طرفها به تسلیم امید بستهاند
دیپلماسی هستهای، فعلا در بنبست
نویسنده: الکساندر کی. بلوفراس
دیپلماسی ایرانی: پس از بیش از دو دهه مشاجره دیپلماتیک بینالمللی بر سر برنامه هستهای ایران و خرابکاری هدفمند در آن، اسرائیل و ایالات متحده در ژوئن ۲۰۲۵ به اجزای کلیدی زیرساختهای هستهای و موشکی این کشور حمله کردند. در اواخر اوت ۲۰۲۵، فرانسه، آلمان و بریتانیا (که در مجموع به عنوان سه کشور اروپایی: E3 شناخته میشوند) مکانیسم «بازگشت سریع» را فعال کردند و تحریمهایی را که تحت مفاد برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) سال ۲۰۱۵ لغو شده بودند، در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵ دوباره برقرار کردند. پس از این وقایع و وخامت بیشتر روابط ایران و اسرائیل، چه چشماندازهایی برای حل دیپلماتیک اختلاف بر سر برنامه هستهای ایران وجود دارد؟
مذاکرات قبل از جنگ ۱۲ روزه
قبل از جنگ ۱۲ روزه و بازگشت تحریمها، مذاکرات بین ایران و جامعه بینالمللی با دورههایی از همکاری و عدم پایبندی مشخص میشد.
در اوت ۲۰۰۲، تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم ایران در نطنز و یک تأسیسات تولید آب سنگین در اراک به عنوان بخشی از آنچه به طور گسترده اعتقاد بر این است که یک برنامه مخفی سلاحهای هستهای بوده است، فاش شد. سه کشور اروپایی (E3) پس از این افشاگریها، مذاکرات اولیه بینالمللی را رهبری کردند که به توافقی در سال ۲۰۰۴ منجر شد که در آن ایران غنیسازی را به حالت تعلیق درآورد.
با این حال، ایران در سال ۲۰۰۵ غنیسازی را از سر گرفت و به مذاکرات تحت رهبری سه کشور اروپایی پایان داد. در فوریه ۲۰۰۶، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) ارجاع داد که به یک دهه تشدید تحریمها علیه تهران منجر شد، در حالی که این کشور به ساخت زیرساختهای هستهای خود ادامه داد.
رشد مداوم برنامه هستهای ایران شامل تلاشهای پنهانی، مانند سایت غنیسازی فردو را شامل میشد که در سال ۲۰۰۹ فاش شد. در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، سیاست ایالات متحده فشار بر ایران را از طریق تحریمها و حمله سایبری مشترک با اسرائیل به سانتریفیوژهای ایران افزایش داد. با این حال، ایالات متحده در طول مذاکرات با پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد – چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده – و آلمان (P5+1) در مورد مسئله غنیسازی انعطافپذیرتر شد.
این موارد در برجام به اوج خود رسید که محدودیتهای زمانی برای غنیسازی و تأیید سرزده را با لغو مرحلهای تحریمهای خاص هستهای مبادله کرد. این توافق با انتقادات شدیدی در داخل ایالات متحده و در سطح بینالمللی از سوی اسرائیل و کشورهای خلیج فارس روبهرو شد. ایران از شرایط برجام پیروی کرد و با بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کرد.
یک نکته کلیدی در روابط ایالات متحده و ایران در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ (۲۰۱۷-۲۰۲۱) رخ داد. ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و به خواستههای «غنیسازی صفر» دولت جورج دبلیو بوش، رئیس جمهوری سابق، بازگشت. سه کشور اروپایی (E3) تلاش کردند تا ایران را از تحریمهای ناشی از آن محافظت کنند، اما این تلاشها نتیجه عملی چندانی نداشت. در سال ۲۰۱۹، ایران رویکردی چند ساله از عدم پایبندی تدریجی را آغاز کرد: گسترش ذخایر اورانیوم غنیشده، نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و محدود کردن همکاری با بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
در دوران دولت جو بایدن، رئیس جمهور سابق ایالات متحده (۲۰۲۱-۲۰۲۵)، پیشرفت کمی حاصل شد. در اوایل دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، استیو ویتکوف، فرستاده ویژه، پنج دور مذاکره با ایرانیها با میانجیگری عمان برگزار کرد. طبق گزارشها، ویتکوف تشکیل یک کنسرسیوم غنیسازی منطقهای را پیشنهاد داد که در آن چندین کشور برای تولید سوخت برای راکتورها با هم همکاری کنند. با این حال، مقامات ایرانی همچنان درخواستهای ایالات متحده برای توقف غنیسازی هستهای را رد میکردند.
در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسماً اعلام کرد که ایران به تعهدات پادمانی خود پایبند نیست. روز بعد، اسرائیل جنگی را آغاز کرد که به جنگ ۱۲ روزه معروف شد.
آسیب دیده، نه نابود شده
اسرائیل به عنوان بخشی از عملیات نظامی خود، زیرساختهای هستهای روی زمین ایران و همچنین دانشمندان منفرد در برنامه هستهای را پس از خرابکاریها و ترورهای قبلی هدف قرار داد. واشینگتن با حمله به تأسیسات زیرزمینی در فردو و نطنز به این عملیات پیوست. نتیجه، آسیب شدید به سایتهای درگیر در تولید سانتریفیوژ، آبشارهای سانتریفیوژ نصبشده و تأسیسات تبدیل اورانیوم بود.
با وجود این آسیب گسترده، زیرساختهای پراکنده، پایگاه دانش علمی و مهندسی و شبکههای تدارکات ایران همچنان پابرجا هستند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی گمان میکند که ذخایر اورانیوم با غنای بالا در بین تأسیسات اصلی شناختهشده پراکنده شده است.
تصاویر ماهوارهای پس از حمله، نشاندهنده تثبیت و تلاشهای محدود پاکسازی در تأسیسات غنیسازی اصلی ایران است. با این حال، ایران ممکن است تأسیسات مخفی دیگری داشته باشد که میتواند از یک تلاش هدفمند کوچکتر برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی پشتیبانی کند. به عنوان مثال، فعالیت در کوه کلنگ گاز لا (کوه کلنگ) در نزدیکی نطنز، یک سایت زیرزمینی که به نگهداری قطعات سانتریفیوژ مظنون است، ادامه دارد.
سه کشور اروپایی به مکانیسم ماشه استناد میکنند
پس از این درگیری، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ۹ سپتامبر با ایرانیها دیدار کرد تا بازرسیها را از سر بگیرد. ایران حاضر بود فقط دسترسی محدودی فراهم کند.
قبل از دستیابی به توافق کامل، سه کشور اروپایی به مکانیسم برجام، معروف به ماشه، که در شرف انقضا بود، متوسل شدند. این امر مجموعهای از اقدامات تحریمی پیش از ۲۰۱۵ شورای امنیت سازمان ملل را برای فشار بر ایران دوباره برقرار میکند. این درخواستهایی برای تعلیق فعالیتهای غنیسازی، آب سنگین و بازفرآوری، تحریم کامل تسلیحاتی، ممنوعیت فناوریها، فعالیتهای مرتبط با موشک و انتقال کالاهای دو منظوره و اقدامات مالی هدفمند را شامل میشود.
اتحادیه اروپا و بریتانیا نیز تحریمهای یکجانبهای را علیه ایران (به ترتیب در ژوئیه ۲۰۲۵ و سپتامبر ۲۰۲۵) دوباره اعمال کردند و وزارت خزانهداری ایالات متحده عناصری از تدارکات موشکی و هوانوردی ایران را به فهرست اتباع ویژه تعیینشده خود اضافه کرد.
ایران ماشه را نامشروع دانست و محدودیتهای بیشتری را در دسترسی بازرسان اعلام کرد. روسیه و چین از موضع ایران حمایت و اعلام کردند که تحریمهای وضعشده مجدد را اجرا نخواهند کرد و این نشاندهندهی اجماع شکنندهی گروه ۵ در مورد عدم اشاعه از سال ۲۰۱۷ است.
دیپلماسی در بنبست
هیچکدام از بازیگران کلیدی علاقهای به از سرگیری مذاکرات نشان نمیدهند، زیرا شرط میبندند که اهرم فشار آنها در نهایت دیگران را به تسلیم مجبور خواهد کرد. ایران اکنون آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سه کشور اروپایی را به عنوان نمایندگان دورو و متخاصم آمریکا و اسرائیل به تصویر میکشد.
ترامپ این موضوع را حلشده میداند و ادعا میکند که برنامه هستهای ایران در طول جنگ ۱۲ روزه «کاملاً و بهطور کامل از بین رفته» است. با این وجود، ترامپ همچنین در اوایل اکتبر اظهار داشت که ایالات متحده ممکن است برای یک توافق منطقهای گستردهتر آماده باشد. در داخل واشینگتن، دولت بین سیاست تعامل ویتکوف (که از زمان جنگ با ایرانیها مذاکره داشته است) و موضع فشار اول وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، اختلاف نظر دارد.
حتی اگر مذاکراتی انجام شود، هیچ همپوشانی در مواضع طرفین اصلی مذاکره وجود ندارد. مانند اواسط دهه ۲۰۰۰ در زمان جورج بوش پسر، ایالات متحده معتقد است که هیچ غنیسازی نمیتواند در خاک ایران انجام شود. با این حال، بدون همکاری روسیه و چین، توانایی ایالات متحده برای محدود کردن توانایی ایران برای بازسازی برنامههای هستهای و موشکی خود بهطور قابلتوجهی کمتر از قبل مؤثر خواهد بود. پس از تبادلات موشکی با اسرائیل، بعید به نظر میرسد که توافقی صرفاً هستهای قابل قبول باشد و این امر پیچیدگی بیشتری به آن میبخشد.
ایران اصرار دارد که چه به عنوان یک کشور غیرسلاحی تحت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای ۱۹۷۰ و چه در صورت خروج از این پیمان، حق مسلم غنیسازی دارد. اگر ایران برنامه هستهای خود را از سر بگیرد، اسرائیل تمایل خود را برای از سرگیری فعالیتهای هستهایاش نشان داده است.
همانطور که سابقه طولانی مذاکرات نشان میدهد، مواضع ممکن است نرمتر شود. اما یک عامل کلیدی با گذشت زمان بهبود نخواهد یافت: توانایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای تأیید فعالیتهای هستهای ایران. هرچه بازرسان مدت طولانیتری بدون دسترسی بمانند، پاسخگویی به وضعیت اورانیوم و سانتریفیوژهای آن دشوارتر خواهد شد.
منبع: اینترنشال اینستیتیوتس فور استراتژیک استادیز (IISS)/ ترجمه: سید علی موسوی خلخالی


نظر شما :