ابزاری که میتوان از آن استفاده بهینه کرد
هوش مصنوعی؛ قربانی محدودیت یا کلید نجات اقتصاد ایران پس از ماشه؟

نویسنده: سیاوش قدوسی کارشناس روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: با فعال شدن رسمی مکانیزم موسوم به «ماشه»، بازگشت تحریمها بار دیگر فضای اقتصادی ایران را تحت فشار قرار داده است. این رخداد یادآور روزهای پیش از توافق برجام است؛ روزهایی که دسترسی به منابع مالی، علمی و فناورانه محدود شده بود. اما امروز شرایط جهانی تغییر کرده است؛ هوش مصنوعی نه یک انتخاب، بلکه عامل تعیینکننده جایگاه کشورها در نظم بینالملل است. در چنین فضایی، پرسش کلیدی این است: ایران چگونه میتواند مانع عقبماندگی فناورانه خود شود و آیا هوش مصنوعی میتواند به ابزاری برای خنثیسازی تحریمها تبدیل شود؟
شکاف فناورانه، تحریمها چه بلایی بر سر هوش مصنوعی میآورند؟
تحریمهای ماشه، بیش از آنکه از جنس نوآوری باشند، در گستره اثرگذاریشان اهمیت دارند. محدودیت در دسترسی به تجهیزات سختافزاری پیشرفته، انسداد مسیرهای مالی رسمی و کاهش همکاری علمی بینالمللی، عملاً شکافی عمیق در حوزه فناوریهای نوین ایجاد کرده است. این شکاف بهویژه در زمینه هوش مصنوعی، به معنای عقبماندن از رقابتی است که امروز نه تنها اقتصاد، بلکه امنیت و سیاست کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، همین فناوری میتواند به راهی برای مقابله با اثرات تحریمها نیز تبدیل شود.
هوش مصنوعی؛ قربانی محدودیت یا کلید نجات اقتصاد ایران؟
برای توسعه هوش مصنوعی سه رکن حیاتی لازم است: سختافزارهای پیشرفته، سرمایهگذاری کلان و نیروی انسانی متخصص. تحریمها هر سه بخش را تحت فشار قرار دادهاند. اما تناقض جالب اینجاست که خودِ هوش مصنوعی میتواند ابزار کاهش اثر تحریمها باشد. این فناوری قادر است زنجیرههای تأمین داخلی را بهینه کند، مسیرهای جایگزین برای حملونقل و تجارت طراحی کند و سامانههای مالی هوشمندی ایجاد کند که در شرایط محدودیت انعطاف بیشتری به اقتصاد بدهد. حتی استفاده از دادههای داخلی میتواند به تولید مدلهای بومی در حوزههایی چون سلامت، انرژی و صنعت منجر شود و بازدهی را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
بخش خصوصی و دولت، شراکتی برای ساخت زیرساخت ضدتحریمی
بخش خصوصی به دلیل انعطاف و قدرت نوآوری، میتواند موتور محرک توسعه هوش مصنوعی در کشور باشد. استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان ظرفیت دارند در زمینههایی چون تحلیل داده، اتوماسیون صنعتی، خدمات مالی هوشمند و آموزش آنلاین پروژههای مؤثری را اجرا کنند. اما این ظرفیت تنها در صورتی بالفعل خواهد شد که دولت نقش خود را از مداخلهگری به تسهیلگری تغییر دهد. تدوین قوانین شفاف، ایجاد صندوقهای مشترک سرمایهگذاری، راهاندازی پارکهای فناوری تخصصی و توسعه زیرساختهای پردازشی با مشارکت عمومی-خصوصی از جمله اقداماتی است که میتواند این همکاری را به ثمر برساند.
از تحریم تا جهش، وقتی فشار خارجی به فرصت داخلی تبدیل میشود
دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز باید حلقه اتصال دانش و صنعت باشند. پیوند سهجانبه میان دانشگاه، دولت و بخش خصوصی میتواند از طریق پروژههای کلان پژوهشی، تربیت نیروی متخصص و حمایت از طرحهای میانرشتهای، به شکلگیری یک اکوسیستم قدرتمند در حوزه هوش مصنوعی بینجامد. تجربه کشورهایی که در شرایط محدودیت به نوآوری روی آوردند، نشان داده که اعتماد به ظرفیت داخلی و جسارت در اصلاح ساختارهای سنتی، کلید عبور از بحران است.
مکانیزم ماشه اگرچه بهعنوان ابزاری فشارزا طراحی شده، میتواند به محرکی برای نوآوری نیز تبدیل شود. هوش مصنوعی دیگر صرفاً یک ابزار فناورانه نیست، بلکه محور اصلی رقابتهای آینده جهان است. بیتوجهی به آن، به معنای عقبنشینی راهبردی در عرصه جهانی خواهد بود. تنها با بازتعریف همکاری واقعی میان دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها میتوان از این فناوری برای کاهش اثر تحریمها و حتی تبدیل تهدید به فرصت بهره برد.
نظر شما :