از بازی سیاسی تا بلوف دیپلماتیک کاخ سفید
چه سرنوشتی برای قطعنامه آمریکا در شورای امنیت رقم می خورد؟/ تهدید واشنگتن برای فعال کردن مکانیسم ادعایی پوچ است
دیپلماسی ایرانی – شورای امنیت سازمان ملل دیروز پنجشنبه ۲۳ مرداد رایگیری بر سر قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده به منظور تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را آغاز کرد. اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای اعلام رای خود در شرایطی که جلسات این شورا به صورت آنلاین و مجازی برگزار میشود، ۲۴ ساعت زمان دارند؛ جلسه و نشستی که دستور کار آن تصویب و یا عدم تصویب قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده آمریکاست که همان دیروز (پنج شنبه) برای دومین بار پیش نویس کوتاه شده اش به این شورا تقدیم شد. اگر چه واشنگتن که در یک عقب گرد آشکار پیش نویس قطعنامه مد نظرش برای تمدید این تحریم ها را از هفت صفحه که شامل ۳۵ پاراگراف بوده به چهار پاراگراف تقلیل داد؛ چهار پارگرافی که در آن حذف تحریم مقامهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ عدم تمدید تحریمها برای مدت نامعلوم و در عوض، تمدید این تحریمها تا زمان اتخاذ تصمیم مقتضی دیگر از سوی شورای امنیت و همچنین حذف بندی که خواستار بازرسی از کشتیهای حامل کالاهای ایرانی و یا کشتی هایی از مقصد ایران و یا به مقصد ایران به چشم می خورد، اما در آن سو عنوان کرده است که اگر این قطعنامه رای نیاورد، واشنگتن با به کار گرفتن مکانیسم بازگردانی تحریم ها در توافق هسته ای (مکانیسم ماشه)، تمام تحریم های پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل را بر ایران اعمال خواهد کرد. این در حالی است که بسیاری معتقدند که با خروج رسمی دونالد ترامپ از برجام در ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ از نظر حقوقی دیگر ایالات متحده آمریکا توان فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارد. ولی در آن سو و بر اساس خوانش حقوقی واشنگتن، چون که ایالات متحده آمریکا به عنوان عضو دائم شورای امنیت قلمداد می شود، این کشور کماکان به عنوان یکی از اعضای قطعنامه ۲۲۳۱ میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند. اما سوال اینجا است که تمام این تلاشهای دیپلماتیک، فشارها، تهدیدها و تطمیع های ایالات متحده آمریکا بر اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، ولو به صورت محدود و موقت با توفیق همراه خواهد بود؟ پاسخ به این سوال، موضوع گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در انگلستان، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل است که در ادامه میخوانید:
به گزارش نیویورک پست، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا دیروز پنجشنبه در جمع خبرنگاران مدعی شد که در صورت پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری ظرف تنها ۳۰ روز و به سرعت به توافقی با ایران دست خواهد یافت؛ البته دیروز پنج شنبه هم جارد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ در یک نشست خبری بیان داشت که چنانچه ایران بخواهد گفتوگو کند، ترامپ اهل توافق است. دو روز قبل از این ادعای ترامپ و کوشنر هم برایان هوک، نماینده پیشین در امور ایران روز سهشنبه در گفتوگویی با نیوزمکس ادعا کرد که به آینده روابط ایران و آمریکا امیدوار است و در این رابطه عنوان داشت که ترامپ میخواهد به توافق جدیدی دست یابد تا جای توافق هستهای شکست خورده را بگیرد. در همین راستا پنج شنبه هفته گذشته، هوک در نشست امنیتی «آسپن» اظهار کرد که دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور فعلی آمریکا، تمایل به انجام دادن توافقی جدید با ایران دارد. به موازات این سخنان و علیرغم تلاش برای تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران توسط کاخ سفید شاهد آن بودیم واشنگتن که در یک عقب گرد آشکار پیش نویس قطعنامه مد نظرش برای تمدید این تحریم ها از هفت صفحه که شامل ۳۵ پاراگراف بوده را به چهار پاراگراف تقلیل داده است؛ چهار پارگرافی که در آن حذف تحریم مقامهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ عدم تمدید تحریمها برای مدت نامعلوم و در عوض، تمدید این تحریمها تا زمان اتخاذ تصمیم مقتضی دیگر از سوی شورای امنیت و همچنین حذف بندی که خواستار بازرسی از کشتیهای حامل کالاهای ایرانی و یا کشتی هایی از مقصد ایران و یا به مقصد ایران به چشم می خورد. از نگاه شما تمامی این مواضع متضاد و متناقض نشان از چیست، آن هم در حالی که شورای امنیت سازمان ملل ساعات پایانی دیروز پنجشنبه ۲۳ مرداد رایگیری بر سر قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده به منظور تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را آغاز کرد. البته اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای اعلام رای خود در شرایطی که جلسات این شورا به صورت آنلاین و مجازی برگزار میشود، ۲۴ ساعت زمان دارند؟ آیا دونالد ترامپ و آمریکایی ها آن چنان که برخی معتقدند در برابر ایران دست به عقب نشینی تاکتیکی زده است یا این که ترامپ با این رفتارها و مواضع متناقض به دنبال یک بازی سیاسی انتخاباتی است؟
همانگونه که در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی اشاره داشته ام اکنون دونالد ترامپ که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا قرار دارد و از آن طرف با چالش ها، مشکلات و ناکامی های گستردهای، چه در سطح بهداشت و درمان به واسطه شیوع کرونا، چه در سایه مسائل و معضلات اجتماعی و اقتصادی در داخل آمریکا و به خصوص در مسئله سیاست خارجی و دیپلماسی دست به گریبان است از هر فرصت و موضوعی برای تعدیل وضعیت خود در آستانه انتخابات نهایت استفاده را می برد. پس بدون شک ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ به هیچ وجه به دنبال عقب نشینی، حتی عقب نشینی تاکتیکی در برابر ایران نیست. چرا که در این صورت ترامپ مهر تاییدی بر شکست خود در برابر تهران زده است و این مسئله نشان می دهد که تمام اقدامات کاخ سفید در دوره ترامپ در بیش از سه سال گذشته از ابتدا غلط بوده است. بنابراین ایالات متحده آمریکا به هیچ وجه عقب نشینی در برابر ایران را در دستور کار ندارد. پپرو این واقعیت تمامی آنچه که در قالب مواضع دونالد ترامپ و دیگر مقامات دولت وی مبنی بر تمایل برای مذاکره با ایران و یا تقلیل پیش نویس ۳۵ پاراگرافی به ۴ پاراگراف در قطعنامه مد نظر کاخ سفید برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران به معنای عقب گرد در برابر ایران نیست، بلکه اکنون واشنگتن به این درک رسیده است که متناسب با فضای سیاسی، دیپلماتیک و در چهارچوب واقعیتها، اقداماتی را در دستور کار قرار دهد که بیشترین سود و امتیاز را برای دونالد ترامپ در پی داشته باشد. زیرا واشنگتن میداند با آن درخواستهای رادیکال خود در پیش نویس ۳۵ پاراگرافی عملا در شورای امنیت نمی تواند به تمدید تحریم های تسلیحاتی به عنوان یک برگ برنده انتخابات دست پیدا کند. بنابراین ترامپ سعی کرده است برای همراهی دیگر اعضای دائم شورای امنیت و همچنین رای مثبت و با حداقل ممتنع روسیه و چین در برابر این قطعنامه از لحنی ملایم تر استفاده کند تا در ظاهر هم که شده تحریم تسلیحاتی را، ولو به صورت محدود و موقت تمدید کرده و از آن به عنوان برگ برنده در کارنامه خود داشته باشد در صورتی که بر مبنای تحلیل و گفتههای اکثر دیپلماتهای غربی به خصوص دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی و همچنین نشریات و رسانههای آنها عملاً دونالد ترامپ موفق به همراهی شورای امنیت با این قطعنامه نخواهد شد. چنانی که نشریه فارن پالسی در گزارشی به عدم برخورداری پیش نویس قطعنامه آمریکا از حمایت حداکثری اعضای شورای امنیت اشاره کرده است و یا خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش داد، پیشنویس آمریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل رد خواهد شد.
یعنی شما هم صریحاً معتقدید که ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت به توفیقی برای تصویب پیش نویس قطعنامه خود مبنی بر تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران، ولو به صورت موقت و محدود هم دست پیدا نخواهد کرد. در این راستا و بر اساس اطلاعیه مطبوعاتی نمایندگی کشورمان در سازمان ملل که ساعاتی پیش بخشی از آن در توئیتر منتشر شد هم این نگاه شما مهر تایید خورد. چون بر اساس این توئیت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد پیش بینی می شود که اعضای شورای امنیت در مقابل اقدام غیرقانونی و بد قصد ایالات متحده مقاومت کنند، سوءاستفاده و دستکاری در کار شورا را رد کنند، و اثبات کنند که این نهاد قادر است از برجام که تائید کرده است، پشتیبانی کند؟
واقعیت آن است که اساساً دونالد ترامپ در طول سه سال گذشته رفتارها و اقداماتی انجام داده است که عملاً هم در حوزه سیاست خارجی و هم در حوزه حقوق بین الملل از وجاهت لازم برای تصویب این قطعنامه در شورای امنیت برخوردار نیست. حتی اگر این وجاهت وجود داشته باشد باز هم هیچ مبنای منطقی بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ برای تمدید تحریم های تسلیحاتی، ولول به صورت محدود و موقت وجود ندارد. بنابراین اعضای شورای امنیت علی رغم تمام تلاشهای دیپلماتیک، فشارها، تهدید ها و تطمیع های کاخ سفید در مقابل پیش نویس قطعنامه مد نظر ایالات متحده آمریکا مقاومت خواهند کرد. چرا که در صورت موافقت شورای امنیت با این قطعنامه ما با یک بدعتی در این شورا مواجه خواهیم شد که میتواند سنگ بنای مشکلات و چالشهای جدی برای روابط بین الملل ایجاد کند. ضمن این که در صورت تصویب این قطعنامه عملاً مرگ برجام به صورت رسمی رقم خورده است و در آن صورت دیگر تهران دلیلی برای پایبندی به مفاد برجام ندارد و حتی بر اساس برخی تحلیل ها امکان خروج ایران از ان پی تی نیز فراهم خواهد شد. بنابراین برخی از اعضای دائم شورای امنیت به خصوص اعضای اروپایی به دنبال مدیریت شرایط هستند تا فضا به سمتی پیش نرود که تهران دست به اقدامات رادیکال بزند. پس شورای امنیت در برابر این زیاده خواهی ها و درخواست غیر منطقی ایالات متحده آمریکا خواهد ایستاد، کما اینکه در همین مدت شاهد بوده ایم که دونالد ترامپ و ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت با یک انزوای جدی در خصوص پرونده ایران روبهرو بوده است. بنابراین از نگاه من آنچه که در ساعت پیش رو در شورای امنیت روی خواهد داد مخالفت جدی اعضا با این قطعنامه پیشنهادی مدنظر آمریکاست. از دیگر سو حتی اگر برخی از کشورهای اروپایی اعضای دائم شورای امنیت یعنی انگلیس و فرانسه با آمریکا همراهی کنند و به تبعش ۹ رای لازم برای تصویب این قطعنامه نیز شکل گیرد آنگاه ما با رای منفی روسیه و چین و وتوی آن مواجه خواهیم شد. پس می بینید که شرایط برای تصویب این قطعنامه بسیار سخت و تقریبا غیر ممکن است.
اما مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا مطرح کرده است که اگر این قطعنامه رای نیاورد، واشنگتن با به کار گرفتن مکانیسم بازگردانی تحریم ها در توافق هسته ای (مکانیسم ماشه)، تمام تحریم های پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل را بر ایران اعمال خواهد کرد. این در حالی است که بسیاری معتقدند که با خروج رسمی دونالد ترامپ از برجام در ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ از نظر حقوقی دیگر ایالات متحده آمریکا توان فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارد. ولی در آن سو و بر اساس خوانش حقوقی واشنگتن، چون که ایالات متحده آمریکا به عنوان عضو دائم شورای امنیت قلمداد می شود، این کشور کماکان به عنوان یکی از اعضای قطعنامه ۲۲۳۱ میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند. البته بر طبق اخبار گویا واشنگتن علاوه بر پیش نویس چهار پاراگرافی خود سندی شش صفحهای را میان اعضای شورای امنیت توزیع کنرد. در این راستا و به گفته بریان هوک، نمانیده مستعفی آمریکا در امور ایران در این سند استدلالهای دولت ترامپ در این باره که چرا فکر میکند میتواند از مفاد برجام برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران و فعال کردن مکانیسم ماشه استفاده کند توضیح داده شده است. ارزیابی شما در این باره چیست؟ آیا تهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه توسط آمریکایی ها یک بلوف دیپلماتیک از جانب کاخ سفید است؟
در این خصوص شک نکنید. چون همان گونه که مواضع دونالد ترامپ و برخی از اعضای کاخ سفید برای تمایل به مذاکره با ایران و یا عقب گرد تاکتیکی و نمایشی برای گرفتن امتیاز تمدید تحریمهای تسلیحاتی یک بازی سیاسی انتخاباتی است، قطعاً تهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت و سازمان ملل نیز یک بلوف دیپلماتیک کاخ سفید است تا بتواند از یک سو روسیه و چین را از مخالفت با قطعنامه پیشنهادی منصرف کند و از طرف دیگر ۹ رای لازم را برای تصویب این قطعنامه به دست آورد. در صورتی که بر اساس تحلیل تمام حقوقدانان، دیپلمات ها، کارشناسان، ناظران و ارزیابی رسانه ها اساساً ایالات متحده آمریکا با خروج رسمی از برجام دیگر هیچگونه توان و صلاحیتی برای اعمال نظر در خصوص برجام و فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارد. اینجاست که برای تصویب این پیشنویس، آن هم به منظور گرفتن یک امتیاز دیپلماتیک انتخاباتی، دونالد ترامپ و دیگر مقامات دولت او در یک اقدام پیش دستانه اعضای شورای امنیت را تهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه در صورت عدم تصویب قطعنامه مدنظر ایالات متحده می کند.
به سوال ابتدایی مصاحبه بازگردیم و آن را از بعد دیگر بررسی کنیم. برخی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی داخلی اعتقاد دارند در شرایطی که دونالد ترامپ به واسطه ناکارآمدی در مقابله با کرونا و همچنین شورش های اجتماعی ناشی از تبعیض ساختاری با چالش های عمده ای مواجه هستند که شما هم به آن اشاره داشتید و به همین واسطه در ضعیف ترین وضعیت قرار دارد، بستر برای هر گونه مذاکره با کاخ سفید فراهم است. چون ترامپ به منظور کسب یک برگ برنده حاضر به دادن هر امتیازی است. لذا این وضعیت می تواند بهترین فرصت برای مذاکره را از طرف ایران باشد. در صورتی که برخی معتقدند در این شرایط ترامپ، نه تنها به دنبال دادن امتیاز به ایران نیست، بلکه به اسم مذاکره در تلاش برای کسب یک برگ برنده است. این در حالی است که اخیرا دونالد ترامپ در گفت و گو با شبکه فاکس نیوز صراحتا عنوان داشت که اگر ایالات متحده در انتخابات پیش رو قرار نداشت ایران کمتر است ۲۴ ساعت پای میز مذاکره حاضر می شد. همچنین رئیس جمهوری آمریکا بیان داشت که در صورت پیروزی مجددش خیلی زود با ایران توافق می کنم. آیا با روی کار آمدن فردی مانند الیوت آبرامز باز هم معتقدید که باید در این فرصت به سمت مذاکره با دونالد ترامپ پیش رفت؟
همانگونه که پیشتر اشاره کردم و باز هم بر آن تاکید می کنم اکنون به واسطه مجموعه ای از چالش ها، مشکلات، معضلات و ناکامی های دونالد ترامپ در عرصههای مختلف که زمینه شکست احتمالی و پررنگ او را در انتخابات پیشرو فراهم کرده است وی در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به یک بازی سیاسی، بلوف دیپلماتیک و مسائلی از این دست احتیاج دارد تا وضعیت را به سود خود تغییر دهد. از طرف دیگر ما هرچه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نزدیک می شویم و به تبعش شدت نیاز دونالد به برگهای برنده انتخاباتی بیشتر می شود قطعاً رفتارها، مواضع و سخنان وی رنگ و بوی وعده انتخاباتی خواهد گرفت. لذا این مواضع نمیتواند مبنای کار و سیاست کاخ سفید قرار گیرد. به هر حال او اکنون از هر موضع و وعده انتخاباتی به دنبال امتیازگیری است.
با وجود ادعای شما دونالد ترامپ در طول سه سال گذشته ثابت کرده است که به شدت اهل عمل کردن به وعده های انتخاباتی است. پس شاید چنانی که وی عنوان کرده است در صورت پیروزی مجدد بتواند کمتر از ۳۰ روز با ایران به توافق برسد. لذا ین فرض کاملا هم مردود نیست.
ببینید دونالد ترامپ فردی است که به هیچ وجه نمیتوان روی گفتههای او حساب جدی باز کرد. چون وی یک فرد غیر قابل اعتماد است. لذا اگر چه برخی معتقدند در چنین شرایطی که ترامپ به شدت نیازمند به برگهای برنده است می توان از او بیشترین امتیاز را در مذاکره گرفت، ولی این امتیاز گیری به فرض آنکه مذاکره ای هم میان طرف ایرانی با ترامپ اتفاق هم بیفتد که نمی افتد، نمیتواند عملیاتی شود چون قطعاً دونالد ترامپ اگر برای بار دوم رئیس جمهور آمریکا شود دست به اقدامات، مواضع و سخنان رادیکال تری در برابر ایران خواهد زد. چون آخرین دوره ریاست جمهوری ترامپ است و وی دیگر نیاز به برگ برنده ندارد. اینجاست که برای اثبات خود امکان دارد دست به هر گونه اقدام و تصمیمی در برابر ایران بزند. اما فعلاً دونالد ترامپ تا زمان برگزاری انتخابات مجبور است مسئله مذاکره و توافق با ایران، عقبنشینی نمایشی و تاکتیکی را در دستور کار قرار دارد و به صورت همزمان فشار و تهدید علیه تهران را پیش ببرد تا بتواند از هر کدام از این دو سیاست به امتیاز و برگ برنده های انتخاباتی دست پیدا کند. اتفاقاً برکناری و یا استعفای خود خواسته برایان هوک و روی کار آوردن الیوت آبرامز هم که در سوال پیشین به آن اشاره داشتید در همین راستا قابل بررسی و تحلیل است.
در ادامه تحلیل وضعیت تنش تهران – واشنگتن اخیرا یک منبع آگاه اعلام کرد که ایالات متحده به پیشنهاد اروپا با محرویت آلمان برای نشان دادن حسننیت و بازگشت به توافق۲۰۱۵، تحریمهای غیرهدفمند خود علیه ایران را موقتا خواهد بست و در ادامه اگر نتیجهگیری مثبت شد، لغو آنها همیشگی خواهد بود و حتی موضوعات مورد گفتوگو افزایش مییابد؛ چون باور بر این است که ایران بازیگر اصلی در منطقه است. پیرو همین ادعاها و به نقل از یک منبع آگاه دیگر هم که هفته گذشته در یک رسانه لبنانی منتشر شد در سه ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، تهران و واشنگتن با تلاش اروپا در آستانه دور جدیدی از مذاکرات فیمابین خود هستند. لذا در راستای پیشنهاد ماههای اخیر آمریکا مبنی بر تحریم تسلیحاتی ایران و نظارت مستقیم بر پروژه هستهای یعنی خارج از آژانس و تحت نظارت خود آمریکا، کشورهای آلمان و بریتانیا، مخالفت خود را با این موضوع اعلام کردهاند، چون باور دارند تاثیر منفی بر رفتار ایران خواهد داشت. از این رو برلین با همفکری و حمایت لندن پیشنهادی را ارائه کرده مبنی بر اینکه در گام نخست آمریکا تحریمهای غیرهدفمند که بیشترین تاثیر اقتصادی بر زندگی مردم ایران دارد را موقتا لغو کند. پس از یک گفتوگوی کلی در مورد مسائل مربوط به ایران و آمریکا و حتی ایران و عربستان، نقاط کور مسائل منطقهای ارزیابی شود که البته بر اساس گفته راویان تا ده روز دیگر ارزیابی واشنگتن در این موضوع به پایان می رسد. در همین راستا کلی کرافت، نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد گفته کشورهای اروپایی قرار است پیشنهاداتی را به آمریکا درباره پیشنویس قطعنامه این کشور ضد ایران ارائه کنند. آیا مجموعه این تلاش اروپایی ها در مدیریت تنش تهران – واشنگتن را هم بازی سیاسی قاره سبز در مسیر کاخ سفید قلمداد می کنید؟
همانگونه که در مواضع و واکنش رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان پیرامون این نکات شما نیز شاهد بودیم عملاً چیزی به نام تلاش برای مذاکره بین ایران و ایالات متحده آمریکا در دستور کار تهران نیست، کما اینکه لغو موقت تحریم های ایالات متحده آمریکا هم از اساس دروغ و شایعه است. بنابراین تمام این مسائلی که شما به آن اشاره کردید بیشتر در حد همان ادعا و شنیده هاست، نه یک واقعیت. حتی اگر این مسائل واقعیت داشته باشد و تلاشی از سوی آلمان و انگلستان برای مدیریت تنش بین ایران و آمریکا وجود داشته باشد بیشتر باید آن را تلاشی از سوی اروپای ها برای عدم ورود ایران به فاز اقدامات رادیکال بعد از احتمال تصویب قطعنامه مد نظر ایالات متحده قلمداد کرد. یعنی برلین و لندن سعی می کنند تهران را مجاب کنند که از عملیاتی کردن برخی تصمیمات احتمالی تند در صورت تصویب قطعنامه تمدید تحریم های تسلیحاتی خودداری کند. آن زمان آمریکا ضمن فشار به ایران و گرفتن برگ برنده و امتیاز انتخاباتی خود می تواند از اهرم اروپایی ها برای مهار ایران استفاده کند. کما اینکه در همین مدتی که از خروج آمریکا از برجام می گذرد ما شاهد بودیم که قاره سبز کمابیش در مسیر ریلگذاری شده ایالات متحده آمریکا در راستای فشار به ایران گام برداشت و هیچ کدام از سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان) علیرغم مواضع حمایتی از توافق هسته ای و انتقاد به رفتار ترامپ در خروج از برجام حاضر به عملیاتی کردن تعهدات خود نشدند؛ تعهداتی که حتی بعد از خروج آمریکا از برجام و با علم نبود ایالات متحده در توافق هستهای پذیرفتند. اینجاست که باید به صداقت اروپاییها در مدیریت تنش ایران و آمریکا شک کرد. آن هم این ادعاها که درست در آستانه برگزاری جلسه شورای امنیت سازمان ملل پیرامون قطعنامه مدنظر آمریکا برای تمدید تحریم های تسلیحاتی مطرح است.
پس با این ارزیابی که شما از تلاتش آلمان و انگلستان دارید اقدام شورای همکاری خلیج فارس برای تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران در شورای امنیت چگونه تحلیل می کنید؟ در این رابطه نایف فلاح مبارک الحجرف، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس با ارسال نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار تمدید تحریم خرید و فروش تسلیحاتی ایران شد. در این از شورای امنیت درخواست شده است این تحریم تمدید شده و در راستای جلوگیری از آنچه «اشاعه بی ثبات کننده تسلیحات ایران» عنوان شده، «اقدامات لازم دیگری نیز مانند توقیف داراییها و ممنوعیت سفر برای افراد مشارکت کننده در تأمین، فروش و انتقال تسلیحات به ایران و یا از آن انجام شود». پیرو این نکات اساسا این شورای با چه هدفی دست به انتشار این بیانیه زده است؛ اگر چه که در آن سو مطلق بن ماجد القحطانی، نماینده ویژه وزیر خارجه قطر در امور مبارزه با تروریسم و میانجیگری در حل اختلافات تاکید کرد که مواضع توافق شده شورای همکاری خلیج فارس معمولا از طریق مصوبات نشست های وزرای خارجه کشورهای عضو این شورا صادر میشود، نه ازطریق بیانیههای دبیرکل که صرفا نشانگر دیدگاه دبیرخانه این شورا می باشد؟
بدون شک ایالات متحده آمریکا چون از اعتبار و وجاهت قانونی و حقوقی لازم برای تصویب قطعنامه مدنظر خود در شورای امنیت سازمان ملل بر خوردار نیست از هر بازیگر منطقهای و بین المللی، ولو بازیگران کوچک و بی ارزش هم برای درست نمایی تصمیمات به منظور مجاب کردن اعضای شورای امنیت در تصویب قطعنامه مد نظرش استفاده میکند. از این رو من معتقدم، نه شورای همکاری خلیجفارس، بلکه این عربستان سعودی و تا اندازه ای بحرین بوده است که با فشار ایالات متحده آمریکا مجبور به صدور چنین بیانیه ای به نام شورای همکاری خلیج فارس شده است تا آن را مبنا، دستمایه و دستاویزی برای ضرورت تصویب قطعنامه مدنظر خود برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی قرار دهد. وگرنه این دست بیانیه ها هیچ گونه ارزشی ندارد و نمیتواند در رای اعضای شورای امنیت برای تصویب قطعنامه مدنظر آمریکاییها اثرگذار باشد. از طرف دیگر پیرو گفته شما شورای همکاری خلیج فارس امروز در خود دچار شکاف است. لذا عربستان سعی دارد تحت عنوان این شورا مقاصد واهداف خود را به ویژه در خصوص ایران عملیاتی کند. اما کشورهایی نظیر قطر، کویت و عمان نیز با توجه به روابط خوبی که با ایران دارند، راه خود را از عربستان جدا کرده اند. پس به نوعی میتوان گفت، اتحادی در این زمینه شکل نگرفته است که تحت عنوان بیانیه مشترک کل اعضای شورای همکاری خلیج فارس در خصوص تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران شکل گرفته باشد، بلکه بیانیه مذکور اقدامات خصمانهای است که عربستان آن را ذیل نام شورای همکاری خلیج فارس منتشر کرده است تا اینگونه وانمود شود که در صورت پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی ایران، این کشور میتواند از یک خطر و تهدید بالقوه به یک خطر بالفعل برای امنیت کل منطقه خاورمیانه و غرب آسیا و به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس بدل شود و از این طریق آمریکا بتواند اعضای شورای امنیت را به سمت تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران سوق دهد. به هر حال عربستان سعودی هم مانند اسرائیل اکنون نگران شکست احتمالی دونالد ترامپ در انتخابات پیش رو است. بنابراین ریاض در کنار تل آویو از هر گونه تلاشی برای کسب برگ برنده های بیشتر انتخاباتی به منظور پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات پیش رو دریغ نمی کند.
نظر شما :