باید هوشیار باشیم
تحولات ضدایرانی در قفقاز روی دور تند

دیپلماسی ایرانی: در شرایطی که روسیه درگیر جنگ با اوکراین و ایران درگیر منازعه با اسرائیل است، تحولات ارمنستان که ممکن است این کشور را دچار بی ثباتی کند و زمینه را برای تجاوز باکو به سیونیک و قطع مرز ایران و ارمنستان هموار کند، باید جدی گرفته شود.
در روزهایی که گذشت، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان به ترکیه سفر کرد و با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه دیدار داشت، اما هیچ خبری در مورد نتایج این دیدار منتشر نشد. این در حالی بود که همزمان با پاشینیان، الهام علیف، رئیس جمهوری آذربایجان نیز در ترکیه حضور داشت و خبرهایی در مورد احتمال دیدار سه جانبه آنها نیز منتشر شده بود.
همزمان با دیدار پاشینیان از ترکیه، باکو تنش نظامی در مرز با ارمنستان را تشدید کرد و پاشینیان نیز ضمن مخالفت با ایجاد کریدور زنگزور، از عبور کالا و اتباع آذربایجان از خاک ارمنستان حمایت کرد و نگرانی در مورد ایده تبدیل این مسیر به دالان تورانی را اغراق آمیز دانست. او گفت چه اشکالی دارد که ترکیه از طریق ارمنستان به آسیای مرکزی متصل شود؟
اما این همراهی پاشینیان با اردوغان موضع وی برای بهبود روابط با ارمنستان را تغییر نداد. او کماکان هرگونه بهبود روابط بین دو کشور را به امضای پیمان صلح باکو و ایروان منوط کرده و شروط سرسختانه باکو مانند تغییر قانون اساسی ارمنستان، انحلال گروه مینستک، بازگشت آذربایجانی ها به ارمنستان که به تغییرات هویتی تدریجی در این کشور منجر می شود، تحقق این هدف را بسیار دشوار کرده است.
در کنار این شروط، شرط اصلی باکو برای صلح ایجاد کریدور جعلی زنگزور توسط ارمنستان است. گفته می شود باکو برای واگذاری برخی مناطق دیگر در استان تاووش در شمال ارمنستان نیز به ایروان فشار آورده و دولت این کشور برای مصالحه در این زمینه با باکو و در عین حال جلوگیری از گسترش اعتراضات مردمی که ممکن است به شکست حزب حاکم در انتخابات پارلمانی سال بعد و کنار رفتن پاشینیان از نخست وزیری منجر شود، تعدادی از مخالفان برجسته را دستگیر و به دو ماه بازداشت موقت محکوم کرده است.
ارمنستان نباید به اشتباه بیفتد
به نظر می رسد برخی نیروهای سیاسی در ارمنستان این ایده را ترویج می کنند که ایران پس از درگیری با اسرائیل تضعیف شده و ایران دیگر به جلوگیری از ایجاد کریدور جعلی زنگزور قادر نیست. لذا بهتر است از طریق مقابله با نیروهای سیاسی اپوزیسیون نزدیک به ایران و روسیه و نیز تقویت روابط با ترکیه و آمریکا به دنبال حفظ منافع ارمنستان باشیم. برخی رفتارهای اخیر دولت ارمنستان و به ویژه وزارت أمور خارجه این کشور مانند سکوت آن در برابر تجاوز آمریکا به ایران، گمانه زنی ها در این مورد را تشدید می کند.
این ایده اشتباه، تمامیت ارضی و موجودیت ارمنستان را به طور قطع بر باد خواهد داد. زیرا محور تورانی به کمتر از نابودی هویت ارمنی و تحقق جهان ترک خیالی و ناتوی ترکی به خواست غرب و ترکیه و اسرائیل رضایت نخواهد داد و افزایش باج دهی به این محور باعث تسریع در سقوط ارمنستان خواهد شد، نه دلسوزی و تجدیدنظر غرب و صهیونیست ها در یک تصمیم راهبردی قدیمی و استوار. از سویی کاهش حمایت ارمنستان از ایران در چنین موضوعات حساسی واکنش متقابل ایران را نیز باعث خواهد شد و این در حالی است که دو کشور با توجه به وجود تهدیدات مشترک باید درک متقابل خود را افزایش دهند.
در کنار این تحلیل اشتباه، افزایش نفوذ فرهنگی و اقتصادی محور تورانی – صهیونیستی در ارمنستان پس از نفوذ شدید آن در باکو باید مورد توجه باشد. این محور در باکو به جعل تاریخ و هویت و تمدن اخوانی – وهابی به جای فرهنگ و تمدن اصیل شیعه روی آورد و با حذف نفوذ زبان فارسی و آذری معیار که ریشه در تبریز دارد، سعی کرد پیوند شیعیان شمال ارس با ایران را قطع کند.
همین تهاجم فرهنگی و مذهبی و سیاسی خطرناک به شکل دیگری در ارمنستان نیز در جریان است. به فاصله کوتاهی قبل از حمله اسرائیل به ایران، سفیر غیرمقیم صهیونیست ها در ایروان با یاوه گویی در مورد پیوندهای تاریخی اسرائیل با ارمنستان و خاطره مشترک آنها از نسلکشی (واقعیت این است که اسرائیل روایت نسلکشی ارامنه را رقیب هولوکاست میداند و با آن مقابله می کند) خواستار تقویت روابط دو کشور شد. حال آنکه در روزها و هفته های قبل صهیونیست ها با حمله به کلیسا و محله ارامنه و تف انداختن بر نمادهای ارمنی در محله آنها در قدس شدت تنفر خود از مسیحیت و ارامنه را اثبات کرده بودند!
در ارمنستان هم برخی ایده قدرتمند بودن جهان ترک و ضرورت نفوذ آموزه های آن در نهادهای آموزشی و فرهنگی را ترویج می کنند. تضعیف نهاد کلیسا و درگیری با این نهاد در هفته های اخیر با استفاده پاشینیان از الفاظ عامیانه و گاه رکیک خطاب به رهبران آن شدت گرفته و تغییرات در کتاب های درسی این کشور برای کاستن از محتوای مذهبی و ملی گرایانه افزایش یافته است.
این امور یادآور خاطره اقدامات مشابه در جمهوری باکو است که حالا به ثمر نشسته و فضای تحرک ایران در این جمهوری را تقریبا به صفر رسانده است. علیرغم برخی خوش بینی ها نسبت به نتایج سفر رئیس جمهوری به باکو، وی حاضر به تحقق خواسته های اصلی ایران و از جمله باز کردن مرز زمینی برای افزایش تعاملات اقتصادی و فرهنگی دو طرف نشد و بسته بودن مرزهای دو کشور به بهانه بیماری کرونا را تا پاییز تمدید کرد. امری که نشان می دهد رویکرد ضدایرانی عمیق باکو که توسط اسرائیل و انگلیس به مدت سه دهه طرح ریزی شده با یک سفر حل نمی شود و ایران برای حل این مشکل باید عادت قدیمی خود را کنار بگذارد، عادتی که موجب شده تا یک مشکل به بحرانی حاد مبدل نشود برای حل آن اقدام نکنیم و راه چاره ای نیندیشیم.
در صورت غفلت ایران، تکرار این روند در ارمنستان ارتباط هزاران ساله فرهنگی ارامنه و ایرانیان را تضعیف می کند، هر چند با هوشیاری برخی دستگاه های فرهنگی در کشور و فعالیت خوب سفارت جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان برای ترویج زبان و ادب فارسی می توان امیدوار بود این تلاشها به نتیجه نرسد.
به هر حال اگر ایران برای تقویت آموزه های ایران بزرگ فرهنگی در قفقاز برنامه جامع نداشته باشد، با توجه به رخدادهای خطرناک سیاسی و نظامی اخیر به هم پیوستگی فرهنگی قفقاز با مادر تمدنی خود یعنی ایران مختل شده و قطع این رابطه دست غرب، اسرائیل و ترکیه را برای سوءاستفاده از این خلاء علیه ایران تشدید خواهد کرد.
تداوم محاسبات اشتباه و گستاخی باکو
از سوی دیگر گستاخی باکو که شمشیر را پس از آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران از رو بسته، تشدید شده و مقامات مختلف این رژیم از نخست وزیر سابق آن گرفته تا یک نماینده مجلس بدنام از ضرورت حمله باکو به ایران، اهمیت استعفای فوری مقام معظم رهبری و ایجاد کریدور جعلی زنگزور از طریق ایجاد آذربایجان بزرگ با الحاق تبریز و سایر شهرهای آذری به جمهوری باکو می گویند. در توهمات سیاستمداران باکو با این کار مشکل ایجاد کریدور زنگزور به طور ریشه ای حل می شود. چون دو سوی رود ارس تحت حاکمیت علیف قرار می گیرد!
در این شرایط که باکو رفتار خصمانه ضدایرانی خود علیه ایران را تشدید کرده، رئیس جمهور در تماس تلفنی با علیف درخواست عجیبی را مطرح کرده است و از باکو می خواهد در مورد تجاوز ریزپرندههای اسراییلی از طریق خاک باکو به ایران تحقیق کند.
آقای رئیس جمهور، شما اخیرا به درستی فرمودید: امیدوارم این جنگ همه ما را از خواب بیدار کند! بر همین اساس شما نباید به علیف بگویید درمورد نفوذ ریزپرنده ها به خاک ایران تحقیق کنید. بدیهی است که او تجاوز به ایران را انکار کند! خود ایران باید مستقل در این مورد تحقیق کند و بر اساس نتیجه حاصل، اقدام لازم را انجام دهد.
در ضمن، درخواست از علیف برای بررسی موضوع، همه یا برخی از این تصورات را در ذهن دشمنان ما ایجاد می کند:
- ایران در حوزه فناوری های دفاعی، راداری و شناسایی پرنده های دشمن ضعف جدی دارد و خود به بررسی مستقل این موضوع قادر نیست.
- سامانه های راداری و پدافندی و شناسایی ایران در طول جنگ دچار ضعف و آسیب جدی شده و آنها نمی توانند با تعرض به ایران از خاک آذربایجان مقابله کنند، لذا ایران برای متوقف کردن تجاوزات آتی صهیونیستها از طریق خاک آذربایجان به دیپلماسی و خواهش روی آورده است. حال آنکه سوابق قبلی دولت باکو در همکاری با اسرائیل از جمله نفوذ دادن پهپهادهای مهاجم به نیروگاه نطنز نشان می دهد، باکو در این زمینه فقط زبان زور را می فهمد.
این ادبیات در تماس تلفنی با علیف این برداشت را در او و اسرائیلی ها ایجاد می کند که ایرانیان در مسائل مهم دفاعی و سیاسی با هم اختلاف نظر دارند، به نتیجه گیری قطعی نرسیده اند و این درخواست از موضع ضعف هم حاصل همین سردرگمی و به نتیجه نرسیدن قطعی است. لذا نتیجه این تماس تلفنی، ایجاد خطای تحلیلی در دشمن در مورد ضعف ایران و سردرگمی تحلیلی در عالی ترین سطوح تصمیم گیری در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
در نهایت باید به رئیس جمهوری توصیه کرد افرادی که به وی توصیه کرده اند موضوع نفوذ ریزپرنده های اسرائیلی از خاک آذربایجان را به این شکل پیگیری کند، بلافاصله کنار بگذارد. آنها نه دوست ایران هستند و نه دوست وی و تنها منافع شخصی و قوم گرایانه خود را پیگیری می کنند. احتمالا افرادی که چنین توصیه ای به رئیس جمهور کرده اند، منافع شخصی و تجاری در آذربایجان دارند و نمی خواهند منافع مذکور به خطر بیفتد.
دوباره تاکید می کنم ایران باید این موضوع را به طور مستقل بررسی کند و در مورد آن تصمیم بگیرد. هر چند سالهاست شواهد حضور نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در خاک باکو و مرزهای ایران وجود دارد و خود صهیونیست ها با گستاخی این شواهد را مستند کرده اند. غفلت طولانی از این موضوع و عدم پیگیری به موقع این خطر جدی ایران را در شرایط حساس فعلی قرار داده است.
امیدوارم این جنگ همه ما را از خواب بیدار کند تا مسائل قفقاز را با دقت و با حساسیت بیشتری پیگیری کنیم. چون به علت تاخیر در درک اهمیت مسائل قفقاز ابزار گسترده قبلی برای دفاع از منافع ایران در اختیارمان نیست و احتمالا قفلی که به سادگی با دست باز می شد را باید در نهایت با دندان باز کنیم!
نظر شما :