ترکیه بازی را عوض می کند

تغییر جغرافیای سیاسی در «منطقه گسترده دریای سیاه»

۱۰ آبان ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۶۶۷۵ اروپا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: شهره پولاب
شهره پولاب در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ترکیه در میان کشورهای حاشیه این دریا یعنی روسیه، رومانی، بلغارستان، اوکراین، گرجستان دارای موقعیت منحصر به فردی است زیرا دارای سواحل طولانی در بخش جنوبی این دریا بوده و همچنین با داشتن حق حاکمیت بر تنگه های بسفر و داردانل که عامل اتصال دریای سیاه و مدیترانه بوده، قادر است تا به آبهای اقیانوس اطلس و دیگر آبهای باز جهان دسترسی داشته باشد. این موقعیت جغرافیایی خاص به همراه بزرگترین اکتشاف گازی در تاریخ کشور ترکیه تاییدی قوی است بر ادعای اردوغان مبنی بر اینکه "دری از ثروتی بی نظیر به روی کشورش گشوده شده است". 
تغییر جغرافیای سیاسی در «منطقه گسترده دریای سیاه»

نویسنده: شهره پولاب، دکترای جغرافیای سیاسی

دیپلماسی ایرانی: درروز 21 آگوست 2020 رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از کشف یک میدان گازی با حجم 320 میلیارد متر مکعب در سواحل دریای سیاه خبر داد و هدف گذاری کشورش را برای تبدیل شدن به صادر کننده  خالص انرژی عنوان کرد. 

دریای سیاه دریایی است در جنوب شرقی اروپا که در شمال توسط تنگه کرچ به دریای آزوف و در جنوب غربی به وسیله تنگه بسفر به دریای مرمره و مدیترانه متصل می‌شود. این دریا به لحاظ منابع نفت و گاز، خطوط لوله اصلی انرژی، خطوط حمل و نقل و کابلهای فیبر نوری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. 

منطقه "گسترده تر دریای سیاه" که به منطقه وسیعی از جنوب شرقی اروپا تا سواحل غربی دریای خزر اشاره دارد، به لحاظ ژئواستراتژیک به عنوان یک پیوند طبیعی بین اروپا و آسیا و میان آسیای میانه و خاورمیانه و به دلیل ژئواکونومیک به عنوان عامل پیوند تجاری و مسیر مهم ترانزیت انرژی به مرکز توجه سیاست های جهانی تبدیل شده است. اکتشاف منابع گازی عظیم در این دریا می تواند با تغییر جغرافیای سیاسی منطقه همراه شود. 

ترکیه در میان کشورهای حاشیه این دریا یعنی روسیه، رومانی، بلغارستان، اوکراین، گرجستان دارای موقعیت منحصر به فردی است زیرا دارای سواحل طولانی در بخش جنوبی این دریا بوده و همچنین با داشتن حق حاکمیت بر تنگه های بسفر و داردانل که عامل اتصال دریای سیاه و مدیترانه بوده، قادر است تا به آبهای اقیانوس اطلس و دیگر آبهای باز جهان دسترسی داشته باشد. این موقعیت جغرافیایی خاص به همراه بزرگترین اکتشاف گازی در تاریخ کشور ترکیه تاییدی قوی است بر ادعای اردوغان مبنی بر اینکه "دری از ثروتی بی نظیر به روی کشورش گشوده شده است". 

ترکیه کشوری است که به لحاظ تامین انرژی بسیار وابسته به واردات انرژی بوده و از نظر تأمین گاز طبیعی همواره متکی به روسیه بوده است. اما اخیرا توانسته این وضعیت را تغییر داده و با افزایش 23.4 درصدی واردات گاز از آذربایجان و به میزان 5.44 میلیارد مترمکعب، واردات گاز از روسیه را 41.5 درصد و به میزان 4.7 میلیارد مترمکعب کاهش دهد. افزایش واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از ایالات متحده، نیجریه، الجزایر و قطر نیز به این سیاست کمک نموده است. اگر چه با کشف گاز طبیعی در دریای سیاه، تأمین نیازهای داخلی کشور در اولویت قرار خواهد گرفت، این امکان نیز در نظر گرفته می شود که ترکیه بتواند حتی به یک تأمین کننده جدید انرژی به ویژه برای بازارهای اروپا تبدیل شود. 

اکتشاف اخیر گاز طبیعی در دریای سیاه نه تنها بر امنیت انرژی ترکیه اثرگذار است بلکه دارای بار ایجاد تغییر در معادلات منطقه ای نیز هست. زیرا هنگامی که پویایی های گاز طبیعی در منطقه دریای سیاه مورد بحث قرار می گیرد، چگونگی روابط دو جانبه روسیه و ترکیه از اهمیت حیاتی برخوردار خواهد بود.

برای روسیه نیز دریای سیاه به لحاظ ژئواکونومیک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنادر روسیه در دریای سیاه به عنوان بنادر آب گرم این کشور دارای اهمیت زیادی بوده تا جایی که هر 15 دقیقه یک نفتکش روسی از این دریا عبور می کند. 

دریای سیاه به لحاظ ژئواستراتژیک برای روسیه به عنوان پایگاهی برای تسلط بیشتر قدرت نظامی در مکانهایی مانند گرجستان، اوکراین است. روسیه با اشغال شبه جزیره کریمه توانست بر مانورهای اقتصادی و نظامی خود در این منطقه افزوده و حیطه قدرت خود را به سوی مدیترانه گسترش دهد. چنانچه مسکو با استفاده از بندر سواستوپول در این شبه جزیره برای شروع و پشتیبانی عملیات دریایی در حمایت از بشار اسد رئیس جمهور سوریه استفاده نموده است. مسکو قصد دارد دریای سیاه را به دریاچه ای روسی برای کسب منافع ملی بیشتر تبدیل نماید. الحاق کریمه به روسیه این امکان را داده تا با استقرار ده ها هزار سرباز روسی همراه با ده ها کشتی، هواپیما و موشک های ضد هواپیما به تقویت نظامی در این دریا بپردازد. کنترل دریای سیاه همچنین به معنای کنترل کامل دریای آزوف است که توسط روسیه و اوکراین احاطه شده و از طریق تنگه کرچ به دریای سیاه متصل می شود. کانال ولگا- دن نیز با اتصال دریای خزر به دریای آزوف نقش مکمل این موقعیت ژئوپلیتیک را داشته تا با جابجایی کشتی های جنگی بین دو دریا به روسیه این امکان را دهد تا قدرتش را در یک منطقه مهم از جهان تضمین کند.

ترکیه برای روسیه در بلند مدت مهم است تا موقعیت خود را به عنوان یک تامین کننده عمده نفت و گاز برای اتحادیه اروپا حفظ کند. خط لوله جدید گاز طبیعی ترک استریم Turk Stream که در دو مسیر گاز روسیه را از دریای سیاه به استانبول در ترکیه و دیگری به جنوب شرقی اروپا می فرستد، به مسکو در تحقق هدف سیاسی برای کاهش نقش اوکراین به عنوان کشور ترانزیت در ساختار صادرات گاز روسیه کمک می نماید.  

خط لوله گاز ساوت استریم South Stream با انتقال گاز روسیه از طریق دریای سیاه به بالکان و خط لوله گاز بلو استریم Blue Stream II که گاز روسیه را از دریای سیاه به آنکارا می رساند، قوام بخش اهداف امنیت انرژی روسیه است.

سیاست دریای سیاه ترکیه متاثر از قدرت روسیه بوده و عدم توازن قدرت منطقه ای با روسیه، استقلال عمل ترکیه را در منطقه محدود می کند. الحاق شبه جزیره کریمه توسط ناوگان دریای سیاه سنگینی وزن ژئوپلیتیک را به سوی روسیه متمایل کرده است. در مقابل کنترل انحصاری تنگه های بسفر و داردانل که بر اساس کنوانسیون مونترو در سال 1936 به ترکیه اعطا شده، در ایجاد توازن دو سوی شمال و جنوب دریا میان روسیه و ترکیه اثر گذار بوده و ترکیه با برخورداری از حق حاکمیت بر این تنگه ها، حقوق کشتی های روسی را در عبور و مرور چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ با محدودیت هایی روبرو می سازد. 

ترکیه و روسیه در سال های اخیر روابط معماگونه ای را در پیش گرفته اند که از یک سو به همگرایی و همسویی دیپلماتیک مانند اختلاف نظر با غرب تمایل داشته و از سوی دیگر دو کشور در جبهه هایی مانند سوریه و لیبی در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند تا جایی که ترکیه با سرنگون کردن هواپیمای جنگنده روسی در سال 2016 روابط میان مسکو و آنکارا را به یک بحران دیپلماتیک کشاند. بازیگری ترکیه در قفقاز جنوبی و در صحنه نبرد قره داغ- ناگورنو از جمله موارد واگرایی با روسیه است. ترکیه با حمایت آشکار از آذربایجان در برابر ارمنستان چالشی جدی برای مسکو در منطقه ای است که نقاط پیرامون نزدیک روسیه محسوب می شود. از اینرو توجه فزاینده آنکارا به دریای سیاه و قفقاز جنوبی برای تمرکز تعادل و مقابله با مسکو ضروری می نماید. درگیریها میان آذربایجان و ارمنستان خطر تبدیل شدن به نقطه اشتعال جدیدی در رقابت رو به رشد بین روسیه و ترکیه را دارد که پشتیبانی خود را از طرف های مخالف در یک راهرو استراتژیک انرژی با خط لوله انتقال نفت باکو-تفلیس-جیحان (BTC) و خط لوله گاز طبیعی قفقاز جنوبی (SCP) نشان می دهند. 

یک بازی بزرگ جسورانه توسط اردوغان در حال انجام است که در آن ترکیه نه تنها به عنوان یک کشور ترانزیت گاز، بلکه تامین کننده گاز مطرح می شود و احتمال اکتشافات بعدی ترکیه در دریای سیاه می تواند ژئوپلیتیک انرژی در منطقه را به سود آنکارا تغییر دهد. در این راستا سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه (BSEC) برای ترکیه فرصتی است تا با در نظر داشتن استراتژی امنیت انرژی ابتکار عمل سیاسی و اقتصادی چند جانبه ای را به منظور تقویت تعامل و هماهنگی بین کشورهای عضو به دست گیرد و آن را به منطقه گسترده دریای سیاه تعمیم دهد. امضای توافق نامه های جدید بازرگانی و صنایع دفاعی میان ترکیه و اوکراین در سپتامبر سال جاری و تاکید اردوغان بر تمامیت ارضی اوکراین و به رسمیت نشناختن الحاق غیرقانونی شبه جزیره کریمه از ترفندهای این بازی سیاسی است.
 
کلمانسو، نخست وزیر فرانسه در 15 دسامبر 1917 طی تلگرافی به وودرو ویلسون رئیس جمهور ایالات متحده نوشته بود: کمبود سوخت ارتش ما را از پای در می آورد.....ارزش یک قطره نفت مساوی با یک قطره خون است و این ماده در جنگ های آینده نیز موثر است. یک قرن بعد اردوغان با این گفته که "نظم غیرانسانی جهانی که قطره ای از نفت را با ارزش تر از سیل خون می بیند، هنوز هم ادامه دارد" بر دعوای دولتها بر سر تقسیم انرژی اذعان داشته است.   
در مجموع رویکردهای اقتصادی و سیاسی ترکیه تا حد زیادی منعکس کننده محاسبات استراتژیک در حال تکامل این کشور در دریای سیاه و قفقاز جنوبی است. آنکارا و مسکو برای نفوذ بیشتر در منطقه "گسترده دریای سیاه" با یکدیگر رقابت می کنند و آینده چگونگی اثرگذاری برخورد منافع آنها بر جغرافیای سیاسی این منطقه را نشان خواهد داد. 

شهره پولاب

نویسنده خبر

دکترای جغرافیای سیاسی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ترکیه دریای سیاه روسیه روسیه و ترکیه گاز کشف گاز


( ۳۷ )

نظر شما :

علی ۱۰ آبان ۱۳۹۹ | ۱۹:۱۶
مقاله ای در حمایت از ترکیه اردوغانی
حسن حکیمی نژاد ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | ۰۱:۳۲
مطالعه مقاله شما کمک قابل ملاحظه ای بر دانش و آگاهیهای انسان در خصوص اقدامات عجیب اردوغان وجا طلبی وی مینماید . سپاس
نیک نفس ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۷
عالیییی بود مثل همیشه از مطالب مفیدتون بهره بردیم
علی ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۴
ایا ترکیه قادر به ادامه این رقابت با روس اروپای ها و امریکاییها و عربها خواهد بود یا نه ؟؟؟؟؟؟؟
علی بنایی ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | ۲۰:۵۳
مقاله حاوی مطالب ژئوپلیتیک و بر مبنای تحولات روز در منطقه ای حساس است و به درستی به ایفای نقش ترکیه در کسب موقعیت های جدید و همچنین به تضاد منافع ترکیه و روسیه در دریای سیاه و قفقاز پرداخته است. موفق باشید.
علی امیری ۱۳ آبان ۱۳۹۹ | ۰۸:۴۲
تحلیلی خوبی بود. سپاس
ه پورجبار ۱۹ آبان ۱۳۹۹ | ۱۰:۳۹
مثل همیشه بسیار مفید ؛ ممنون ابته این نکته نیز قابل تامل است که ترکیه با اتکا به تکنولوژی کدام کشورها قصد بهره برداری از این منابع جدید گازی را خواهد داشت! تکیه بر تکنولوژی شرق یا غرب ؟ یا بازهم روسیه مثلا Gazprom !
داود ۲۳ آبان ۱۳۹۹ | ۰۱:۲۲
مقاله بسیار روشن کننده در نقش اردوغان جهت کریدور جدید انرژی منطقه وکم رنگ کردن قدرت روسیه در منطقه
لیدا انصاری ۲۴ آبان ۱۳۹۹ | ۱۵:۵۳
هوشمندانه همراه با تیزبینی همیشه بله دقیقا ترکیه و روسیه در سال های اخیر روابط معماگونه ای را در پیش گرفته اند