لزوم بازنگری جدی در توافق طائف

خلع سلاح حزب الله بدون در نظر گرفتن قدرت شیعیان غیرممکن است

۰۶ آذر ۱۴۰۴ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۳۶۴۴۳ اخبار اصلی خاورمیانه
اصطلاح «امتیازات سیاسی» ممکن است نامعقول باشد. چارچوب چنین امتیازاتی باید توافق طائف در سال ۱۹۸۹ باشد و مقامات حزب‌الله و همچنین نبیه بری، رئیس مجلس، اجرای کامل توافق طائف را خواستار شده‌اند. این به هیچ وجه خواسته‌ای غیرمنطقی نیست.
خلع سلاح حزب الله بدون در نظر گرفتن قدرت شیعیان غیرممکن است

نویسنده مایل یانگ

دیپلماسی ایرانی: به‌آرامی اما مطمئناً، معادله جدیدی در حال شکل‌گیری در چشم‌انداز سیاسی لبنان است. این معادله نه غیرمنتظره بود و نه لزوماً بد، اما در چارچوب نظام سیاسی لبنان که همیشه تسلیم‌ناپذیر است، ممکن است مرحله‌ای اساساً جدید در قرارداد فرقه‌ای ناآرام این کشور ایجاد کند.

معادله این است: همچنان که دولت در تلاش‌های خود برای خلع سلاح حزب‌الله، با توجه به اینکه خلع سلاح اجباری از روی میز کنار گذاشته شده و باید کنار گذاشته شود، همچنان با تردید عمل می‌کند، رویکرد دومی مطرح خواهد شد، یعنی ارائه امتیازات سیاسی به جامعه شیعه در ازای تسلیم سلاح‌هایشان. اتخاذ چنین مسیری نباید نگران‌کننده باشد، زیرا ادغام حزب‌الله و جامعه آن در نظم قانون اساسی لبنان مدت‌هاست که مورد استقبال دشمنان این حزب قرار گرفته است.

اصطلاح «امتیازات سیاسی» ممکن است نامعقول باشد. چارچوب چنین امتیازاتی باید توافق طائف در سال ۱۹۸۹ باشد و مقامات حزب‌الله و همچنین نبیه بری، رئیس مجلس، اجرای کامل توافق طائف را خواستار شده‌اند. این به هیچ وجه خواسته‌ای غیرمنطقی نیست. این امر، از جمله به معنای فرقه‌زدایی از نظام سیاسی و حذف سهمیه‌های فرقه‌ای از پارلمان و اداره امور کشور خواهد بود. فرض بدبینانه این است که حزب‌الله با این باور که اجرای آن با مخالفت مسیحیان لبنان مواجه خواهد شد، که بیشترین ضرر را از آن خواهند دید، هرگونه پیشرفتی در خلع سلاح حزب‌الله را بعید می‌کند. با این حال، آیا این لزوماً درست است؟

به نظر می‌رسد مسیحیان بیشتری از ایده فدراسیون در لبنان حمایت می‌کنند، بنابراین اگر این امر محقق شود، انعطاف‌پذیری آنها در مورد اعمال طائف ممکن است افزایش یابد. با این حال، درک آنها از فدرالیسم اغلب تقریبی است. در صحبت از فدرالیسم، به نظر می‌رسد بسیاری واقعاً به جدایی از اکثریت مسلمان لبنان، به ویژه از جامعه شیعه و حزب‌الله، که جهان‌بینی آنها را با ترجیحات مسیحیان برای کشور ناسازگار می‌دانند، فکر می‌کنند. حتی با فرض اینکه چنین تعمیمی ارزشمند باشد، آنچه بسیاری از فدرالیست‌ها تصدیق نمی‌کنند این است که فدرالیسم اختلافاتی را که بسیاری از مسیحیان در دهه‌های اخیر با هموطنان مسلمان خود داشته‌اند، حل نخواهد کرد. تحت یک سیستم فدرال، قدرت‌های کلیدی ایالتی تحت نظارت یک دولت مرکزی باقی خواهند ماند، بالاتر از همه امور خارجه، دفاع و تجارت خارجی – همان مسائلی که بیشترین اختلاف را در لبنان ایجاد کرده‌اند.

با این حال، مسیحیان همچنان فدرالیسم را به عنوان یک راه نجات می‌دانند. در حالی که طائف از فدرالیسم نامی نمی‌برد، اما این موضوع دریچه‌ای را ارائه می‌دهد که ممکن است به آن نزدیک شود. یکی از امتیازاتی که به مسیحیان در طائف داده شد، معرفی تمرکززدایی اداری بود. از آنجا که از مسیحیان خواسته شد تا از اختیارات مهم ریاست جمهوری صرف نظر کنند، در عوض به آنها آزادی عمل بیشتری برای مدیریت امور اداری خود پیشنهاد شد. با این حال، این امتیاز یک نقص عمده داشت و آن این بود که تمرکززدایی اداری بدون تمرکززدایی مالی معنایی ندارد. اگر دولت مرکزی در نهایت تمام فعالیت‌های ملی را در دست خود نگه دارد، استقلال اداری به یک توهم تبدیل می‌شود. بنابراین، امروزه، هیچ چیز جز تمرکززدایی اداری و مالی، شانسی برای ترغیب مسیحیان به پذیرش اجرای کامل طائف نخواهد داشت.

به همین دلیل است که ما ممکن است به ترسیم خطوط کلی احتمالی چنین معامله‌ای، اگر نگوییم به اجرای یک معامله بزرگ بر سر سلاح‌های حزب‌الله، نزدیک شویم. اما با توجه به این بده‌بستان احتمالی، چه نکاتی را باید در نظر داشت؟

اول، حتی اگر چنین معامله بزرگی روی کاغذ خوب به نظر برسد، اگر مکانیسم اجرای آن یک فرآیند همزمان خلع سلاح حزب‌الله و مذاکره برای تغییرات قانون اساسی باشد که تمام ابعاد طائف را برآورده کند، بسیار بعید است که عملی شود. حزب‌الله باید ابتدا سلاح‌های خود را تسلیم کند، زیرا هرگونه اقدامی به سمت اصلاح قانون اساسی نمی‌تواند در صورتی که یک حزب و جامعه این حزب مسلح باشند و بقیه مسلح نباشند، انجام شود. به همین دلیل است که اگر توافق گسترده‌ای برای قرار دادن سلاح‌های حزب‌الله به عنوان بخشی از یک بسته جامع اصلاحات قانون اساسی وجود داشته باشد، خلع سلاح قبلی باید شرط باشد.

دوم، یک عامل کلیدی در این معامله بزرگ، موافقت ایران خواهد بود. کسانی هستند که معتقدند ایرانی‌ها هرگز از سلاح‌های حزب‌الله دست نخواهند کشید. این ممکن است در مورد رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله علی خامنه‌ای، که سیاست‌های ایران را در مورد چنین مسائلی تعیین تکلیف می‌کند، صادق باشد. با این حال، آیا چنین نگرشی تغییرناپذیر است؟ ایرانی‌ها در نهایت می‌توانند به فکر یک طرح جایگزین باشند. به نظر می‌رسد تکیه بر قدرت جامعه شیعه در مفاد قانون اساسی لبنان مفیدتر از تکیه بر تسلیحات حزب‌الله باشد، که تنها ویرانی‌های گسترده اسرائیل را به همراه داشته و بسیاری از لبنانی‌ها را علیه این حزب برانگیخته است.

سوم، اگرچه یک معامله بزرگ ممکن است مورد استقبال قرار گیرد، واقعیت این است که سیستم فرقه‌ای-قانون اساسی آنقدر ناکارآمد شده است که هیچ تضمینی وجود ندارد که آنچه از یک تنظیم مجدد سیاسی حاصل می‌شود، بهبودی در وضعیت فعلی باشد. اگر چیزی وجود داشته باشد، این احتمال وجود دارد که این یک کار ضعیف و بی‌فایده باشد که مشکلات سیستم را همچنان پابرجا نگه دارد. به عنوان مثال، غیرقابل تصور است که این کار قدرت برتر رهبران فرقه‌ای را از بین ببرد. به همین دلیل است که بسیاری از مسیحیان بهتر است با دقت در مورد چگونگی تصور خود از یک سیستم غیرمتمرکز فکر کنند. در لبنان امروز، تعدد رهبران فرقه‌ای، نیاز مکرر به مصالحه را بر هر یک از آنها تحمیل کرده است که می‌تواند به نتایج بهتر منجر شود. اما داشتن یک سیستم غیرمتمرکز که در آن قدرت رهبران فرقه‌ای در مناطقی که بر آنها تسلط دارند توسط رقبا خنثی نمی‌شود، می‌تواند صرفاً استبدادهای فرقه‌ای کوچک را تثبیت کند.

آیا منطقی‌تر نیست که با نگاهی به ۳۵ سال گذشته به معایب این توافق، طائف را به طور کامل بازسازی کنیم؟ این به معنای رها کردن طائف نیست، بلکه استفاده از آن به عنوان مبنایی برای یک سیستم قانون اساسی اصلاح شده است. هر اتفاقی که بیفتد، ارتباط بین تسلیم سلاح‌های حزب و بحث گسترده‌تر در مورد اصلاح قانون اساسی اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. یکی بدون دیگری اتفاق نخواهد افتاد.

منبع: کارنگی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: لبنان حزب الله لبنان شیعیان لبنان مسیحیان لبنان قدرت حزب الله خلع سلاح خلع سلاح حزب الله ایران و لبنان ایران و حزب الله


نظر شما :