در سایه تحرکات اخیر عربستان و قطر
فضای حیاتی ایران در روابط نوپدید و بازپدید دولتهای خاورمیانه
حمیدرضا اکبرپور، دکتری حقوق بین الملل عمومی و پژوهشگر مهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: در حالی که صلح اعراب و اسرائیل در صدر اخبار جهانی قرار گرفته است و ائتلافهای نانوشته و پنهانی برخی دول عربی به سمت همکاریهای مستحکم عیان و مکتوب حرکت میکند؛ در امتداد این مسئله، پیشبینی میشود شرایط بر ایران بیش از پیش سخت تر و حلقه محاصره تنگتر شود. اما برخی متغیرها در این مجموعه جریانات نوپدید و بازپدید مستتر است که میتواند به حفرههایی تشبیه شود که اگر قوه عاقله باارادهای باشد، تبدیل به راه نجات و منجر به گسست زنجیره محاصره شود.
اولین متغیر را باید در مذاکرات اخیر عربستان و قطر جستجو کرد. در حالی که عربستان خود را برای دوران پساترامپ آماده میکند و عزم جدی در راستای تشکیل جبهه واحد عربی در منطقه دارد اما عملاً با پالسهای منفی امارات مواجه شده که علیرغم اذعان به وحدت دولتهای عربی، اما هراسناک از بازگشت قطر بدون هیچ پیششرطی است. به همین دلیل از سوی وزارت امور خارجه امارات نسبت به مذاکرات عربستان و قطر، واکنشی منفی ابراز شد. این واکنشها تا امضای توافق "العلا" نیز ادامه پیدا کرد و اعتراضات امارات با فشار عربستان و سایر دول عربی درگیر در ماجرا به عدم اعتراض تبدیل شد.
دومین متغیر در عادیسازی روابط عربستان و ترکیه مستتر است. روابط نه چندان گرم این دو کشور که با قتل جمال خاشقجی به اوج سردی گرایید اما در شرایط کنونی و با توجه به شرایط جدید خاورمیانه و به ویژه رویکرد دولت جدید آمریکا، به سمت گرم تر شدن روابط حرکت میکنند. این در حالی است که روابط امارات به عنوان متحد استراتژیک عربستان، نه تنها با ترکیه رو به بهبود نیست بلکه امیدی به بهبود آن هم نیست چرا که تضاد منافع و تقابل، کماکان در قبال مسائلی از جمله لیبی، سوریه و قطر در مواضع دو طرف علنی و مشهود است. این متغیر میتواند بر روابط عربستان و ترکیه تاثیرگذار باشد و عملاً عربستان را بر سر دوراهی قرار دهد.
سومین متغیر در بستر برقراری روابط دیپلماتیک امارات و اسرائیل نهفته است. در حالی که قطار عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب در حرکت است و بعد از امارات، بحرین و سودان، پادشاهی مراکش نیز به آن پیوسته است اما کماکان کش و قوس تصمیمگیری در باب رابطه با اسرائیل در پادشاهی عربستان ادامه دارد. بر همین اساس گمانهزنیهایی در باب اختلاف نظر میان ولیعهد و پادشاه سعودی وجود دارد. از مهمترین نشانههای این اختلاف میتوان به سخنرانی اخیر ترکی فیصل از شاهزادگان متنفذ و قدرتمند سعودی اشاره کرد که در نشست امنیتی بحرین با شدیدترین لحن ممکن به سیاستهای اسرائیل حمله کرد. این دوگانگی در مقابل برقراری روابط کامل میان بحرین و امارات با اسرائیل، ممکن است به شکاف بیشتر در اتحاد این دول منجر شود.
این متغیرهای موثر در حوزه روابط حاکم بر خلیج فارس در کنار موضعگیریهای دوگانه دول عربی در باب قطعنامه اخیر مجمع عمومی در مورد احیای کمیته تحریمها علیه ایران، که در آن دولتهای عربستان سعودی و بحرین به آن رای موافق دادند و پنج کشور دیگر حوزه خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی، کویت، عراق، عمان و قطر به آن رای ممتنع دادند، بسیار حائز اهمیت است.
در مجموع، علیرغم اینکه باور عمومی این است که دیواری از ساحل مدیترانه تا دریای عمان در حال شکل گرفتن است و قصد محصور کردن ایران را دارد و اتحاد اعراب و اسرائیل، فضای تنفس و توان بازیگردانی ایران را محدود کرده است، اما در بطن ماجرا، هنوز هم حفرهها و شکافهایی در روابط دول منطقه وجود دارد. بر همین اساس با درک شرایط و موقعیتسنجی مناسب و بکارگیری این فرصتها در قالب دیپلماسی فعال منطقهای، میتوان به بدیلی برای سیاستهای کنونی دست یافت که هدف آنها منزوی کردن ایران است.
نظر شما :