه‌جانبه روز جمعه برای برقراری مناسبات با تهران توسط عربستان این احتمال هم وجود دارد که به صورت چراغ‌خاموش، مذاکراتی برای عادی‌سازی روابط با تل‌آویو هم در دستور کار سعودی‌ها باشد.

اتفاقا دو روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز و وال‌استریت‌ژورنال جدیدا به این نتیجه مشترک رسیده‌اند که عربستان و آمریکا در حال انجام مذاکراتی پیرامون خواسته ریاض در ازای عادی‌سازی روابط با اسرائیل در چارچوب «توافق‌نامه‌های ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ هستند که با کشورهای امارات و بحرین امضا شدند و در ادامه مراکش نیز این توافق‌نامه را امضا کرد. به هر حال باید گفت که بایدن به عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل اهمیت می‌دهد، همان‌طورکه نتانیاهو معتقد است بهبود روابط میان عربستان و اسرائیل می‌تواند به «افزایش امنیت آنها کمک می‌کند. در همین رابطه بایدن جمعه مدعی شد که هرچقدر روابط میان اسرائیل و همسایگان عرب آن بهتر شود، برای همه بهتر است.

این دو روزنامه آمریکایی (نیویورک‌تایمز و وال‌استریت‌ژورنال) به نقل از برخی افراد آگاه در مذاکرات جاری میان ریاض و واشنگتن نوشتند که «عربستان در ازای عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل، خواستار تضمین‌های امنیتی آمریکا برای خود و حمایت از توسعه برنامه‌های هسته‌ای غیرنظامی‌اش است». البته روزنامه وال‌استریت‌ژورنال پیش‌بینی کرد که این دو شرط مانعی در مذاکرات امضای توافق‌نامه باقی بماند چراکه برخی نمایندگان آمریکایی احتمالا با آن مخالفت می‌کنند و یکی از دلایلش این است که این نوع توافق موجب افزایش تنش با ایران می‌شود.

با این حال به گفته منابع وال‌استریت‌ژورنال، موضوع فلسطین اهمیتی در شروط مقامات سعودی نداشته و آنها آن را موضوع اصلی نمی‌دانند. کمااینکه جون هانا، مشاور سابق امنیت ملی دیک چینی، معاون رئیس‌جمهور سابق در همین باره اذعان کرد که بررسی مسئله فلسطین بسیار حاشیه‌ای بود. این روزنامه آمریکایی در ادامه به نقل از دنیل شاپیرو، سفیر سابق آمریکا در اراضی اشغالی نوشت، «عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و عربستان تسهیل آن در راستای منافع سه طرف خواهد بود، اما این به معنای آن نیست که تحقق آن آسان خواهد بود».

روزنامه نیویورک‌تایمز نیز به نقل از مارتین اندیک، سفیر آمریکا در اراضی اشغالی در دوره ریاست‌جمهوری بیل کلینتون نوشت که «بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل واقعا این توافق‌نامه را می‌خواهد و این توافق تنها با حمایت بایدن ممکن است و بایدن در تلاش است نتانیاهو را متقاعد کند که اگر تل‌آویو اجازه دهد اوضاع در کرانه باختری و قدس شرقی به هم بریزد، این توافق با سعودی‌ها هرگز به دست نخواهد آمد».

اندیک همچنین تأکید کرد که بایدن معتقد است «توافق اسرائیل-عربستان در راستای منافع آمریکا در مهار نفوذ ایران خواهد بود». وال‌استریت‌ژورنال در ادامه نوشت: «یکی از دلایل دشواری حصول این توافق که مذاکرات بسیار جدی برای امضای آن در دست انجام هستند، این است که می‌تواند فضای سیاسی خاورمیانه را تغییر دهد چراکه به سایر کشورهای آن که غالبا رویکرد اسلامی دارند چراغ سبزی برای قدم‌گذاشتن در این راه نشان می‌دهد و این امر روند تشکیل یک ائتلاف نظامی منطقه‌ای در مقابل ایران را سرعت خواهد بخشید».

با وجود دشواربودن روند مذاکرات، این روزنامه آمریکایی به نقل از برخی مقامات آمریکایی، اسرائیلی و سعودی نوشت: «حصول چنین توافقی ممکن است به منزله پیروزی برای جو بایدن، سران عربستان و بنیامین نتانیاهو باشد». از آن سو به نوشته نیویورک‌تایمز، مذاکرات از طرف آمریکا توسط برت مک‌گورک، هماهنگ‌کننده شورای امنیت ملی شمال آفریقا و خاورمیانه و نیز آموس هوکشتاین، معاون ارشد بایدن در امور انرژی که سال گذشته در توافق موسوم به «کاریش» بین لبنان و اسرائیل برای تعیین مرزهای دریایی میانجی بود، هدایت می‌شود.

اما این روزنامه به نقل از برخی منابع آگاه نوشت، از طرف عربستان، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی نقش مستقیمی در مذاکرات دارد، اما مذاکره‌کننده ارشد ریما، دختر بندر آل سعود، سفیر عربستان در آمریکاست. طبق اظهارات منابع این روزنامه آمریکایی، مسئولان سعودی در پایان سال گذشته میلادی با کارشناسانی در مؤسسه سیاست‌های خاور نزدیک در واشنگتن، پژوهشکده حامی رژیم صهیونیستی، رایزنی کردند. به نوشته این دو روزنامه آمریکایی، شرط اصلی ریاض در مذاکرات حمایت آمریکا از غنی‌سازی اورانیوم در پروژه هسته‌ای عربستان و پشتیبانی از آن است تا بتواند سیستم تولید سوخت هسته‌ای خود را داشته باشد و همین مسئله آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها را نگران کرده چراکه احتمال دارد روزی این سیستم به ساخت سلاح هسته‌ای توسط عربستان رسیده و موجب آغاز مسابقه تسلیحاتی با ایران شود.

یوئیل گوزانسکی، پژوهشگر ویژه روابط عربستان و رژیم صهیونیستی در مؤسسه امنیت ملی (که دفتر آن در تل‌آویو قرار دارد) گفت، «شرط هسته‌ای چالش بزرگ‌تری برای اسرائیل است تا حدی که این سؤال ایجاد می‌شود که آیا صلح با عربستان ارزش این ریسک را دارد». برخی منابع آگاه نیز جمعه به شبکه خبری سی‌ان‌ان گفتند که عربستان به دنبال گرفتن تضمین‌های امنیتی از آمریکا و حمایت آن از برنامه هسته‌ای غیرنظامی خود به عنوان شرط عادی‌سازی روابط با اسرائیل و گرفتن تصمیمی نهایی در این خصوص است که می‌تواند شرایط سیاسی خاورمیانه را تغییر دهد.

سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا از تأیید این مسئله که عربستان برای گرفتن تضمین‌های امنیتی از آمریکا تلاش می‌کند، آن‌گونه که روزنامه وال‌استریت‌ژورنال خبر داده، خودداری کرد. جان کربی، هماهنگ‌کننده رایزنی‌های استراتژیک در شورای امنیت ملی از دستاوردهای بایدن در سفر تابستان خود به اراضی اشغالی و عربستان سخن گفت. کربی مدعی شد: «سفر رئیس‌جمهور به منطقه دستاوردهای زیادی داشت و ما از تداوم این دیپلماسی حفاظت خواهیم کرد». وزارت خارجه آمریکا از درخواست سی‌ان‌ان برای ارائه توضیحات در این خصوص خودداری کرد و سفارت اسرائیل هم در واشنگتن در این خصوص اظهارنظری نداشته است.

در سایه آنچه گفته شد، علی براتی در گفت‌وگو با «شرق» این احتمال را مطرح می‌کند که اسرائیل یا طی هفته‌ها و ماه‌های پیش‌رو تمام تلاش خود برای توقف و ایجاد اختلال در عملیاتی‌کردن توافق سه‌جانبه پکن به کار خواهد بست یا به زعم این کارشناس در صورت عدم موفقیت اسرائیل، نتانیاهو تلاش مضاعفی را به کار خواهد بست که عربستان سعودی را هم به پیمان ابراهیم ملحق کند با این هدف که به یک توازن دست پیدا کند.

این کارشناس در ادامه روی نکته مهمی دست می‌گذارد و این هشدار را می‌دهد که اگرچه در دوره نفتالی بنت و یائیر لاپید و همچنین در دوره اخیر با روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو تلاش‌های جدی برای عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی از سوی اسرائیل در دستور کار بود، اما با توافق روز جمعه بدون شک دور این تلاش‌های تل‌آویو به شکل جدی افزایش خواهد یافت. از این رو براتی تأکید دارد که نمی‌توان گفت عربستان قید عادی‌سازی روابط با اسرائیل را بعد از توافق با ایران زده است، چراکه از نگاه این تحلیلگر مسائل اسرائیل، اساسا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به سمت یک پوست‌اندازی دیپلماتیک پیش رفته‌اند تا نسخه‌ای مشابه با عمان را در مناسبات دیپلماتیک خود اجرائی کنند؛ یعنی به موازات روابط حسنه با قدرت مهم و تعیین‌کننده ایران، به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل هم پیش بروند.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران عربستان سعودی اسرائیل آمریکا قطر امارات متحده عربی خاورمیانه محمدجواد خلیلی مصطفی میرزایی علی براتی


( ۴ )

نظر شما :

Tyu ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۸:۲۴
تحلیل آبکی از روی عناد