کشف گاز در ترکیه؛ تلنگری به سیاستگذاران ایرانی
مبادا عقب بیفتیم!
نویسنده: دکتر اعظم ملایی محقق و پژوهشگر روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در شرایطی که در هفته های گذشته تلاشهای دولت ترکیه در دریای مدیترانه برای کشف منابع جدید انرژی و اعتراض سایر کشورهای مدعی در حوزه این دریا به تیتر یک رسانه ها تبدیل شده بود، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه در روزهای اخیر با یک خبر جدید به صدر اخبار این رسانه ها برگشت. اردوغان از کشف یک میدان گازی با حجم ۳۲۰ میلیارد متر مکعب در دریای سیاه خبر داد و آن را «بزرگترین میدان گازی» ترکیه در این دریا خواند. هر چند کارشناسان معتقدند بهرهبرداری از این میدان گازی بین پنج تا هفت سال زمان می برد، اما اردوغان مدعی است این فرایند طی دو سال آینده انجام و ترکیه تا سال ۲۰۲۳ به صادرکننده گاز تبدیل خواهد شد.
در حال حاضر میزان تولید نفت و گاز ترکیه کمتر از سه درصد مصرف سالانه آن است و بنابراین مقامات ترک در سالهای اخیر عمده گاز مصرفی مورد نیاز کشور خود را از طریق خط لوله از روسیه، آذربایجان و ایران تأمین کرده اند. البته آمریکا و قطر در کنار نیجریه و الجزایر نیز تامین کننده الانجی یا گاز طبیعی مایع مورد نیاز ترکیه هستند.
بر این اساس جمهوری اسلامی ایران یکی از طرفهای صادرکننده انرژی به ترکیه است و از سال ۲۰۰۱ طبق یک قرارداد ۲۵ ساله، هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز به ترکیه صادر کرده؛ قراردادی که در سال ۲۰۲۶ به پایان میرسد و تاکنون مذاکرات برای تمدید این قرارداد به نتیجه نرسیده است. هر چند در مدت چهار ماهی (فروردین تا تیر 1399) که صادرات گاز ایران به ترکیه به دلیل انفجار خط لوله قطع شده بود، ترکیه به راحتی کشور آذربایجان را جایگزین ایران کرد و از بابت واردات گاز به مشکلی برنخورد، اما حال به نظر می رسد با اکتشاف میدان جدید گازی در دریای سیاه، در بازه زمانی میان مدت نیاز ترکیه به گاز وارداتی، باز هم کاهش خواهد یافت و این مسأله ایست که می تواند ژئوپلیتیک انرژی و مناسبات قدرت در سطح منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
هر چند اعلام خبر کشف این میدان گازی فعلا تنها آثار مثبت روانی و سیاسی برای ترکیه داشته، سبب افزایش ارزش پول ملی این کشور( لیر ترکیه) شده و شرایط را برای مانور قدرت اردوغان فراهم کرده است، اما پیامدهای این خبر به همین جا ختم نمی شود و این امر تنها یک ژست سیاسی و تبلیغاتی با تبعات کوتاه مدت نخواهد بود.
ترکیه به واسطه همجواری با دریای سیاه، دریای اژه و دریای مدیترانه و داشتن دو تنگه راهبردی بسفر و داردانل، همواره به عنوان پلی برای انتقال انرژی از منابع عظیم انرژی به بازار بزرگ مصرف انرژی مطرح بوده است. تا پیش از کشف میدان گازی جدید، ترکیه می کوشید با بهره برداری از موقعیت ژئوپولیتیک خود، نه فقط به یک کشور ترانزیتی؛ بلکه به یک هاب انرژی تبدیل شود. در همین راستا مقامات این کشور در مهرماه سال 1395 و در حالی که با چالش های سیاسی بزرگی همچون تنش در روابط با روسیه بر سر سقوط هواپیمای نظامی روسی، اقدامات تروریستی کردهای تجزیه طلب پ.ک.ک در داخل ترکیه و پیامدهای کودتای نافرجام ارتش این کشور علیه دولت حاکم دست و پنجه نرم می کردند، میزبانی بیست و سومین کنگره جهانی انرژی را نیز پذیرفتند که در نتیجه آن به دو توافق اثر گذار با روسیه و عربستان دست یافتند.
در جریان این نشست پوتین و اردوغان توافقنامه انتقال گاز «جریان ترک» یا همان «ترک استریم» را امضاء کردند که براساس آن، گاز طبیعی روسیه از بستر دریای سیاه و با عبور از خاک ترکیه به اروپا صادر می شود. همچنین در حاشیه این کنگره، شرکت سعودی آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی) با 18 شرکت ترکیه ای به صورت جداگانه یادداشت تفاهم امضا کرد و بدین ترتیب شرکت¬ های ترکیه ¬ای حق آن را خواهند داشت تا در مزایده پروژه های مختلف آرامکو شرکت کنند.
در واقع، ساخت خط لولههای تاناپ (پروژه ای که با دور زدن و کنار گذاشتن ایران، منابع گاز کشورهای آسیای میانه از جمله ترکمنستان و آذربایجان را از طریق دریای خزر به ترکیه منتقل و از آنجا به اروپا صادر می کند) و کریدور گازی جنوبی (پروژه گازی دیگری که در سال 2015 طراحی و عملیاتی شده و باز هم با کنار گذاشتن ایران، گاز استخراج شده از میدان فراساحلی شاهدنیز جمهوری آذربایجان را از طریق گرجستان و ترکیه به سایر کشورهای هدف اروپایی انتقال میدهد) در کنار خط لوله ترک استریم و راهاندازی پایانههای شناور ذخیرهسازی و تبدیل الانجی به گاز در سال های اخیر، ترکیه را به یکی از جدی ترین کاندیداها برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه تبدیل کرده است.
البته تلاش های ترکیه برای تبدیل شدن به هاب انرژی تنها به دریای خزر، سیاه و خلیج فارس محدود نمی شود؛ این کشور در سال های اخیر برای خرید کشتیهای حفاری و انجام عملیات اکتشاف سرمایهگذاری هنگفتی انجام داده است؛ عملیات اکتشافی مکرر این کشور در دریای مدیترانه حکایت از سیاست پویا و همه جانبه ترکیه برای دستیابی به جایگاه برتر در حوره انرژی دارد. در همین راستا ترکیه در ماه نوامبر سال 2019 توافقی درباره مرزهای دریایی در مدیترانه با لیبی امضا کرد؛ این تفاهم نامه نه تنها بخشی از مرز دریایی ترکیه در جنوب غربی مدیترانه شرقی را تعیین می کند، بلکه فعالیتهای حفاری و اکتشافی ترکیه در دریا را تقویت و برنامه تقسیم مدیترانه بین سایر قدرت های مدعی در این حوزه را با مشکل مواجه می کند و از این رو با اعتراض شدید یونان، مصر، اسرائیل و قبرس روبه رو شده است.
بدین ترتیب حتی پیش از کشف این میدان گازی جدید نیز ترکیه قدرتی مدعی در زمینه ترانزیت انرژی محسوب می شد و حال با کاهش تدریجی وابستگی این کشور به واردات گاز، میزان اثرگذاری این کشور بر ژئوپلیتیک انرژی منطقه افزایش یافته است. هدف آنکارا از تکاپوهای گسترده اش در حوزه انرژی، ارتقاء و تثبیت موقعیت خود در سیاست¬ های راهبردی غرب آسیا، افزایش وزنه اش در نظر اتحادیه اروپا و البته تاثیرگذاری هر چه بیشتر بر سیر تحولات منطقه ای و بین المللی است؛ هدفی که سایر قدرت¬ های منطقه¬ ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
البته کشف ۳۲۰ میلیارد متر مکعب گاز در ترکیه که بهره برداری از آن نیز مستلزم صرف زمان و هزینه است، در مقایسه با 34 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی ایران که بیش از 18 درصد از کل ذخایر دنیا را تشکیل می دهد و کشورمان را به بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان تبدیل کرده، آن هم در شرایط فعلی که وضعیت بحرانی بازارهای جهانی کاهش تقاضا برای نفت و گاز را سبب شده است، نشان از آن دارد که فعلا در کوتاه مدت خطر جدی ایران را تهدید نمی کند، اما در میان مدت و بلند مدت، اوضاع می تواند به گونه دیگری رقم بخورد. بهره برداری ترکیه از این میدان گازی به احتمال زیاد حذف یکی دیگر از مقاصد صادراتی ایران و البته تقویت جایگاه ترکیه در زمینه مبادلات انرژی را سبب می شود و این امر باید تلنگری برای مسئولان کشور برای برنامه ریزی و تغییر برخی سیاست ها و اتخاذ رویکردهای جدید برای حفظ و ارتقاء موقعیت کشور در ژئوپلیتیک انرژی باشد.
هر چند در حال حاضر اقدامات یکجانبه و خصمانه آمریکا و تحریم های این کشور به دغدغه اصلی تصمیم گیران نظام تبدیل شده، اما حفظ مزیت صادراتی و ترانزیتی کشور در حوزه انرژی و ارتقاء قدرت منطقه ای ایران مسأله ای نیست که بتوان راحت آن را از دستور کار خارج کرد. تکاپوهای ترکیه در کنار تحرکات آذربایجان، روسیه و حتی رژیم صهیونیستی در حوزه انرژی، لزوم تدبیر بیشتر ایران برای عقب نماندن در این رقابت ژئوپلیتیک را نشان می دهد.
در عرصه روابط بین الملل کنونی، بخش انرژی از سرمایه گذاری های اولیه برای اکتشاف و بهره برداری گرفته تا فروش و صادرات نیاز به ثبات و امنیت در درجه نخست و پس از آن چانه زنی و ارتباطات گسترده در درجه دوم دارد. در این راستا جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند با پررنگ کردن رویکرد اقتصادی و توسعه محور در عرصه سیاست خارجی، هر چه سریعتر خود را از حالت امنیتی و قرار گرفتن مداوم در شرایط «خطر ریسک بالا» خارج کند و ضمن گسترش تعاملات و چانه زنی با کشورهای همسایه و همچنین مصرف کنندگان عمده انرژی، جایگاه خود را در طرح های مختلف صادرات و ترانزیت انرژی باز و تثبیت کند.
نظر شما :