امریکا مخاطرات را عمیقا درک کند

فاجعه تلاش برای تغییر نظام با استفاده از قدرت نظامی

۳۰ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۳۴۶۵۳ اخبار اصلی خاورمیانه
اقدامات نظامی در عین وجود بحران زیرساخت اقتصادی در ایران، تنها پیچیده‌تر شدن أوضاع را سبب می‌شود و در نهایت به سود طرفداران اقدام نظامی علیه ایران نخواهد بود. چنین اقدامی در ادامه بی‌ثباتی بیشتری را در منطقه به همراه خواهد داشت و احتمال حضور ناخواسته و طولانی‌مدت خارجی که منطقه را به ستوه آورده است، افزایش خواهد یافت. برای همین واشینگتن باید درک کند مسیر تغییر معنادار در حملات هوایی خارجی یا راه‌حل‌های تحمیلی نیست.
فاجعه تلاش برای تغییر نظام با استفاده از قدرت نظامی

دیپلماسی ایرانی: پیامدهای تبادل حملات هوایی ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران، جامعه بین‌المللی را در مورد آنچه در آینده رخ خواهد داد، در وضعیت عدم اطمینان قرار داده است. مخالفان تندروی جمهوری اسلامی ایران می‌خواهند اسرائیل با حمایت ایالات متحده، از موفقیت‌های نظامی اخیر خود علیه ایران و نیروهای نیابتی آن برای تغییر رژیم در لحظه آسیب‌پذیری رهبران ایران استفاده کند. با این حال، فقدان یک طرح انتقالی روشن به دلیل اختلافات داخلی بین گروه‌های مخالف و بعید بودن توانایی تسهیل و آسان تغییر رژیم از طریق حملات هوایی به تنهایی، این تلاش را به یک استراتژی خطرناک تبدیل می‌کند، به خصوص که ایران با بحران انرژی و اقتصادی داخلی روبه‌روست.

استراتژی خطرناک زیاده‌روی در فشار خارجی

اسرائیل که تازه از حملات خود علیه سایت‌های هسته‌ای ایران عبور کرده است، گمانه‌زنی‌هایی در مورد گام‌های بعدی خود دارد. هم بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و هم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا با مطرح کردن احتمال تغییر رژیم در ماه ژوئن، به این شایعات دامن زدند. با این حال بعد از بیان این اظهارات تا کنون هیچ اقدام دیگری برای دستیابی به این هدف انجام نشده است، در حالی که محققان و کارشناسان در مورد آنچه احتمال دارد در آینده اتفاق بیفتد، صرفا گمانه‌زنی می‌کنند. اسرائیل از تغییر رژیم منافعی دارد، زیرا با حملات مکرر ایران و نیروهای نیابتی آن مواجه شده است و تغییر رژیم را در این راستا به سود خود تصور می‌کند. با این حال، نادیده گرفتن درس‌های گذشته از مداخله خارجی در منطقه در کشورهایی مانند لیبی، عراق و افغانستان، که تنها چند نمونه از آنها هستند، اشتباه بزرگی خواهد بود. در عراق و افغانستان، پیامدهای تغییر رژیم اجباری بین‌المللی به درگیری طولانی مدت خارجی و تشدید خشونت شورشیان علیه نیروهای غربی حاضر در میدان منجر شد. در لیبی، به دلیل ضعف قدرت انتقالی، یک بحران انسانی در بحبوحه جنگ داخلی رخ داد. نادیده گرفتن این شکست‌های معاصر مداخله غرب برای اهداف کوتاه مدت، حماقت اسرائیل و ایالات متحده خواهد بود، زیرا جمهوری اسلامی ایران بدون حضور نیروهای زمینی به هیچ وجه سقوط نخواهد کرد، به‌ویژه که گروه‌های مخالف ایرانی نیز بدون رهبری مشخصی، دچار اختلافات عمیق هستند.

مخالفان جمهوری اسلامی ایران هم در داخل ایران و هم در خارج از آن پراکنده هستند. در ایران، مخالفان عموماً در شش دسته قرار می‌گیرند: گروه‌های قومی، ملی‌گرایان، سلطنت‌طلبان، چپ‌گرایان، مسلمانان مترقی و سازمان مجاهدین خلق (منافقین). هم در درون و هم بین این دسته‌ها گوناگونی و اختلافات بسیاری وجود دارد، برخی از آنها اهداف شخصی و فردی دارند یا صرفا می‌خواهند ابراز نارضایتی کنند یا اهداف رقابتی برای مخالفت با نظام را دنبال می‌کنند. رهبران اپوزیسیون تبعیدی خصومت مداوم و تمایل به تمرکز بر جلب نظر و خودبزرگ‌بینی در برنامه‌های گفت‌وگو محور دارند و چندان از سازماندهی نهادهای برخوردار نیستند. مهمتر از همه اینها هیچ کدام از آنها محوبیت و مقبولیت عمومی ندارند و می‌توان گفت از هیچ جایگاه اجتماعی برخوردار نیستند. از سوی دیگر هیچ وحدت نظری درباره جایگزینی نظام حاکم بر ایران وجود ندارد و دقیقا هیچ کس نمی‌داند چه چیزی می‌تواند بهتر از جمهوری اسلامی باشد. 

بنابراین رهبران اسرائیل و آمریکا باید درک کنند که تلاش برای تغییر رژیم به رهبری خارجی و با استفاده از زور اسلحه و قوه نظامی، بدون وجود یک جنبش متحد، تنها هرج و مرج در ایران را باعث خواهد شد که چه بسا آنها را از این کرده پشیمان کند و بعدا پیش خود بگویند وجود این حکومت بهتر از هر گزینه دیگری بوده است.

بحران انرژی 

ایران با یک بحران انرژی قریب‌الوقوع روبه‌رو است که در حال حاضر به بروز اعتراضاتی منجر شده است. ایران دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و چهارمین ذخایر بزرگ نفت در جهان را دارد، اما از کمبود انرژی رنج می‌برد. قیمت‌گذاری بیش از حد یارانه‌ای، مصرف بیش از حد، ناتوانی در مدیریت و از همه مهمتر تحریم‌های بین‌المللی همگی بروز مشکلات موجود فعلی ایران را سبب شده‌اند.

دولت ایران استخراج ارزهای دیجیتال را به عنوان یک ترفند برای تقویت اقتصاد قانونی کرد، اما تخمین زده می‌شود که مزارع استخراج غیرقانونی معادل برق تهران برق مصرف می‌کنند و به تشدید خاموشی‌های دوره‌ای و اختلال در خدمات ضروری منجر شده‌اند. عملیات قانونی استخراج ارزهای دیجیتال تحت کنترل دولت نیز بحران را تشدید می‌کند، زیرا آنها با برق یارانه‌ای کار می‌کنند و منابع را از شهروندان منحرف می‌کنند.

مقامات دولتی به کمبود سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های انرژی اذعان کرده‌اند. رنج اقتصادی و اختلالات روزانه برق در حال حاضر اعتراضات افکار عمومی را منجر شده است. 

مخاطرات اقدام نظامی

اقدامات نظامی بیشتر اگر همچنان در ذهن و امریکا و اسرائیل با هدف تغییر رژیم باشد، به اصلاحات پایدار در ایران منجر نخواهد شد. اقدامات نظامی در عین وجود بحران زیرساخت اقتصادی در ایران، تنها پیچیده‌تر شدن أوضاع را سبب می‌شود و در نهایت به سود طرفداران اقدام نظامی علیه ایران نخواهد بود. چنین اقدامی در ادامه بی‌ثباتی بیشتری را در منطقه به همراه خواهد داشت و احتمال حضور ناخواسته و طولانی‌مدت خارجی که منطقه را به ستوه آورده است، افزایش خواهد یافت. برای همین واشینگتن باید درک کند مسیر تغییر معنادار در حملات هوایی خارجی یا راه‌حل‌های تحمیلی نیست.

منبع: اطلس اینستیتیوت فور اینترنشنال افرز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: تغییر رژیم ایران جمهوری اسلامی ایران مخاطرات تغییر نظام ایران و امریکا ایران و اسرائیل حمله اسرائیل حمله اسرائیل به ایران حمله امریکا به ایران حمله اسرائیل و امریکا به ایران


نظر شما :